مخاطب 24- فائزه صدر: در طول تاریخ ایران همواره مقصد گروههای مهاجر افغانستانی بوده است. از سده ۱۹ میلادی و هم زمان با ناآرامیهای داخلی، دهها هزار نفر از مردم افغانستان به سمت ایران روانه شدند. با روی کار آمدن طالبهای پشتون، حمله آمریکا به افغانستان و پس از بازگشت مجدد طالبان به قدرت؛ هزاران افغانی راهی ایران شدند. حضور اتباع افغانستانی در ایران با وجود سبقه تاریخیاش همواره موضوعی بحث برانگیز بوده و هست. در ماههای اخیر به دنبال برخی تنشهای دیپلماتیک میان جمهوری اسلامی ایران و گروه طالبان، دامنه تنشها به عرصه جامعه و شهروندان رسید و مسئله حضور افغانستانیها در ایران بار دیگر توسط گروههای موافق و مخالف مطرح شد. به دنبال قتل یک جوان ایرانی به دست یک تبعه افغانستان، اعتراضات شهروندان میبد یزد بالا گرفت و درگیریهایی بین معترضین و مهاجرین افغان گزارش شد. مخاطب 24 در رابطه با این موضوع با علیرضا رجایی، رایزن فرهنگی پیشین ایران در افغانستان به گفتوگو نشسته که در ادامه میخوانید:
پس از به قدرت رسیدن مجدد طالبان در کابل در فواصل زمانی مختلف شاهد تنشهایی بین ایران و افغانستان بودیم که هر بار با واکنشهایی در جامعه همراه بود. منشا این تنش چیست؟ آیا میتوان نوع مواجهه ایران با طالبان را عامل این چالشها دانست؟
پس از تقدیم کردن افغانستان به طالبان، و حضور مجدد این گروه در قدر، کشورهای همسایه با افغانستان از جمله ایران، علی رغم احساس نگرانی از سمت طالبان، سیاست نزدیکی با این گروه نظامی و ایدئولوژیک را در پیش گرفتند، به این امید که طالبان به سازگاری و همکاری تشویق شود. هر نوع پذیرش طالبان و امتیاز دادن به این گروه از سوی همسایگانش را باید از این منظر بررسی و تحلیل کرد.
اگرچه نوع خروج آمریکاییها از افغانستان هیچ معنی جز تقدیم کردن این کشور به طالبان ندارد، اما رهبران طالبان مدعی هستند که با آمریکا جنگیده اند و بزرگترین ابرقدرت نظامی جهان را از افغانستان بیرون کرده اند. نحوه خروج آمریکا از افغانستان به نیروهای طالبان اعتماد به نفس کاذبی داده است. رفتارهای نامناسبی که از طالبان دیده میشود از تبعات غروری است که با خروج آمریکا از افغانستان کسب کرده اند.
دوسال پس از سلطه طالبان بر افغانستان، تقریبا بر همگان ثابت شد که ادعای دشمنی آمریکا و طالبان، فریبی بیش نبود. آمریکا با طالبان توافق کرده بود که قدرت سیاسی را در پایان آگوست ۲۰۲۱ به طالبان واگذار کند. برنامه ریزی آمریکاییها طوری انجام شد که نیروهای طالبان بابت تحویل گرفتن امکانات، قدرت و سرزمین افغانستان پر از باد کبر باشند. غروری که برای همسایگان افغانستان از جمله ایران گران تمام میشود.
در تنشهای میان جامعه ایرانیان و مهاجرین افغان، آیا میتوان از توطئه غرب برای درگیر کردن دو کشور همسایه صحبت کرد؟ در چالشهای موجود ردی از مداخله دیگر قدرتها وجود دارد؟
از ابتدا مشخص بود که آمریکا از پس معامله با طالبان بر سر افغانستان، چه اهدافی را دنبال میکند، اما شادی زودگذر از خبر جعلی شکست آمریکا اجازه نمیداد برخی متوجه نقشهای باشند که آمریکا برای منطقه کشیده و این بار بدون حضور فیزیکی و به وسیله طالبان اهداف اش را دنبال میکند.
در حقیقت امروز طالبان به عنوان نیروی نظامی نیابتی با ماموریتی در افغانستان مستقر است و در ساده انگارانهترین نگاه، تحقق منافع غرب در منطقه را دنبال میکند.
مشکلات اخیر طالبان با ایران، چالشهایی که به دنبال آن در داخل نسبت به مهاجرین افغان ایجاد میشود و جهت دهی به این مسائل در میان افکار عمومی و در شبکههای مجازی، پروژهای برنامه ریزی شده برای افزایش تنش میان ایران و همسایه شرقی است.
تفکر طالبان برای افغانستان و منطقه خطرناک است همانطور که میبینیم پدر معنوی این گروه یعنی پاکستان امروز با استقرار مجدد طالبان در قدرت، امنیت و یکپارچگی خود را در معرض تهدید میبیند. طالبان به ظاهر مذهب را محور قرار داده، اما پشتونها بیش از هر چیزی به قومیت خود متکی هستند. پشتونها به تعصب، یکدندگی و تند خویی مشهورند اگر این ویژگیها را در کنار ایدئولوژی گروه طالبان بگذاریم باید گفت دیگر کشورهای منطقه نیز از تهدید طالبان در امان نخواهند بود. تقویت پایههای طالبان در افغانستان به هیچ وجه به نفع ایران نیست.
مناسبترین سیاست برای مواجهه با مهاجرین افغانی در ایران چیست؟ آیا برخورد ایران با مهاجرین افغانی قابل قبول است؟
ایران در طول ۲۰ سال حضور آمریکا در افغانستان، بدون حمایت جوامع بین المللی، بار آوارگان و مهاجران افغانی را بر دوش کشید. چنانچه امروز شهرهای مختلفی در کشورمان میزبان رقم رسمی ۵ میلیون نفر و رقم غیر رسمی ۷ تا ۸ میلیون نفر مهاجر افغان هستند.
اضافه شدن این جمعیت به هر کشوری در دنیا پیامدهای مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و امنیتی را به دنبال دارد. اقتصاد ایران در حالی که سالها زیر فشار تحریمهای ظالمانه آمریکا قرار دارد، برای میلیونها افغانی جویای کار اشتغال ایجاد کرده، ولی بازار کار دیگر توانایی جذب نیروی کار افغان را ندارد. جوانان ایران امروز مشکل اشتغال دارند و اندک فرصتهای موجود توسط مهاجران افغان اشغال شده است.
ضمن اینکه باید تبعات امنیتی حضور این جمعیت بزرگ را در نظر داشت. یقینا بین جمعیت مهاجر افغانستانی، افرادی با گرایشهای افراطی و یا نفراتی از اعضای گروههای تروریستی وجود دارد که در پوشش مهاجر و آواره وارد خاک ایران شده اند.
باید در نظر داشت که بخشهایی با هدایت جریانات تکفیری در داخل کشور فعالیت میکنند و میتوانند در آینده عناصری تنش آفرین باشند.
هر دو مسئله مهم اقتصاد و امنیت باید در میزبانی و مهمان نوازی از آوارگان و مهاجران افغان مورد توجه قرار بگیرد. با بیشتر شدن فشار طالبان بر جامعه افغانستان و سخت شدن زندگی و معیشت مردمان آن کشور، آوارگان بیشتری به سمت ایران حرکت خواهند کرد. ایران باید سیاستهای مهاجر پذیری شفاف و روشنی داشته باشد تا بتواند از این ظرفیت استفاده کند و خطرات و تهدیدات را دفع نماید.
با توجه به وضعیت پیش آمده و تحریکاتی که با موضوع مهاجران افغانی افکار عمومی را در داخل هدف قرار داده و طرح تنش زایی دنبال میشود، وزارت کشور مسئولیت دارد توزیع مهاجران افغان در شهرهای کشور را مدیریت کند.