نقد فیلم غریزه، فیلم اروتیک ساخته سیاوش اسعدی، سینمای ایران این روزها در حال گذر از مرزهای سنتی است. پس از تجربههای بحثبرانگیزی مثل «پیرپسر»، حالا نوبت به «غریزه» ساختهی سیاوش اسعدی رسیده است؛ فیلمی که نه فقط یک روایت عاشقانه ساده، بلکه سفری به دنیای پیچیده روانشناسی نوجوانی و شور هورمونی است؛ جایی که عشق و احساسات خام، در پس پردهای از تابو و سکوت جنسی رخ مینماید.
اما چه چیزی «غریزه» را از دیگر آثار ایرانی متمایز میکند؟ این فیلم با لحن شاعرانه و قاببندیهای اروتیک خود، نه تنها داستانی عاشقانه را روایت میکند، بلکه از منظر روانشناسی جنسی، به پیچیدگیها و کشمکشهای درونی نوجوانان در آستانه بلوغ میپردازد. در «غریزه»، هورمونها بهعنوان نیرویی ناپایدار و طغیانگر معرفی میشوند که هم عشق را میسازند و هم ویران میکنند.
یکی از ویژگیهای بینظیر فیلم، بازی با حرکت دوربین است. دوربین اسعدی گاهی نفسگیر و در تعقیب شخصیتها حرکت میکند و گاهی با مکثی طولانی، نگاهها و تماسهای ظریف را برجسته میسازد. این زبان بصری، حس شهوانی فیلم را بدون نیاز به صحنههای آشکار، در ذهن مخاطب میسازد و به گونهای به بیننده اجازه میدهد از زاویهای تازه با مفاهیم اروتیک در سینمای ایران آشنا شود.
بازی امین حیایی در این فیلم، متفاوت از نقشهای گذشتهاش است؛ شخصیتی چندلایه که از شور نوجوانانه تا مواجهه با فقدان را با ظرافت به نمایش میگذارد. پانتهآ پناهیها هم با حضور مقتدرانهاش، بازیگر نقش زن فیلم، فضایی شاعرانه و واقعی به «غریزه» داده است. نگاههای او، سکوتهای پرمعنا و حتی تپشهای ناپیدا در بازیاش، حس اروتیک فیلم را عمیقتر میکند.
دیگر بازیگران نیز با اجرای طبیعی و کمنظیرشان، به انسجام کلی روایت کمک کردهاند و اجازه دادهاند داستان در فضایی باورپذیر و انسانی رخ دهد.
«غریزه» تنها به عنوان یک روایت خطی عاشقانه باقی نمیماند. اسعدی در جایجای فیلم، از سینمای شاعرانه اروپای شرقی الهام گرفته و با اقتباسهای زیرکانه از آثار کلاسیک فرانسوی، به فیلم حالوهوایی فراملی بخشیده است. این تلفیق فرهنگی، «غریزه» را به یک اثر متفاوت و بهروز در سینمای ایران تبدیل کرده است.
پس از نمایش در جشنواره فیلم فجر ۱۴۰۳ و دریافت نقدهای مثبت، مسیر اکران «غریزه» با حاشیههایی همراه بود. حساسیتها نسبت به بار اروتیک فیلم و مرزهای ناپیدای میان هنر و ممنوعیتها، اکران آن را به تعویق انداخت؛ اما این تابوشکنی، اتفاقی مهم در سینمای ایران به شمار میرود.
اکنون، با تأیید نهایی، انتظار میرود که «غریزه» در شهریور ۱۴۰۴، علاوه بر جذب مخاطبان سینمای هنری، چالشی تازه در مواجهه با مفاهیم جنسی در سینمای ایران ایجاد کند.
فیلم «غریزه» از منظر روانشناسی، تصویری دقیق و کمنظیر از بحران هویت و کشش جنسی در دوره نوجوانی ارائه میدهد؛ دورهای که پر از تضاد، کشمکش و ابهام است. روانشناسان معتقدند نوجوانی مرحلهای کلیدی است که در آن رشد جنسی و هیجانی بهسرعت پیش میرود و افراد در جستجوی هویت جنسی خود هستند. این فرآیند معمولاً با تجربههای پرشور، گاهی گیجکننده و حتی دردناک همراه است.
سیاوش اسعدی این پیچیدگی را با ظرافت تمام به تصویر کشیده و با زبان سینما، نشان داده که چگونه هورمونها میتوانند عشق را به آتش کشیده و شخصیتها را در تلاطم احساسات غرق کنند.
سینمای ایران همواره با نمایش مستقیم یا غیرمستقیم تمایلات جنسی محدودیتهایی مواجه بوده است. «غریزه» اما به شکلی ظریف و حسابشده، به بررسی این حوزه پرداخته و نشان داده که میتوان بدون عبور از خطوط قرمز، مفاهیم اروتیک را به زبان بصری و شاعرانه بیان کرد. این رویکرد نه تنها جدید است، بلکه میتواند راهی برای بازتعریف مرزهای سینمای اجتماعی ایران باشد.
واکنش مثبت منتقدان به «غریزه» در جشنواره فیلم فجر، گواهی بر توانایی اسعدی در خلق یک اثر متفاوت است. این فیلم توانسته همزمان حس شاعرانگی و واقعگرایی را در کنار هم قرار دهد و مخاطب را به فکر وادارد.
اکران «غریزه» در شهریور ۱۴۰۴، بیشتر از یک نمایش فیلم است؛ فرصتی است برای بحث و گفتوگو درباره تابوهای سینمای ایران، روانشناسی نوجوانان و زبان بصری اروتیک. پرسشهایی که پس از دیدن فیلم در ذهن مخاطب باقی میماند، این اثر را فراتر از یک فیلم ساده عاشقانه قرار میدهد و آن را به نقطهای عطف در سینمای معاصر تبدیل میکند.
آیدا خدادوست