بازارهای شرطبندی و پیشبینی که در سالهای اخیر به یکی از ابزارهای قابل اتکای تحلیل سیاسی تبدیل شدهاند، این بار نیز زودتر از هر موسسه نظرسنجی یا تحلیلگر رسمی، تصویر اولیهای از معادلات انتخاباتی آینده ایالات متحده ارائه دادهاند. پایگاه پلیمارکت که با تکیه بر الگوهای شرطبندی و تحلیل لحظهای دادهها فعالیت میکند، در جدیدترین ارزیابی خود، چهرههایی را در موقعیت پیشتاز نامزدی دو حزب معرفی کرده که حضور برخی از آنان، حکایت از دگرگونیهای عمیقتری در فضای سیاسی این کشور دارد.
صفبندی دموکراتها؛ نزاع قدیم و جدید
در اردوگاه دموکراتها، گوین نیوسام، فرماندار به نسبت جوان ایالت کالیفرنیا، با ۲۱ درصد احتمال، پیشتاز این رقابت شناخته شده است. نیوسام که به عنوان چهرهای میانهرو با رویکردهای مترقی شناخته میشود، در سالهای اخیر در حوزههایی، چون کنترل اسلحه، محیطزیست، بهداشت عمومی و حقوق اقلیتها کارنامهای قابل دفاع از خود به جا گذاشته است.
او همزمان توانسته خود را در عرصه رسانهای به عنوان گزینهای قاطع در برابر جمهوریخواهان نشان دهد، امری که جایگاهش در این پیشبینیها را تقویت کرده است. در رده دوم، نام الکساندریا اوکازیو کورتز، نماینده جوان و بانفوذ مجلس نمایندگان از ایالت نیویورک، قرار دارد. حضور او با کسب ۱۷ درصد احتمال در این فهرست، به خودی خود بیانگر تحولی اساسی در بدنه حزب دموکرات است.
اوکازیو-کورتز که به جریان چپگرا و به اصطلاح ترقیخواه حزب دموکرات تعلق دارد، نماینده نسلی جدید از رأیدهندگان است که خواستار اصلاحات ساختاری در نظام سیاسی و اقتصادی آمریکا هستند؛ از جمله در حوزههایی مانند بهداشت عمومی همگانی، آموزش رایگان، و مقابله با نابرابری نژادی و طبقاتی. تنفر شدید و متقابل او و ترامپ که هیچیک از طرفین سعی و تلاشی برای پنهان کردن آن را هم ندارند، اوکازیو کورتز را به یک چهره محبوب نزد جوانان حزب تبدیل کرده است.
پیت بوتجج، وزیر کنونی حملونقل و یکی از نامزدهای شاخص انتخابات مقدماتی ۲۰۲۰، نیز با ۱۳ درصد احتمال در جایگاه سوم قرار دارد. بوتجج با تلفیقی از جوانی، پیشینه نظامی و رویکردی عملگرایانه، مورد توجه رایدهندگان میانهرو و طبقه متوسط شهری است. البته اینکه او به طور آشکار همجنسگراست و حتی به طور رسمی با یک مرد ازدواج کرده، سبب شده تا برخی درباره احتمال موفقیت او تردید داشته باشند.
در ردههای بعدی، چهرههایی، چون جاش شاپیرو، فرماندار پنسیلوانیا، وس مور، فرماندار مریلند و کامالا هریس دیده میشوند که هر سه حدود ۵ تا ۷ درصد شانس دارند. سقوط قابلتوجه هریس که زمانی در جایگاه جانشین طبیعی بایدن قرار داشت، نشاندهنده ناکامی او در بهرهبرداری از موقعیت معاونت پیشین ریاستجمهوری برای تثبیت جایگاه سیاسی خود است.
وضعیت جمهوریخواهان؛ پساترامپ یا ترامپیسم نوین؟
دادههای پلیمارکت نشان میدهد که پس از ترامپ، جیدی ونس، سناتور ایالت اوهایو و معاون ریاستجمهوری او، با فاصلهای چشمگیر در جایگاه نخست قرار دارد. ونس که روزگاری از منتقدان ترامپ بود، در سالهای اخیر به یکی از وفادارترین متحدان او بدل شده و در دوران دوم ریاستجمهوری ترامپ نیز با نقشی پررنگ در دولت، موقعیتی ممتاز برای جانشینی یافته است.
صعود او در این پیشبینیها، بازتابی از گرایش غالب بدنه جمهوریخواه به تداوم گفتمان ناسیونالیستی، ضدنخبگان و محافظهکارانهای است که ترامپ پایهگذار آن بود. مارکو روبیو، وزیر خارجه دولت دوم ترامپ و سناتور با سابقه اهل فلوریدا، با ۶ تا ۷ درصد احتمال، در جایگاه دوم قرار دارد. روبیو نماینده گرایش محافظهکار سنتی در حزب جمهوریخواه است و تلاش دارد میان ارزشهای کلاسیک حزب و رویکردهای نوین نوعی تعادل برقرار کند.
در ردههای بعدی، چهرههایی، چون ران دیسانتیس، فرماندار فلوریدا، نیکی هیلی، سفیر پیشین آمریکا در سازمان ملل و دونالد ترامپ جونیور، پسر رئیسجمهور، با شانسهایی محدودتر دیده میشوند؛ هرچند حمایت بخشی از پایگاه اجتماعی حزب از آنها همچنان پابرجاست.
بازآرایی گفتمانها در سیاست آمریکا
ظهور چهرههایی، چون اوکازیو-کورتز و ونس در میان نامزدهای جدی دو حزب، بیش از آنکه تنها نتیجه محبوبیت فردی باشد، گویای تغییراتی بنیادین در گفتمان سیاسی آمریکاست. در جناح چپ، نسل جوان و تحصیلکردهای که در دهه اخیر با بحرانهای اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی دست به گریبان بوده، دیگر به وعدههای محافظهکارانه یا اصلاحطلبی تدریجی رضایت نمیدهد.
در مقابل، در جناح راست، بدنه اجتماعی که خود را قربانی جهانیشدن و نخبگان سیاسی میداند، همچنان به دنبال نسخهای از «ترامپیسم» است، اما با چهرهای جدیدتر و ساختارمندتر. رقابت ریاستجمهوری ۲۰۲۸، تنها نبردی میان نامها نیست، بلکه رویارویی دو جهانبینی متضاد درباره آینده آمریکاست. هرچند هنوز راهی دراز تا آغاز کارزارهای رسمی باقی مانده، اما آنچه امروز در بازارهای پیشبینی رخ میدهد، احتمالی جدی درباره صفآرایی نهایی است و اگر این نشانهها را جدی بگیریم، باید گفت آینده سیاست آمریکا، هم به چالش کشیده و هم بازتعریف خواهد شد.