حسین یوسفی زاده فرد - دکتری اقتصاد و کارشناس ارشد مالیاتی امور مالیاتی مودیان متوسط - مالیات به دلیل تاثیرگذاری بر بخش عمده اقتصاد کشور و نیز تاثیر گذاری بر بودجه و هزینه دولت و نیز به دلیل تاثیر بر درآمد قابل تصرف حقوق بگیران اصناف و اشخاص حقوقی و بطور کلی تاثیر بر روی درآمد واقعی کلیه اشخاصی که دارای درآمد هستند و تغییر نوع رفتار آنها مقولهای بسیار مهم و قابل توجه میباشد ولذا لازم است جوانب و عوامل تاثیرگذار بر آن مورد بررسی قرار گیرد که یکی از این عوامل مهم نوع هزینه کرد درآمدهای مالیاتی دولت میباشد که در این یادداشت سعی در بررسی آن نموده ایم.
درآمدهای مالیاتی به دلیل نقش پررنگ در اقتصاد و اینکه یکی از ابزارهای مهم دولت در اجرای سیاستهای مالی میباشد تأثیرگذاری قابل ملاحظه ای در اقتصاد کشورها داشته و به این خاطر موضوع مالیات یکی از موضوعات ثابت در بحثهای اقتصادی و مقالات علمی پژوهشی در محافل علمی میباشد.
اقتصاد کشور ما که در چندین سال اخیر با انواع تحریم کشورهای غربی مواجه بوده که این موضوع باعث شده است دولت با مشکل تامین منابع از خارج روبهرو شده ولذا باید برای تامین بودجه سالانه به فکر منابع داخلی و دائمی باشد تا با اعمال تحریم کشورهای متخاصم و بوجود آمدن مشکلات بین المللی دچار کسری بودجه و مشکلات ناشی از آن نشود و درآمد پایدار و قابل اتکائی داشته باشد که در این میان راحتترین راه چاپ پول توسط بانک مرکزی و استقراض آن توسط دولت میباشد که این راه حل (چاپ پول) به دلیل افزایش بدون پشتوانه حجم نقدیگی پیامدهای ویرانگری به اقتصاد کشور و رفاه مردم خواهد داشت ولذا باید به فکر یک راه حلی علمی و عملی بود که دارای حداقل طبعات منفی باشد که در این میان درآمدهای مالیاتی میتواند یک منبع تامین کننده بودجه دولت باشد که با توجه به شرایط حاکم بر کشور و اتخاذ سیاستهای سختگیرانه از طرف دولت و سیستمی شدن بخشی از کار مالیات ستانی در سالهای اخیر جای درآمدهای نفتی را در بودجه سالانه کشور گرفته است و لذا کاهش یا افزایش آن میتواند تاثیر چشمگیری در اوضاع اقتصادی و نیز قدرت داخلی و خارجی دولتها داشته باشد. مالیات در حالیکه یک ابزار سیاست مالی دولت میباشد یکی از ابزارهای در دست دولت جهت مبارزه با نابرابری و توزیع عادلانه ثروت به شمار میآید دولت میتواند با اخذ مالیات از افراد ثروتمند و با کمک به افراد نیازمند و کم توان جامعه نسبت به توزیع مجدد ثروت در جامعه اقدام و نابرابری از لحاظ ثروت را در جامعه کاهش دهد و نیز یکی ابزار بسیار مهم جهت اجرای سیاستهای مالی دولت جهت کنترل تورم و یا خارج نمودن اقتصاد از رکود میباشد.
مطالب بالا نشان دهنده اهمیت درآمدهای مالیاتی و مخصوصاَ داشتن یک روند باثبات آن در یک جامعه و تاثیر آن بر زندگی مردم و برنامههای دولت میباشد و لذا ضروری است که عوامل موثر بر درآمدهای مالیاتی را به طور کامل مورد بررسی قرار دهیم تا با بکارگیری آنها هم به اهداف مالیاتی تعیین شده دست پیدا کنیم و هم به اقتصاد و مردم فشار کمتری وارد شود.
در محافل گوناگون وقتی که بحث در مورد درآمدهای مالیاتی و عوامل موثر بر آن میباشد بیشتر عواملی همچون پایههای مالیاتی، نرخهای مالیاتی، وضیعت اقتصادی کشور، کارا بودن سیستم مالیات ستانی، عدم تاخیر زمانی وقوع درآمد و وصول مالیات و. میشود که با نگاهی به عوامل مذکور مشخص میشود تمام عوامل گفته شده متغیر اقتصادی بوده که در محافل علمی و تخصصی مورد بحث و تبادل نظر قرار میگیرد وکمتر دیده شده است که به مسائل غیر اقتصادی و عوامل غیر اقتصادی تأثیرگذار بر درآمدهای مالیاتی پرداخته شود و این در حالیست که تجزیه و تحلیل صحبتهای مؤدیان مالیاتی و اعلام نارضایتی آنها از وضیعت موجود در این چندین سال کار مالیاتی یا بررسی نظرات دانشجویان در سرکلاسهای مالیاتی و اقتصادی دانشگاهها نشان میدهد که عواملی کاملا غیر اقتصادی و بسیار مهم بر درآمدهای مالیاتی و ثبات این درآمدها تأثیر دارند.
بررسی انجام شده نشان میدهد عوامل غیر اقتصادی و نوع سیاستهای اتخاذ شده دولتها به دلیل تأثیر در نوع رفتار مردم و عکس العمل آنها به سیاستهای اتخاذ شده دولت و حاکمیت میتواند رفتار مالیاتی مردم و به تبع آن درآمدهای مالیاتی را تحت تاثیر قرار دهد ولذا شناختن عوامل غیر اقتصادی تاثیرگذار بر درآمدهای مالیاتی باید به صورت موشکافانه مورد بررسی قرار گیرد تا اتخاذ سیاستهای درست توسط دولت و حاکمیت باعث افزایش و ثبات در درآمدهای مالیاتی شود.
از جمله عامل غیر اقتصادی که تأثیر بسیار زیاد و قابل توجهی در افزایش یا کاهش درآمدهای مالیاتی دارند و بر روی رفتار مالیاتی مودیان تاثیر میگذارد میتوان به موارد چهارگانه زیر اشاره نمود که در زیر توضیح مختصری ارائه میشود.
۱- چگونگی هزینه کرد درآمدهای مالیاتی توسط دولت.
مالیات که یک هزینه اجتماعی است و شهروندان یا «مودیان مالیاتی» به تناسب درآمد خود پرداخت میکنند تا دولت بتواند وظایف خود که همانا برقراری رفاه اجتماعی، آموزش رایگان، سلامت عمومی و امنیت اجتماعی و حراست از مرزها است را انجام دهد و این حق طبق حقوق مالیاتی برای پرداختکنندگان مالیات در نظر گرفته شده است تا دولت را در خصوص چگونگی هزینه کرد منابع مالیاتی مورد سوال قرار دهند و از چگونگی هزینه کرد مالیاتهای پرداختی آگاه شوند. همانطور که میدانیم در کشورهای توسعه یافته رابطه دولت و ملت یک رابطه دو طرفه است و شهروندان کشورهای پیشرفته با خیال آسوده میتوانند به درآمدها و هزینههای دولت نظارت کنند و از دولت گزارش عملکرد در این خصوص را بخواهند و دولت نیز در نهایت احترام وآزادی مدنی ملزم به جوابگوئی میباشد که این جوابگوئی و تأئید عدم انحراف هزینه کرد درآمدهای مالیاتی توسط دولت مردم را به سوی شفافیت مالی و پرداخت مالیات متناسب با درآمدشان تشویق میکند.
به عبارت ساده اگر دولتها متوجه شوند که وقتی دست در جیب مردم برای دریافت مالیات میکنند باید به آنها محل و چگونگی این مالیاتها را هم پاسخ بدهند، تا صاحب مال بداند پولش کجا خرج شده است، چون فهمیدن محل هزینه مالیات پرداخت شده بدون شک روی رفتار مالیاتی شهروندان تاثیرگذار خواهد بود و در این صورت مردم پرداخت مالیات را وظیفه خود خواهند دانست و خود را موظف به پرداخت مالیات درست و به موقع خواهند کرد که این نوع رفتار باعث کاهش فاصله زمانی وقوع درآمد و وصول مالیات و کاهش هزینههای وصول مالیات برای دولت را خواهد شد. ولی در مقابل اگر دولت در مقابل پرداخت کنندگان مالیات پاسخگو نباشد و پرداخت کنندگان مالیات را از محل هزینه کرد مالیات آگاه نسازد و یا درآمدهای مالیاتی در جاهائی هزینه شود که هیچ تاثیری در رفاه و آسایش مردم نداشته باشد مردم دولت و سیستم مالیات ستانی را در مقابل خویش تصور خواهند کرد و دولت را به عنوان عاملی که فقط با اخذ مالیات باعث کاهش رفاه آنها شده است قلمداد خواهند نمود ولذا با اخذ تدابیری و به هر روشی که شده سعی خواهند نمود که تا جای که ممکن است مالیات پرداخت نکنند و یا در صورت پرداخت با استفاده از ظرفیتهای قانونی پرداخت مالیات را به تاخیر بندازند.
با توجه به مطالب بیان شده دولتها برای افزایش درآمدهای مالیاتی و مهمتر از آن ثبات بخشیدن به آن و ایجاد اعتماد بین مردم باید حداکثر شفافیت در میزان درآمدها و محل هزینه کرد مالیات را با مردم داشته باشند و خود را موظف به پاسخگوئی به مردم در خصوص این دو مورد بدانند و به پرسشهای مردم در این رابطه جوابگو باشند و درآمدهای مالیاتی را در اموری که مورد مقبولیت جامعه هستند هزینه کند تا رضایت و اعتماد پرداخت کنندگان مالیات و مردم جامعه را بدست آورد، چون در غیر اینصورت در دراز مدت همین مساله که موضوعی کم اهمیت به نظر میرسد اثرات جبران ناپذیری بر درآمدهای مالیاتی خواهد داشت.
(به دلیل طولانی بودن مطالب بررسی موارد دیگر را در یادداشتهای بعدی ارائه خواهیم نمود)