مخاطب ۲۴- یکی از جنجالیترین پروندهها در حوزه سلامت در دهه ۶۰، مربوط به ورود فرآوردههای خونی آلوده از فرانسه به ایران بود که باعث ابتلای بیماران هموفیلی دریافت کننده این فرآوردهها به ویروس اچایوی شد که به فربه عنوان پرونده خونهای آلوده شهرت پیدا کرده است. ورود این فرآوردهها را میتوان سرمنشأیی برای شناسایی ویروس HIV در ایران دانست.
همه ساله اول دسامبر (برابر ۱۱ آذرماه) به عنوان روز جهانی ایدز نامگذاری شده است تا کشورها توجه خود به کنترل این بیماری را افزایش دهند. به همین مناسبت به گفتوگو با آقای احمد قویدل، مدیر اجرایی کانون هموفیلی ایران پرداختیم تا مروری بر پرونده خونهای آلوده واردشده به ایران داشته باشیم.
آقای قویدل شما در زمان ورود فرآوردههای آلوده به ایدز به کشور مدیرعامل وقت کانون هموفیلی بودید، ماجرای ورود این فرآوردهها به ایران را برایمان توضیح دهید.
در ابتدا باید این نکته را بگویم که آنچه تحت عنوان «فروش خونهای آلوده به ایران» در رسانهها مطرح میشود عبارت صحیحی نیست. درواقع هیچگاه از خارج از کشور به ایران خون وارد نشدهاست بلکه آن چه آلوده به ایدز بوده و وارد شده فرآوردههای خونی کنسانتره تحت عنوان فاکتور هشت، از فرانسه به ایران بوده است.
در سالهای ۱۳۶۱ و ۱۳۶۳ دو محموله فرآورده از شرکت فرانسوی مریو وارد ایران شد. در فرانسه، فرآورده خونی را تبدیل به آن پودر و فرآوردهها کردهبودند و این فرآوردهها آلوده به ویروس ایدز بوده است.
آن زمان سیستم بهداشتی کشور متوجه نشد که این داروها آلوده به ویروس بوده است؟
در آن زمان ایدز به تازگی در جهان در حال شناخته شدن بود. عوارض این بیماری چند سال بعد شروع کرد به بروز کردن، به طوری که در سال ۱۳۶۷ رئیس انتقال خون در جلسه هیئت دولت شرکت کرد و گزارش داد که ایدز به ایران آمد. در حالی که این بیماری در سالهای قبل که فرآوردههای خونی وارد شده بودند به ایران آمده بود و از سوی دیگر پیش از آن نیز احتمالاً بیماری ایدز در کشور بوده ولی، چون بیماری در جهان تازه شناخته شده بود احتمالا مواردی از ابتلا بوده ولی شناسایی نشده است.
در هر صورت این واقعیت تلخ یعنی آلودگی فرآوردههای خونی موردنیاز بیماران هموفیلی به بیماری ایدز، از جانب سیستم بهداشتی و درمانی کشور چند سالی کتمان شد تا اینکه در اوایل دهه هفتاد، خانومی به نام فروکس که نماینده شرکت فرانسوی در ایران بود، در پی اختلافی که با این شرکت پیدا کرده بود نامهای به وزیر بهداشت (آقای ملک زاده) نوشت مبنی بر این که "من ناخواسته داروهایی وارد ایران کردم که آلوده به ایدز بوده و صدمات زیادی به شما وارد شده و شما میتوانید این موضوع را پیگیری کنید." اما مدیرکل وقت دارو به این نامه جواب میدهد که هیچکس در ایران مبتلا به ایدز نشده است و ما هر دارویی به بیماران میدهیم آزمایش میکنیم. توجه داشته باشید کهداروها بعد از ساخته شدن قابلیت آزمایش از نظر آلودگی به ویروس ندارند و در زمان واردات این فرآوردهها باید مدارک متصل به داروها که از سوی شرکت فرانسوی باید ارائه میشد به درستی بررسی میشدند.
شرکت فرانسوی از موضوع آلودگی داروها به ایدز اطلاع داشت؟
در آن زمان در برخی مراکز جمع آوری خون و پلاسما در ازای پرداخت پول از مردم خون و پلاسما دریافت میکردند و درنتیجه افرادی که برای دریافت پول میآمدند ممکن بود به ایدز مبتلا بوده باشند و همین مسئله باعث آلودگی فرآوردههای خونی به ایدز شده است.
در همان سالها، مجامع علمی آمریکا یک کشف جدید را درباره داروهای کنستانتره از جمله داروهای هموفیلی داشتند و متوجه شدند که اگر داروهای تهیه شده از فرآورده خونی را حرارت بدهیم، ویروس های موجود در آن از جمله ایدز کشته میشوند. آمریکاییها در آن زمان این نکته مهم علمی را با محافل علمی فرانسه به اشتراک گذاشتند و به فرانسویها اعلام کردند که برای اطمینان حاصل کردن از کشتهشدن کل ویروسهای این داروها و برای اینکه احتمال وجود ویروس ایدز را در آن به صفر برسانیم، لازم است این داروها را در معرض حرارت قرار دهیم. آمریکا اعلام میکند این تکنولوژی را کشف کرده و حاضر میشود آن را به فرانسه بفروشد. فرانسویها این فناوری حرارت دادن داروها را خریداری میکنند اما یک بیاخلاقی بزرگ مرتکب میشوند که به عنوان رسوایی بزرگ شرکت فرانسوی میتوان از آن یاد کرد. در واقع شرکت «مِریو» این بیاخلاقی را میکند و این شرکت بعد از اطلاعرسانی آمریکا درباره خطرآفرین بودن داروها، اجازه مصرف داخلی این داروهای آلوده را در فرانسه نمیدهد و از توزیع آنها در فرانسه ممانعت به عمل میآورد اما با اطلاع از اینکه ممکن است این داروها آلوده به ویروس ایدز باشد، آنها را به ۱۰ کشور دیگر ازجمله ایران صادر میکند. به عبارت دیگر در جریان پرونده فرآوردههای خونی آلوده، دو رسوایی اخلاقی در فرانسه رخ داد یکی اینکه مقررات دریافت خون از افراد سالم را زیر پا گذاشت و دیگر این که شرکت مریو بعد از این که اطلاع پیدا کرد که داروهایش به ایدز آلوده هستند بدون اینکه به کسی اطلاع بدهد انبار داروهایش را به ده کشور از جمله ایران صادر کرد.
اولین بیماری که فرآورده خونی آلوده را دریافت کرد و به ایدز مبتلا شد چه کسی بود؟
اولین بیماری که در ایران شناسایی شد پسری ۶ ساله مبتلا هموفیلی بود که به ایدز مبتلا شد و فوت کرده است.
چه شد که ماجرای بیماران هموفیلی و ابتلای آنها به ایدز در دهه شصت، رسانهای و دادگاهی شد؟
طرح شکایت بیماران هموفیلی در سال ۱۳۷۶ و بعد از ماجرای ابتلای چند هزار نفر از این بیماران به هپاتیت سی در جریان ماجرای تلخ دیگری شروع شد. به نظر من مهمترین نقش را در پیگیری این پرونده مقام معظم رهبری ایفا کردند. در آن زمان یک پدر که دو فرزند هموفیلی داشت و هر دوی آنها هم به ایدز مبتلا شده بودند و متاسفانه یکی از آنها فوت کردهبود و یکی دیگر هنوز زنده بود، نامهای به مقام معظم رهبری نوشت و از ایشان تقاضای کمک کرد. رهبری روی این نامه دستور پیگیری دادند و از موانعی که بر سر راه پیگیری این ماجرا قرار داشت، گرهگشایی شد.
در آن زمان دادگاه چه آرایی برای بیماران هموفیلی که در اثر مصرف داروها ناخواسته به ایدز مبتلا شده بودند صادر کرد؟
دادگاه به موضوع رسیدگی کرد و در نهایت پس از کش و قوسهای فراوان یک رأی در قوه قضاییه به نفع بیماران هموفیلی صادر شد که به موجب آن، دولت هم موظف به پرداخت خسارت مادی و هم خسارت معنوی به این بیماران شد. ۲۵۰نفر بیمارانی بودند که آلوده به ایدز شده بودند و نزدیک به ۲۰۰نفر فوت شده بودند و دولت در نهایت غرامت این بیماران و دیه آنها را پرداخت کرد.
این در حالی بود که فرآوردههای شرکت مریوی فرانسه که آلوده بودند به سایر کشورها به جز ایران نیز صادر شده بودند و حدود ۱۰کشور دیگر نیز این فرآوردههای خونی آلوده را دریافت کرده بودند و بیماران هموفیلی آنها به ایدز مبتلا شده بودند و برخی از این کشورها از جمله عراق غرامت را دریافت کردهاند.
آیا اکنون امکان مطرح کردن و دریافت غرامت از این شرکت فرانسوی همچنان وجود دارد؟
متاسفانه انقدر این پرونده مشمول گذر زمان شده که امکان مطرح کردن و پیگیری آن در سطح بینالمللی شاید میسر نباشد.
به نظر شما مطرح شدن موضوع ابتلای بیماران هموفیلی در دهه شصت به ویروس اچ آی وی چه قدر در میزان آگاهی جامعه از این بیماری نقش داشت؟
روز جهانی ایدز یک مناسبت بینالمللی است که در حقیقت مردم دنیا فارغ از قضاوت درباره اینکه چه کسی به چه دلیلی مبتلا به بیماری ایدز شده، تلاش میکنند که کمک کنند تا شرایط درمانی بهبود یابد. از نظر اجتماعی، ایران یکی از پیشتازان در حقیقت برداشتن انگ تبعیضی نسبت به بیماران مبتلا به ایدز بوده است. یعنی در سالهایی که عملاً طرح مسائل حوزه ایدز در کشور با ممانعتهای خاص و با تابوهای خاصی مواجه بود، بیماران هموفیلی که در اثر فرآوردههای خونی مبتلا به بیماری شده بودند، موجب طرح علنیتر شدن و رسیدگی به حوزه این بیماران شدند.
ما در درجه اول باید باور کنیم و این اعتقاد را داشته باشیم که آنچه ایدز را در جهان گسترده کرده است، به دلیل انتقال جنسی آن است. یعنی این انتقال از طریق ارتباطات جنسی خارج از خانواده. مردم این را بیاموزند که شرکای جنسی متعدد ممکن است باعث انتقال این بیماری شود. تلاش ما این بود که ادبیاتی که در این حوزه به کار گرفته میشود، ادبیات درستی باشد و از انگ و تبعیض دور باشد.
ما برای اینکه گرفتار یک چنین قضیهای نشویم، حتما باید در این حوزه اطلاعرسانیهای بیشتری به جوانان داشته باشیم. باید جوانان، به ویژه پسرها و دخترهایی که بالغ میشوند، اطلاعات کافی در زمینه بیماری ایدز و دیگر بیماریهای شایع مانند اچپیوی و تبخال تناسلی دریافت کنند. یعنی باید حوزه بهداشت ما به این حوزه توجه جدی بکند که جوانان ما باید دقت کنند و به این موضوع مراجعه داشته باشند.