مخاطب۲۴- با اینکه هنوز یک سال از عمر دولت چهاردهم نگذشته، اما سیر تحولات در همین چند ماهه، آنچنان شتاب گرفت که کمتر دولتی چنین روند پرشتابی را به خود دیده بود. از سوی دیگر، حساسیتی که دولت برای در برخی پرونده ها، از موضوعات اجتماعی، چون قانون حجاب و عفاف داشت تا عزمی که در انجام اصلاحات ارزی و اقتصادی مورد نظر دولت و پیگیری پرونده هستهای و رفع تحریمهای خارجی، نشان داد، هم بر سرعت این تحولات افزود. چنین شرایطی نقش و اهمیت شورای اطلاع رسانی دولت را بیش از گذشته مورد توجه قرار داده است؛ چرا که در سوی دیگر همه این تحولات، مردم و جایگاه افکار عمومی قرار گفته که بی شک همراهی آنها با دولت، اهمیت و نقشی تعیین کننده دارد.
اگر بخواهیم پرداختن به افکار، اندیشه و سیره حضرت امام در میان مسئولین پررنگتر باشد، راهکار شما برای بهبود این مسأله چیست؟
فرض کنید ما این نقد را متوجه مسئولین میدانیم که در گفتار خودشان ارجاع کمتری به بیانات امام دارند یا کمتر ادبیات امام بازتولید میشود، اما موضوع مهمتر شناختن کلیدواژههای افکار و اندیشههای امام است که بر اساس آن بنای جمهوری اسلامی شکل گرفت؛ مثل مردمسالاری، عدالت، آزادی، محرومیتزدایی، توجه به مستضعفین.
باید به جهتی رهنمون شویم که مسئولین کشور، سیاستگذاران، مجریان، قانونگذاران و ناظرین کلان کشور این کلیدواژهها را در عمل پیاده کنند. یعنی مردم الآن دیگر خیلی تشنه شنیدن حرف نیستند و هنر بزرگی نیست که ما تعابیر را بازگو کنیم و به گفتهها ارجاع بدهیم. اگر ما کاربست آن گفتهها را در عمل بتوانیم تبدیل کنیم به چیزی که برای مردم لذتبخش باشد، مردم امروز ما بعد از ۴۶ سال همان مردمی هستند که دهه ۵۰ انقلاب کردند و مطالبات و انتظاراتشان همان است. قطعا به کلانآرمانها و مسائل اصلی که به عنوان واژههای بنیادی انقلاب بوده، همان اندازه پایبندی، دلبستگی و اعتقاد دارند.
فکر میکنم دلیل مهجوریت امام هم این است که ما امام را هم روزآمد تعریف نمیکنیم. امام که یک انسان بزرگ غیر معصوم است، ساحتهای بزرگتر را هم اگر روزآمد تعریف نکنید، قابلیت انطباق با مسائل وقت را ندارد. یعنی طبیعی است که ما اگر خط فکری امام را شناسایی کنیم و بگوییم مثلا امام از «مردم» سخن میگفت، هر جایی که از این مسیر عبور کردیم و رفتیم به این سمت که مردم را نادیده بگیریم یا از عدالت عبور کنیم، «عدالت» یکی از مبانی اساسی اندیشه امام است، اگر از رعایت اخلاق و انصاف و مبانی اخلاقی اسلام عبور کردیم، از امام عبور کردهایم.
ما با این عملکردمان امام را مهجور کردهایم؛ ولو اینکه از امام بگوییم و جملات امام را تکرار کنیم. اتفاقا در تکرار مکرر جملات امام، به نوعی در مشوه کردن این شخصیت هم ناخودآگاه قدم بر میداریم. چون شما وقتی راست بگویید و کج عمل کنید، آن راست گفتن هم کج شنیده میشود. یعنی من معتقدم که ما امام را در ظرف زمانی خودش درست تبیین کنیم، امروز جامعه ما هم مبتنی بر همان نگاهها عینیت پیدا میکند.
آیا بخشی از دولت، کار تطبیق مصوبات با اندیشههای حضرت امام (س) را انجام میدهد؟ البته این سئوال و خواسته ما از همه دولتها بوده و هست.
از نظر سازمانی مجموعهای نداریم که این کار را انجام بدهد. اما در سطوح مختلف دولت فعلی همبستگی و پیوندی در ساحت نظری نسبت به آرمانهای حضرت امام وجود دارد و مؤلفههای کلیدی اندیشههای امام کمک میکند به اینکه تصمیمات گرفته شده مغایر با چهارچوب اصلی اندیشه ایشان نباشد. به اضافه اینکه لوایح دولت در مجلس، شورای نگهبان و مجمع تشخیص بررسی میشود و دلبستگان حضرت امام اگر متوجه شدند تصمیمی در هر رکنی از ارکان حاکمیت گرفته میشود که مغایر با اندیشه امام است، تذکر بدهند.
خروجی این دغدغه چه چیزی بوده؟
شاید زود است برای نتیجه گرفتن از اینکه در یک دولت هشت ماهه مسأله محرومین تا چه حد حل شده است. آقای پزشکیان یک مسأله کلیدی را متوجه شده و روی آن دست گذاشته که حجم بسیار بزرگی از منابع کشور در قالب یارانه دارد به «غیرمستحق» تخصیص پیدا میکند؛ و این دارد در محرومتر کردن مردم جامعه نقشآفرینی میکند. به اضافه گلوگاههای جدی که در اقتصاد کشور وجود دارد که قدرتمندان اقتصادی ظرفیت و امکان بهرهمندی از رانت را پیدا میکنند. «رانت» قاتل پروژه محرومیتزدایی است.
رئیس جمهور در این مسأله خیلی جدی است و به اشکال مختلف در سطح عمومی این را مطرح میکند که مثلا فلان میلیارد دلار دارم یارانه میدهم، این به جیب چه کسی میرود؟ این را باید به خود مردم بدهیم. یا حتی نسبت به تخصیص ارز ترجیحی و مسائل اینچنینی که خیلی حرف و حدیث و حاشیه دارد، همان طوری که بین اقتصادیهای ما نظر واحدی وجود ندارد، بین ذینفعان اقتصادی هم نظر واحدی وجود ندارد. اول اینکه ما گلوگاههای ایجاد رانت را شناسایی درست داشته باشیم و دوم اینکه تا حد امکان این گلوگاهها را کور کنیم.
ما هر جایی توانستیم یک سفره رانتی را جمع کنیم، مطمئن باشید سرریز آن در سبد طبقه ضعیفتر و محروم جامعه است. این جمله امیرالمؤمنین (ع) است و امام هم اشاره میکند که کاخها بر گرده کوخها سوار میشوند. ما کسانی با دسترسیهای خیلی بیقاعده و زایدالوصف از منابع را میبینیم که نتیجه آن ضعیفتر شدن مردم مستضعف جامعه است.
در ادوار اخیر کمتر رئیس دولتی اینقدر روی «عدالت» تمرکز کرده و برای قضاوت در خصوص نتیجه تمرکزی که ایشان روی «عدالت توزیعی» دارد، خیلی زود است.
یعنی میتوانیم امیدوارم باشیم که آمارهای مربوط به رسیدگی به محرومین و شاخص فلاکت در دولت چهاردهم بهتر از قبل شود؟
حتما همین طور خواهد بود. اصلا این میتواند ملاک ارزیابی دولت آقای پزشکیان باشد. زمانی نمره بهتری خواهد گرفت که در این شاخصها عملکرد بهتری را ارائه بدهد. یعنی این کارنامه عملکرد دکتر پزشکیان و دولت چهاردهم خواهد بود.
شما تأکید داشتید که بیشتر از جملات به مبانی بپردازیم. یکی از جملات کلیدی یا توصیههای حضرت امام به رئیس دولت وقت این بود که «کاری نکنید که نتوانید به مردم توضیح بدهید». یعنی از نظر امام باید مردم را محرم بدانیم و «محرم دانستن مردم» یکی از اصول اساسی اندیشه امام است. کارگروهی در دولت دکتر روحانی برای پیگیری قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات ایجاد شد و دکتر انتظامی هم مسئولیت آن را بر عهده داشت، اما چرا در دولت چهاردهم خبری از آن نیست؟
هنوز هم آقای انتظامی مسئول آن هست و کارش را دنبال میکند؛ دو سه هفته پیش هم نشستی با رسانهها داشت.
شما در مجموعه اطلاعرسانی دولت چقدر تلاش میکنید که ملزومات قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات را به مسئولین تفهیم کنید؟ چقدر به مردم اطلاعرسانی کردهاید که چه حقوقی در این زمینه دارند؟
فکر میکنم یک تصویر کلی هنوز هم بین قاطبه مردم در مورد آقای دکتر پزشکیان وجود دارد که ایشان یک «سیاستمدار صادق» است. شاید یکی از علل محبوبیت آقای رئیس جمهور بین مردم بحث صداقت است. این مسأله به شکل خیلی جدی و پررنگ از ناحیه ایشان به همه ارکان مرتبط توصیه شده و مدنظر دارند. مثلا جدیترین اتفاقی که در ماههای اخیر افتاده برکناری معاون ایشان بود. اتفاقا تأکید هم کرد که علیرغم سابقه رفاقت و دوستی، تأکید بر «صداقت» دارد.
اتفاقا هر جایی که دولت چهاردهم از این مسأله فاصله بگیرد باید از ناحیه رسانهها مورد پایش قرار بگیرد؛ بنا است «دولت راستگو» باشد؛ یعنی از دروغ گفتن، پنهان کردن و نامحرم انگاشتن مردم پرهیز کند. البته در شرایط خاصی ممکن است ما تأخیر در انتشار برخی اخبار داشته باشیم.
در عصر انفجار اطلاعات این تأخیر چه معنایی دارد؟!
این تأخیر خیلی درازمدت نیست. ما دائم با اخبار و وقایع تازه مواجه هستیم؛ در حساسیتی که نسبت به انتشار سریع اخبار وجود دارد، بعضی وقتها مطالب غیر دقیق منعکس میشود.
مثلا در موضوع آقای ظریف، خود آقای ظریف در فضای مجازی اطلاعرسانی کرد که استعفا داده ولی از سوی تیم اطلاعرسانی دولت هیچ خبری از این موضوع منتشر نشد در خصوص اینکه مثلا آقای رئیس جمهور این استعفا را پذیرفته یا رد کرده است.
ایشان هیچ واکنشی نداشت. تا زمانی که حکم آقای اسماعیلی را توشیح و از آقای ظریف تقدیر کرد، ایشان استعفای آقای ظریف را نپذیرفت و لذا نباید انتظار داشته باشید که تیم اطلاعرسانی دولت بگوید آقای رئیس جمهور استعفای ایشان را پذیرفت.
مثال دیگر اینکه شما به صداقت و عدم دروغ به مردم تأکید کردید. وقتی آقای دبیری در ایران نبود، در این خصوص هیچ اطلاعرسانی صورت نگرفت که چه کسی منشأ تکذیب خبر سفر ایشان بود؟ چه برخوردی با او شد؟ یا اینکه در موضوع آقای اسماعیلی هم اول رسانه رسمی دولت اعلام میکند ایشان معاون راهبردی و پارلمانی شده ولی تکذیب میشود و بعد از چند روز مشخص میشود که خبر اولیه درست بوده است. به نظر میرسد این مسائل وجهه تیم اطلاعرسانی دولت در اذهان عمومی را خدشهدار میکند.
بخشی از این به همین «هیجان سریع گفتن» بر میگردد. در مورد آقای دبیری، تا روز ۱۴ فروردین که ایشان از سفر برگشت و آقای رئیس جمهور تأیید را از خودش گرفت که به قطب سفر داشته، واقعیت این است که کسی از سفر ایشان به قطب اطلاع نداشت. روز پنج فروردین بنده و آقای حاجی میرزایی با پیگیریهای مفصل فقط متوجه شدیم که ایشان ایران نیست و خبر قطب بودنش در آن مقطع تأیید نشد.
مگر طبق قانون معاون رئیس جمهور نباید خروج از کشور را به دولت اطلاع بدهد و مرخصی بگیرد؟
اطلاع نداده و مرخصی هم نگرفته بود و به خاطر همین عزل شد.
شاید همین را میتوانستید به مردم اطلاعرسانی کنید که ایشان مرخصی نگرفته ولی مطلع شدهایم که خارج از کشور است؛ نه اینکه تکذیب شود!
تنها مجموعهای که این را تکذیب کرد، روابط عمومی معاون پارلمانی بود که اتفاقا ما همان جا تذکر دادیم چیزی که اطلاع نداری را چرا تکذیب میکنی؟ البته او هم به دروغ تکذیب نکرده بود؛ به او گفته بودند که ایشان قطب نرفته است.
یعنی ما پرهیز میکنیم از اینکه خبر اشتباه بدهیم؛ ولو دیرتر باشد. ما اولین کسی هستیم که از انتصابات رئیس جمهور مطلع میشویم ولی تا زمانی که حکم ایشان دست ما نمیرسد، خبرش را منتشر نمیکنیم. شاید جاهای دیگر زودتر از ما منتشر میکنند.
به نظر میرسد همین یک نوع آشفتگی در اطلاعرسانی دولت به وجود میآورد!آشفتگی در اطلاعرسانی دولت نیست. اتفاقا رقابت رسانههای غیر دولتی است و ما هم مشکلی نداریم. ممکن است اخبار آنها با عدم صحت مواجه شود. به عنوان حوزه اطلاعرسانی رئیس جمهور موظف هستیم خبری که از ناحیه ما منتشر میشود، با کمترین خطا باشد، یعنی ما خبر غلط یا غیرصحیح منتشر نکنیم. در مورد آقای اسماعیلی هم یک جمعبندی تقریبی وجود داشت ولی حکمی صادر نشده بود.
به نظر اطلاعرسانی دقیقتر این بود که چنین موضوعی هست ولی هنوز رئیس جمهور حکم صادر نکرده است؛ نه اینکه تکذیب کنید.
تکذیب نشد. بعد از اینکه خبر منتشر شد و ما اطلاع داشتیم که آقای رئیس جمهور هنوز به تصمیم قطعی نرسیده، دبیر شورای اطلاعرسانی دولت اعلام کرد اخباری که منتشر میشود نادقیق است؛ واقعا هم غیردقیق بود. واقعا احتمال این وجود داشت که برای آقای اسماعیلی حکم صادر نشود و یکی دیگر بشود. تصور کنید ما هم به خاطر اینکه از رسانهها جا نمانیم، میگفتیم اسماعیلی معاون شده و بعد ایشان معاون رئیس جمهور نمیشد، بعد اعتباری برای ما به عنوان رسانه رئیس جمهور باقی میماند؟! به محض اینکه مطلع شدیم حکم صادر شده، اولین کسی بودیم که اطلاع دادیم.
افکار عمومی را چطور میتوانید نسبت به این عملکرد تیم رسانهای رئیس جمهور قانع کنید که مثلا یک چیزی درست بوده و تکذیب شده است؟
وقتی ایدهای در ذهن رئیس جمهور است، انتظار شما به عنوان رسانه این است که از صفر ایده شروع به انتشار آن کنیم؟ به محض اینکه خبر قطعی شد، به لحظه آن را منتشر کردیم؛ لیکن واقعا چهار ساعت قبل ممکن بود اتفاق دیگری بیفتد مثل اینکه این دو معاونت یکی نشود یا آقای اسماعیلی معاون نشود. بنابر این ما کارمان را درست انجام دادهایم ولی، چون شبه خبر اولیه در نهایت اتفاق افتاد، همه فکر کردند خبر بوده و ما پنهان کردهایم.
آقای پزشکیان در جریان رقابتهای انتخاباتی عنوان کرد که اگر قرار باشد دولت ایشان اصلاحی انجام دهد، حتما درباره آن مردم را متقاعد خواهد کرد، درباره آنچه که در حوزه افزایش نرخ ارز انجام شد، چقدر این موضوع درنظر گرفته شد و شورای اطلاع رسانی دولت در این باره چگونه ایفای نقش کرد؟ آیا درباره تصمیم جدید دولت برای رفع ناترازیها در رابطه با انرژی نیز چنین مسیری درنظر گرفته شده است؟
آنچه درباره نرخ ارز در دولت انجام شد، مساله پرتناوبی بود که نهایی هم نشد و نهایتا موضوع حذف ارز ترجیحی عملا انجام نشد. بخش زیادی از تلاطم و آشوبی هم که در بازار ارز شاهد بودیم، ناشی از هیجانات سیاسی بود و ما شاهد بودیم آنچه به عنوان ارز ترجیحی و دولتی مطرح میشد، هنوز هم برقرار است؛ که البته نسبت به این موضوع آقای رئیس جمهور نقد دارند و میگویند معلوم نیست چه کسانی ارز میگیرند و چقدر از آن دقیقا بر سر سفره مردم میرود. آنچه که به عنوان قیمت بازار آزاد ارز شناخته میشود، چندان منشا اقتصادی ندارد. ارز از کانال ۶۰ هزار تومان شروع به رشد کرد و از کانال ۱۰۰ هزار تومان هم عبور کرد. با دریافت چند خبر اولیه توافق، نزدیک به ۲۰ هزار تومان طی چند روز به حدود ۸۰ هزار تومان رسید.
شخصا درباره قیمت ارز پیگیر بودم و مکرر این موضوع را از طریق آقای فرزین پیگیری کردم و ایشان عنوان میکرد که منشا تغییر قیمت ارز اقتصادی نیست، بلکه منشا سیاسی و روانی دارد.
درباره موضوع رفع ناترازی انرژی هم که یکی از چند ابرمسألهای است که آقای رئیس جمهور آن را دنبال میکند، هنوز ایشان به تصمیم نهایی نرسیده است. این موضوع در سه جلسه پیاپی در نشست سران قوا هم بررسی شده، اما هنوز نتیجه نهایی اتخاذ نشده. آقای رئیس جمهور مصمم است که آثار اجتماعی این موضوع کاملا شناسایی شود و برخلاف نظر کارگروههایی که طرحی را ارائه دادهاند، به شکل جدی به دنبال این است که ما این طرح را ابتدا به صورت پایلوت و منطقهای با اطلاعات آن منطقه تجربه کنیم تا به این نتیجه برسیم که اجرای طرح موجود تا چه اندازه عملی است! بنابراین به نظر میرسد این موضوع نگرانی قویای نیست که بخواهد چالشی ایجاد کند.
نرخ ارز آزاد حدود ۳۰ هزار تومان افزایش پیدا کرد، در نتیجه آن شاهد تورم بالایی بودیم که در زندگی مردم تزریق شد، شورای اطلاع رسانی دولت در آن روزها مردم را درباره آنچه در بازار ارز صورت میگیرد، مخاطب قرار نداد. نظر مردم را جویا نشدید و ارتباط دوسویهای شکل نگرفت.
نقش و مداخله حاکمیتی در قیمت بازار آزاد ارز، اساسا نقش وسیعی نبود.
میفرمایید دولت در ایجاد این نرخ، نقشی نداشت و از سوی دیگر نرخ تاثیرگذاری نیست. اما آقای پزشکیان در استان البرز وقتی میخواستند به ضرورت اصلاح در یارانههای انرژی بپردازند به ارز ۱۰۰ هزارتومانی بازار آزاد استناد کرد و آن را دلیل افزایش بار یارانهها بر دولت برشمرد.
ما برای افزایش نرخ ارز، مداخله عجیب و بازارسازیای نکردیم و آنچه که رخ داد، برنامه دولت نبود. بخش زیادی از متغیرهایی که قیمت ارز را در کشور ما تعیین میکنند، متغیرهای بیرونی هستند. اخبار سیاسی و بین المللی و فضای هیجانی و موضوع عرضه و تقاضا در این باره ایفای نقش میکنند. اکنون نرخ ارز در سبزه میدان تهران، از نرخ ارز در هرات پایینتر است و این خلاف حالت عادی بوده است. به این دلیل که آنها ارز خریدهاند، بیشتر احساس میکنند این بازار، بازار امنی نیست. قیمت ارز مبادلهای برای تولیدکننده و صادرکننده و وارد کننده عدد مشخصی بود و هیچ گاه به ارقام بازار آزاد نزدیک هم نشد.
دولت پیوست رسانهای، برای وقایعی که معیشت مردم را آن هم در سطح کلان تحت تاثیر قرار میدهد، دارد؟
ما متناسب با هر مساله که ممکن است در قالب یک اتفاق، برنامه، سفر و یا هر موضوع دیگری باشد، پیوست رسانهای داریم. درباره بحث ارز، ما شاهد یک دور بسیار تند تحولات در دو، سه ماهه اخیر بودیم. دولت چهاردهم از زمان روی کار آمدن و رسمیتش، دور بسیار تند تحولات را پشت سر گذاشته و آنقدر این تحولات سرعت داشته که اگر جایی هم نقدی به ضعف اطلاع رسانی و ضعف به اشتراک گذاشتن اخبار بوده، به دلیل جاماندن از وقایع بوده است. واقعا هم ما نمیخواستیم به مردم حرفی بزنیم که خلاف آن اتفاق بیفتد. ما در برنامه بزرگی قرار گرفته بودیم و دو پرهیز جدی داشتیم، ابتدا اینکه گفتار درمانی نکنیم و دیگر اینکه دروغ به مردم گفته نمیشود. گاه متاسفانه در دولتهای قبل شاهد بودیم، به مردم گفته میشد وارد فلان بازارها نشوید، ضرر میکنید و یا فلان کالا را نخرید، چون قرار است ارزان شود! حتی مردم به این نتیجه رسیده بودند که خلاف هرچه از سوی دولت گفته میشود را عمل کنند. یعنی اگر دولت میگفت ماشین نخرید، ارزان میشود، مردم میگفتند حتما ماشین بخرید، چون قرار است گران شود. همین مساله درباره بازار ارز هم بود.
در مجموعه رسانهای دولت برای روایت اول داشتن، تلاشی میشود؟ آن زمان که آقای ترامپ گفت ما با ایران مذاکره مستقیم میکنیم، او به هر حال روایت اول را که جایگاه ویژهای دارد، ارائه کرد.
بحث ما این است که روایت اول، به شرطی اهمیت دارد و قابل اجر گذاشتن است که عاری از خطا باشد. اصرار نکنیم که روایت اول را ما بگوییم، اما روایتی که میگوییم، روایت نادرستی باشد. ما درصدد جلب اعتماد هستیم. لزومی ندارد اول بگوییم، اما باید درست بگوییم. یعنی نگوییم قرار است ما ارز را کنترل کنیم. بله، ما تلاش میکنیم قیمت ارز را کنترل کنیم، تلاش میکنیم قیمت طلا کنترل شود و یا قیمت ماشین متناسب با سطح درآمد مردم باشد، اما وقتی نشانههایی داریم که احتمال زیاد نتوانیم این کار را بکنیم، اصرار نداریم به مردم دروغ بگوییم. ما حتما از گرانی دفاع نمیکنیم و نمیخواهیم گران باشد، اما وقتی مطمئن نیستیم و نمیتوانیم کنترل کنیم، نمیگوییم ارزان میشود. این موضوع را نباید به حساب نداشتن روایت اول گذاشت. ما دروغ نمیگوییم و اولین گام این است که برای جلب اعتماد مردم تلاش کنیم و مردم احساس کنند که ما اگر چیزی میگوییم، دروغ نمیگوییم. ولو با تانی و با تاخیر، شده حرفی را بزنیم، اما نمیخواهیم به بهای روایت اول و سرعت، دروغ بگوییم.
برخی مواقع رسانههای خیلی معتبر آمریکایی اخباری منتشر کردهاند که به فاصله کوتاهی عدم صحت آن واضح شده است. شورای اطلاع رسانی دولت، رسانهای خصوصی نیست که بخواهد خبر نادقیقی را برای دیده شدن یا خبر اول را داشتن، منتشر کند.
باز به توصیهای که حضرت امام خمینی (س) داشتند که مردم محرم دانسته شوند و مسئولان کاری انجام ندهند که نتوانند آن را به مردم بگویند اشاره میکنم، انتظار ما از این دولت این بود که در انتشار دادهها و اطلاعات از سوی دستگاهها و نهادهای دولتی، مانند بانک مرکزی، وزارت اقتصاد، وزارت نیرو، وزارت رفاه، وزارت کشور، تغییری صورت گیرد و دادهها به موقع در اختیار رسانه ها، کارشناسان و مردم قرار داده شوند، اما جای این انتقاد وجود دارد که همچنان در این باره اقدام جدی صورت نگرفته! آیا شورای اطلاع رسانی دولت یا دفتر رئیس جمهور در این باره برنامهای داشته است؟
انتقاد به جایی است. ما هم به این مساله بسیار جدی توجه داریم. مساله مورد تذکر و پیگیری است و دسترسی مردم، رسانهها و صاحب نظران به اطلاعات و آماری که محرمانه نیست و حق مردم است که بدانند، باید عینیت پیدا کند. این موضوع دائم تذکر داده میشود.