بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی پیامدهای بسیاری برای خانواده ها و مدیران کشور داشته است. چنین وضعیتی باعث شده تا سیاست توسعه کشور با افزایش سطح تحصیلات که از دهه هفتاد آغاز شد بیش از همیشه زیر سوال برود. این در حالی است که نظام آموزش عالی به دنبال افزایش اعتبارات خود در بودجه ۱۴۰۱ می باشد.
فرشید سلیمانی، مخاطب۲۴: حجت الاسلام سید محمد نبی موسوی فرد امام جمعه اهواز در دیدار با معاون وزیر علوم تحقیقات و فناوری گفت؛ باید یا بازار کار برای جوانان فراهم کرد و یا از پذیرش بالا در دانشگاهها جلوگیری کرد تا آمار بیکاری افزایش پیدا نکند.
روند فزاینده فارغ التحصیلان بیکار و مراجعه خانوادهها به نهاد روحانیت و درخواست از مسولان برای شغل و رفع بیکاری جوانان به میزانی رسیده است که هم اىمه جمعه و هم مدیران واحدهای تولیدی، خدماتی و صنعتی همواره از متناسب نبودن خروجی مراکز دانشگاهی با بازار کار انتقاد کرده اند تا جایی که نماینده، ولی فقیه در خوزستان از مسولان وزارت علوم میخواهد که پذیرش دانشجو را کاهش دهند.
با انتشار مفاد بودجه ۱۴۰۱ دولت، برخی از رشد اندک بودجه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نسبت به سایر دستگاههای اجرایی کشور گلایه داشتند این در حالی است که عملکرد این وزارتخانه بیش از هر زمان دیگری زیر ذره بین قرار گرفته است.
منتقدان به صراحت تاکید میکنند، خروجی دانشگاههای کشور نتوانسته گرهای از مشکلات اقتصادی کشور و وضعیت اجتماعی کشور باز کند. آنها معتقدند نظام آموزشی کشور بجای تربیت نیروی کار آفرین خلاق، کارمند پروری کرده است. بطوریکه ایران امروز با بحران مازاد کارشناس مواجه شده که هیچ ارتباطی با بازار کار ندارند. آمارها نیز نشان میدهد سهم تحصیل کردگان از بازار اشتغال تنها ۲۵ درصد بوده است یعنی اگر بر اساس آمارها سالانه ۶۰۰هزار شغل ایجاد شده نزدیک به ۱۵۰ هزار نفر آن به دانشگاهیان اختصاص یافته است. نظام امروز شاهد شکل گیری طبقه فربهای از دانش آموختگانی است که متوقع و ناراضی از شرایط هستند و در عین حال کارآمدی لازم را نیز ندارند. کارشناسان این سوال را مطرح میکنند که در چنین شرایطی چرا باید دولت با حذف بودجههای عمرانی و خدماتی بودجه دانشگاهها را افزایش دهد؟
کاهش تعداد داوطلبان مرد در امتحانات کنکور واکنش واقعی جامعه به شرایط بحرانی فارغالتحصیلان دانشگاهی است. امروز حتی رشتههای پرطرفداری نظیر پزشکی با چالش شغل و کسب درآمد مواجه است بطوریکه در زیر شاخه ابرچالش بیکاری موضوع بیکاری دانش آموختگان در صدر مشکلات کشور و مدیران آن قرار دارد.
سیاست توسعه کشور از طریق افزایش سطح تحصیلات که از دهه هفتاد آغاز شد اکنون تبعات ناخوشایند بسیاری به دنبال داشته که کمتر خانوادهای با آن مواجه نیست.
اما موافقان توجه بیشتر به نظام آموزش عالی معتقدند ایران با ابرچالشهایی نظیر بحران منابع آب، محیط زیست، نظام بانکی و بیکاری روبروست و برای عبور از این مشکلات نیازمند طرح و برنامههای کاربردی و علمی است و چنین تدبیری تنها از دل دانشگاهها بیرون خواهد آمد.
حتی موافقان هم به این واقعیت که ارتباط میان دانشگاهها با صنعت و متن جامعه بسیار کم است اذعان دارند هرچند در موضع گیریها عنوان شود که نظام آموزش عالی با شناخت این ضعف بدنبال بازسازی است. متاسفانه با کند و حتی رشد منفی اقتصاد کشور از تعداد پژوهشهای ماموریت گرا با هدف شناسایی طرحهای ارتباط دانشگاه با صنعت کشور کاسته میشود و شرکتهای دانش بنیان با مشکلات بودجه و طرح و تجاری سازی مواجه و از گردونه حذف میشوند. این شرایط برای رشتههای علوم انسانی که بهیچوجه قابل توصیف نیست.
دولتها همواره خواسته اند تا با اتکا به ظرفیت و توانمندی مراکز علمی داخلی با چالشهای پیش روی کشور مواجه شوند، اما تاکنون خروجی موثری در طرح مسائل منطقهای و ملی و راهکار اجرایی مشاهده نشده است.
نکته قابل تامل اینجاست که ایران به لحاظ آماری از نظر تولید علم در منطقه رتبه اول و در دنیا رتبه پانزدهم را در اختیار دارد، اما نتوانسته راهکارهای علمی و عملی برای مشکلات نظیر بیکاری ارایه کند.
مشکل بیکاری و بویژه بیکاری فارغ التحصیلان هزینههای گزافی بر دولت تحمیل میکند. حمایتها برای درآمد زایی توسط شرکتهای کوچک دانش بنیان در حوزه مهندسی در سالهای اخیر سیاست مثبتی بوده، اما تناسبی میان تعداد شاغلان این شرکتها با تعداد فارغالتحصیلان وجود ندارد.
برخی معتقدند هدایت جوانان به دانشگاهها تنها باعث عقب افتادن زمان ورود آنها به بازار کار میشود؛ بنابراین شاید با راهکار کاهش جذب دانشجو از مشکل بیکاری دارندگان مدرک تحصیلی در سالهای آتی بتوان کاست، اما از جمعیت بیکاران کشور عددی کم نخواهد شد. بطوریکه درخواست کار برای خیلی از شغلهای پایین از سوی فارغالتحصیلان دانشگاه و با کتمان مدرک تحصیلی اخذ شده انجام میشود.