به گزارش سرویس سیاسی مخاطب ۲۴ به نقل از ایسنا روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، روزهای مهم و سرنوشت ساز و در عین حال پر حادثهای بود. هر لحظه اطلاعات مختلفی به سران انقلاب میرسید و اخبار گوناگون مخابره میشد. برخی از این اخبار، شایعه بود؛ اما برخی حقیقت داشته و حکایت از توطئههای پشت پرده داشت. از همان روز ورود امام به کشور، اتفاقات مختلفی روی داد که شاید در برابر حجم و ابعاد وقایع دیگر، کم اهمیت جلوه میکرد از این رو هم مکتوم ماند. مثلا درست روز ۱۲ بهمن، وقتی امام قصد سخنرانی در بهشت زهرا داشت، به ایشان سوءقصد شد.
پایگاه «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» در ادامه نوشت: آیتالله سید حسن طاهری خرم آبادی که خاطرات و روایتهای دقیقی از روزهای انقلاب دارد در این باره میگوید: «در زمان حضور حضرت امام در مدارس رفاه و علوی، ترتیبات امنیتی خاص یا ویژهای تدارک دیده نشده بود، ولی این گونه هم نبود که هر کس دلش خواست بیاید و از پلهها بالا برود و بتواند خودش را به امام برساند. در آن زمان نه نیروهای سپاهی وجود داشتند و نه نیروهای امنیتی رسمی، اما کسانی بودند که خواه ناخواه مسلح بودند و فکر این مواقع حساس را نیز کرده بودند و به صورت مخفیانه عمل میکردند، نه آشکارا.»
آیتالله طاهری خرم آبادی ادامه میدهد: «زمانی که حضرت امام در دوازدهم بهمن ماه، وارد بهشت زهرا شدند، حادثهای جزئی برای ایشان اتفاق افتاد که در نهایت نفهمیدیم، کار به کجا کشید. جریان از این قرار بود که وقتی امام وارد بهشتزهرا شدند تا به طرف جایگاه سخنرانی بروند، شخصی قصد داشت با چاقو به امام حمله کند که دستگیر گردید. در اینکه شخصی میخواست به امام حمله کند، شکی نیست، اما من درباره اینکه این شخص چه کسی بود و ادامه ماجرا چه شد و به کجا کشیده شد، اطلاعی ندارم؛ زیرا آن قدر مسائل حساس و مهم وجود داشت که این مسائل جزئی را پیگیری نمیکردیم.»
وی با ذکر خاطرهای دیگر از روزهای منتهی به پیروزی انقلاب میگوید: «در همان روزهای قبل از پیروزی، شایع شده بود که قرار است حرکات تند و تیزی علیه سران و رهبران انقلاب، خواه در تهران، خواه در قم، انجام بگیرد و قرار است وارد منازل شوند و آنان را دستگیر کنند یا به قتل برسانند. بعدها در اسنادی که به دست آمده بود، مشخص شد که ظاهرآ چنین تصمیمی وجود داشته است؛ حتی تصمیم داشتند که همه را با هواپیما به جزیرهای مانند جزیرهی ابوموسی ببرند تا آنان هیچگونه دسترسی به تهران و... نداشته باشند. میخواستند کاری کنند که هیچ راه زمینی برای دسترسی به خاک ایران و تهران وجود نداشته باشد و نتوانند به آسانی تصمیم بگیرند. یادم هست که در همان شبهای قبل از پیروزی انقلاب، شبی خدمت مرحوم آقای پسندیده رسیدم. ظاهرآ به ایشان هم اطلاع داده بودند که ممکن است شخصیتهای انقلابی را دستگیر و تبعید کنند. آقای پسندیده گفتند که مثل اینکه قصد دارند شبانه به منازل بریزند و افراد را دستگیر کنند یا به قتل برسانند. این گونه تصمیمها هم به گونهای نبود که بسیار فوری و با عجله اتخاذ شود، بلکه آنان پیش از آن تصمیم گرفته بودند و در آن روزها، در پی نحوه اجرای آن بودند.»
آیتالله طاهری خرم آبادی ادامه میدهد: «بر این اساس، بعضی پیشنهاد میکردند که جای امام، شبها عوض شود؛ علتش هم این بود که ممکن است هنگام شب به منزل امام بریزند و اولین کسی که از بین میرود، امام است که ظاهرآ حضرت امام قبول نکردند.»
منبع: خاطرات آیتالله طاهری خرم آبادی؛ جلد دوم؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی