مخاطب ۲۴- یک بررسی جامع از شواهد علمی نشان داده است که داروهای جدید چاقی، که به عنوان آگونیستهای گیرنده پپتید-۱ شبه گلوکاگون (GLP-۱) شناخته میشوند، برای افراد مبتلا به اختلالات روانپزشکی ایمن و مؤثر هستند و به آنها در کاهش وزن و بهبود کنترل قند خون بدون افزایش خطر خودکشی یا زوال روانی کمک میکنند.
افرادی که اختلالات شدید سلامت روان مانند اسکیزوفرنی، افسردگی دوقطبی و افسردگی اساسی دارند، سه برابر بیشتر از جمعیت عمومی در معرض ابتلا به چاقی هستند. این خطر تا حدودی با عوارض جانبی داروهای روانپزشکی مانند داروهای ضد افسردگی و ضد روان پریشی مرتبط است که باعث افزایش وزن قابل توجه میشوند.
سالهاست که محققان متوجه شدهاند که بیماریهای روانی تنها به رنج روانی محدود نمیشوند، بلکه اثرات جسمی نیز دارند، به ویژه بر متابولیسم.
مطالعات اخیر نشان میدهد افرادی که بیماریهای روانی شدید مانند اسکیزوفرنی یا افسردگی اساسی دارند، بیشتر در معرض ابتلا به چاقی، دیابت نوع ۲، اختلالات چربی خون و حتی بیماریهای قلبی هستند. میزان چاقی در بین این افراد به ۶۰ درصد میرسد که سه برابر بیشتر از جمعیت عمومی است.
رواندرمانی «پیادهروی در پارک نیست»
محققان میگویند که درمان با داروهای روانپزشکی «همیشه آسان نیست». بسیاری از داروهای ضد روانپریشی، به ویژه داروهای نسل دوم مانند اولانزاپین و کلوزاپین، در افزایش وزن و افزایش قند خون و کلسترول نقش دارند.
این اثر محدود به داروهای ضد روانپریشی نیست. برخی از داروهای ضد افسردگی مانند میرتازاپین و آمیتریپتیلین نیز اثر مشابهی دارند. این امر پزشکان و بیماران را با یک دوراهی روبهرو میکند: آیا باید با وجود عوارض جانبی جسمی، به درمان اختلالات روانی ادامه دهند یا باید به دنبال راهحلهای جایگزین باشند؟
این افزایش به دلیل عوامل در هم تنیدهای از جمله تغییرات هورمونی و رفتاری ناشی از خود بیماری، عوارض جانبی داروهای روانپزشکی مانند داروهای ضد روان پریشی و ضد افسردگی که بر اشتها و متابولیسم تأثیر میگذارند و کمبود فعالیت بدنی است. به دلیل انزوای اجتماعی یا کاهش انگیزه، مقابله با چاقی در این گروه دو چندان چالش برانگیز است؛ زیرا گزینههای سنتی مانند رژیم غذایی و ورزش ممکن است همیشه در این شرایط ممکن یا مؤثر نباشند.
با توجه به این معضل، گروه جدیدی از داروها پدیدار شدهاند که ممکن است راه نجاتی باشند؛ داروهای جدید چاقی.
این داروها در ابتدا برای درمان دیابت نوع ۲ مورد استفاده قرار میگرفتند، زیرا ترشح انسولین را تحریک میکنند، گلوکاگون را کاهش میدهند و تخلیه معده را کند میکنند که این امر اشتها را کاهش میدهد و منجر به کاهش وزن میشود. با این حال، نکتهی شگفتانگیز، اثربخشی قابل توجه آن در کاهش وزن، حتی در افراد بدون دیابت بود که باعث شد سازمان غذا و داروی ایالات متحده، استفاده از آن را در درمان چاقی تأیید کند.
این دارو که حاوی ماده مؤثر «سماگلوتاید» است، به لطف فرمولاسیون بهبود یافتهاش، تاکنون بهترین داروی این گروه بوده است.
مطالعات نشان دادهاند که سماگلوتید در کاهش وزن نسبت به لیراگلوتید برتری دارد، به طوری که کاهش وزن به ۱۵.۸٪ در مقایسه با تنها ۶.۴٪ با لیراگلوتید میرسد. سماگلوتاید همچنین مقرون به صرفهتر است و احتمال قطع مصرف آن به دلیل عوارض جانبی کمتر است.
این بررسی شامل ۳۶ مطالعه قبلی از ۱۹ کشور بود که دادههای بیش از ۲۵۰۰۰ بزرگسال را پوشش میداد. نتایج نشان داد که استفاده از این داروها منجر به کاهش وزن قابل توجه و بهبود سطح قند خون، حتی در میان افرادی که داروهای روانپزشکی سنگین مصرف میکردند، شد.
برای مثال، شرکتکنندگان مبتلا به اسکیزوفرنی که لیراگلوتاید مصرف کردند، در مقایسه با افرادی که دارونما مصرف کردند، به طور متوسط ۵.۳ کیلوگرم کاهش وزن و بهبود سطح قند خون را در طول شش ماه نشان دادند. سماگلوتاید منجر به کاهش وزن ۱۵.۷ درصدی در طول ۶۸ هفته در بیمارانی شد که داروهای ضد افسردگی مصرف میکردند.
داروهای چاقی و افزایش خودکشی
مهمتر از همه، هیچ ارتباطی بین این داروها و افزایش افکار یا رفتار خودکشی وجود ندارد. شش مطالعه نشان دادهاند بیمارانی که از داروهای جدید کاهش وزن استفاده کردهاند، افزایش میزان خودکشی یا بستری شدن در بیمارستانهای روانپزشکی را تجربه نکردهاند.
این بررسی نشان داد که این داروها همچنین ممکن است سلامت روان را بهبود بخشند. در پنج مطالعه، بهبود خلق و خو و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به اختلالات روانی مزمن مشاهده شد. مطالعات دیگر نیز بهبود سلامت روان کلی و کیفیت زندگی را در افراد بدون اختلالات روانی پس از استفاده از داروهای مشابه ثبت کردهاند.
محققان معتقدند که این اثرات ممکن است به دلیل خواص ضد التهابی و آنتی اکسیدانی این دارو باشد که به کاهش التهاب در سیستم عصبی کمک میکند. این یکی از نظریههایی است که برای درک برخی از اختلالات روانی ارائه شده است.
علیرغم نتایج مثبت، محققان هنگام استفاده از این داروها، به ویژه در مراحل اولیه درمان، احتیاط میکنند. آنها همچنین بر نیاز به مطالعات طولانیتر و جامعتر برای ارزیابی اثربخشی و ایمنی طولانیمدت این داروها، از جمله استفاده بالقوه آنها در آینده به عنوان درمانهای مستقیم برای برخی از بیماریهای روانی، تأکید میکنند.