مخاطب 24- در عرصۀ علم با بحران سلامت روان مواجهیم که در تمام ردههای شغلی آن و در سراسر جهان نمود دارد. دانشجویان ارشد و دکتری مورد تبعیض و تعرض قرار میگیرند، دستمزدهای ناچیز دریافت میکنند و قربانی زورگویی و قلدری میشوند. بیشازحد از آنها کار میکشند و گاهی مورد تجاوز جنسی قرار میگیرند. برای محققانی هم که در مراحل اولیۀ شغلی و در تکاپوی یافتن شغل بلندمدت هستند اوضاع خیلی بهتر از این نیست. محققان ارشد و جاافتاده هم برای دریافت حمایت مالی، انتشار مقالات در مجلات معتبر و حفظ شهرت در عرصههای بسیار رقابتی با فشار بسیار زیادی روبهرو هستند.
دانشمندان سالهاست که دربارۀ تأثیر اینهمه فشار بر سلامت روان ابراز نگرانی کردهاند اما، به لطف مجموعهای از مطالعات در چند سال گذشته، اکنون دادههای سخت نیز در این مورد وجود دارد. تمام یافتهها حاکی از آن است که اوضاع خیلی وخیم است.
محققان نسبت به کل جمعیت بسیار بیشتر به افسردگی و اضطراب مبتلا میشوند. اگرچه همه گیری کووید19 باعث افزایش مشکلات روان شد، بسیاری با ارائۀ دلیل بر این باورند که فقط مشکلاتی را که قبلاً وجود داشت تشدید کرده است. مطالعات اخیرِ دهها هزار محقق در سراسر جهان نشان میدهد که مشکلات بهداشت روان در دانشمندان نتیجۀ مستقیم فرهنگ سمی پژوهش است.
این امر بهویژه در مورد اعضای گروههایی صادق است که کمتر به وضعیتشان توجه شده، از جمله زنان، افرادی غیرباینری، رنگینپوستان، افراد متعلق به اقلیتهای جنسی و جنسیتی (الجیبیتیکیو پلاس) و دانشجویان کمدرآمد. اما محققان و دانشمندان ارشد در کشورهای مختلف نیز از آثار آن در امان نیستند.
شارون میلگرام، مدیر دفتر آموزشوپرورش دروندانشگاهی در مؤسسۀ ملی بهداشت ایالاتمتحده (انآیاچ)، میگوید «بهزیستی و تعیین مرزهای سالم در زندگی و کار مهارتی اساسی است. احساس میکنم بسیاری از ما، از جمله خودم، نقطۀ کوری داشتیم که این دادهها برای بیدارکردنمان لازم بود».
با دردستداشتن ارقام سخت، برخی استدلال میکنند که علم در شرفِ یک جنبش است -جنبشی که از تغییرات سیستمی برای بهبود سلامت روان محققان در نسلهای آینده حمایت میکند. برخی دیگر استدلال میکنند که این تغییر برای دانشمندان جوانی که در حال فرار از حوزۀ علم هستند بسیار کند اتفاق میافتد -وضعیتی که میتواند عواقب بدی برای آیندۀ تحقیقات و جامعه داشته باشد.
مشکلی جهانی
در سال ۲۰۱۵، ترزا ایوانز، که توسعۀ شغلی دانشجویان زیستپزشکی را در مرکز علوم بهداشتی دانشگاه تگزاس در سَن آنتونیو مدیریت میکرد، متوجه شد که دانشجویانش با مشکلاتی دستوپنجه نرم میکنند، اما وقتی برای مشاوره نزد او میآمدند، احساس میکرد که برای کمککردن به آنها امکانات و آمادگی کافی ندارد.
بنابراین ایوانز تحقیقات خود را آغاز کرد تا نشان دهد که در این موضوع با کمبود منابع مواجهیم. نهتنها منابع کمی دربارۀ چگونگی کمک به دانشجویان وجود داشت، بلکه مشخص نبود که مشکلات سلامت روان بین آنها تا چه حد گسترده است و همین ایوانز را واداشت تا نظرسنجی خود را برای تعیین کمیت موضوع در سطح جهان منتشر کند. او ۲۲۷۹ پاسخ دریافت کرد که عمدتاً از دانشجویان دکتری در ۲۳۴ مؤسسه در ۲۶ کشور جهان بود.
نتایج آن در مارس ۲۰۱۸ منتشر شد و بزرگترین نظرسنجی در نوع خود در آن زمان را ارائه داد که از یک مشکل جهانی پرده برداشت: ۴۱ درصد از پاسخدهندگان اضطراب متوسط تا شدید و ۳۹ درصدشان افسردگی متوسط تا شدید را گزارش کردند. این سطوح شش برابر بیشتر از کل جمعیت است. این دادهها همچنین ریشههای احتمالی این مشکلات روان را معرفی کردند -اضطراب و افسردگی غالباً با عدم تعادل بین کار و زندگی، و روابط ضعیف با اساتید (منتورها) همبستگی دارد.
این ارقام بر اساس جنسیت بسیار متفاوت بود: پاسخدهندگان زن، تراجنسیتی و افراد دارای جنسیت نامنطبق 3 بیشتر از همتایان مرد خود با مشکلات روان دستوپنجه نرم میکردند. شیوع اضطراب و افسردگی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی تراجنسیتی و نامنطبق با جنسیت ۵۵ درصد و ۵۷ درصد، برای زنان ۴۳ درصد و ۴۱ درصد و برای مردان ۳۴ درصد و ۳۵ درصد بود. این باعث تعجب اوانز نشد، زیرا زنان بیشتر از مردان مستعد اضطراب و افسردگی هستند.
اما عامل بزرگتر دیگری نیز در کار بود: آزار جنسی در عرصۀ علم که بهطور نامتناسبی بر زنان تأثیر میگذارد. در سال ۲۰۱۴، کاترین کلنسی، انسانشناسی در دانشگاه ایلینویز در اوربانا-شامپین، میزان بالای آزار جنسی را در علوم میدانی ثبت کرد. سپس، در سال ۲۰۱۷، او و همکارانش از ۴۷۴ دانشمند ستارهشناس و سیارهشناس نظرسنجی کردند و دریافتند که ۳۰ درصد از زنان بهخاطر جنسیت خود احساس ناامنی میکنند (در مقایسه با ۲ درصد از مردان).
این مطالعات باعث شد آکادمیهای ملی علوم، مهندسی و پزشکی ایالاتمتحده کمیتۀ ویژهای را به بررسی این موضوع در محیطهای دانشگاهی منصوب کند. در ژوئن ۲۰۱۸، این کمیته گزارشی منتشر کرد که آزار و اذیت جنسی فراگیر و پرآسیب در علم را فاش کرد.
اما این مشکل فقط در ایالاتمتحده نیست. در سال ۲۰۲۰، سرمایهگذار اصلی تحقیقات زیستپزشکی در لندن، ولکام، بیش از ۴۲۰۰ دانشمند از ۸۷ کشور را از نظر جنسیت، مراحل شغلی و رشتههای مختلف مورد بررسی قرار داد و دریافت که ۴۳ درصد از شرکتکنندگان آزار و اذیت و قلدری را تجربه کردهاند و ۶۱ درصد شاهد آن بودهاند. بسیاری احساس می کردند که این «فرهنگ سازمانی» است و ۳۳ درصد فکر میکردند که رؤسا چشمان خود را بر این رفتارها بستهاند.
به گفتۀ محققان، جای تعجب ندارد که بهداشت روان در عرصۀ علم مشکلی جدی داشته باشد. حتی یک مطالعه نشان داد که میزان فرسودگی شغلی، افسردگی و اضطراب در این عرصه با ارقامی که از مشاغل «پرخطر» مانند خدمات پزشکی و درمانی گزارش شده مشابهت دارد.
فشارهای کووید
تصویری که تابهحال ارائه شد تا قبل از سال ۲۰۲۰ بود. بعد همهگیری کووید از راه رسید و سیلی از چالشهای بیشتر را با خود آورد.
در یک نظرسنجی در سال ۲۰۲۰، از ۵۲۴۷ دانشجوی فارغالتحصیل در رشتههای علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات از ۹ مؤسسه در سراسر ایالاتمتحده، ۳۸ درصد علائم اضطراب و ۳۵ درصد افسردگی را گزارش کردند. و این درصدها نسبت به یافتههای همان تیم در سال ۲۰۱۹ یک جهش بزرگ داشت. تعداد دانشآموزان مبتلا به افسردگی دو برابر شد و شیوع اضطراب ۵۰ درصد افزایش یافت.
شانس تغییر
از آنجاکه شواهد این مشکلات رو به افزایش است، دانشمندان به کشف راه حل روی آوردند.اما اینکه دقیقاً چه چیزی باید تغییر کند کاملاً مشخص نیست. گوئل میگوید «وقتی به نتایج این مطالعه نگاه میکردیم، واقعاً ناراحت شدیم و یک مقدار عصبانی هم شدیم و حتی احساس درماندگی کردیم. ما احساس میکردیم که ایجاد تغییر بسیار دشوار خواهد بود».
بااینحال، بسیاری از دانشمندان بر این توافق دارند که اولین قدم این است که گفتوگو دربارۀ این موضوع، یعنی «سلامت روان شاغلان عرصۀ علم»، را به روندی معمول تبدیل کنیم -روندی که شاید هم بهتازگی راه افتاده باشد. از زمانی که ایوانز و همکارانش مطالعۀ خود را در سال ۲۰۱۸ منتشر کردند، از آنها و دیگر دانشمندان دعوت شد تا در نهادها و کنفرانسهای متعددی دربارۀ این موضوع صحبت کنند و جدیدترین بررسی دههای در علوم نجوم و اخترفیزیک ایالاتمتحده در سال ۲۰۲۱ نیز -که توسط آکادمیهای ملی آمریکا و در راستای تعیین اولویتهای بودجه در هر ده سال انجام میشود- به این نکته پرداختند که لازم است به مسائل آزار و اذیت و تبعیض در جامعۀ علم رسیدگی شود.
بدون تغییری اساسی در این سیستم، این امکان وجود دارد که محققانِ جوان همچنان از این حوزه فرار کنند. «مشکل بزرگی پیش میآید اگر نتوانیم استعدادهای جوان را حفظ کنیم، مشکلی که میتواند آیندۀ علم را تحت تأثیر قرار دهد. ما به دانشمندان آینده این دِین را داریم که محیط کاری مناسبتری ایجاد کنیم تا بتوانیم در آن بدون دغدغه فقط کار علمی بکنیم».
منبع: ترجمان علوم انسانی