مخاطب 24- برای برخی افراد حتی گذراندن چند دقیقه نیز بهصورت تنها در غار همچون کابوس است و از آن اجتناب میکنند؛ اما یک ورزشکار اسپانیایی بهنام بیتریز فلامینی توانست حدود یک سال و نیم تنهایی در غار باقی بماند. جالب اینکه او پس از پایان کار فکر میکرد هنوز زمان از پیش تعیین شده به پایان نرسیده است و میتواند روی تمام کردن کتابش کار کند. او حتی پس از این مدت طولانی با لبخندی بر لب از غار خارج شد.
خانم فلامینی در طول این ۵۰۰ روز طاقتفرسا تقریبا هیچ ارتباطی با دنیای بیرون نداشت. خوشبختانه او تجریات خود از این مدت را کاملا مستند کرده است تا دانشمندان بتوانند اطلاعات بیشتری در رابطه با تاثیر تنهایی شدید بر انسان بهدست بیاورند. اولین موردی که او به آن اشاره کرد، شناور بودن مفهوم زمان بود.
به باور او زمان بیش از اینکه توسط ساعت شکل گیرد، از ویژگیهای شخصیتی و افراد اطراف شما تاثیر میپذیرد. این زن استثنایی همچنین تاکید کرد که در طول یک سال و نیم اقامت تنهایی در غار مرتبط تصورش از زمان را از دست میداده است. این موضوع آنقدر شدت گرفته بود که وقتی تیم پشتیبانی پس از زمان مقرر دنبال او آمدند، فکر میکرد که حتما مشکلی پیش آمده؛ زیرا بین ۱۶۰ تا ۱۷۰ روز در غار بوده است.
البته نباید از یک نکته مهم غافل شد. فلامینی بهمیل خود به این زندان ۵۰۰ روز رفته بود و هر وقت هم که میخواست، میتوانست از آن بیرون بیاید. علاوه بر اینها، بهجز پایان رساندن ۵۰۰ روز تنهایی هدف زمانی خاصی برای خود تعیین نکرده بود. همین نیز باعث میشد که ریتم بیولوژیک خواب، تغذیه و … بدن کاملا بههم ریخته و مفهوم زمان بیش از پیش بیاهمیت شود.
هرچند برای افرادی که علیرغم میل باطنی خود محدود شدهاند، زمان بهخودی خود میتواند یک زندان باشد. اسرای جنگی یا زندانیان همگی گفتهاند که نمیتوانند کاری جز شمردن ثانیهها و دقیقهها انجام دهند. آنها فکر میکنند که غیر این صورت کنترل روان خود را از دست خواهند داد. اقامت تنهایی زن اسپانیایی در غار ممکن است این جاذبه را برای برخی ایجاد کند که میتوانند تمدن را بهکناری نهاده و از آرامش درونی لذت ببرند.
هرچند که برای موفقشدن در چنین کاری باید قدرت ذهنی فوقالعاده بالایی داشته باشید و بهاین باور رسیده باشید که شما کنترل کننده رفتارهای خود هستید و عوامل بیرونی چندان تاثیری ندارند. اگر علاوه بر اینها، خیلی راحت در افکار خود غرق میشوید، میتوانید مدتی را در غار سر کنید. در غیر اینصورت خاموش کردن نوتیفیکیشنها، لغو قرارهای اجتماعی و خلوت کردن در یک محیط بیخطر و آرام میتواند انتخاب بهتری باشد.
اما چرا فلامینی کنترل خود روی مفهوم زمان را از دست داد؟ بهباور دانشمندان اعمال، احساسات و تغییراتی که در محیط اطراف ما رخ میدهند، همگی تاثیر فوقالعاده زیادی روی نحوه پردازش زمان در مغز دارند. برای اکثر افراد طلوع و غروب خورشید نماد گذران روزها است و کار کردن و انجام امور روزمره اجتماعی نیز میتواند یادآور گذران ساعتها باشد.
حالا تصور کنید که برای مدت زیادی بهصورت تنهایی در یک غار زیرزمینی قرار دارید. قطعا بسیاری از نشانههای گذر زمان همراه شما نیستند. بههمین خاطر فلامینی مجبور شد به فرآیندهای روانشناختی برای درک زمان رو بیاورد. یکی از ترفندهای ذهن برای متوجهشدن گذر زمان خاطرات است. در این روش تعداد خاطراتی که در یک زمان مشخص شکل میگیرد، معیاری برای تشخیص زمان خواهند بود. هرچه تعداد خاطرات بیشتر باشد، زمان بیشتری نیز گذشته است.
هفتههای شلوغ که مملو از اتفاقهای هیجانانگیز و جدید هستند، بیشتر و طولانیتر بهنظر میآیند. اگر دقت کرده باشید، هفتههای یکنواخت که اتفاق خاصی در آنها رخ نميدهد، کمتر بهخاطر باقی میمانند. برای فلامینی این وضعیت در شدیدترین حد خود بود. او نهتنها با خانواده و بهطور کلی جامعه ارتباطی نداشت، بلکه از شرایط جهان نیز کاملا بیاطلاع بود.
بهعنوان مثال او نمیدانست که جنگ روسیه و اوکراین رخ داده است و یا اینکه همهگیری کرونا پایان یافته و مردم به زندگی عادی خود برگشتهاند. این زن ورزشکار در تنهایی در یک غار زیرزمینی چه تعداد خاطره میتواند بسازد؟ خود او نیز تاکید کرد که هنوز در ۲۱ نوامبر ۲۰۲۱ (۳۰ آبان ۱۴۰۰) گیر کرده است و از اتفاقات جهان هیچ اطلاعی ندارد.
یکی از معایب زندگی اجتماعی کنونی استرس فوقالعاده زیادی است که همه ما بهخاطر از دست ندادن زمان با آن طرف هستیم. در واقع زمان معیاری برای ارزیابی مفید و موفق بودن زندگی ما تبدیل شده است. حال اینکه در زندگی غارنشینی خانم فلامینی زمان و بهطبع آن استرس کاملا رنگ باخته بود. البته خانم فلامینی اولین فردی نیست که مدت زیادی را بهصورت تنهایی در غار سپری میکند و پس از آن با تغییر در مفهوم زمان مواجه میشود.
یک دانشمند فرانسوی بهنام Michel Siffre نیز تجربه مشابهی را گزارش کرده بود. او در طول دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در بازههای زمانی ۲ تا ۶ ماهه بهکاوش در غار میپرداخت. همچنین در طول دوران جنگ سرد نیز، بسیار پیش میآمد که بزرگسالان و کودکان برای اهداف پژوهشی مدت زیادی را در پناهگاههای اتمی بگذرانند. این افراد نیز گزارش میکردند که درک آنها از زمان تغییر کرده است.
نمونه واضحتر افرادی است که زمانی را در زندان انفرادی سر میکنند یا حتی افرادی که در طول ابتلا به کرونا مدتی را در خانه قرنطینه بودند. همه آنها حسی مشابه آنچه زن ورزشکار اسپانیایی در مدت اقامت تنهایی در غار تجربه کرده بود را گزارش کردهاند. غار، پناهگاه اتمی، زندان و قرنطینه همگی دو ویژگی مشترک دارند. ما را از جهان بیرون جدا میکنند و درون یک فضای محدود قرار میدهند.
اما زن اسپانیایی در طول این مدت تنهایی در غار چه میکرد؟ او هیچ برنامه خاصی برای خود در نظر نگرفته بود. نهقرار بود جلسهای داشته باشد و نه با کسی ملاقات کند. او میتوانست طبق میل خود در غار بخوابد، بخورد و کتاب بخواند. همچنین خودش را با نقاشی، ورزش و مستند کردن تجربیاتش مشغول میکرد.
منبع: گجت نیوز