به گزارش مخاطب ۲۴: برای بسیاری، ژئوپلیتیک مفهومی انتزاعی است. اما برای ساکنان قفقاز جنوبی – متشکل از آذربایجان، ارمنستان و گرجستان – واقعیتی است که هر روز با آن زندگی میکنند. این منطقه که بین دریای سیاه و خزر، اروپا و آسیا قرار دارد، نقطه تلاقی امپراتوریهای تاریخی عثمانی، ایران و روسیه است. مجاورت با دو جنگ – حمله روسیه به اوکراین و درگیری ایران و اسرائیل – قفقاز جنوبی را میدان رویارویی قدرتهای میانه و عقبنشینی قدرتهای بزرگ تبدیل کرده است. این دو جنگ تاثیرات ژرفتر از هر تحول دیگری از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بر منطقه گذاشتهاند؛ فروپاشی که نشانههای اولیهاش نخستینبار در همین منطقه در اواخر دهه ۱۹۸۰ آشکار شد.
قفقاز میدان رویارویی قدرتها
جنگ پوتین علیه اوکراین، بهشکلی غیرمنتظره، به پایان یکی از طولانیترین منازعات منطقهای – درگیری میان آذربایجان و ارمنستان – منجر شده است. در همین حال، تقابل ایران و اسرائیل، جایگاه آذربایجان نفتخیز را بهعنوان یک قدرت نوظهور منطقهای تقویت کرده؛ کشوری که اکنون با تکیه بر حمایت ترکیه، بهعنوان متحد راهبردی اسرائیل در حال بررسی پیوستن به توافقنامههای ابراهیم است. در این میان تنها گرجستان، که زمانی محبوب غرب بود، مسیر معکوسی را در پیش گرفته و به سمت خودکامگی ضدغربی و همسویی با روسیه پیش میرود.
الجن امیربایوف، نماینده ویژه رئیسجمهور آذربایجان در حالی که در دفتر مجلل خود در باکو نشسته و به دریای خزر چشم دوخته بود به اکونومیست گفت: «ما در منطقهای طوفانی زندگی میکنیم، این طوفان، موجی را در سطوح بالای منطقه نگاه میدارد».
۱۰ ژوئیه، رهبران ارمنستان و آذربایجان – پس از سه دهه جنگ – برای نخستینبار بدون واسطه دیدار کردند. این رویداد بهدنبال سفر تاریخی نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان، به استانبول در ماه گذشته رخ داد؛ سفری که با استقبال رسمی اردوغان همراه بود. چهرههای اثرگذار دیگری که اخیرا به قفقاز جنوبی سفر کردهاند عبارتاند از استیو ویتکاف (نماینده ویژه دونالد ترامپ)، مسعود پزشکیان (رئیسجمهور ایران) و کایا کالاس (مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا).
آینده انرژی اروپا در دستان باکو و ایروان
تحقق صلح میان ارمنستان و آذربایجان میتواند بستر را برای ورود ایروان به «کریدور میانی» فراهم کند؛ مسیری تجاری و انرژیمحور که چین و آسیای مرکزی را به اروپا متصل کرده و از روسیه عبور نمیکند. این مساله برای امنیت انرژی اروپا حیاتی است، چراکه گرجستان دیگر شریک مطمئنی محسوب نمیشود.
همزمان روسیه در تلاش است تا با اعمال فشار بر سهگانه قفقاز جنوبی – که همچنان آنها را در حوزه نفوذ خود میداند – مانع تحقق این فرایند شود. اما نفوذ مسکو با سرعتی چشمگیر کاهش یافته است. تنها پنج سال پیش، پس از جنگ ۴۴ روزه قرهباغ در ۲۰۲۰، روسیه بر منطقه مسلط بود. اما زمانی که آذربایجان برای بازپسگیری قرهباغ به ارمنستان حمله کرد، روسیه بهدلیل خشم از انقلاب مردمی سال ۲۰۱۸ (که پاشینیان دموکرات را به قدرت رساند) از مداخله خودداری کرد و ترجیح داد نیروهایش را بهعنوان «حافظ صلح» در خاک آذربایجان مستقر کند. توافق آتشبس منعقده پس از رویارویی شامل ایجاد یک مسیر ترانزیتی از خاک ارمنستان به نخجوان بود؛ اما مشروط به کنترل این مسیر توسط سازمان اطلاعاتی روسیه (FSB).
فروپاشی نظم روسمحور.
اما پس از حمله تمامعیار روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲، نظم جدیدی شکل گرفت. در ۲۰۲۳، همزمان با درگیریهای روسیه در اوکراین، آذربایجان در کمتر از ۲۴ ساعت کنترل کامل قرهباغ را بهدست آورد و نیروهای روس بدون هیچ اقدامی، صرفا نظارهگر بودند. بهدنبال آن، روسیه ناچار به عقبنشینی شد.
آذربایجان که اکنون خود را قدرتی همتراز با روسیه میبیند، دیگر حاضر نیست کنترل مسیر ترانزیتی نخجوان را به نهادهای اطلاعاتی مسکو بسپارد و خواهان مدیریت بینالمللی آن با مشارکت احتمالی آمریکا شده است. همزمان، روسیه تلاش دارد با توسعه خطوط حملونقل ضدتحریمی به سمت ایران، نقش خود را بازتعریف کند.
با این همه فعلا تنشها میان روسیه و آذربایجان بالا گرفته؛ بازداشت ۵۰ آذربایجانیتبار در منطقه اورال، منجر به کشتهشدن دو نفر از اسرا شد. باکو در پاسخ، دفتر اسپوتنیک – رسانه دولتی روسیه – را اشغال و دو کارمند آن را بازداشت کرد. همچنین، ۸ تبعه روس که پس از جنگ اوکراین به باکو آمده بودند، مورد ضربوشتم قرار گرفتند.
سرنوشت مبهم قرهباغ
در حالیکه پاشینیان نگرانی چندانی درباره حقوق بشر ندارد، این درگیریها احتمال حضور نظامی روسیه در مسیر ترانزیتی آذربایجان–نخجوان را کاهش داده است. علیرغم تنشها، روسیه هنوز یک پایگاه نظامی در ارمنستان دارد و این کشور را از نظر انرژی و مواد غذایی تامین میکند. اما مردم ارمنستان، پس از آنکه روسیه در بحران قرهباغ به آنها پشت کرد، دیگر به کرملین و وعده هایش باور ندارند.
با وجود تلخی شکست و مهاجرت ۱۰۰ هزار ارمنی از قرهباغ، این تحول به ارمنستان امکان داد تا از وابستگی به روسیه و ساختارهای کهنه قدرت رها شود. بسیاری معتقدند ارمنستان عملا نیمهمستعمره روسیه بود که بهعنوان ابزار نفوذ مسکو در روابط با ترکیه و آذربایجان بهکار میرفت. اکنون، پاشینیان تلاش دارد با عبور از حافظه جمعی نسلکشی ۱۹۱۵، روابط با ترکیه را عادی کند. او بهجای حسرت و کینه، رویکرد «آشتی جویانه» را پیش گرفته است. آرج کوچینیان، تحلیلگر امنیتی در ایروان، در این باره به اکونومیست گفت: «در گذشته، روسیه تنها محافظ ارمنستان در برابر ترکیه تلقی میشد. اما امروز، خود روسیه تهدید محسوب میشود.»
مانعتراشی باکو
آذربایجان که خواهان حذف رسمی هرگونه ادعای سرزمینی در قانون اساسی ایروان نسبت به قرهباغ است، از رفراندوم میگوید و همچنین تقاضای دسترسی آزاد به نخجوان از طریق خاک ارمنستان را دارد. این مطالبات، بازتابی از بیاعتمادی تاریخی و نیز ناامنی اقتصادی آذربایجان است؛ با وجود ثروت نفتی، سرانه تولید ناخالص داخلی این کشور پایینتر از ارمنستان است، بازیگری که فاقد منابع طبیعی است.
اما این فشارها ممکن است روند صلح را بهخطر بیندازد. ارامنه پس از مشاهده منافع تجاری و گشایش مرزها، آسانتر با تغییر قانون اساسی کنار میآیند تا پیش از آن. ارمنستان خواستار آن است که توافق مسیر ترانزیتی و بازگشایی مرز با ترکیه همزمان اجرا شوند، حتی اگر هنوز صلح رسمی با آذربایجان حاصل نشده باشد.
پاشینیان، با وجود فشارها، بهترین شریک صلح برای علیاف است، اما از سوی او هیچ حمایت علنی دریافت نکرده است. فشار بیشازحد بر کشوری کوچکتر ممکن است به بیثباتی بیشتر بینجامد؛ درست همانچیزی که روسیه در پی آن است.
آیا سناریوی گرجستان تکرار میشود؟
مسکو تمام تلاش خود را برای حذف پاشینیان بهکار بسته است. در ماه ژوئن، او از خنثیسازی کودتای برنامهریزیشده خبر داد. «ساموئل کاراپتیان»، میلیاردر روس-ارمنی، به اتهام تحریک به کودتا بازداشت شد؛ اتهامی که او رد کرده است. «مارگاریتا سیمونیان»، مدیر شبکه «آر تی» نیز پاشینیان را به چالش کشید.
فعالیتهای محرک روسیه در ارمنستان و آذربایجان، ضرورت تسریع روند صلح را بیش از پیش آشکار میسازد. به گفته زائور شیرییف، کارشناس بنیاد کارنگی، پنجره فرصت به شکلی محدود باز است و اگر از آن غفلت شود، منطقه دوباره در گرداب بیثباتی ژئوپلیتیکی فرو خواهد رفت.
منبع: تجارت نیوز