مخاطب۲۴- آقای هاشمی هیچ اشارهای به این موضوع نمیکند که مردم چه خاطرهای از عملکرد دولت سازندگی به ریاست مرحوم هاشمی رفسنجانی داشتند که سال ۱۳۸۴ حاضر نشدند به ایشان برای ریاستجمهوری رأی دهند و نامزد مقابل ایشان یعنی محمود احمدینژاد را که شخصیتی به مراتب کمتر شناخته شده بود برای ریاستجمهوری انتخاب کردند؟!
آقای هاشمی همچنین توضیح نمیدهد منظورشان از ۲۰ سال افراط پس از سال ۱۳۸۴ دقیقا چه دولتهایی است، چون ظاهرا ایشان ۸ سال دولت حسن روحانی و عملکرد خسارتبارش را نیز به حساب افراطیون مدنظرش گذاشته است. البته اینکه هیچ جریان سیاسی در کشور مسئولت دولتهای یازدهم و دوازدهم به ریاست حسن روحانی را برعهده نمیگیرد، پدیده تازهای نیست و در جریان رقابتهای انتخاباتی سال ۱۴۰۳ نیز تمامی نامزدها در مرزبندی با آن دولت و عملکردش از یکدیگر سبقت میگرفتند و اصطلاحاً «بر سر نخواستنش دعوا بود!».
با این حساب معلوم نیست که آقای هاشمی اولاً «بیست سال» را از کجا آورده و ثانیاً چرا عملکرد بیش از ۳۲ساله همقطاران خود در اداره کشور را نادیده گرفته و فقط به کمتر از یازده سال اداره کشور توسط جناح رقیب خود میپردازد؟! لازم به ذکر است همه دولتها در جمهوری اسلامی فارغ از هر گرایش سیاسی خدماتی داشتهاند و اتفاقا برخلاف نظر آقای محسن هاشمی خدمات دولتهای جناح رقیب ایشان در آن کمتر از ۱۱ سال به مراتب بیشتر از ۳۲ سال خدمات همقطارانشان بوده است. تعابیر رهبر انقلاب درباره دولت شهید رئیسی که کمتر ۳ سال به مردم خدمت کرد؛ درباره هیچ دولتی در تاریخ جمهوری اسلامی تکرار نشده است و ایشان ۵ تیر ۱۴۰۳ فرمودند اگر دولت شهید رئیسی ادامه پیدا میکرد بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور حل میشد.
واژهسازی آقای هاشمی با «افراطیون» نیز یک واژهسازی جعلی و بیمحتواست که نوعی استفاده از ادبیات سیاسی دشمن محسوب میشود. در ادبیات غرب و جریان غربگرا «میانهرو» کسی است که در مقابل غرب تسلیم باشد و «تندرو» یا به تعبیر آقای هاشمی «افراطیون» کسانیاند که پایبند به انقلاب هستند. آمریکا و سایر متحدان غربیاش از ابتدای انقلاب این تعابیر را برای خطاب قرار دادن گروههای سیاسی داخل ایران به کار میبردند. رهبر انقلاب ۵ اسفند ۱۳۹۴ با اشاره به همین واژهسازی گفتند: «از نظر آنها از همه تندروتر امام بزرگوار بود؛ امروز هم از همه تندروتر به نظر آنها این بنده حقیر هستم.» بر این اساس میتوان گفت آقای هاشمی متأسفانه دچار خطای محاسباتی هستند و مشکلات کشور غالبا به دلیل عمکرد خطای همفکرانشان در اداره کشور، توقف و عدم پیشروی در مسیر انقلاب بوده است.