مخاطب ۲۴- آب- «جیمز لال» نویسنده کتاب «فرهنگ در عصر ارتباطات» در سال ۲۰۰۰ میلادی است که با کمک چند متخصص در حوزههای مختلف، سیر تکامل فرهنگ تا پایان قرن بیستم را به تصویر کشیده و نکات بسیار ارزندهای برای خواننده نمایان میکند. در بخشهایی از این کتاب آمده که «فرهنگ» [در معنای عام]بشری در دوران نخست در جنگ با طبیعت و چیرگی با آن شکل گرفت و از آنجا که این چیرگی طبیعت بر بشر تا دوران مدرن هم ادامه داشته، از اینرو نه تنها مهار بلکه تسلط بر طبیعت -به دلیل شکست تاریخی که بشر در مقابل طبیعت داشته- یکی از افتخارات بزرگی است که انسان آن را به نام خود ثبت کرده و به آن میبالد.
این افتخارات که با رشد فزاینده فناوری همراه بود، به مدت سه قرن یعنی از ابتدای انقلاب صنعتی در قرن ۱۸ تا پایان قرن بیستم، مزایای بسیار زیادی برای جامعه بشری داشت که نمیتوان آن را اغماض کرد، اما به آرامی و از اواخر سده بیستم، نشانههای بیشماری از دستکاری بشر بر طبیعت هویدا و هر چه به دوران کنونی نزدیکتر شدیم این نشانهها به واقعیتهای جداییناپذیر زندگی اجتماعی تبدیل شد؛ واقعیتهایی که تغییر اقلیم، خشکسالی، آلودگی هوا، منابع آبی و ... همه مصادیقی از همان فرهنگ تقابل و تسلط انسان بر طبیعت است که متاسفانه امروز در کشور ما هم به میزان زیادی قابل مشاهده است.
تخریب بیاندازه و بدون محاسبات لازم در کوهستان به بهانه استخراج معادن، تخریب جنگلها و از بین بردن گونههای گیاهی و جانوری به بهانههای مختلف، طرح استفاده از منابع آب زیرزمینی و این اواخر، طرحهای انتقال آب دریا به مناطق کویری و مرکزی، مثالهایی از این دست هستند که به گفته کارشناسان اگر با همین سرعت ادامه پیدا کنند، در آینده نه چندان دور ایران به کشوری غیرقابل سکونت بدل خواهد شد.
شیرین کردن آب دریا و انتقال آن از چه زمانی آغاز شد؟
به لحاظ تاریخی استفاده از آب شیرینکن به قرن چهارم پیش از میلاد باز میگردد که ارسطو فرآیند تقطیر را به عنوان روشی برای شیرینسازی آب دریا معرفی کرد و مدارکی نیز درباره کاربرد این روش به وسیله دریانوردان در حدود ۲۰۰۰ سال قبل وجود دارد، اما سالها بعد و با توسعه ماشینهای بخار و پیشرفت فناوری تقطیر، استفاده از این روش گسترش یافت؛ به طوری که در دهه ۱۹۴۰ میلادی بیشتر کشتیهای اقیانوس پیما و همچنین در مناطق جنگی برای تولید آب شرب استفاده میشد. با همه اینها دستگاه آب شیرین کن به طور رسمی از سالهای ۱۹۵۰ با توسعه فرآیند تبخیر ناگهانی چند مرحلهایی (MSF) معرفی شد. دانشمندان با انجام تحقیقات در دهه ۱۹۶۰ میلادی توانستند روش تقطیر چند مرحلهای (MED) را معرفی کنند که با استناد به آمار منتشر شده تا سال ۱۹۹۰ بالغ بر ۸ میلیون مترمکعب در روز آب شیرین تولید کرده است.
در طول این سالها فرآیند جدید آب شیرینکن مورد توجه قرار گرفت و آن استفاده از غشاهای نیمه تراوا به منظور نمکزدایی از آب بود. این فرآیند تحت عنوان اسمز معکوس (R.O) شناخته شد و دارای فواید بالقوه فراوانی در مقایسه با تقطیر بود و امروزه در بیشتر موارد از این روش استفاده میکنند که این موضوع با توجه به افزایش قیمت آب و مشخص شدن ارزش واقعی آن، تعداد زیادی از کشورها را برای استفاده از این روش ترغیب کرده است.
چنانچه امروزه بزرگترین کارخانه شیرینسازی آب دریا با فناوری پیشرفته در حاشیه جنوبی خلیج فارس و در امارات متحده عربی در حال بهرهبرداری است و تقریباً با همین وضعیت در کشور عربستان برای نیاز روزمره به آب شیرین در حال استفاده از آبهای خلیج فارس است.
استفاده از آب شیرینکنها مشکلات زیست-محیطی زیادی دارد
میزان استفاده از آبشیرین کن در ۲ کشور عربستان و امارات نیز بیش از ۵۷۸ میلیون لیتر به صورت روزانه است که در نگاه نخست میتواند مطابق با همان نتایج کتاب جیمز لال، حس تحسین را برای مخاطبان ایجاد کند، اما باید گفت این تمام ماجرا نیست و روی دیگر سکه نتایج بهرهبرداری از این روش است.
فعالیتهای نمکزدایی ممکن است به افزایش غیرقابل اغماض شوری در درازمدت و در سطح حوضه خلیجفارس منجر شود که میتواند اثرات مخرب گستردهای بر اکوسیستمهای دریایی خلیجفارس داشته باشد و همچنین بر خود فعالیتهای نمکزدایی تاثیر بگذارد. تولید سالانه آب شیرین نمکزدایی شده در حال حاضر حدود ۲ درصد از تبخیر خالص سالانه از خلیجفارس است. پیشبینیها تا سال ۲۰۵۰ این مقدار را به هشت درصد میرساند که به این احتمال منجر میشود که در اواخر نیمه دوم قرن، تولید آب شیرینشده ممکن است از ۱۰ درصد تبخیر خالص فراتر برود؛ مقداری که با نوسانات سالانه در تبخیر خالص قابل مقایسه است.
براساس گزارش تجارت فردا، از نشریه Scientific Report فعالیت شدید کشورهای عربی در زمینه نمکزدایی از آب دریا، نگرانیهایی را ایجاد کرده و هشدار داده که رهاسازی شورابه حاصل از نمکزدایی، اثرات مخرب گستردهای بر محیط زیست دریاییِ خلیجفارس دارد، به طوری که حتی انسانها هم در امان نخواهند بود. امارات، عربستان، کویت و قطر چهار کشوری هستند که تا سال ۲۰۳۰ سالانه ۱۲ میلیارد مترمکعب آب خلیج فارس، معادل کل مصرف آب شرب و صنعت یک سال مردم ایران را نمکزدایی کرده و شورابه آن را به دریا میریزند و عربستان سعودی و امارات متحده عربی بزرگترین مشارکتکنندگان در فعالیتهای نمکزدایی در منطقه هستند.
هماکنون خط ساحلی خلیج فارس بین پنج کشور مشترک است که بسیاری از آنها در ۳۰ سال گذشته توسعه اقتصادی سریعی را با رشد چشمگیر جمعیت و شهرنشینی تجربه کردهاند. در بین این کشورها هم تنها ایران و عراق میتوانند برای نیازهای آب شیرین خود به آبراهههای طبیعی (رودخانهها و کوهها) متکی باشند. بنابراین، جای تعجب نیست که کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس از اولین پذیرندگان فناوریهای نمکزدایی بوده و امروز بخش اعظم آب شیرین مورد استفاده در منطقه خلیج فارس را تامین کنند. این وضعیت به حدی جدی است که تا امروز، ۴۵ درصد از تولید جهانی آب شیرینکن در خلیج فارس متمرکز شده و این منطقه میزبان بزرگترین مجتمعهای آب شیرینکن در جهان است.
این حجم از آب که قرار است توسط دستگاهها، شیرین شده و به بهرهبرداری برسند، دارای پسماندهای زیادی مانند شورابهها و مواد شیمیایی متعددی است که متاسفانه در بیشتر موارد به دریا باز میگردد. تحقیقات نشان داده که به ازای هر گالن آب شیرین تولید شده در خلیج فارس، به طور متوسط ۵.۱ گالن آبنمک در اقیانوس آزاد میشود.
در نتیجه چنین وضعیتی میزان شوری آب بالا رفته و به تناسب آن دمای آب نیز افزایش مییابد. چنانچه پژوهشها نشان میدهد اگر اقدام فوری برای مقابله با این آسیب انجام نشود، نمکزدایی در ترکیب با تغییرات اقلیمی، دمای آب ساحلی خلیج فارس را تا سال ۲۰۵۰ حداقل پنج درجه فارنهایت در بیش از ۵۰ درصد از منطقه افزایش میدهد.
در نتیجه چنین وضعیتی، اکوسیستم دریایی به شدت آسیب دیده سواحل مرجانی که به نوعی قلب تپنده خلیج فارس هستند با این میزان از شوری و دمای بالا، نابود و بسیاری از آبزیان ناچار به مهاجرت به سواحل شمالی یعنی ایران و یا محکوم به نابودی هستند.
اگر بر روی نقشه دقت کافی داشته باشیم، درخواهیم یافت که این پهنه آبی به صورت یک حوضچه بزرگ است که توسط تنگه هرمز به آبهای آزاد راه دارد. تنگه باریک هرمز که به اقیانوس هند متصل است، آبهای متراکم و شور را از قسمت عمیقتر هرمز خارج و آبهای سطحی اقیانوس هند که سبکتر و تازهتر هستند، در سطوح کمعمقتر وارد میکند و در حال حاضر شرایط محیطی شدیدی را برای یک دریا ایجاد کرده که دمای آن در تابستان به ۳۶ درجه سانتیگراد میرسد. بنابراین، این احتمال که فعالیتهای نمکزدایی ممکن است به افزایش غیرقابل اغماض شوری در سطح حوضچه، همراه با اثرات بالقوه منفی زیستمحیطی و اقتصادی منجر شود، باید به دقت مورد توجه قرار گیرد.
آیا تجربه امارات در حال رخ دادن در ایران است؟
به نظر میرسد آنچه که هماکنون در امارات در حال رخ دادن است، برای ایران هم متصور است. چنانچه ساخت بزرگترین آبشیرینکن جهان در ایران در دولت سیزدهم کلید خورد تا طرح انتقال آب دریای عمان به استانهای شرق کشور را انجام دهد. هماکنون نیز تعداد ۱۰۱ پروژه آبشیرینکن با ظرفیت ۶۷۲ هزار و ۴۰۰ مترمکعب در شبانهروز در کشور در حال بهرهبرداری است. آنگونه که برنامههای دولت هم نشان میدهد افق بلند برای توسعه آب شیرینکنها در آبهای ایران بسیار جدی است و از آنجا که روش شیرین کردن آب در کشور ما همچنان با روشهای قدیمی دارای نتایج منفی است، از اینرو تصور وضعیت سواحل کشور مشابه آنچه که در سواحل جنوبی خلیج فارس در حال رخ دادن هست، چندان دور از ذهن نیست.
این وضعیت در حالیست که به گفته «محمد درویش» فعال و پژوهشگر محیط زیست در گفتوگو با «تجارتنیوز»: در بندرعباس روزانه ۱۵۰ هزار متر مکعب پساب یا فاضلاب خام وارد خلیج فارس شده و این فرایند حدود ۳۰ سال است که ادامه دارد. مشابه همین اتفاق با اعداد مختلفی در میناب، بندر لنگه، پارسیان و برخی دیگر از شهرهای استان هرمزگان رخ میدهد. مطابق گفته وی روزانه حداقل حدود ۴۰۰ هزار مترمکعب آب خاکستری در سواحل طولانی هرمزگان به دریا میریزد که در صورت تصفیه، منبعی اساسی برای تامین آب شیرین محسوب شده و میتواند کشور را به میزان زیادی از شیرین کردن آب با هزینههای ریالی و محیطزیستی هنگفت بکاهد.
البته نباید فراموش کرد که مخالفان دیدگاههای قابل انعطافی دارند. برای نمونه محمد درویش در میزگرد شبکه اینترنتی دانشگاه تهران گفته است که «کسی به صورت مطلق مخالف طرحهای انتقال نمکزدایی و شیرینسازی آب در کشور نیست و نمیتواند باشد. مهم این است که چه زمانی باید تن به چنین جراحی دردآلودی دهیم» یا اینکه «محسن موسوی خوانساری» کارشناس انرژی مخالف انتقال آب دریا به فلات مرکزی و شرق ایران نیز گفته که «ما مخالف صفر و یک انتقال آب دریا نیستیم، یعنی نمیگوییم که همه انتقال آبها بد و یا خوب است»؛ بنابراین نباید نسبت به چنین طرحهایی با این توجیه که دیگر کشورها در حال استفاده از آن بوده و ما هم برای عقب نماندن از آن باید وارد این رقابت شویم، منابع طبیعی کشور را تهدید کنیم. توسعه زمانی میتواند برای کشور مفید باشد که اصل «پایدار» بودن-که همان توجه به حفاظت از محیطزیست هست-در آن رعایت شود.