به گزارش مخاطب۲۴، هر سال در پانزدهم مهرماه، ایران روزی را گرامی میدارد که به نام «روز ملی روستا و عشایر» نامگذاری شده است؛ روزی که نهتنها برای بزرگداشت تلاشهای بیوقفه مردمان روستایی و عشایری کشور، بلکه برای یادآوری ریشههای هویتی، فرهنگی و اقتصادی ایران زمین معنا مییابد. روستا و عشایر در طول تاریخ، ستون فقرات جامعه ایرانی بودهاند؛ از تامین امنیت غذایی تا پاسداری از فرهنگ و سنتها و حتی حفظ مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ایران. این روز فرصتی است تا نگاهی دوباره بیندازیم به جایگاه این قشر مولد و تأثیرگذار در روند توسعه ملی، و چالشهایی که در مسیر آنان قرار دارد.
تاریخ ایران بدون روستا و عشایر قابل فهم نیست. نخستین شکلهای تمدن ایرانی، در بستر روستاها و کوچنشینیها شکل گرفت. نظامهای کشاورزی و دامداری سنتی، نه فقط تأمینکننده نیازهای اولیه، بلکه سازنده ساختارهای اجتماعی و فرهنگی ملت ایران بودهاند. در طول قرون، روستاها خاستگاه ارزشهای اصیل ایرانی، چون تعاون، قناعت، کار جمعی، و همزیستی با طبیعت بودهاند. عشایر نیز، با سبک زندگی پویا و متحرک خود، روح استقلال، غیرت و پاسداری از سرزمین را در کالبد ایران دمیدهاند.
فرهنگ شفاهی، موسیقی محلی، هنرهای دستی و آیینهای بومی، همه و همه در دامان روستا و عشایر پرورش یافتهاند. اگرچه بسیاری از تحولات مدرن، ساختار اجتماعی این جوامع را دگرگون کرده است، اما هنوز هم در هر گوشه ایران، میتوان ردپای فرهنگ دیرینه و اصالت روستایی را در زندگی روزمره یافت.
بیش از نیمی از تولیدات کشاورزی، دامپروری و صنایعدستی کشور در مناطق روستایی و عشایری انجام میشود. بر اساس آمارهای وزارت جهاد کشاورزی، حدود ۲۵ درصد جمعیت کشور در روستاها زندگی میکنند و بخش قابل توجهی از نیاز غذایی کشور را تأمین مینمایند. در واقع، امنیت غذایی ایران مرهون کار و تلاش همین قشر است.
در کنار کشاورزی، عشایر کشور نیز با پرورش دام، تولید لبنیات طبیعی، پشم و پوست و صنایعدستی متنوع، نقش مهمی در اقتصاد غیرنفتی ایفا میکنند. بیش از ۱.۲ میلیون نفر جمعیت عشایری در قالب ۵۰۰ ایل و طایفه در ایران پراکندهاند که حدود ۲۵ درصد گوشت قرمز کشور را تأمین میکنند.
اما واقعیت تلخ آن است که با وجود این سهم بزرگ در تولید ملی، درآمد سرانه روستاییان و عشایر همچنان پایینتر از میانگین شهری است. مهاجرت از روستا به شهر، کاهش جمعیت مولد در مناطق کشاورزی، و کمبود زیرساختهای اقتصادی و خدماتی، تهدیدی جدی برای تداوم حیات روستاها به شمار میرود.
نقش روستاییان و عشایر تنها در بعد اقتصادی خلاصه نمیشود؛ آنان حافظان اصلی محیط زیست و منابع طبیعی کشور نیز هستند. مراتع، جنگلها، و آبهای زیرزمینی که اساس حیات اکولوژیک ایراناند، در دستان همین جوامع بومی مدیریت میشوند.
با این حال، خشکسالی، تغییر اقلیم و فشارهای معیشتی موجب شده تا بهرهبرداری ناپایدار از منابع طبیعی افزایش یابد. اگر سیاستهای حمایتی و آموزشی در این زمینه جدی گرفته نشود، فرسایش خاک، بیابانزایی و از بین رفتن تنوع زیستی، پیامدهایی خواهد بود که مستقیماً امنیت غذایی و زیستی کشور را تهدید میکند.
بنابراین، حفظ و تقویت جوامع روستایی و عشایری، نهتنها یک سیاست اجتماعی، بلکه یک ضرورت زیستمحیطی و امنیتی است.
اگرچه در دهههای اخیر طرحهایی مانند «طرح هادی روستایی»، «توسعه صنایع روستایی»، «بنیاد مسکن انقلاب اسلامی» و «صندوق حمایت از توسعه روستایی» اجرا شدهاند، اما فاصله اقتصادی و اجتماعی بین شهر و روستا هنوز محسوس است.
مهمترین چالشهای کنونی روستاها و عشایر عبارتاند از:
اگر این روند ادامه یابد، روستاها از نقش تولیدی به سکونتگاههای نیمهخالی بدل خواهند شد و عشایر نیز ناچار به ترک سبک زندگی تاریخی خود خواهند بود. این امر نهتنها به اقتصاد، بلکه به میراث فرهنگی و توازن جمعیتی کشور آسیب خواهد زد.
روز ملی روستا و عشایر فرصتی است برای بازنگری در سیاستگذاریها. توسعه روستایی باید از سطح پروژهای و بخشی، به رویکردی یکپارچه و منطقهمحور تبدیل شود.
برخی از سیاستهای کلیدی در این مسیر عبارتاند از:
در این میان، نقش دولت در سیاستگذاری کلان، و نقش بخش خصوصی و تعاونیها در اجرای پروژهها مکمل یکدیگرند. همچنین نهادهای محلی و شوراهای روستایی باید قدرت تصمیمگیری بیشتری داشته باشند تا طرحها بر اساس نیاز واقعی هر منطقه طراحی شوند.
روستا و عشایر فقط بخشی از اقتصاد یا جغرافیای ایران نیستند؛ آنان حامل هویت و تداوم فرهنگی این سرزمیناند. بسیاری از آیینهای ملی، چون نوروز، شب یلدا، جشن برداشت محصول و آداب سنتی، در روستاها و ایلها زنده نگه داشته شدهاند. زبانها و گویشهای محلی، لباسهای سنتی، و سبک زندگی جمعی، از منابع زنده تنوع فرهنگی ایران به شمار میرود.
در جهانی که یکسانسازی فرهنگی و شهرنشینی سریع، مرزهای هویتی را محو میکند، حفظ این تنوع فرهنگی در گرو پاسداشت زندگی روستایی و عشایری است.
۱۵ مهر نهفقط روزی برای تجلیل، بلکه زمانی برای بازاندیشی در مفهوم توسعه است. توسعه واقعی، زمانی پایدار است که تمام اقشار جامعه در آن سهیم باشند؛ چه در تهران و چه در تالش، چه در دشت مغان و چه در کویر کرمان.
توسعهای که از دل روستا آغاز شود، توسعهای ریشهدار و انسانی است. برخلاف تصور غلطی که گاه در ذهن سیاستگذاران شهری شکل میگیرد، روستا تنها محل تولید نیست، بلکه بستری برای زیست اجتماعی، فرهنگی و تاریخی ملت ایران است.
اگر روستاها از درون تقویت شوند، بسیاری از مشکلات شهری همچون حاشیهنشینی، بیکاری و تمرکز جمعیت در کلانشهرها کاهش خواهد یافت. بازگشت نگاه توسعهمحور به روستا، یعنی بازگرداندن تعادل به پیکره ایران.
در دهه اخیر، مفهوم «روستای هوشمند» وارد ادبیات توسعه روستایی شده است. این مفهوم بر استفاده از فناوری اطلاعات برای بهبود خدمات، بازاریابی محصولات، و ارتباط مستقیم کشاورزان با بازار مصرفکننده تأکید دارد.
تجربه برخی مناطق مانند روستاهای دیجیتال استان خراسان یا قزوین نشان داده است که اتصال به اینترنت و آموزش مهارتهای فناوری، میتواند به مهاجرت معکوس و بازگشت جوانان به روستا منجر شود.
همچنین در حوزه عشایری، طرحهای ساماندهی کوچ، بیمه دام، و توسعه آموزشهای عشایری، گامهای مثبتی بودهاند که باید استمرار یابند. دولت و جامعه باید عشایر را نه بهعنوان گروهی سنتی، بلکه بهعنوان بخشی از نیروی کار پویا و سازنده در اقتصاد ملی ببینند.
روز ملی روستا و عشایر، روز پاسداشت کسانی است که در سختترین شرایط، چرخه حیات این سرزمین را زنده نگه داشتهاند. از زنان روستایی که طلوع هر صبح را با کار در مزارع و صنایعدستی آغاز میکنند، تا عشایری که با کوچ خود، سنتهای چند هزارساله را زنده نگه داشتهاند، همه بخشی از شناسنامه ایران هستند.
گرامیداشت این روز، تنها در مراسم نمادین خلاصه نمیشود؛ بلکه در تعهد ملی برای کاهش شکافها، تقویت زیرساختها، و حمایت از تولیدکنندگان بومی معنا مییابد. آینده توسعه ایران، نه در برجهای بلند شهرها، بلکه در پایداری خانههای گِلی و چادرهای عشایری رقم میخورد؛ جایی که هنوز بوی زمین، زندگی و امید میدهد.