مخاطب ۲۴، فائزه صدر: حضور حجاب بانها در ایستگاههای مترو و حواشی این حرکت برای جامعه ابهامات فراوانی آفریده است. تعداد این افراد که شامل زن و مرد، پیر و جوان، هستند بسیار بالا است تا جاییکه برخی از ایستگاههای مترو با ازدحامی ناشی از حضور این افراد روبرو است. مسئولین در پاسخ به سوالات رسانهها این حرکت را خود جوش معرفی کردند و وظیفه این افراد را صرفا تذکر لسانی دانسته اند. بررسیهای میدانی از واکنش زنان و دختران به تذکر حجاب بانها نشان میدهد که اکثر این افراد وقتی تذکر میگیرند، توقف نمیکنند و به راه خودشان ادامه میدهند. حتی حضور دوربینهای عکاسی و فیلم برداری و علم به ثبت این رفتار نیز تأثیری در کیفیت حجاب این گروه از زنان و دختران ندارد. دیدن این فضا در مترو تهران سوالاتی درباره شرط اولیه امر به معروف و نهی از منکر یعنی «تأثیرگذاری» را یاداور میشود. مخاطب ۲۴ در این رابطه گفت و گویی با محمد رضا زیبایی نژاد، مسئول پژوهشکده زن و خانواده حوزه انجام داده که در ادامه میخوانید:
با توجه به تجربه ناموفق گشت ارشاد آیا میتوان پیش بینی کرد که طرحهایی نظیر حجاب بانان مترو میتواند در ارتقای کیفیت حجاب در جامعه موثر واقع شود؟
اگر حاکمیت فقط بخواهد بر بعد سلبی قضیه حجاب تاکید کند، موفق نخواهد شد. اما اگر این بخش سلبی یعنی قانون گذاری و سختگیری، در بحث حجاب در امتداد یک سلسله برنامههای آموزشی، فرهنگی و در راستای آگاهی بخشی و ارتقای معرفت دینی باشد، ممکن است جواب بدهد.
در قران و در آیه ۱۶۴ سوره اعراف آمده است که وإذ قالت أمة منهم لم تعظون قوما الله مهلکهم أو معذبهم عذابا شدیدا قالوا معذرة إلى ربکم ولعلهم یتقون ... چرا شما میخواهید کسانی را موعظه کنید که خداوند آنها را به هلاکت میرساند. آنها دو دلیل میآورند و میگویند اولا برای اینکه عذری پیش خدا داشته باشیم و دوم این است که شاید در میان آنها کسانی باشند که برگردند و رفتار خود را اصلاح کنند.
با امر به معروف و نهی از منکر دو کار انجام میدهیم. اول این است که به شخص این پیام را میدهیم که کار تو بد است و در آینده مجازات الهی در انتظار تو است و حجت را تمام میکنیم. نکته دوم این است که شخصی که امر به معروف و نهی از منکر میکند میخواهد از این کار سهم معنوی خود را ببرد و به خدا میگوید: خدایا من بی تفاوت نیستم.
رفتار عمومی جامعه درباره حجاب چه پیامی به حاکمیت میدهد؟ آیا تقابل حاکمیت و جامعه در این موضوع مشخص ادامه دار خواهد بود؟ کدامیک از این دو گروه باید خواسته دیگری را بپذیرد؟
مشکل کشور در مورد حجاب مساله تذکر حجاب بانها در داخل مترو یا گشت ارشاد در خارج از مترو نیست. مشکل از اینجا آغاز میشود که انسان جدید تحول هویتی پیدا کرده است. "من" برای او مهم شده است. انسانها فردگرا شده اند.
برای مردم امروز، اینکه کسی بیاید و بگوید این کار را بکنید یا نکنید، موجب آزار است. خدا هم بیاید و به شخصی فردگرا بگوید چه بکن و چه نکن، او بدش میآید. انسان امروز چه خدا باشد چه دولت باشد چه من روحانی باشم و چه هر کسی، اگر نصیحت و تذکر و توصیهای بشنود بدش میآید.
امروز افراد جامعه فردیت بالایی دارند و میخواهند خودشان انتخاب کنند و به قول معروف با هر چه حال میکنند همان را انتخاب کنند. اگر به دین داری جامعه نگاه کنید میبینید که دینی را میخواهند که بخش ضد حال را نداشته باشد و بخش حال دین را میخواهند. به راهپیمایی اربعین میروند و کیف میکنند. ولی کسی حق ندارد به این فرد مسلمان بگوید خمس بده، چون با خمس کیف نمیکند.
با اعتکاف کیف میکنند و در چنین جلساتی حاضر میشوند، ولی وقتی موشکافانه برخورد میکنیم متوجه میشویم که حضور در اعتکاف به این دلیل نیست که خدا گفته بلکه حالی دارد.
حتی رفتن به زیارت هم به دلیل کیف زیارت و کیف معنوی سفرهای زیارتی است. بحث این کیف معنوی جدا از دستورات خدا است. انسان جدید خدا را من باب اینکه خالق است نمیخواهد بلکه خدا را میخواهد، چون خدا برای او کیف و لذتی فراهم آورده است. برای مردم جامعه ما هم حال و کیف فردی اهمیت دارد.
مردم امروز با زبان بی زبانی به آمرین به معروف میگویند شمایی که امر به معروف میکنید ضد حال هستید. ضد کیف هستید. اگر امر به معروف را رها کنیم خودمان و مردم را راحت کرده ایم، ولی جامعه در مسیر کیفور شدن اش شتابی میگیرد و معلوم نیست در ادامه به کجا خواهیم رسید؟!
در اجرای طرحی مثل طرح حجاب بانها در مترو تهران آیا شروط امر به معروف رعایت میشود؟
وجوه امر به معروف و نهی از منکر در رساله حضرت امام تصریح شده است در موارد ذکر شده امده که امر به معروف و نهی از منکر باید منوط به اثر باشد. یعنی در امر به معروف و نهی از منکر باید به دنبال نتیجه بود. باید از مسیری رفت که احتمال نتیجه داشته باشد. اگر مسیر برای فرد فشار عصبی ایجاد کند و او را به ضدیت وا دارد نباید به آن مسیر بروید.
نمیتوان گفتن ایستادن حجاب بانها مصداق کدام نوع از امر به معروف و نهی از منکر است. شاید مصداق حرمت امر به معروف و نهی از منکر باشد یعنی شاید با چنین تذکر دادنی بیشتر موجب لج و لجبازی جامعه فراهم شود و گناه مردم بیشتر شود و مواردی از برخورد و فحاشی نیز رخ بدهد و گناههای دیگری نیز مرتکب شوند. در این صورت این کار غلط است و حتی میتوان گفت شاید من مرتکب فعل حرام شده ام، زیرا زمینه سازی برای انجام گناه کرده ام.
تشخیص موفق بودن یا نبودن امر به معروف و نهی از منکر بر عهده شخص مکلف است. امر به معروف و نهی از منکر باید در راستای ارتقا دادن فهم شخص باشد. در جایی باید امر به معروف و نهی از منکر کرد که احتمال تاثیر وجود دارد. اگر احتمال تاثیر نمیدهید و بلکه از آن سو احتمال لجبازی وجود دارد باید از این کار پرهیز کرد.
در رسالهای از امام جملهای در این رابطه است که میگویند: اگر مخاطب شما یعنی کسی که گناه میکند آنقدر با شما لج است که هر چه بگویید ضد آن را انجام میدهد و اگر بگویید نماز بخوان به مخالفت با شما هم که شده نماز نخواهد خواند، باید او را به منکر امر کنید تا به لج شما هم که شده منکر را ترک کند یعنی او را از معروف نهی کنید. بگویید نماز نخوانید تا از لج شما نماز بخواند.
یعنی واجب امر به معروف و نهی از منکر کاملا واجب نتیجه گرا است باید در میدان به گونهای نرم عمل کنید که به نتیجه برسید یا احتمال رسیدن به نتیجه تقویت شود. اگر احتمال تاثیر وجود ندارد و یا احتمال لجبازی است اصلا نباید وارد این بحث شوید.
ما در بسیاری از عرصهها مجازات داریم، ولی مجازات در انتهای خط قرار دارد نه در ابتدای آن. وقتی یک کارخانه دارید که درست عمل میکند، در پایان خط تولید دو نفر کارگر قرار میدهیم که اجناس معیوب را جدا کنند. درحالیکه کارخانه از نظر اصول درست است، ولی شاید ۱۰۰ تا یکی جنس معیوب داشته باشد که باید از دور خارج شوند. اما اگر دستگاهها به طور کلی جنس معیوب تولید کنند، با دو نفر کارگر نمیشود این وضعیت را حل و فصل کرد، چون اکثر اجناس درست نیست. در این وضعیت باید کارخانه را اصلاح کرد، چون مشکل از جای دیگری است.