مخاطب ۲۴- تحلیل اسکلت این مرد نشان میدهد او حدود ۶۰ ساله و احتمالاً سفالگر بوده، اما حدود یکپنجم دیانای او از اجدادی بوده که ۱۵۰۰ کیلومتر دورتر، در تمدن عظیم بینالنهرین (عراق امروزی) زندگی میکردهاند.
این نخستین مدرک زیستی از پیوند میان این دو تمدن بزرگ است و میتواند توضیح دهد که چگونه مصر از مجموعهای از جوامع کشاورزی به یکی از قدرتمندترین تمدنهای جهان تبدیل شد.
این یافتهها دیدگاههایی را تقویت میکند که بر اساس آن، نوشتار و کشاورزی از طریق تبادل انسانها و افکار میان این دو تمدن باستانی شکل گرفتهاند.
پروفسور پونتوس اسکوگلوند، پژوهشگر ارشد این مطالعه از مؤسسه فرانسیس کریک لندن، گفت: «توانایی استخراج و خوانش دیانای از استخوانهای باستانی میتواند نور تازهای بر رویدادها و چهرههای تاریخی بیندازد، و واقعیتهای سیاهوسفید گذشته را به روایاتی رنگی با جزئیات کامل تبدیل کند.»
او افزود: «اگر اطلاعات ژنتیکی بیشتری به دست آوریم و آنها را کنار شواهد باستانشناسی، فرهنگی و متون مکتوب قرار دهیم، بسیار هیجانانگیز خواهد بود.»
درک ما از تاریخ تا حد زیادی به متون مکتوب متکی است؛ متونی که اغلب از سوی ثروتمندان و قدرتمندان درباره خودشان نوشته شدهاند. روشهای زیستی اکنون ابزاری تازه در اختیار تاریخنگاران و دانشمندان قرار میدهد تا تاریخ را از نگاه مردم عادی بازخوانی کنند.
دیانای از استخوان گوش داخلی مردی گرفته شده که در روستای نویره، ۲۶۵ کیلومتری جنوب قاهره دفن شده بود.
او بین ۴۵۰۰ تا ۴۸۰۰ سال پیش درگذشته است، در دورانی تحولی در تاریخ مصر و بینالنهرین. شواهد باستانشناسی نشان میدهد این دو منطقه احتمالاً حدود ۱۰ هزار سال پیش، یعنی زمانی که کشاورزی و دامداری در بینالنهرین آغاز شد، در تماس با یکدیگر بودهاند.
بسیاری از پژوهشگران معتقدند این انقلاب کشاورزی و اجتماعی ممکن است بر تحولات مشابه در مصر باستان تأثیر گذاشته باشد، اما تا پیش از این، شواهد مستقیمی از ارتباط وجود نداشت.
آدلین مورز جاکوبز، که این بقایا را در چارچوب پروژه دکترای خود در دانشگاه جان مورز لیورپول بررسی کرده، میگوید: «این نخستین مدرک واضح از مهاجرت گسترده انسانها، و در نتیجه تبادل اطلاعات میان دو مرکز تمدن بزرگ است.»
او افزود: «ما دو منطقه داریم که در هر دو، سیستمهای اولیه نگارش ایجاد شدهاند. باستانشناسان از پیش حدس میزدند که این دو منطقه با هم در تماس بودهاند و تبادل دانش داشتهاند. حالا ما سند و مدرکی در اختیار داریم که این فرضیه را تأیید میکند.»
«امیدواریم نمونههای ژنتیکی آینده از مصر باستان بتواند به دقت زمانی مشخص کند که این حرکت از آسیای غربی دقیقاً چه زمانی آغاز شده و تا کجا گسترش یافته است.»
این مرد درون کوزهای سفالی در مقبرهای واقع در دامنه تپه دفن شده بود. این دفن مربوط به پیش از دوران مومیاییسازی رسمی در مصر است، که احتمالاً به حفظ دیانای کمک کرده است.
بررسی مواد شیمیایی موجود در دندانهای او نشان داد که او چه نوع غذایی میخورده است و احتمالاً در مصر بزرگ شده بود.
اما ماجرای علمی این پژوهش در همینجا به پایان نمیرسد.
پروفسور جول آیریش از دانشگاه جان مورز لیورپول بررسی دقیقی روی اسکلت انجام داد تا چهره و شخصیت این مرد را بازسازی کند.
او گفت: «میخواستم بدانم این مرد چه کسی بوده، چه سنی داشته، قد و قامتش چگونه بوده، شغلش چه بوده و سعی کردم از او تصویری انسانی بسازم، نه فقط یک نمونه بیجان تاریخی.»
ساختار استخوانی نشان میدهد که او بین ۴۵ تا ۶۵ سال داشته، اگرچه نشانههای آرتروز سن او را بیشتر نشان میدهد. قد او کمی بیش از ۱۵۵ سانتیمتر بوده است که حتی برای آن زمان نیز کوتاه محسوب میشد.
پروفسور آیریش احتمال میدهد او سفالگر بوده باشد. بزرگی استخوان قلابمانند پشت جمجمهاش نشان میدهد مدت طولانی رو به پایین کار میکرده است. لگنهای بزرگتر از حد معمول نشاندهنده نشستن طولانیمدت بر سطح سخت است. استخوانهای بازو نیز نشانههایی از حرکات تکراری و رشد ماهیچه دارند که حاکی از بلند کردن اجسام سنگین است.
او گفت: «همه این شواهد نشان میدهد که این مرد در تمام عمرش به سختی کار کرده است.»
دکتر لینوس گیردلند فلینک توضیح میدهد که فقط به لطف خوششانسی بود که این اسکلت برای پژوهش باقی مانده است.
او میگوید: «این اسکلت در سال ۱۹۰۲ کشف شد و به موزه جهانی لیورپول اهدا شد، جایی که از بمبارانهای جنگ جهانی دوم جان سالم به در برد؛ در حالی که بسیاری از بقایای انسانی در دیگر مجموعهها از بین رفتند. اکنون میتوانیم بخشی از داستان زندگی او را بازگو کنیم، مردی که برخی از اجدادش از هلال حاصلخیز آمده بودند، که ترکیب و آمیختگی گروههای انسانی در آن دوران را نشان میدهد.»
این پژوهش جدید در نشریه نیچر منتشر شده است.