مخاطب۲۴، همهساله در تاریخ ۱۶ اکتبر (۲۴ مهر) جهان به مناسبت روز جهانی غذا فرصتی فراهم میکند تا نه تنها به جشن دستاوردهای کشاورزان و زحمتکشان عرصه تولید غذا بپردازیم، بلکه با تأمل و تأکید بر نقصهای سیستم غذایی جهانی، راهکارهایی برای اصلاح آن بیابیم. در سالی که سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO) هشتادمین سالگرد تأسیس خود را جشن میگیرد، شعار “Hand in Hand for Better Foods and a Better Future” (دست در دست، برای غذاهای بهتر و آیندهای بهتر) نمایانگر ضرورت همکاری چندجانبه، بین نسلی و بینبخشی برای رسیدن به امنیت غذایی است.
با وجود پیشرفتهای فنی در بخش کشاورزی، هنوز میلیونها نفر در دنیا زیر خط گرسنگی زندگی میکنند. بر اساس گزارش FAO، هماکنون حدود ۶۷۳ میلیون نفر با گرسنگی مزمن مواجهاند. در برخی نقاط، تضاد آشکاری بین تولید مازاد و دسترسی ناکافی وجود دارد به طوری که تولید مواد غذایی در سطح جهانی افزایش یافته، اما دسترسی به آن برای عموم مردم همگرا نیست. در گزارش Global Report on Food Crises ۲۰۲۵ نیز آمده است که در سال ۲۰۲۴ وضعیت ناامنی غذایی حاد به بالاترین سطح در دهه اخیر رسیده است، و در بسیاری از کشورها جمعیت قابلتوجهی در آستانه گرسنگی شدید قرار دارند. همچنین سازمان جهانی غذا هشدار داده که کاهش بودجه کمکهای انساندوستانه میتواند ۱۳.۷ میلیون نفر را به سمت وضعیت بحرانی سوق دهد. بنابراین، اگرچه تولید جهانی غذا از نظر کمی رشد کرده است، اما دسترسی، توزیع و کیفیت آن همچنان بهشدت نامتوازن است.
چند عامل ساختاری و تحولزا به همراه یکدیگر باعث تشدید چالشهای امنیت غذایی شدهاند:
درگیریهای مسلحانه و بحرانهای انسانی: مناطقی نظیر یمن، سودان، غزه و مناطقی از آفریقا شاهد جنگ و بیثباتی هستند که تولید کشاورزی را مختل کرده و دسترسی به بازارها را دچار اختلال میکند. این امر به گرسنگی گسترده میانجامد.
تغییرات اقلیمی و بلایای طبیعی: خشکسالی، سیلابها، نوسانهای شدید دمایی و الگوی بارش نامنظم، کشاورزی را در بسیاری از مناطق آسیبپذیر کرده است.
نوسانات اقتصادی، تورم و شوکهای قیمتی: افزایش هزینه نهادههای کشاورزی، سوخت، کود، انرژی و حمل و نقل، فشار مضاعفی وارد کرده است. در برخی کشورها تورم خوراکی بهشدت افزایشی بوده است.
ضعف زیرساختها و زنجیره تأمین شکننده: هزینه بالا در حمل و نقل، ضایعات زیاد در مسیر تولید تا مصرف، ضعف ذخیرهسازی، فقدان امکانات سردخانهای و اتلاف محصولات، همگی سهمی جدی در افزایش بحران دارند.
عدم دسترسی عادلانه و نابرابری در قدرت خرید: حتی زمانی که غذا در بازارها وجود دارد، بسیاری از جمعیتهای فقیر قادر به خرید آن نیستند یا توان خریدشان محدود است. این شکاف بین تولید و مصرف واقعی یک معضل کلیدی در عدالت غذایی است.
تجاریسازی و مالیسازی کالاهای کشاورزی: نقش سرمایهگذاران مالی در بازار کالاهای غذایی و مشتقات آن سبب ارزشگذاری بیشتر به سود مالی کوتاهمدت نسبت به تأمین نیازهای اساسی شده است، که در برخی تحلیلها تأثیر منفی بر امنیت غذایی دیده شده است.
وابستگی به واردات غذایی برای بسیاری از کشورها: برخی کشورها با کمبود مزیت مقایسهای در کشاورزی مجبورند بخش بزرگی از نیازشان را از بازار جهانی تأمین کنند که آنها را آسیبپذیر نسبت به نوسانات بینالمللی میکند.
برای درک عمیقتر مسئله غذا، باید آن را در بستر تاریخی و سیاسی تحلیل کنیم:
در طول تاریخ، کنترل منابع غذایی، زمینهای کشاورزی و مسیرهای تجاری مواد غذایی همواره بخشی از قدرت سیاسی بودهاند. رژیمهای مستبد از گرسنگی به عنوان ابزاری برای کنترل جمعیت و سرکوب مقاومت استفاده کردهاند. از دهههای گذشته، سیاستهای کشاورزی و تعرفههای وارداتی کشورها بهشدت تحت تأثیر منافع ملی و رقابت ژئوپلیتیکی بودهاند. در دورههایی مانند بحران غذا در دهه ۷۰ میلادی، قیمت جهانی غذا به شوک سیاسی تبدیل شد و کشورهای واردکننده را آسیبپذیر کرد. در بسیاری از کشورها، دولتها وعده تأمین به موقع و ارزان غذا را بهعنوان یکی از پایههای مشروعیتشان مطرح کردهاند. زمانی که این وعده شکست بخورد، نارضایتی عمومی، اعتراض و بیثباتی نظامی یا سیاسی به وقوع میپیوندد.
در نیمه قرن بیستم، انقلاب سبز با ترویج ارقام جدید گیاهی، کود شیمیایی و آبیاری مکانیزه، جهش بزرگی در تولید غذا ایجاد کرد. این پیشرفتها به کاهش سریع قحطی در برخی مناطق کمک کردند، اما به تدریج وابستگی به کودها، آبیاری گسترده، فشار بر منابع آب و آسیب زیستمحیطی را نیز افزایش داد. رشد کمی تولید موجود، اما مهار آن در مقابل فشارهای اقلیمی و سیاسی، موضوع اصلی چند دهه اخیر بوده است. گسترش تجارت جهانی غذا و محصولات کشاورزی موجب همگرایی بازارها شد. در زمان بحران تولید در یک منطقه، بر همگان تأثیر میگذارد. مثلاً جنگ اوکراین نشان داد که شوک محلی میتواند در زنجیره جهانی بر دسترسی به دانههای روغنی و غلات تأثیر چشمگیر داشته باشد. این وضعیت کشورهایی را که به واردات وابستهاند، در مقابل نوسانات جهانی آسیبپذیر کرده است.
در اواخر سده بیستم، بحثهای حقوق بشری به گفتمان غذا راه یافتند. بیانیه رم در سال ۱۹۹۶ بر «حق به غذا» تأکید کرد و تعهد کشورها را در تأمین دسترسی به غذای کافی و مغذی برای همه مطرح ساخت. همچنین، توسعه پایداری، عدالت زیستمحیطی و مشارکت مردم محلی به عنوان مؤلفههای کلیدی نوین در امنیت غذایی مطرح شدهاند.
مهمترین سؤال در روز جهانی غذا این است؛ اگر دنیا غذا تولید میکند، چرا بخش بزرگی از جمعیت دنیا همچنان گرسنهاند؟ پاسخ در ساختار، نابرابری و توزیع جواب داده میشود:
توزیع نامتقارن قدرت و درآمد: کسانی که قدرت دارند میتوانند بخش بیشتری از منابع را در دست گیرند؛ فقرا دسترسی کمتری به زمین، اعتبار و بازار دارند. سیاستهای ناعادلانه در تجارت و تعرفهها: کشورهای ثروتمند گاهی با یارانهدهی و تعرفهها بازار خارجی را کنترل میکنند و کشاورزان کشورهای ضعیفتر را تحت فشار قرار میدهند.
مصرف غیرسالم و ضایعات: در بسیاری از کشورهای ثروتمند، بخشی زیادی از غذا بهدلیل الگوی مصرفی ناپایدار و ضایعات از بین میرود، در حالی که در مناطق فقیر کمبود شدید وجود دارد. دسترسی به تنوع غذایی: برخی مناطق به دلیل اقلیم یا وضعیت اقتصادی، دسترسی به میوه، سبزی، پروتئین و مواد مغذی ندارند و غذای روزانهشان محدود به کربوهیدراتهاست که به سوءتغذیه ریزمغذی منجر میشود.
محرومیت ساختاری: اقلیتها، مناطق دورافتاده، جمعیت بومی و کسانی که حاشیهنشین هستند اغلب از امکانات کشاورزی، تأمین مالی و بازارها محروماند. بدون رفع این شکافها، تلاشهای افزایش تولید ممکن است فقط شکاف بین «غذای تولیدشده» و «غذای قابل دسترس و مغذی» را بزرگتر کند.
به منظور مواجهه با چالشهای روز جهانی غذا، لازم است به راهبردهایی جدی و بلندمدت توجه کنیم:
پشتیبانی از کشاورزان کوچک، تولید محلی، استفاده از ارقام مقاوم به خشکی، تنشهای گرمایی و آفتها میتواند مقاومت غذایی افزایش دهد. تأمین بذر مناسب، آموزش فنی، دسترسی به منابع مالی ارزان و بازارهای محلی برای کشاورزان بخش مهمی از راه حل است. مثالهایی از حفظ تنوع زیستی و کشاورزی محلی در آفریقا و هند که توانستهاند مردم را در برابر بلایای اقلیمی مقاوم کنند، قابل تامل هستند. بخشی از غذاها پیش از رسیدن به سفره مصرفکننده در مراحل مختلف (برداشت، حمل و نقل، ذخیرهسازی، بستهبندی) هدر میروند. سرمایهگذاری در زیرساختهایی مانند سردخانه، حمل و نقل، بستهبندی مناسب و تکنولوژی انبار هوشمند میتواند ضایعات را به طرز چشمگیری کاهش دهد.
اجرای تعرفههای منصفانه، کاهش یارانههای مخرب و کنترل صادرات محدود، همراه با توافقنامههای تجاری عادلانه، میتواند شرایط رقابت منصفانه را برای کشورهای در حال توسعه فراهم آورد. تمرکز صرف روی کالری کافی ممکن است گرسنگی مطلق را کاهش دهد، اما منجر به سوءتغذیه ریزمغذیها میشود. راهبردهای تغذیهای باید تنوع غذایی، دسترسی به سبزی، میوه، پروتئین و غذاهای مغذی را تقویت کنند. مدارس، مراکز بهداشتی و برنامههای تغذیهای باید با این رویکرد طراحی شوند. پیشرفت در امنیت غذایی نیازمند مشارکت جوامع محلی، کشاورزان، تشکلهای زنان، نهادهای مردمی و بخش خصوصی است. فناوریهای نوین (کشاورزی دقیق، دادهمحور، سنسورهای خاک و آب، زراعت عمودی) باید به طور گسترده استفاده شوند. علاوه بر آن، ایجاد شبکههای محلی و بازاریابی مستقیم محصولات میتواند سود کشاورزان را افزایش دهد و رابط بین تولید و مصرف را کوتاهتر کند. یکی از چالشهای بزرگ، کاهش بودجه سازمانهای غذایی بینالمللی است. در حالی که تقاضا برای کمکها افزایش مییابد، برخی کشورها به کاهش مالیات کمک به نهادهای انساندوستانه اقدام کردهاند.
باید منابع مالی تازه، مشارکت بخش خصوصی و طرحهای سرمایهگذاری عمومی-خصوصی در کشاورزی توسعه یابد. سیستمهای کشاورزی باید با تغییرات اقلیم سازگار شوند: استفاده از آبیاری هوشمند، فناوری حفظ خاک، مدیریت منابع آب، بازگردانی خاکهای فرسوده و تنوع در الگوهای زراعی. تغییر الگوی مصرف به سمت غذاهای کمآببر و کاهش ضایعات غذایی نیز از راهبردهای مهم در این مسیر است.
روز جهانی غذا فقط یک مناسبت نمادین نیست؛ بلکه فرصتی است برای آگاهیبخشی، بسیج عمومی، بررسی عملکرد سیاستها و تلاش برای تحول واقعی در ساختارهای غذایی. در این روز، رهبران، نهادها، سازمانهای بینالمللی و رسانهها میتوانند دیالوگ جدیدی درباره غذا، عدالت و آینده جوامع ایجاد کنند. مردم عادی نیز با آگاهی و انتخابهای مصرفی و کاهش دورریز غذایی میتوانند سهمی در این تحول داشته باشند.
روز جهانی غذا فرصتی برای کنارآمدن با واقعیتهای ناخشنود است: آمار گرسنگی و ناامنی غذایی همچنان بالا است، اما در عین حال ظرفیتهای فراوانی برای اصلاح وجود دارد. اگر بخواهیم شعار "دست در دست، برای غذاهای بهتر و آیندهای بهتر" رنگ تحقق به خود بگیرد، باید از تعامل و همکاری بینالمللی، سیاستگذاری هوشمند، فناوری و عدالت اجتماعی بهره ببریم. نسل آینده شایسته آن است که غذا نه بهعنوان کالایی بیثبات، بلکه بهعنوان حق بنیادی و نماد عدالت در دسترس همه باشد.