مخاطب ۲۴- به گزارش همشهری آنلاین شبیه این باجههای خاطرهانگیز که بی استفاده رها شدهاند در تهران زیاد است. به گفته مدیر کل ارتباطات و امور بینالملل شرکت مخابرات ایران در استان تهران نزدیک ۱۴ هزار و ۶۰۰ دستگاه تلفن همگانی وجود دارد که از ۱۵ سال پیش تاکنون زیانده هستند.
«محمدرضا بیدخام» میگوید: «نگهداری هر دستگاه تلفن عمومی در ماه ۶۵ هزار تومان هزینه است، اما درآمد این دستگاهها ماهانه سه هزار تومان است و بدین ترتیب هر دستگاه در ماه ۶۲ هزار تومان زیان برای مخابرات به بار میآورد.» او ادامه میدهد: «مخابرات از سالها پیش برای تغییر کاربری این کیوسکها در تلاش است.»
گرچه این روزها تلفنهای همگانی در تهران مثل اغلب شهرهای دنیا کاربرد چندانی ندارند و بیشتر یک نماد نوستالژیک و بخشی از مبلمان شهری محسوب میشوند، اما تا چند دهه پیش تلفنهای همگانی از محبوبترین وسایل ارتباطی بودند و طرفداران بسیاری داشتند که حاضر بودند برای چند دقیقه مکالمه، ساعتهای جلوی آنها صف بکشند.
براساس آمار تا اواخر دهه ۵۰ تعداد خطوط تلفن ایران به حدود ۸۰۰ هزار خط رسید که ۴ هزار خط، تلفنهای همگانی و عمومی بود. تعداد خطوط تلفن شهر تهران با توجه به جمعیت آن، کم و تقاضا زیاد بود از طرفی واگذاری عمده خطوط تلفن نیز انجام نمیشد، از این رو گفته میشود قیمت یک خط تلفن خانگی معادل قیمت یک خانه بوده و کمتر کسی از عهده خرید آن برمیآمده، از این رو تلفنهای همگانی که با انداختن سکههای ۲ ریالی کار میکردند خواهان بسیاری داشتند و کمتر روزی بود که در صفهای طولانی برای استفاده از این دستگاهها دعوا و جنجال به پا نشود.
سرگرمی لاکچری درباریان
با وجودی که تلفن در دوره ناصری به تهران آمد، اما این تلفنها عمومی نبودند و خطوط عمومی در پایان دوره قاجار و سلطنت احمدشاه در ایران رواج پیدا کرد. اما ماجرای ورود تلفن به دربار ناصری هم خواندنی است.
در دوره قاجار این وسیله ارتباطی، ابزار تفنن فوق لاکچری درباریان قاجاری بود. ناصرالدین شاه حدود ۱۰ سال پس از اختراع تلفن توسط «گراهام بل» در قصرش با تلفن حرف زد و شگفتزده شد و در خاطراتش نوشت: «تلفن یک قسم تلگرافی است که با دهن حرف میزنند و با گوش میشنوند.
این سفر که معینالملک [سفیر ایران در عثمانی]آمد، یک دستگاه آن را همراه پیشکش آورده است. از اتاق شمسالعماره تا اینجا که باغ سپهسالار است، کشیدهایم. یک صفحه تخته سوراخ سوراخی دارد که انسان به همان سوراخها حرف میزند و دو اسباب است که به گوش گذاشته میشوند.
از اینجا با میرزامحمد ملیجک و آقامحمد نایب سرایدار صحبت شد. مثل این است که در حضور حرف میزنند، بلکه هم میتوان گفت بهتر در صحبت حضوری میتوان حرف را شنید و فهمید. ملیجک کوچک را خواستیم، با او هم حرف زدیم بهعینه گویا ملیجک پیش ما است. آقاعبدالله و... حرف زدند. خیلی چیز غریبی است و ما تا به حال این اسباب را ندیده بودیم.»
کامرانمیرزا (نایبالسلطنه) هم دستور داده بود یک خط تلفن از قصرش در کامرانیه امروزی تا وزارت جنگ بکشند تا بتواند کارهایش را سریعتر پیگیری کند.