مخاطب ۲۴- شبهای این روزهای کشور با هیجان و گاها با صداهای پدافندها و ریزپرندهها درگیر است و در این میان فضای خانه و خانوادهها نیز متشنج میشود، به خصوص کودکان و نوجوانان با اضطراب و استرس، این روزهای پرتنش را میگذرانند.
رژیم غاصب صهیونیستی که یک باره کشورمان را مورد حمله و تجاوز خود قرار داد و فرماندهان، دانشمندان، زنان، مردان و کودکان غیرنظامی را نیز به شهادت رساند، اخبار تمام این وقایع همانگونه که بزرگسالان را تحت تاثیر قرار داد، کودکان نیز در این میان در جریان اخبار جنگ و حوادث آن قرار گرفتند.
آن چیزی که در این شرایط جنگی مهم است، ارتقا تابآوری و چگونگی مواجه با این شرایط است، اما بزرگسالان به خصوص پدرها و مادرها وظایف مهم دیگری هم دارند و آن این است که باید بدانند چگونه با فرزندان خود در این شرایط ویژه رفتار کنند.
مصطفی نجمآبادی، روانشناس و رواندرمانگر رفت تا در مورد آسیب پذیری کودکان و نحوه رفتار والدین گفت:
آسیب پذیری کودکان در برابر اخبار و واقعیتهای جنگی چگونه است.
همه ما در برابر اخبار جنگ آسیبپذیر هستیم و این مساله کودک و بزرگسال ندارد، زمانی که منطقه ما مورد آسیب قرار میگیرد، جنس دیگری از آسیبها را تجربه میکنیم و اخبار ما نیز جنس دیگری از آسیبهای روانی را برای ما به همراه دارد.
این آسیبها که همراه با ترس و اضطراب مداوم بروز مییابد در کودکان بیشتر نمود دارد و بر سلامت روان و مغز کودکان و همچنین سبک زندگی آنها اثر میگذارد.
والدین در زمان جنگ و بحران چگونه باید با کودکان خود رفتار کنند.
ما در زمانهای زندگی میکنیم که توسعه ابزارهای فناوری و الکترونیکی باعث شده که کودکان، بسیار باهوش و با اطلاع باشند و نمیشود واقعیتهای موجود را برای آنها پنهان کرد، بایستی به صورت واقع گرایانه مسایل موجود را برای آنها بازگو کرد.
از این رو، بسیاری از کودکان و نوجوانان امروز از اخبار جنگ با اطلاع هستند و شرایط موجود را درک میکنند و اگر با آنها صادقانه بتوانیم صحبت کنیم آنان نیز بهتر میتوانند وضعیت را درک کنند تا آسیب نبینند.
موضوع مهم اینکه، یکی از بی احترامیهایی که اتفاق میافتد این است که کودک از جنگ، اضطراب و ترس خود با پدر و مادرش صحبت میکند، اما بسیاری از والدین در این هنگام آنچنان غیرواقعی با کودک صحبت کرده و وقایع موجود را انکار میکنند که نتیجه آن عکس مساله را دربر خواهد داشت، این نوعی بی احترامی به ترس کودکان و نوجوانان محسوب میشود و کودک با ترس و اضطراب خود تنها میماند.
زمانی که کودکان و نوجوانان ترس و نگرانیشان را به تنهایی تحمل کنند، شرایط فاجعه آمیزتر میشود، بنابراین باید با آنها در مورد این شرایط صحبت کنیم البته با توجه به سن و شرایط و مکانی که بچه در آن قرار دارد، این صحبتها میتواند متفاوت باشد.
بسیاری از والدین اخبار جنگ را به طور کامل از کودکان سانسور میکنند، نظر شما راجع به این اقدام آنان چیست.
پژوهشی در سال ۲۰۱۴ در جنگ غزه صورت گرفت و نتیجه پژوهش آن بود که وقتی والدین اضطرابهای خود از وقایع جنگ را از بچهها پنهان میکنند نتایج آن در کودکان پیچیدهتر میشود و سلامت روان آنان را کاهش میدهد، اما نکتهای که باید پدر و مادرها در نظر بگیرند این است که نه با انکار و اغراق، بلکه باید صادقانه در مورد اضطراب و نگرانیهای خود با کودکان و نوجوانان صحبت کنند، چرا که اگر این صحبتها انجام نشود کودکان از طریق زبان بدن و نشانههای دیگر این اضطرابها را متوجه میشوند.
در چنین شرایطی چگونه و در چه زمانی به روانشناس کودک میتوان مراجعه کرد.
بچهها اضطرابهای شدید و اثرات جسمی و روانی طولانی مدت را تحمل میکنند و در شرایط بحرانی نیاز به برخوردهای تخصصی دارند و اگر اضطراب و نگرانی آنها بیش از حد افزایش یافت و زندگی معمول آنها را تحت تاثیر قرار داد، والدین بایستی در این هنگام به مددکار، روانشناس و روانپزشک مراجعه کنند.
پارادایمهای روانشناسی در خصوص مواجهه با کودکان در زمانه جنگ چه میگویند.
رویکردهای متنوعی در روانشناسی وجود دارد که بسیاری از آنها متناسب با شرایط خانوادههای ثروتمند و در رفاه است، اما شرایط امروز جامعه ما دچار جنگ و بحران شده و از این رو به نظر میرسد که استفاده از رویکرد معناگرایی در زمانه جنگ بسیار کمک کننده باشد، رویکردهای معناگرایی در زمانه جنگ جهانی دوم مطرح شد که برای برخورد با کودکان و نوجوانان نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد، به این صورت که آنها ایدئولوژیهای امروز جامعه را میشناسند و جهان را با عقایدی که برای آنها شکل گرفته تحلیل میکنند، چنین موضوعاتی میتواند برای کاهش استرس و اضطراب نوجوانان کمک کننده باشد.
در مورد کودکان سه الی ۹ ساله نیز بزرگسالان باید با تعریف داستان و گفتن از قهرمانهای اسطورهای و افسانهای معناسازی ایجاد کنند و شجاعت، تسلیم ناپذیری و روشن کردن نور و امید را در دل کودکان به وجود آورند تا آنان این شرایط را بهتر تحمل کنند، از این رو باید بلوغ فکری به سمت معناگرایی هدایت شود.
بازی درمانی با کودکان در مدیریت استرس چه تاثیری خواهد داشت.
یونیسف مقالهای در سال ۲۰۱۸ دارد که مطالعه موردی آن، افراد جنگ زده سوریه است، این پژوهش میگوید بازی لگو بسیار کمک کننده است، اینکه بچهها لگو بسازند، خراب کنند و دوباره از نو بسازند، همین ساختن لگو زمانی که تخریب شده میتواند برای کودکان معنای امیددهی داشته باشد و کاهش آسیبهای روانی را نیز به دنبال دارد، این تحقیق میگوید بازیها، کابوس شبانه در کودکان را کاهش داده و همچنین در کنار بازی لگو بازیهایی که با دست انجام میشود، همانند خمیربازی و کشیدن نقاشی و همچنین بازیهای هدف گرا نیز میتواند اثرگذار باشد به خصوص برای نوجوانان که در زمینه نقاشی میتوانند وارد یک کار هدفمند شوند و این جنسی از آرامش را ایجاد میکند.
به طور کلی بازیها، کودکان و نوجوانان را با روشهای مختلفی سرگرم میکند و باعث میشود که به کاهش نشخوار فکری و ترس و اضطراب آنها کمک کند و نهایتا احساس مفید بودن را در بر خواهد داشت.