دکتر سید سجاد بالاد- عضو شورای سردبیری مخاطب ۲۴ و مدرس روزنامه نگاری، وقتی قرار باشد در روز هفده مرداد در خصوص روز خبرنگار بنویسی نوشتن کمی سخت میشود چرا که از موضوعی باید بنویسی که خودت هم از نزدیک آن را تجربه کردهای. بی اغراق و بی تعارف خبرنگاری از جمله آن دسته حرفههایی است که حتما باید به آن علاقه داشته باشی و به قول معروف "شرط اول قدم آن است که مجنون باشی" چرا که بسیار خطرهاست در آن.
خبرنگار که شدی باید به موقع در محل حادثه حضور پیدا کنی. قلم و چشمت قرار است به جای مخاطبان ببیند و بنویسد و گزارش دهد. اما اینکه چطور خودت را به محل واقعه برسانی به خودت مربوط است و اینکه وقتی رسیدی آنجا چه کسانی و چگونه منتظرت هستند غیر قابل پیشبینی است. ممکن است خوش استقبال باشند و گاهی هم حتی آن قدر با تو بد برخورد کنند که لحظهای تو را در کارت دچار تردید کنند. اما نه. تردید کار خبرنگار نیست.
او عاشقی متعهد است که قول داده است برای اطلاع رسانی و حقیقت جویی تلاش کند. حتی اگر تلاش هایش تا قبل از انتشار خبر دیده نشود. مثل خیلی وقتها که فقط عکس و خبر دیده میشود و حواشی قبل از آن هیچ وقت جایی در میان خبر نخواهدداشت؛ و اینکه عدهای خوششان نیاید که خبرنگار به موضوع آنها ورود کند. مخصوصا آنها که صاحبان زر و زور هستند از تهدیدهایی که به خاطر جنگ و درگیریها جان خبرنگاران را تهدید میکند تا فشارها و ارعابی که به خاطر پیگیری یک موضوع ممکن است بر خبرنگار از جهتهای مختلف وارد شود.
اما خبرنگار همان طور که از اسمش پیدا آگاهانه مسیرش را انتخاب کرده است و خطرها را به جان میخرد تا جامعه اش را آگاه و بیدار کند و حامی حقیقت باشد. این مشی و منش همه خبرنگاران آزاده است. نمونه اش شهید محمود صارمی خبرنگار ایرنا. آنگاه که خطر تا یک قدمی کنسولگری کشورش رسید، اما او تا آخر ماند. پای تعهدش به آگاهی بخشی. حتی این ایستادن به قیمت جان عزیزش تمام شد؛ و شد نمونهای برای همه آنهایی که میخواهند خبرنگار شوند. برای همه دوران ها.
امروز هم خبرنگاران کشورم با عشق و تعهدی وصف ناشدنی به کشور و مردمشان پای کار ایستادند. حتی اگر مجبور باشند برای تهیه یک خبر تا قلب خطر و حادثه بروند. سختیها و ناملایمات را به جان بخرند و با تمامی مشکلات معیشتی و اقتصادی که حوزه خبر و رسانه را تهدید میکند پای کار بمانند. چه خبرنگاران ملی و چه خبرنگاران استانی و محلی. همه آنها برای ایفای نقش ارزنده شان در مسیر اطلاع رسانی تلاش میکنند و باید که این گونه باشد.
خبرنگاری مسئولیتی است که آن را پذیرفتهاند تا برای توسعه و پیشرفت جامعه شان از هیچ کوششی فرو گذار نباشند. نمونه اش را ما در جنگ تحمیلی دوازده روزه هم دیدیم. آنگاه که کاغذ خونین خبر بازمانده از یکی از خبرنگاران شهید در حمله به ساختمان رسانه ملی در قاب تلویزیون نمایش داده شد. پس آنان همیشه پای کار کشور و مردمشان هستند. تا آخرین لحظه و تا آخرین قطره خونشان.
آنچه گفته شد گوشههای بسیار کوچکی از وظیفه و مسئولیت بزرگی است که خبرنگاران با میل و اختیار آن را پذیرفتهاند، اما از سوی دیگر این قشر پرتلاش و کوشا نیازمند حمایتهای مادی و معنوی از سوی دست اندرکاران حوزه رسانه و مطبوعات در کشور هستند تا بتوانند در کوران چالشهای معیشتی، به مسیر خود ادامه دهند.
پس شاید خواسته زیادی نباشد که بگوییم آقایان مسئول "خبرنگاران را دریابید". تصور رسانه بدون وجود و حضور خبرنگاران غیر ممکن است. مگر آنکه بخواهیم بی خبری را انتخاب کنیم. یا خبر را از رسانه حذف کنیم؛ که اگر آنها مهم نبودند رژیم کودک کش اسرائیل سعی نمیکرد در تمامی سالهای اشغال گری آنان و رسانه هایشان را از بین ببرد و صدای حق و حقیقت را خاموش کند؛ بنابراین بیراهه نرفتهایم اگر بگوییم باید از خبرنگاران در تمامی رسانهها به ویژه بخش خصوصی حمایت شود. در روزهایی که اقتصاد رسانهها با مشکلات فراوانی دست به گریبان است کمی به فکر خبرنگاران باشیم. آنها بی ادعا هر لحظه به جامعه و به مردمشان فکر میکنند پس چه بهتر که مسئولین امر و دست اندرکاران نیز خارج از روز خبرنگار و مناسب تقویمی به این فعالان در رکن چهارم دموکراسی (مطبوعات) بیش از پیش توجه نمایند.