مخاطب24، چندی پیش با انتشار عکسی از حضور نیروهای امر به معروف و نهی از منکر در متروی تهران، سوالات درباره این نیروها و ماموریتشان، در جامعه و رسانه ها بالا گرفت. هم زمان با واکنش ها به استقرار حجاب بان ها در مترو هیچ ارگان دولتی مسئولیت آن ها را نپذیرفت. احمد وحیدی، وزیر کشور در حاشیه جلسه هیأت دولت در این باره گفت: "ما مجوز خاصی برای این کار ندادیم و ظاهرا توسط گروه های مردمی انجام میشود." علیرضا زاکانی، شهردار تهران نیز در واکنش به استقرار حجاب بان ها در مترو گفت: "شهرداری مجوز این کار را نداده و به صورت خود جوش این کار از سوی مردم شکل گرفته است. اگر کسی در مترو بخواهد امر به معروف و نهی از منکر کند، آیا می توانیم بگوییم این کار را انجام ندهد؟" این اظهارات برای جامعه باور پذیر نبود و بر ابهامات افزود و این پرسش را با قوت در اذهان عمومی مطرح کرد که منشا حضور این نیرو های خودجوش و مردمی چیست و با چه مجوزی در ایستگاه های مترو از شهروندان تصویربرداری می کنند؟ مخاطب 24 برای پاسخ دادن به این سوالات با غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی، نماینده پیشین مجلس به گفت و گو نشسته که در ادامه می خوانید:
چرا هیچ نهاد و ارگانی مسئولین حجاب بانان مترو تهران را نمی پذیرد؟ انکار منشا حاکمیتی این طرح را چگونه تحلیل می کنید؟
اظهارات وزیر کشور در خصوص ماجرای حجاب بان ها در مترو تاسف آور است. درحالی وزیر کشور تیم های حجاب بان مستقر در مترو را نیروهای مردمی و خودجوش معرفی می کند که نامه منتشر شده در روزنامه اعتماد نشان داد این نیروها توسط نهاد ها و ارگان های دولتی سازماندهی شده اند و صحت حرف های وزیر کشور رد شد.
وزیر کشور در جایگاه رییس شورای علی امنیت کشور می تواند این نامه را امضا کند. وزیر کشور ساماندهی این نیروها را تکذیب می کند از این منظر راست می گوید چون در جایگاه وزیر کشور آن نامه را امضا نکرده است. ولی رییس شاک یا شورای عالی امنیت کشور، وزیر کشور است و در آن سمت نامه را امضا کرده است.
چنین اظهارات دوگانه سوزی برای شخصیتی مثل آقای وحیدی اصلا مطلوب نیست. ایشان در جایگاه وزیر کشور اصالت تشکیل این گروه ها را مردمی و خودجوش اعلام می کند ولی در عرض چند روز مشخص می شود وزارت کشور و شخص ایشان در ساماندهی این تیم ها نقش دارند و حجاب بان های مترو نیروی مردمی نیستند.
ایشان باید در اظهار نظر خود اصل صداقت مسئولین با مردم و شفافیت در تصمیمات دولتی را رعایت کند. ایشان باید می گفتند که منشا آن حرکت ها از کجا است؟ چه نهاد هایی متولی آن حرکت هستند؟ و از همه مهمتر نباید نقش خودشان و امضایی که پای آن نامه زده اند را منکر می شدند.
ایشان باز هم می گویند من به عنوان وزیر کشور پای آن نامه را امضا نزده ام! بله، به عنوان وزیر کشور امضا نزده اند ولی به عنوان رییس شورای امنیت کشور امضا کرده اند. باید اعلام می کردند که مطلع هستند. ای کاش وزیر کشور قبول مسئولیت می کردند و می گفتند ما به این نیروها ماموریت داده ایم.
در کشور ما به هر کجایی پا بگذارید به سرعت چند نفر از اهالی آن منطقه به سراغتان می آید و کنکاش می کنند تا متوجه شوند شما چه کسی هستید؟ از کجا آمده اید و چه کاری دارید؟ چطور می شود در تهران با آن همه نیروهای امنیتی، نظارتی، انتظامی و این همه جمعیت، چند هزار نفر به صورت تیم های مشخص با لباس متحد الشکل در جایی مثل ایستگاه های مترو مستقر شوند و مردم را بخاطر حجاب متوقف کنند و تذکر بدهند و بعضا بین آن ها و شهروندان درگیری لفظی ایجاد شود، ولی آب از آب تکان نخورد و هیچ کسی جلوی آن ها را نگیرد و نپرسد شما ها اینجا چه می خواهید؟ مگر می شود کسی مسئولیت چنین گروه هایی را نپذیرد؟!
آیا بدون متولی بودن چنین تیم ها و تشکیلاتی برای برای وزارت کشور و شهرداری عیب نیست؟! اینکه مسئولین با افتخار مسئولیت خود را کتمان می کنند و می گویند این نیروها خودجوش هستند، ولی سیستم های اطلاعاتی و امنیتی و نیروی انتظامی کشور را زیر سوال می برند. خود جوش معرفی کردن چنین تیم هایی یعنی شهر متولی ندارد. یعنی هرج و مرج، یعنی از فردا هر کسی می تواند به اسم امر به معروف و نهی از منکر هر جا خواست بساطی پهن کند و برای شهروندان ایجاد مزاحمت کند.
کاملا واضح است که این تیم ها از طرف حاکمیت پیشیبانی می شوند وگرنه فقط کاشتن سه پایه دوربین و فیلم برداری از شهروندان مجوز می خواهد و در حالت عادی برای گرفتن آن مجوز ها مردم باید کلی دوندگی کنند! چطور ممکن است هیچ نهاد دولتی و هیچ سازمان و گروه وابسته به حاکمیت امروز مسئولیت این افراد را نپذیرد؟!
اگر در حین انجام ماموریت امر به معروف و نهی از منکر بین حجاب بانان و شهروندان درگیری رخ بدهد، مسئولیت و عواقب آن بر دوش کیست؟ آیا در صورت وقوع درگیری رسیدگی قضایی به درگیری مثل رسیدگی به پرونده درگیری میان دو شهورند عادی خواهد بود یا در این مرحله شهروند در مقام متهم یا شاکی، با یک نهاد یا ارگان طرف خواهد بود؟
اگر من جای حجاب بان ها بودم از خودم می پرسیدم مگر من چه کاری انجام می دهم و مگر قرار است چه اتفاقی بیفتد که مسئولین می گویند این تیم ها از ما نیستند؟!
در این مسائل ابهام وجود دارد چون کسی به طور رسمی مسئولیت این تیم ها را نپذیرفته است. بار حقوقی این حرکت مساله مهمی است. اگر خدای ناکرده ماجراهایی مثل آرمیتا یا مهسا اتفاق بیفتد چه کسی پاسخگو خواهد بود؟
اگر من به جای این زنان و مردان بودم از صبح فردا دیگر به ایستگاه های مترو نمی رفتم. انکار مسئولیت این پروژه ها توهین بزرگی به این افراد است. اگر من جای حجاب بان ها بودم از خودم می پرسیدم مگر من چه کاری انجام می دهم و مگر قرار است چه اتفاقی بیفتد که مسئولین می گویند این تیم ها از ما نیستند؟! خودجوش یعنی چه؟! مگر می شود در یک کشور با ادعای حاکمیت قانون چند هزار نفر به یکباره کاری را که دلشان می خواهد انجام بدهند و مسئولین بگویند این ها نیروهای خود جوش هستند؟!
مساله بعدی به خود این افراد و تیم های حجاب بان مستقر در مترو بر می گردد. با توجه به اینکه هیچ کسی مسئولیت آن ها را قبول نکرده است، ابهام بزرگی در نحوه فعالیتشان وجود دارد. مگر این افراد قرار است چه کاری بکنند که هیچ مسئولی حاضر نیست آنها را گردن بگیرد؟! چطور خود این افراد متوجه نیستند که متولیان امر سلب مسئولیت کرده اند. چرا متوجه توهینی که به آن ها شده نیستند؟!
حجاب بان ها از مملکت دیگری نیامده اند در آموزش و پرورش همین کشور تعلیم دیده اند، از مساجد ما و از صف های نماز جمعه بیرون آمده اند. به هر حال این افراد با جو موجود آشنا هستند. می دانند که طرح های مشابه نه تنها جواب نداده بلکه نتیجه عکس داده و در مواردی باعث ایجاد آشوب، اعتراض و درگیری هایی در سطح شهر ها شده است.
نیروهایی با این تعداد، با لباس واحد، با ماموریت مشخص، که این تیم ها را می آورند و می برند، آموزش، ایاب و ذهاب و خورد و خوراک هزینه دارد. ولی در مقابل مقامی مثل وزارت کشور گویی از هیچ چیزی خبر ندارد و می گوید این ها نیروهای خودجوش هستند! این رفتار نادان فرض کردن مردم است.
وظیفه مجلس در این مقطع چیست؟ آیا نقش نظارتی مجلس به نمایندگان این اجازه را می دهد که وزارت کشور و مجموعه شهرداری تهران را در این رابطه موظف به پاسخگویی کنند؟
نیروهای متحد الشکل در ایستگاه های مترو مستقر شده اند و به شهروندان تذکر حجاب می دهند. با اینکه این مساله عمومی و اجتماعی است، اما نهاد های متولی اظهار بی اطلاعی می کنند و هیچ نهادی این نیروها را گردن نمی گیرند. آیا در چنین شرایطی مجلس به عنوان نماینده مردم باید سکوت کند؟!
نمایندگان مجلس یازدهم در ماه های پایانی دوره چهار ساله خود قرار دارند. ولی هنوز هم نمی خواهند بعد از این همه مدت حداقل یک حرکت مردمی از خود نشان بدهند.
نهایت کاری که برای حجاب انجام می شود این است که تیم هایی را در خیابان ها مقابل مردم قرار بدهیم. این نهایت کاری است که در چهل سال گذشته برای مساله حجاب انجام شده است. چرا مجلس از دولت نمی پرسد این همه بودجه فرهنگی و بودجه نهاد های مذهبی کجا و چطور هزینه می شود که طرح اول و آخر کشور برای حجاب، تنها و تنها سد کردن راه مردم، تذکر، جریمه و بگیر و ببند است.
وقتی اعلام می شود نیروهای پر تعدادی که در مترو مستقر شده اند، نیروهای خود جوش هستند، مردم احساسا رها شدگی می کنند. مردم احساس می کنند در میان گروهی تندرو که خود را به قدرت نزدیک کرده، بی پشت و پناه مانده اند.
چطور می شود چند صد نفر یک شکل در ایستگاه های مترو مستقر شوند و شروع به تذکر دادن به مردم کنند و احتمال درگیری این گروه با مردم وجود داشته باشد، ولی از سویی گفته شود این نفرات خودجوش هستند و از سویی کسی جرات نکند به آن ها بگوید بالای چشمتان ابرو است!
آیا هزینه ایاب و زهاب این نیروها و هزینه شام و ناهارشان هم خود جوش پرداخته می شود؟ همین که هیچ کسی مسئولین این نیروها را قبول نمی کند، مساله پر ابهامی است و مجلس باید ورود کند.
مگر قرار است این افراد چه کاری انجام بدهند که هیچ کسی مسئولین این گروه را گردن نمی گیرد؟! خود جوش یعنی چه؟! مگر هر کسی می تواند هر کاری که دلش خواست در سطح شهر انجام بدهد؟ آن هم کاری به این بزرگی! اگر این تیم های چند صد نفره یا چند هزار نفره خود جوش باشند، واقعا جای نگرانی است! شادی فردا خواستند خودجوش برخوردی بکنند یا حرکت دیگری را به صورت خودجوش اجرا کنند!
اگر نماینده مجلس به راستی نماینده ملت است باید به دنبال پاسخ سوال جامعه باشد. مردم می خواهند بدانند حجاب بان های مترو چه کسانی هستند؟ از کجا آمده اند؟ چه نهاد یا سازمانی متولی آن ها است؟ و آیا قانون اجازه می دهد این افراد در سطح شهر پخش شوند و به شهروندان تذکر بدهند؟
چیزی به انتخابات نمانده است. منشا این رفتار های انتزاعی چیست؟ چرا تصمیماتی گرفته می شود که جز عصبانی کردن مردم نتیجه ای ندارد؟ باید کاری کنیم که مردم با ما آشتی کنند. ما به انسجام ملی نیاز داریم. ناو آیزنهاور کنار گوش ما است. کشور به سرمایه اجتماعی اش نیاز دارد. اگر خطری ایران را تهدید کند، نظام و کشور تکیه گاهی جز مردم نخواهد داشت.
آیا مساله حجاب با بگیر و ببند گشت ارشاد درست شد؟ اگر جواب منفی است پس این مشکل با مستقر شدن گروه های حجاب بان در مترو و سطح شهر تهران هم درست نخواهد شد. باید از تصمیمات درست و غلطی که طی چهار دهه بعد از انقلاب اخذ کردیم درس بگیریم نه اینکه با تکرار همان خطا های قبلی، دور باطل بزنیم.
این تصمیمات غلط محصول تهی کردن کشور از بدنه کارشناسی پر تجربه است. وقتی دانشگاه ها را از علم و سواد خالی می کنیم و اساتید با تجربه را به زور بازنشسته می کنیم، نتیجه همین وضعیت خواهد بود که افرادی بدون تجربه و بدون بینش سیاسی و اجتماعی کافی وارد پست های مشاوره و مدیریت و اجرا می شوند و پیوسته در حوزه طراحی مدل و برنامه ریزی دچار خطا خواهیم شد.
در نتیجه تصمیمات غلط ما و اصرار های بیهوده است که امروز یک دختر بچه کم سن و سال هم با برداشتن روسری اش در خیابان احساس می کند قهرمانی است که در مقابل حکومت ایستاده است! نباید حجاب اینچنین سرسختانه به موجودیت نظام گره زده می شد. استفاده از قوه قهریه در مساله ای فرهنگی و مذهبی جز ایجاد لج و لجبازی حاصل دیگری نخواهد داشت.
گفت و گو: فائزه صدر