روایت متهمی که قاضی را زیر تیغ جراحی فرستاد، اما با گذشت قاضی مواجه گردید، از اینجا آغاز شد.
قاضی مسعود توکلی درباره روز ماجرا میگوید: آن روز مانند روزهای معمولی در دفتر کارم مشغول به انجام امورات قضایی بودم و متهم ۳۶ سالهای که به جرم ارتکاب سرقت باید مورد تحقیقات قرار میگرفت را صدا کردم و همزمان مشغول مطالعه خلاصه پرونده بودم که متهم وارد شد و به روال همیشه، با او احوالپرسی کرده و از او دعوت کردم که در جایگاه مربوطه بنشیند.
وی ادامه داد: آن روز به دلیل شرایط شیوع بیماری کرونا و به درخواست مامور همراهی کننده متهم، پنجره اتاق باز شد و این در حالی بود که پنجره در نزدیکی محل استقرار متهم قرار داشت.
قاضی توکلی تصریح کرد: در همان لحظات اولیه بود که حرکات متهم توجهم را به خود جلب کرد و دیدم که وی پاهای خود را به روی صندلی جمع کرده و احساس کردم در صدد انجام کاری است که در همین میان متهم به درون چارچوب پنجره پرید و قصد داشت که خود را به بیرون پرت کند.
دادیار شعبه دهم دادسرای عمومی و انقلاب کرمان اظهارداشت: سراسیمه به سمت پنجره دویدم و متهم را پیش از سقوطش گرفتم. تا کمر به بیرون از پنجره خم شده بود و دستهای متهم را گرفته بودم و متهم، چون آویزان شده بود، سنگینتر از معمول بود و در همین حال بود که احساس کردم صدایی از بین استخوانهای کمرم شنیدم، اما به آن توجهی نکردم.
توکلی بیان کرد: در نهایت متهم از دستم رها شد و به پایین افتاد، اما، چون چند متر آویزان بود و از طرفی از شدت سرعت پرتاب او کاسته شده بود، کاملا سلامت بود و هیچ مشکلی برای او پیش نیامد.
وی ادامه داد: در همان لحظات اولیه وقتی حفاظت دادگستری شکایتی را علیه متهم مطرح کرده بود، رضایت دادم و نامه رسمی مربوط به مامور حاضر در صحنه را نیز به او ارائه کردم تا مشکل اداری برای وی ایجاد نشود و پس از آن به دلیل درد کمر به منزل مراجعه کردم.
قاضی توکلی گفت: پس از چند روز از وقوع این ماجرا، ناگهان یکی از پاهایم فلج شد و امکان راه رفتن نداشتم. وقتی به پزشک مراجعه کردم و با انجام امور تشخیصی از جمله ام آر آی مشخص شد که به دیسک کمرم ضربه جدی وارد شده و حتی این آسیب تا نزدیک نخاع نیز پیش رفته است. به ناچار و با تشخیص پزشک زیر تیغ جراحی رفتم و پس از باز کردن بخیههای محل عمل، سه ماه استعلاجی برای اینجانب از سوی پزشک صادر شده است. این روزها تنها نگرانیام موجودی شعبه است و سعی میکنم که امورات را در منزل مورد رسیدگی قرار دهم.
* تماس تلفنی قاضی با متهم
قاضی توکلی در ادامه گفت: چند روز پس از عمل جراحی و با هماهنگی و همکاری یکی از کارکنان زندان با متهم صحبت کردم و ماجرا را به او گفتم. شدیدا اظهار تاسف داشت و حتی با گریه از من خواست که او را حلال کنم.
دادیار شعبه دهم دادسرای عمومی و انقلاب کرمان افزود: وقتی از متهم درباره انگیزهاش سوال کردم فقط گفت که قصد خودکشی داشته است که خوشبختانه موفق نشد.
وی بیان کرد: در این تماس تلفنی به متهم اطمینان خاطر دادم که مشکلی برای او ایجاد نخواهد شد.
* اقدام ایثارگرانه قاضی شجاع کرمانی برای نجات جان متهم به سرقت
رئیس کل دادگستری استان کرمان نیز در عیادت از قاضی توکلی تاکید کرد: همت، شجاعت و اقدام ایثارگرانه و دلسوزانه جنابعالی برای نجات متهم به سرقت در حال محاکمه بود و قصد داشته که خود را از پنجره به بیرون پرتاب کند، مصداق واقعی اخلاق عملی است.
یدالله موحد با بیان اینکه نگاه، رفتار و روحیات قضات انقلابی ما در دستگاه قضایی موجب افتخار این مجموعه و نقطه امیدی برای قوه قضاییه به شمار میرود، افزود: حسن نیت و بزرگواری قاضی توکلی الگویی برای همه مدیران و کارکنان قضایی است.
* روایت مامور انتظامی حاضر در صحنه حادثه
یکی از ماموران انتظامی حاضر در این جلسه که در زمان بروز این ماجرا به منظور پیگیری پرونده مربوط به یکی از متهمان خود در دفتر قاضی توکلی حضور داشته نیز گفت: در آن لحظه در حال تماس تلفنی با مافوق خود جهت پیگیری امورات مربوطه بودم که غافلگیرانه متوجه موضوع شدم و تلاش کردم که به قاضی کمک کرده و متهم را نجات دهیم، اما در نهایت متهم از دست ما رها شد و خوشبختانه مشکلی برای وی ایجاد نشد.
بشیرزاده ادامه داد: اگر قاضی توکلی این اقدام به موقع را انجام نداده بود، قطعا متهم دچار آسیبهای جدی میشد.
وی تصریح کرد: این متهم ۳۶ ساله دچار اعتیاد بوده و حتی این امکان وجود دارد که به دلیل حالات ناشی از عدم مصرف مواد مخدر تلاش کرده که به زندگی خود پایان دهد.
وی یادآور شد: مامور بدرقه متهم به دستور قاضی برای پیگیری پرونده به یکی از بخشهای دادگاه رفته بود و در زمان بروز حادثه در اتاق قاضی حضور نداشت.
* متهم پرونده: قاضی به من زنگ زد و گفت من رضایت دادهام
متهم این پرونده نیز با اظهار ندامت و پشیمانی، گفت: پشیمانم و توبه کردهام و قاضی هم وقتی با من در زندان تماس گرفت، به من گفت رضایت دادهام.
وی ادامه داد: به قاضی گفتم خدا خیرت بدهد. من پشیمانم و توبه کردم. این اتفاق باعث شد تلنگری در زندگی من بخورد و دیگر از این کارها نکنم و خیلی متاسفم.
وی جان خود را مدیون قاضی توکلی میداند و میافزاید: در لحظه محاکمه که قاضی در حال صحبت بود ناگهان به سرم زد که این کار را انجام بدهم، اما به شدت پشیمانم و از همه میخواهم هیچوقت به سمت مصرف مواد مخدر نروند.