به گزارش سرویس ورزشی مخاطب ۲۴ به نقل از ایسنا، در جلسهای که عنوان شده اردیبهشت ۱۴۰۱ قرار است برگزار شود، اعضای مجمع باید درباره برکناری قطعی یا بازگشت عزیزیخادم به فدراسیون فوتبال نظر نهایی را بدهند. اگر در مجمع، دوسوم افراد رأی به برکناری عزیزیخادم دهند، او شانسی برای بازگشت نخواهد داشت، ولی اگر برکناری او رأی نیاورد، آنوقت دوباره عزیزیخادم صندلی ریاستش را پس خواهد گرفت.»
«اعضای هیاترئیسه فدراسیون فوتبال ایران بالاخره تصمیمی را که در سر داشتند، عملی کرده و شهابالدین عزیزیخادم، رئیس فدراسیون فوتبال، را کمتر از یک سال بعد از انتخابشدنش، «عزل موقت» کردند.
این اعضا با استناد به تخلفات زیادی که به زعم خودشان از سوی رئیس فدراسیون فوتبال سر زده، روز پنجشنبه تشکیل جلسه داده و بعد از شنیدن دفاعیات عزیزیخادم، رأی به عزل موقت او دادند. البته که این عزل موقت هم چندان بدون حاشیه نبود و به جای ۱۱ نفر از اعضا، فقط هشت نفر موفق به ثبت رأی شدند. پیش از این، عنوان شده بود که با استناد به مفاد اساسنامه، اعضای هیاترئیسه میتوانند برای عزل موقت هر یک از ارکان فدراسیون فوتبال اقدام کنند؛ البته به شرط آن که دوسوم اعضا، رأی به برکناری فرد مورد نظر دهند. با این حال، اما این اقدام هم چندان بدون حاشیه نبود. یک روز قبل از رأیگیری، ابهامات درباره امکان رأی دو نایبرئیس فدراسیون فوتبال یعنی حیدر بهاروند و حمیدرضا مهرعلی وجود داشت. از آنجا که این دو نفر برای پست نایبرئیسی رأی نیاورده بودند، عزیزیخادم آنها را به عنوان سرپرست در این پستها به کار گماشت. با این وجود، بعد از سپریشدن مهلت قانونی سهماهه، این دو نفر همچنان به حضور در فدراسیون ادامه دادند تا زمزمهها درباره غیرقانونیبودنشان مطرح شود. روز چهارشنبه از سوی موافقان عزل، عنوان شد که این دو نفر حق رأی نخواهند داشت، ولی از آنجا که هر دو در زمره یاران رئیس فدراسیون فوتبال بودند، اصرار به حضور در جلسه رأیگیری داشتند. روز پنجشنبه، اما اعضای هیاترئیسه با توجه به استعلام گرفتهشده از نهادهای بینالمللی، بالاخره حضور دو نایبرئیس اول و دوم عزیزیخادم در جلسه را غیرقانونی اعلام و آنها را بیرون کردند. این طور شد که تعداد اعضا از ۱۱ به ۹ نفر رسید. اعضای هیاترئیسه هم با مطرحکردن مواردی که برایشان محل سؤال بود، دفاعیات عزیزیخادم را شنیدند و با تأکید به این مورد که، چون صورتجلسه درباره عزل رئیس است، گفتند پس او هم حق رأی ندارد. با بیرونآمدن عزیزیخادم از جلسه، هشت نفر از اعضای هیاترئیسه رأیگیری را شروع کردند و طبق شنیدهها هر هشت نفر، رأی به عزل موقت شهابالدین عزیزیخادم دادند.
به این ترتیب، برای اولین بار در تاریخ، رئیس فدراسیون فوتبال ایران، در اقدامی سریع، از سوی اعضای هیاترئیسه عزل شد. ضمن آن که با رأیگیری مجدد، میرشاد ماجدی، یکی از اعضای هیاترئیسه به عنوان سرپرست ریاست فدراسیون فوتبال معرفی شد. پس، تا اطلاع ثانوی، امور فدراسیون فوتبال به دست میرشاد ماجدی مدیریت میشود و شهاب عزیزیخادم و تیم همراهش که عنوان شده تعدادشان بسیار هم زیاد است، حق ورود به ساختمان فدراسیون فوتبال را نخواهند داشت.
عزیزیخادم برمیگردد؟
همان طور که در بالا عنوان شد، شهاب عزیزیخادم از پست ریاست فدراسیون فوتبال «عزل موقت» شده است؛ به این معنی که او «فعلا» رئیس نیست. حالا سؤال اینجاست که آیا او در ادامه میتواند صندلی ریاست را پس بگیرد؟ اینجا موضوعی مطرح میشود که شانس عزیزیخادم را روی کاغذ زیاد میکند، ولی اما و اگرهایی هم دارد. طبق قانون، رأیگیری نهایی برای عزل عزیزیخادم از ریاست فدراسیون فوتبال باید در مجمع فدراسیون فوتبال به رأی گذاشته شود.
در واقع این مجمع فدراسیون فوتبال است که برای برکناری یا ابقای عزیزیخادم تصمیمگیری خواهد کرد. در اساسنامه جدید و با تغییراتی که صورت گرفته اعضای مجمع فدراسیون فوتبال قریب به ۸۵ نفر هستند. حال در جلسهای که عنوان شده اردیبهشت ۱۴۰۱ قرار است برگزار شود، این تعداد باید درباره برکناری قطعی یا بازگشت عزیزیخادم به فدراسیون فوتبال نظر نهایی را بدهند. اگر در مجمع، دوسوم افراد رأی به برکناری عزیزیخادم دهند، او شانسی برای بازگشت نخواهد داشت، ولی اگر برکناری او رأی نیاورد، آنوقت دوباره عزیزیخادم صندلی ریاستش را پس خواهد گرفت.
درباره ترکیب مجمع، شرایط بهگونهای است که عزیزیخادم میتواند امیدوار باشد. او چهرههای زیادی را در مجمع دارد که با تفکراتش همخوانی دارند و از چهرههای نزدیک به عزیزیخادم محسوب میشوند. ضمن این که رؤسای هیات استانهای مختلف هم پیش از این در تیم عزیزیخادم بودند. از آنجا که بخش زیادی از ترکیب مجمع را همین رؤسای هیاتها تشکیل میدهند، پس عزیزیخادم میتواند به رأی آنها و در نتیجه به بقا در فدراسیون فوتبال امیدوار باشد. البته این فقط یک بخش ماجراست، چون بسیاری از همین اعضای هیاترئیسه کنونی که رأی به برکناری رئیس فدراسیون فوتبال دادند، در زمره رفقا و دوستان عزیزیخادم به شمار میآمدند که نهایتا علیه او شدند. تکرار این سناریو در مجمع فدراسیون فوتبال هم میتواند محتمل باشد. ضمن این که فرضیه نهایی را هم نباید فراموش کرد؛ فرضیهای که خبر از نوشتن سناریویی بیرون از فدراسیون فوتبال علیه عزیزیخادم میدهد که با زمینهسازی قبلی، شرایط را برای برکناری او فراهم کردند. اتفاقاتی بیرونی که روی روند حضور عزیزیخادم در فدراسیون فوتبال تأثیر منفی گذاشت.
حال اگر این «جریان» موفق شده باشد نظر نزدیکان عزیزیخادم در هیاترئیسه را تغییر دهد، محتمل است که در فاصله باقیمانده تا شروع مجمع، بتواند روی نظر باقیمانده اعضای مجمع که احتمال میرود به نفع عزیزیخادم رأی بدهند، تأثیرگذار شود. به این ترتیب، اگر روال حالت عادیاش را طی کند و «فشاری از بیرون» به اعضای مجمع فدراسیون فوتبال وارد نشود، شاید عزیزیخادم دوباره به فدراسیون فوتبال برگردد، ولی اگر جریان پشتپرده اعمال نفوذشان را گسترش دهد، بدیهی است که رئیس معزول بختی برای بازگشت نخواهد داشت.»