به گزارش مخاطب ۲۴: پدیده نوکیسهگان در اقتصاد، سیاست و اجتماع ایران به معضلی جدی تبدیل شده که تأثیرات منفی بسیاری بر ساختار اجتماعی و توسعه کشور داشته است. این افراد که غالباً بدون زحمت و با استفاده از رانت، فساد یا فرصتهای نامتعارف به ثروت یا قدرت رسیدهاند، نظم و تعادل جامعه را مختل کرده و بیعدالتی اقتصادی و اجتماعی را تشدید میکنند.
نوکیسهگی و پیامدهای مخرب آن نوکیسهگانی که فاقد تجربه، دانش و تخصص کافی هستند، با ورود ناگهانی به عرصههای تصمیمگیری و اقتصادی، موجب بیثباتی سیستم و تغییر معیارهای ارزشگذاری اجتماعی میشوند. در حالی که در جوامع سالم، ارزشها بر پایه دانش، کارآفرینی و اخلاق شکل میگیرند، نوکیسهگی موجب تغییر این معیارها و جایگزینی ثروت بادآورده بهعنوان ملاک اصلی موفقیت میشود. آثار اقتصادی این قشر با استفاده از رانت و فساد، مسیرهای صحیح رشد اقتصادی را منحرف کرده و باعث کاهش فرصتهای برابر در بازار میشوند.
نفوذ پولهای بیحساب و کتاب در بخشهای مختلف اقتصاد، نهتنها به افزایش تورم و گرانی منجر شده، بلکه شکاف طبقاتی را تعمیق کرده است. در چنین شرایطی، تلاشگران واقعی فرصت رشد را از دست داده و توسعه اقتصادی به سمت بیثباتی و نابرابری حرکت میکند.
آثار اجتماعی و فرهنگی حضور نوکیسهگان در ساختار اجتماعی، موجب تغییر الگوهای مصرف، سبک زندگی و ارزشهای فرهنگی میشود. رشد فرهنگ تجملگرایی، سطحینگری و نمایش ثروت، موجب فاصله گرفتن جامعه از اصول اخلاقی و ارزشهای سنتی میشود.
این تغییرات بهویژه در نسل جوان تأثیرات عمیقی بر جای گذاشته و باعث سرخوردگی و احساس بیعدالتی در میان اقشار مختلف جامعه شده است.
آثار سیاسی نفوذ نوکیسهگان درعرصه سیاست، منجر به تصمیمگیریهای غلط و ناکارآمد میشود.
فقدان تخصص و تعهد در میان برخی از مسئولان، باعث از بین رفتن اعتماد عمومی به حاکمیت و گسترش نارضایتی اجتماعی شده است. زمانی که سیاستگذاران نه بر اساس شایستگی، بلکه بر اساس روابط و منافع شخصی قدرت را در دست میگیرند، عملکرد سیستم حکمرانی مختل شده و مردم بیش از پیش با مشکلات اقتصادی و اجتماعی دستوپنجه نرم میکنند.
پیگیری راهحلها و اقدامات لازم برای مقابله با این پدیده، اصلاح ساختارهای اقتصادی و نظارت بر عملکرد مسئولان امری ضروری است.
شفافسازی اقتصادی، مبارزه با فساد، حمایت از تولید و کارآفرینی واقعی، و تغییر فرهنگ عمومی از تجملگرایی به ارزشگرایی، میتواند نوکیسهگی را به حاشیه رانده و مسیر توسعه پایدار را هموار کند.
در نهایت، جامعهای که بر اساس عدالت، تخصص و تلاش رشد کند، از آسیبهای نوکیسهگی مصون خواهد ماند. برای رسیدن به این هدف، نیاز به تغییرات بنیادین و همراهی همه اقشار جامعه وجود دارد.
چالشهای مقابله با نوکیسهگی مبارزه با پدیده نوکیسهگان، نیازمند عزم جدی در سطوح مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. اما این مسیر، پر از چالشهایی است که در صورت عدم مدیریت صحیح، میتواند حتی منجر به تشدید این معضل شود.
الف) --نفوذ ساختاری و مقاومت در برابر تغییر
بسیاری از نوکیسهگان در بدنه اقتصاد و سیاست نفوذ کردهاند و در برابر هرگونه اصلاح مقاومت میکنند. ارتباطات گسترده این افراد با مراکز قدرت و ثروت، امکان تغییر را دشوار میکند، زیرا آنها از طریق شبکههای خود تلاش میکنند اصلاحات را به تأخیر بیندازند یا منحرف کنند.
ب) - فرهنگ مصرفگرایی و نمایش ثروت
یکی از موانع بزرگ مقابله با نوکیسهگی، تغییر نگرش عمومی جامعه به ارزشهای واقعی است. در حالی که فرهنگ کار و تولید باید تقویت شود، تجملگرایی و مصرفزدگی به عنوان معیار موفقیت اجتماعی، ذهنیت عمومی را تغییر داده است. رسانهها، تبلیغات و شبکههای اجتماعی در گسترش این نوع تفکر نقش کلیدی داشتهاند و مبارزه با این پدیده، نیازمند تغییرات فرهنگی عمیق است.
پ) - فقدان نظارت مؤثر و قوانین بازدارنده
قوانین موجود در زمینه مبارزه با فساد اقتصادی و سوءاستفاده از موقعیتها، در برخی موارد کافی و بازدارنده نیستند. بسیاری از نوکیسهگان با دور زدن قانون و استفاده از خلأهای نظارتی، موفق شدهاند منابع عظیمی را بهصورت غیرشفاف کسب کنند.
اعمال نظارتهای قویتر، بهبود قوانین مالی و اقتصادی و جلوگیری از فرارهای مالیاتی از جمله اقدامات ضروری برای کاهش این معضل است. گامهای عملی برای اصلاح وضعیت برای کاهش و کنترل پدیده نوکیسهگی، باید مجموعهای از اقدامات هماهنگ انجام شود:
۱-تقویت شفافیت اقتصادی:
ایجاد سامانههای نظارتی دقیق بر معاملات مالی، قراردادهای دولتی و تخصیص منابع عمومی.
۲-افزایش نظارت بر مسئولان و سیاستگذاران:
جلوگیری از نفوذ افراد فاقد صلاحیت به موقعیتهای قدرت و اعمال قوانین سختگیرانه علیه تخلفات.
۳- اصلاح فرهنگ عمومی:
ترویج ارزشهای واقعی مانند دانش، تخصص، کارآفرینی و نوآوری، بهجای ثروت و تجملگرایی.
۴-حمایت از طبقه کارآفرین و تولیدکننده واقعی:
کاهش موانع کسبوکار، افزایش تسهیلات برای تولیدکنندگان و جلوگیری از رقابت ناعادلانه با رانتخواران.
۵- مبارزه مستمر با فساد:
تقویت سیستم قضایی، تسریع در رسیدگی به پروندههای فساد و افزایش مجازاتهای مربوط به سوءاستفاده از منابع عمومی.
نوکیسهگی، همچنان یکی از چالشهای جدی توسعه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. مقابله با این پدیده، نیازمند آگاهی عمومی، اصلاحات ساختاری و عزم جدی برای ایجاد تغییرات بنیادین است. تنها در صورتی که جامعه ارزشهای خود را بر پایه دانش، اخلاق و تخصص بنا کند، میتوان به آیندهای پایدار و عادلانه امیدوار بود. ظهور طبقه نوکیسه باعث دگرگونی فرهنگی شده که نیازمند اصلاحات بنیادین و بازنگری در ارزشهای اجتماعی است. تنها با ایجاد یک گفتمان فرهنگی قوی و آگاهیبخشی عمومی، میتوان از نفوذ این فرهنگ سطحی و غیرمولد جلوگیری کرد و جامعه را به سمت ارزشهای اصیل و پایدار هدایت نمود.
منبع: الف