مخاطب ۲۴- هسته ای- این دستاوردها در ابعاد نظامی، امنیتی و سیاسی است و نشان دهنده افزایش قدرت بازدارندگی ایران و قدرت آن برای ایجاد معادلات جدید در منطقه است.
به گزارش المنار، در بعد نظامی، جمهوری اسلامی توانست با دو قدرت هستهای مقابله کند و توانمندیهای موشکی خود را حفظ کند بدون اینکه از ماشین جنگ متأثر شود. همچنین ۴۰۰ کیلوگرم از اورانیوم غنی سازی شده با میزان ۶۰ درصد را حفظ کرد و قدرت غنی سازی در تأسیسات هستهای فوردو به همان صورت باقی ماند و این مسئله منجر به یقین درباره شکست تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا در ممانعت از پیشرفت هستهای ایران شده است.
در عرصه امنیتی، شبکههای موساد و شاباک شناسایی و با قدرت به آنها ضربه وارد شد که منجر به ایجاد نقص در ساختار اطلاعاتی دشمن و تشدید نگرانی و ترس از ایران در داخل اراضی اشغالی و تحمیل یک تصویر قوی و مهیب از ایران بر شهرک نشینان و ارتش رژیم اشغالگر شد.
در عرصه داخلی، ایران شاهد وحدت و همبستگی ملی تاریخی است. مردم ایران وجود دشمن و شبکههای آن در داخل جامعه را به صورت عمیق درک کردند. همچنین فهم گستردهتری از اهمیت امنیت و ناامنی به دست آوردند که در ایجاد تصور ذهنی درست و ملموس از نقش رهبری در حمایت از وطن نقش داشت.
از نظر سیاسی این عملیات منجر به پایان سیاسی «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی و مجبور شدن «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا و نتانیاهو به عقب نشینی شد. این نشان دهنده شکنندگی ائتلاف آمریکا و صهیونیسم در برابر اراده ایرانی است. همچنین ثابت کرد که میزبانان پایگاههای آمریکایی دیگر در برابر حملات آتی ایمن نیستند و این مسئله بر معادلات موضع گیری خارجی در منطقه تأثیر خواهد گذاشت.
حمله نهایی ایران به این رژیم به عنوان یک عمل انجام شده و به عنوان بخشی از یک تشدید استراتژیک که مرزهای بازدارندگی آینده را مشخص میکند، تحمیل شده است. تحلیلگران افزایش قابل توجهی در محبوبیت جمهوری اسلامی در میان مدافعان آزادی در سراسر جهان، به ویژه در جهان اسلام، مشاهده کردهاند و تهران به عنوان نیرویی مدافع کرامت و حاکمیت برجسته شده است.
ایران همچنین برتری خود را در مقابله با پیشرفتهترین فناوریهای نظامی جهان نشان داده و حضور خود را به عنوان یک بازیگر مؤثر منطقهای و بینالمللی که قادر به تأثیرگذاری بر روند وقایع و توازن قدرت است، تثبیت کرده است. در چارچوب این دستاوردها، حمله ایران به پایگاه هوایی العدید آمریکا در قطر، پاسخی مستقیم به تجاوز نظامی علیه خاک جمهوری اسلامی بود.
با توجه به ماهیت استراتژیک و حساس اهداف مورد اصابت توسط موشکهای ایرانی، این حمله در نوع خود از بزرگترین و دقیقترین حملات است. این موشکها مراکزی را هدف قرار دادند که ستون فقرات حضور نظامی ایالات متحده در غرب آسیا، از جمله مراکز فرماندهی و کنترل هوایی را تشکیل میدهند.
حمله ایران مرکز عملیات هوایی مشترک، قلب عملیات هوایی ایالات متحده در منطقه، جایی که ماموریتهای رزمی و هماهنگی بر فراز عراق، سوریه، افغانستان و دریای سرخ اداره میشوند را هدف قرار داد. این حمله همچنین فرماندهی مرکزی ایالات متحده و ستاد فرماندهی عملیات ویژه، دو مورد از برجستهترین مراکز فرماندهی نظامی ایالات متحده در غرب آسیا را هدف قرار داد.
این عملیات در این مکانها متوقف نشد، بلکه گسترش یافت و مرکز فرماندهی پیشرفته جنگ هوایی سایبری و ستاد فرماندهی هوایی مرکزی را نیز شامل شد که اتاقهای عملیات حیاتی هستند که عملیات الکترونیکی، حملات سایبری و عملیات مرتبط با بازدارندگی هوایی را در میدان نبرد مدرن مدیریت میکنند.
از منظر نظامی، این حملات چندین واحد کلیدی در پایگاه هوایی العدید، از جمله مرکز فرماندهی عملیات هوایی ترکیبی ۶۰۹ th AOC، مرکز فرماندهی و کنترل هوایی ۷ th EACCS و گروه پشتیبانی هوابرد ۴۶۶ th AEG که خدمات لجستیکی و پشتیبانی میدانی را بر عهده دارد را هدف قرار داد. این عملیات همچنین یک واحد از نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا را هدف قرار داد که نشان دهنده بُعد بینالمللی هماهنگی نظامی در این پایگاه است.
این حملات همچنین شامل واحد اعزامی هوایی ۳۷۹th AEW یکی از مهمترین تشکیلات نیروی هوایی ایالات متحده در منطقه و همچنین عناصری از نیروی فضایی ایالات متحده که مسئول مدیریت عملیات ماهوارهای و نظارت فضایی است، میشد.
این حمله دقیق و هماهنگ نشان میدهد که ایران در حال تغییر موضع از موضع دفاعی به سمت تحمیل یک معادله بازدارندگی تهاجمی است و توانایی خود را برای انجام حملات دقیق در عمق ایالات متحده، حتی با وجود استقرار پیشرفته نیروهای آمریکایی در منطقه خلیج فارس، نشان میدهد.