خبرنگاری در عصر روایتگری ، مخاطب۲۴، حالا هر فردی با یک گوشی هوشمند و دسترسی به اینترنت میتواند روایتگر باشد، محتوایی تولید کند و برای بخشی از جامعه، به عنوان منبع خبری نیز شناخته شود.
افراد بسیاری در شبکههای اجتماعی حضور دارند که خبرنگار یا روزنامهنگار نیستند، اما دامنه تأثیرگذاریشان گاه از رسانههای رسمی بیشتر است. همین پدیده سبب شده برخی به این تصور برسند که روزنامهنگاری حرفهای در مسیر افول است؛ گویی دیگر حقیقت اهمیت ندارد، بلکه این روایتها هستند که تعیینکنندهاند.
اما روایتهای مجازی که توسط کاربران عادی منتشر میشوند، لزوما معتبر و قابل استناد نیستند. گذشته از اینکه در آیندهای نهچندان دور ممکن است با حسابهای کاربری مبتنی بر هوش مصنوعی و نه انسان واقعی مواجه باشیم، همین امروز نیز بسیاری از اینفلوئنسرها، تولیدکنندگان محتوا یا «خبرپردازان» فاقد صلاحیتها و تعهدات حرفهای برای انتقال حقیقتاند.
شیید شما هم در تجربه زیسته خود کسانی را بشناسید که تصویر مجازیشان با واقعیت زندگیشان تفاوتی فاحش دارد؛ کسانی که داستانهایی ساختگی از مسیر زندگی خود روایت میکنند، مثل بزرگشدن در فقر و رسیدن به ثروت از طریق تلاش فردی در حالیکه در واقعیت از ابتدا در خانوادهای مرفه متولد شدهاند. حتی روایتهای حقیقی نیز به دلیل زاویه دید فردی، ناقص و ناکاملاند؛ چه رسد به روایتهایی که عامدانه برای جذب توجه یا تحریک احساسات ساخته شدهاند.
با گسترش محتوای سفارشی، اخبار اسپانسرشده و تولیدات نمایشی، مخاطب در مواجهه با محتوا دچار نوعی سردرگمی است. او نمیداند چه چیزی خبر است و چه چیزی صرفا یک درامای طراحیشده برای مصرف در شبکههای اجتماعی. حتی ماهیت خبر نیز تغییر کرده است؛ امروزه بسیاری از سوژهها، فارغ از اهمیت واقعیشان، صرفا به دلیل ظرفیت وایرالشدن، به تیتر تبدیل میشوند، بدون آنکه در نظام کلاسیک ارزشهای خبری، واجد وزن کافی باشند. با اینهمه، آیا این تحولات به معنای پایان روزنامهنگاری حرفهای است؟ پاسخ قطعا منفی است.
خبرنگاری حرفهای، که در ذات خود متعهد به نزدیکترین برداشت حقیقی از میان تکثر روایتهاست، در عصر اشباع روایتهای جعلی، اغراقشده، هدفمند و ایمپرشنمحور، بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد. ابزارها تغییر کردهاند، اما رسالت پابرجاست: خبرنگاری مسئولانه، تحلیلی، بیطرف و مستند نهتنها از میان نرفته، بلکه برای جامعهای که حقیقت را گم کرده، حیاتیتر از همیشه است.
خبرنگار امروز شاید دیگر در تحریریه ننشیند و در قالب چاپی نیز فعالیت نکند، اما همچنان شاهدِ حاضر یا غایبِ متعهد به حقیقت است؛ نه صرفا راوی روایتها. او با تکیه بر روش تحقیق، بررسی منابع و رعایت اصول حرفهای، روایتهای فردی و اجتماعی را به گزارشهایی مستند و قابل اتکا تبدیل میکند. در دنیایی که هر کسی میگوید «این داستان من است»، روزنامهنگار حرفهای میپرسد: خط سیر حقیقت در میان این روایتها کدام است و این روایتها برپایه چه منابعی استوارند؟
برای اثبات ضرورت خبرنگاری متعهدانه در عصر ما، نیازی به استدلالهای پیچیده نیست؛ کافی است در کوچه و خیابان قدم بزنید و چهره مردم، بهویژه زنان این سرزمین را ببینید. تأثیر خبرنگارانی که در شکلگیری آگاهی عمومی و ثبت روایتهای تاریخی، نمونهای درخشان از روزنامهنگاری متعهد در سختترین شرایط است. پیکر نیمهجان این نوع روزنامهنگاری، برای ما، زندگی ما و نسل آینده ما، نجاتبخش و نویدبخش رستگاری است.