مخاطب۲۴- چشمهعلی یا چشمه سورنا در بخش شمالی شهرری باستان واقعشده و پیشینهای در حدود ۸ هزار سال برای آن متصور است. این چشمه در مجاورت کوه و تپهای باستانی واقعشده که آثار ارزشمندی را از دورههای مختلف تاریخی در خود جایداده است.
در ادامه در خصوص کاوش در تپه چشمهعلی آمده است: نخستین بار دایت کاردار وقت فرانسه در ایران در ۱۳۰۳ در این منطقه به کاوش پرداخت ولی از کاوشهای او اطلاعی در دست نیست و پس از وی اریک اشمیت آمریکایی در ادامه کاوشهایش در تپه حصار دامغان برای کشف منشأ فرهنگ آن منطقه بیش از ۶۰۰ مترمربع از محوطه چشمهعلی را طی ۳ فصل متوالی کاوش کرد که نتیجه آن کشف سه دوره مهم فرهنگی شامل لایهها و آثار پیش از تاریخ اشکانیان و دوره اسلامی هزاران قطعه از اشیایی که اشمیت در چشمهعلی یافته بود، امروزه در موزهها و دانشگاههای آمریکا و بخش کوچکی از آن نیز در موزه ایران باستان نگهداری میشود.
تپه چشمهعلی که سالهای طولانی محل زندگی مردم ری بوده، همچنان زوایای نا شناختهای دارد که در این راستا تیم کاوش گروه باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی بهمنظور پیشبرد اهداف؛ کاوشهای باستانشناسی را در این منطقه آغاز کردند لذا در ادامه شرح کاوش و یافتههای باستان شناسان را از زبان حمیدرضا ولی پور سرپرست هیئت باستانشناسی کاوشهای چشمهعلی و عضو هیئتعلمی گروه باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی میخوانیم:
حمیدرضا ولی پور در معرفی اثر فاخر چشمهعلی اظهار داشت: تپه چشمهعلی نزدیکی چشمهای به همین نام در نزدیکی برج و باروی شهرری باستان واقعشده است. کاوشهای باستانشناسی این مکان از ۹ مهرماه سال جاری آغازشده است و تا اواخر آبان ادامه دارد.
وی با اشاره به پیشینه تاریخی این محوطه باستانی افزود: جدیترین پژوهشهای باستانشناسی چشمهعلی به دهه ۱۹۳۰ مربوط میشود، گرچه قبل از آن توسط برخی باستان شناسان در این منطقه کاوشهایی انجامشده ولی اطلاعاتی منتشر نشده است. دهه ۱۹۳۰ اشمیت به اینجا آمده و ۴ فصل کاوش انجام داده است و در سالهای ۱۹۳۴ تا ۱۹۳۷ بقایایی از دوره سلجوقی، اشکانی و دوره پیشازتاریخ از این محوطه بهدستآمده است که متأسفانه با فوت اشمیت نتایج این کاوشها منتشر نشد و تنها در ۲ خبرنامه کوتاه و مختصر به آن پرداخته شده و عملاً نتایج این پژوهشها هیچگاه منتشر نشده است.
عضو هیئتعلمی گروه باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه گفت: بهرغم اینکه در سال ۲۰۰۷ یک تیم بینالمللی برای بازنگری و مطالعه بر روی مواد فرهنگی حاصل از کاوش دورهم جمع شدند، این یافتهها را تحلیل و تفسیرکنند، اما تاکنون نتیجهای منتشر نشده است.
وی ادامه داد: در سال ۱۳۷۶ کاوش در این تپه به سرپرستی دکتر صراف و دکتر فاضلی از دانشگاه تهران مجدد بهصورت کاوش لایهنگاشتی در قسمت شرقی و غربی تپه انجام شد که از آن کاوشها مقالهای منتشر شد و بر اساس یافتهها میتوان گفت استقرارهایی در این تپه تاریخی ۷ هزارساله داریم، اما نتایج زیادی منتشر نشده است.
عضو هیئتعلمی گروه باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی گفت: از دهه ۱۳۸۰ تاکنون بر مطالعه ساختار فرهنگی و اجتماعی جوامع دشت ری، ورامین و تهران تمرکز کردیم، بنابراین با پرسش و مسئلههایی که داشتیم درخواست ۵ فصل کاوش را در این محل اعلام و پروپوزال سؤالات، مسئلههای پژوهشی خود را به پژوهشگاه میراث فرهنگی ارائه کردیم.
وی با تأکید بر پژوهش بر تداوم یا گسست فرهنگها در پیشازتاریخ در فلات مرکزی، تأکید کرد: کاوشهای انجامشده در چشمهعلی با هدف ارزیابی فرضیات ذهنی و ارزیابی نظریههایی که از قبل در مورد تغییر فرهنگی و اجتماعی جوامع مطرح بوده است، لذا در کنار کاوشهای گسترده بر روی تپه عملاً بافت روستایی مربوط به استقرار جوامع انسانی در دوره مسسنگی را بررسی کنیم که از ابعاد مختلف زیستی جوامع انسانی در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی بتوانیم اطلاعات کافی را کسب و دریابیم در جوامعی که در اینجا زندگی میکردند، روند تحول فرهنگی و اجتماعی به چه صورت بوده است.
وی ابراز داشت: در فصل اول قرار شد که ۲ ترانشه ۵ در ۵ متر ایجاد کنیم، درواقع در این فصل اولین فازهای معماری را آشکار میکنیم. براساس برنامههای پژوهشی و یافتههای حاصل از کاوش لایهنگاری دکتر فاضلی اطلاع داشتیم که در اولین لایههای فرهنگی با بقایای دوره موسوم به سیلک ۳ که به ۴۳۰۰ سال قبل میلاد مربوط میشود، مواجه خواهیم شد.
ولی پور با اشاره به حفر گودال در محوطه تپه از سوی قاچاقچیان بیان کرد: داخل ترانشهها یک گودال بزرگ به قطر ۳ متر ایجاد شده و لایهها را از بین برده است. به نظر میرسد این تخریب توسط قاچاقچیان آثار باستانی اتفاق افتاده است و دو چاه دیگر نیز در گوشه ترانشه بر روی ترانشه دوم موجود است که نشان از تخریب آثار دارد، اما با وجود تخریبهایی که ایجاد شده و درختهایی که کاشته شده و ریشه آن موجب آسیب شده؛ اما خوشبختانه توانستیم بقایای معماری دوره سوم سیلک رو به دست آوردیم تا الان حدود ۳ فاز معماری این دوره را آشکار کرده و تا حدود بسیار زیادی فضای معماری در این ۲ ترانشه مشخص شده است. در فصلهای بعد تداوم این کاوشها میتواند بافت روستا را از نظر فضای بیشتر برای ما آشکار کند تا مشخص شود وضعیت روستا در دوره مسسنگی به چه شکل است و سایر فضاها، گذرها ورودیها و سایر اجزا معماری را مطالعه کنیم.
سرپرست هیئت باستانشناسی کاوشهای چشمهعلی در ادامه اضافه کرد: در کاوشهای باستانشناسی ۲ رکن برای یافتههای باستانشناسی بسیار مهم است، رکن اول موقعیت مکانی یافتهها است و رکن دوم موقعیت زمانی است که مربوط به تعیین زمان و مکان تاریخی است و یافتهها دارای شناسنامه شده و تبدیل به مستند شده و با مستند نگاری یافتهها را تبدیل به دادههای علمی میکنند و میتوانیم از آن اطلاعات علمی استخراج کنیم.
ولی پور خاطرنشان کرد: براساس کاوشی که انجام میشود، در هر کانتکست (نمونه برداری) که به دست آوردیم، به اطلاعات یافته شده براساس زمان یافته شدن شماره کانتکست ثبت میشود که بتوانیم آثار را ثبت کنیم.
وی ادامه داد: ۲ روش برای تعیین زمان یافتهها داریم که روش اول گاه نگاری نسبی است که براساس سفالها و معماریهایی که از ابزار سنگی بهدستآمده و میتوانیم سایر یافتهها را تاریخگذاری نسبی کنیم که این اطلاعات مربوط به دوره نوسنگی، مسسنگی و عصر آهن است و روش دیگر نمونههای عالی که بهصورت زغال و استخوان یافت و نمونهبرداری میشود و داخل فویل قرار داده میشود.
وی تأکید کرد: باستان شناسان اطلاعات را ثبت کرده و به آزمایش فرستاده و تاریخ دقیق آن لایه و دوره براساس کربن ۱۴ روی بقایای عالی بهصورت زغال و استخوان بررسی و تاریخ دقیق آثار یافت میشود.
سرپرست هیئت باستانشناسی کاوشهای چشمهعلی گفت: لایهنگاری انجامشده در این منطقه درواقع گاهنگاری مطلق است که اطلاعات آن را داریم و تلاش میکنیم برای تکمیل اطلاعات مربوط به فضاها و فاز معماری، کاوشها ادامه یابد. بخشی از صنایع ابزارسازی که در دوره مسسنگی بوده حاصل تلاش نمونهبرداری از سنگ مادر است و از سنگهای دیگر برای ابزارسازی استفادهشده که متخصصین روی آن کار میکنند. یافتهها ضمن اینکه سبک ابزارسازی را برای ما مشخص میکنند، براساس همان مطالعات سبک شناسی و گونه شناسی، ابزارها شناسایی و میتوان گفت که متعلق به کدام دوره است که بتوانیم تاریخ نسبی را براساس قدمت سفالها داشته باشیم.
ولی پور ابراز داشت: یکی از شهرتهای چشمهعلی در باستانشناسی مربوط بهنوعی سفال است که ازنظر زمانی برابر با دوره دوم کاوشهای باستانشناسی است که در سیلک کاشان انجامشده است و یک افق زمانی هزارساله در دشت کاشان، سمنان، ری تا قزوین این فرهنگ آشکارشده است که به نام مختلفی شناختهشده و مربوط به دوره سیلک مسسنگی فلات عتیق است.
عضو هیئتعلمی گروه باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی در پایان خاطرنشان کرد: امروز این فرهنگ در تمام فلات مرکزی ایران به نام چشمهعلی شناختهشده که نام آن اولین بار از سفالهای زیبایی برداشتهشده که اشمیت از این مکان به دست آورده که نشان از فرهنگ گسترده در فلات مرکزی ایران است.
.