به مناسبت تشدید فاجعه آلودگی هوای کلانشهرهای کشور با حضور آقایان محمد درویش کنشگر محیط زیست، عضو هئیت علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، رئیس کمیته محیط زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو، علی سلیمانی کنشگر محیط زیست و عضو سابق شورایاری محلات شهر تهران و امید شریفی فعال حوزه منایع طبیعی و آبخیزداری و مدیر عامل صندوق حمایت از توسعه منابع طبیعی استان گلستان موضوع آلودگی هوا در دفتر حزب همبستگی دانش آموختگان ایران مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
مخاطب ۲۴: دکتر محمد درویش، رییس کمیته محیط زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو در این جلسه با اشاره به مطالبات محیط زیستی جامعه از مسئولین گفت: امیدوارم ورود احزاب سیاسی به موضوع محیط زیست فقط در آستانه انتخاباتها نباشد و مرامی پایدار باشد و نشان دهنده اهمیت واقعی موضوع محیط زیست نزد احزاب و سیاستمداران حوزههای مختلف با گرایشات مختلف باشد.
در سال ۱۳۸۲ در دولت سید محمد خاتمی وقتی قرار بود انتخابات برگزار شود خبرنگاری از من سوال کرد و گفت: ما میخواهیم به سراغ نمایندگان احزاب مختلف و گرایشات سیاسی برویم، چه سوالاتی را در حوزه محیط زیست بپرسیم؟ گفتم: بپرسید چه برنامههایی برای مقابله با خطر جهان گرمایی و تغییر اقلیم دارند؟ این سوال ۲۰ سال پیش و در سال ۱۳۸۲ مطرح بود.
آن خبرنگار بعد به من گفت که از همه سوال کردیم، ولی میگویند این چیزی که میپرسید چیست؟ چه میگویید؟ برای آنها توضیح دادیم و وقتی متوجه شدند به ما میگفتند این موضوع چه ربطی به انتخابات دارد؟!
در یادداشتی میخواندم که: تا کی از دود و دم بنالیم و اسیر ترافیک باشیم این یادداشت در ۲۶ آبان سال ۱۳۳۸ در روزنامه اطلاعات نوشته شده، و همین فردا هم میتوان این یادداشت را با همین رسم الخط منتشر کرد
امروز حداقل این موضوع جا افتاده و هر داوطلب ورود به صحن بهارستان یا ساختمان پاستور یا شورای شهر حتی اگر اعتقاد قلبی به محیط زیست نداشته باشد در ظاهر و حداقل در بخشی از برنامه هایش به موضوع محیط زیست اشاره میکند. این تغییر محسوس است.همین که من امروز در جمع شما صحبت میکنم و پیش از این هم در جمع بسیاری از احزاب سیاسی بوده ام و میبینیم که حوزه محیط زیست، نزد گرایشهای سیاسی پر خواهان شده است موضوع مثبتی است و من آن را به فال نیک میگیرم.
حوزه محیط زیست امروز موضوعی جذاب است و من میدانم که مردم به کاندیدایی که به موضوع محیط زیست اهمیت بدهد، ارج و قرب بیشتری قائل هستند.
یکی از همکاران من قصد داشت از خمین برای کاندیداتوری مجلس ثبت نام کند. ایشان دکترای زراعت داشت و اولین توصیه مشاوران به او این بود که به هیچ عنوان اعلام نکند که تخصص اش مرتبط با محیط زیست، آب و کشاورزی است. زیرا اگر مردم بفهمند دیگر به تو رای نخواهند داد. زیرا مردم فکر خواهند کرد که تو برای بستن چاههای آب یا جلوگیری از احداث جاده و... نماینده میشوی! این تلقی وجود داشت و چندان دور نیست.
امروز شاهد تغییری چشمگیر در نگاه مردم هستیم و همین امیدوار کننده است. برخی از شهروندان در شهرها با افتخار سوار دوچرخه میشوند و تردد میکنند و این کار را سبک زندگی غرور آفرینی میدانند. این خود نشانهای امیدوار کننده است با اینکه قبلا تصورش ممکن نبود.
همین زاویه برای ورود به ماجرای آلودگی هوا زاویه خوبی است. من در روزنامه اطلاعات یادداشتی میخواندم که نویسنده روزنامه خطاب به شهردار وقت تهران میگوید: آقای شهردار تا کی ما از این دود و دم بنالیم و در این چهارراهها اسیر ترافیک باشیم.فکر میکنید این یادداشت متعلق به چه تاریخی است؟ این یادداشت در ۲۶ آبان سال ۱۳۳۸ در روزنامه اطلاعات نوشته شده است و همین فردا هم میتوان این یادداشت را با همین رسم الخط در روزنامه منتشر کرد.
دیگر نمیتوان به آلودگی هوا گفت بحران، بحران چیزی است که به یکباره به وجود میآید. مثل سیل یا زلزله که ستادی برای آن شکل میگیرد و بحران را حل میکند. این وضعیت آلودگی هوا معضلی چرکین و متعفن شده است و مردم آرام آرام به آن عادت کرده اند.
بیش از ۶۰ سال زمان برای حل این معضل، وقتی کافی بود. شاکله کارشناسی کشور باید میتوانسته این بحران را مدیریت و حل کند، ولی نه تنها حل نکرده بلکه شرایط روز به روز دشوارتر شده است.
برای مقابله با آلودگی هوا سه قانون جامع به تصویب مجلس رسانده ایم. یک قانون قبل از انقلاب و دو قانون بعد از انقلاب که آخرین آنها مشهور به قانون هوای پاک است و در سال ۱۳۹۶ تصویب شد.
از سال ۹۶ تا به امروز تعداد روزهای ناسالم در هوای تهران افزایش پیدا کرده است. یعنی بعد از تصویب قانون هوای پاک این اتفاق افتاده است. ما در ایران رکوردی عجیب داریم. در دو سالی که تمام دنیا درگیر کرونا بود و به طرز محسوسی آلودگی هوا کاهش پیدا کرد، آلودگی هوا در ایران افزایش پیدا کرد که جزو معجزات ایرانیان است. چگونه چنین فاجعهای رقم زده شد؟! آمارها موجود است.
در زمان تصویب قانون هوای پاک، رییس سازمان محیط زیست برای اینکه به جلسه برسد و بتواند از این قانون دفاع کند از خط ویژه عبور کرد، تصادف کرد و یکی دو ماه در بیمارستان بود. سه سال طول کشید تا این قانون تصویب شد. چانه میزدند و نمایندههای زیادی در مجلس علیه این قانون موضع گیری کرده بودند. برخی میگفتند تصویب این قانون صنعت و کشاورزی را در کشور تعطیل میکند. بسیاری از بخشهای این قانون تعدیل شد و سرانجام قانون هوای پاک در سال ۱۳۹۶ تصویب شد.
دیگر نمیتوان به آلودگی هوا گفت بحران، بحران چیزی است که به یکباره به وجود میآید. مثل سیل یا زلزله این وضعیت آلودگی هوا معضلی چرکین و متعفن شده است و مردم آرام آرام به آن عادت کرده اند.
قانون هوای پاک آن چیزی نیست که مطالبه ما فعالان محیط زیست باشد، ولی به هر حال کف مطالبات ما است. در قانون هوای پاک برای اولین بار ۱۶ نهاد مسئول شناخته شده اند و به ۱۶ نهاد و سازمان و وزارتخانه مسئولیت داده شد برای حل بحران الودگی هوا ورود کنند. وزارت کشور، سازمان برنامه و بودجه، وزارت بهداشت درمان و اموزش پزشکی، وزارت اموزش و پرورش، صدا و سیما، وزارت صنعت و معدن و موسسه استاندارد و بیمه و نیروی انتظامی، سازمان حفاظت از محیط زیست و سازمان منابع طبیعی کشورف وزارت جهاد کشاورزی و... از جمله مجموعههایی هستند که در قانون صراحتا از آنها یاد شده و مسئولیتهای مشخصی به آنها داده شده است.
دو سال پیش فراکسیون محیط زیست مجلس با کمک مرکز پژوهشهای مجلس عملکرد اجرایی قانون را بررسی کرد تا ببیند از این ۱۶ نهاد مسئول در حفاظت ازهوای کشور و رعایت مولفههای هوای پاک کدامیک درست عمل کرده اند و کدامیک درست عمل نکرده اند. حتما میدانید که مدیران هر ۱۶ نهاد به عنوان ترک فعل معرفی شدند و در راس آنها سازمان حفاظت از محیط زیست قرار داشت. سازمانی که مسئول اجرای این قانون بود به عنوان سازمانی معرفی شد که اصولا باوری به اجرای قانون هوای پاک ندارد.
این قانون در زمان معصومه ابتکار تصویب شد و توسط تیم معصومه ابتکار شناخته شد و بعد از ابتکار دشمن معصومه ابتکار ریاست سازمان محیط زیست را بر عهده گرفت و همه جا علیه اش حرف میزد و میگفت من باید در زمین معصومه ابتکار بازی کنم؟! عیسی کلانتری عملا قانون هوای پاک را به سخره گرفت و اجرا نکرد و به دنبال این نرفت که آیا بقیه دستگاهها به وظیفه خود عمل میکنند یا نه؟!
اخیرا قوه قضاییه به مدیران ۵ دستگاه به علت ترک فعل حکم انفصال از خدمت داده است. از کسانی که حکم انفصال از خدمت گرفته اند یکی معاون عیسی کلانتری در معاونت انسانی سازمان حفاظت از محیط زیست است که ۳ سال انفصال از خدمت گرفت دیگری معاون آقای اردکانیان، معاون وزیر نیرو بود که همین اتفاق برای او افتاد.
ما درگیر بازیهای سیاسی هستیم. دولت روحانی عوض نشده بود و هنوز دولت، دولت روحانی بود. کودتا نشده بود! ولی اختلاف سلیقهها تا این حد باعث میشود مردم بمیرند. رسما اعلام میشود سالی ۳۵ هزار نفر بر اثر آلودگی هوا در ایران کشته میشوند.
من در سال ۱۳۹۳ نزد دکتر ایازی رفتم زمانی که مسئولیت آموزش و مشارکتهای مردمی را بر عهده داشتم. به آقای ایازی گفتم که این مساله برای من عجیب است. سی سال است که من در این حوزه کار میکنم و همیشه رقم ۳۰ هزار نفر وفات برای آلودگی هوا اعلام میشود! در کشوری مثل انگلستان با این همه زیر ساختها و سیستمهای گسترده حمل و نقل ریلی و مترو و اتوبوسهای برقی و استفاده از دوچرخه، اعلام میشود سالی ۶۰ هزار نفر بر اثر آلودگی هوا کشته میشوند. در لندن از مرگ ۸ هزار نفر بر اثر الودگی هوا صحبت میشود. چطور در ایران آمار ۳۰ هزار نفر است؟! چطور امار مرگ و میر بر اثر آلودگی هوا در تهران ۵ هزار نفر است؟! به من گفت آقای درویش اگر ما بخواهیم واقعیتها را گزارش کنیم مردم ناامید و نگران میشوند. همین رقم هم نگران کننده است.
اصل ماجرا این است. وقتی قانونی به مجلس میرود درخواست بودجه میشود تا با شتاب بیشتری حمل و نقل ریلی گسترش پیدا کند و نمایندگان این قانون را به سرعت رد میکنند و بودجه اش را کاهش میدهند و میگویند مملکت هزاران مشکل دارد و این یکی از آن مشکلات است. براثر تصادفات رانندگی ۱۷ هزار نفر کشته میشود و بیش از ۲۰۰ هزار نفر معلول میشوند و حالا بر اثر آلودگی هوا هم ۳۰ هزار نفر کشته شوند! اما اگر واقعا معلوم شود که بر اثر آلودگی هوا چقدر انسان کشته میشود و معلوم شود که این رقم بسیار بیشتر از ۳۰ هزار نفر است شاید نگاهها نسبت به حل آن در اولویت بالاتری قرار بگیرد.
سال گذشته برای اولین بار این رقم کمی جابجا شد و اعلام شد ۴۰ هزار نفر بر اثر الودگی هوا کشته میشوند و اعلام شد در تهران ۵۵۰۰ نفر کشته میشوند و ۸% جنینها در هنگام تولد به دلیل آلودگی هوا مرده به دنیا میآیند. این رقم یکی از بالاترین آمار مرده زایی جنین در جهان است. این امار برای دولتی که این همه تبلیغ زاد و ولد میکند فاجعهای بزرگ است.
مرکز پژوهشهای مجلس در سال ۱۳۹۸ اعلام کرده بود آلودگی هوا ۸.۸ میلیارد دلار خسارت به کشور وارد میکند. این رقم امروز در گزارش ۱۴۰۱ به ۱۱.۵ میلیارد دلار رسیده است. رقم بسیار شگفت انگیز است. یعنی تقریبا سه برابر اختلاس اخیر که این همه سر و صدا به پا کرده است. ما هر سال به دلیل آلودگی هوا چنین خسارتی را پرداخت میکنیم.
اگر به بند بند قانون هوای پاک نگاه کنید میبینید که اگر قرار باشد مطالبه کنیم و یقه شورای شهر را بگیریم و یقه شهردار را بگیریم و یقیه نمایندگانمان در مجلس را بگیریم یا یقه وزرا را بگیریم. باید خودمان مطلع باشیم و بدانیم که چطور باید این یقه را بگیریم تا قانون قابل اجرا باشد.
در قانون هوای پاک آمده است که وزارت کشور موظف است امکانات لازم برای نوسازی و تجهیز ناوگان حمل و نقل درون شهری را در اختیار سازمان شهرداریها قرار بدهد. در جهان ۲۶۳ کشور وجود دارد که ۱۹۱ کشور عضو سازمان ملل هستند. ما تنها کشور جهان هستیم که در طول یک دهه اخیر وضعیت ناوگان حمل و نقل شهریمان نه تنها بهتر نشده است بلکه بدتر هم شده است.
یعنی تعداد اتوبوسها و مینی بوسها و ونهای ما و حمل و نقل ریلی مان بدتر شده است. حجم و ظرفیت تردد مردم به وسیله حمل و نقل عمومی کاهش پیدا کرده است. یکی از مهمترین بندهای قانون هوای پاک همین مورد است که باید اجرا میشد.
به طور مثال وزارت نیرو طبق این قانون موظف بود سالانه ۳۰ درصد کل بودجهای که برای تامین انرژی در کشور مصروف میکند را برای استحصال انرژی خورشیدی قرار دهد. در این ۶ سال اگر وزارت نیرو به همین تکلیف قانونی اش عمل کرده بود امروز در زمستانها با دو راهی مصرف مازوت یا سرما در منازل و در تابستانها با خاموشی روبرو نبودیم!
طبق این قانون قرار بود سازمان منابع طبیعی سالانه ۳۰۰ میلیون درخت بکارد. ۳۰۰ هزار هکتار طرحهای مقابله با بیایان زدایی باید اجرا میشد. اگر این قانون به درستی اجرا میشد امروز باید ۱.۸ میلیارد درخت در طول ۶ سال گذشته به مجموعه بانک درختی خود اضافه میکردیم.
یکی از دانشجویانم را برای این کار گذاشتم که از ابتدای انقلاب چقدر آمار درخت کاری و بذر پاشی داریم. ۴.۵ میلیارد! ولی کو؟ کجاست درختهایی که اعلام میشود شهرداری میکارد و فلان خیر میکارد و کدام NGO میکارد و وزارت کشور میکارد و سازمان منابع طبیعی میکارد و محیط زیست میکارد؟! اگر این درختها قرار بود سبز شود که امروز نصف کشور باید جنگل باشد که نیست و نشده است!
آیا این که ما نتوانسته ایم درخت بکاریم هم به تحریمها ربط دارد؟ عمده بهانه مدیران دولتی در عدم اجرای قانون هوای پاک این است که مملکت تحریم بوده و ما نتواسنته ایم. یعنی، چون کشور تحریم بوده ما نتوانسته ایم درخت بکاریم!
یکی از بندهای بامزه قانون هوای پاک این است که سازمان حفاظت از محیط زیست همراه با نمایندگانی از وزارت صنعت و معدن و بیمه و موسسه استاندارد باید سن فرسودگی خوردرو را تعیین کنند تا طبق این قانون خودروهای فرسوده از رده خارج شوند. این بند را نتوانسته اند اجرا کنند! این بند چه ربطی به تحریم مملکت دارد؟! این بند چه ارتباطی با نبود بودجه دارد؟! این بند اجرا نشده است، چون نخواستید. چون آدمهایی روی صندلیها نشسته اند که اندازه این صندلیها نیستند و این موضوعات برای انها مهم نیست. برای شما مسئولیت گرفتن ادمهایی مهم است که خودی باشند نه اینکه متخصص باشند. آدمهایی مسئولیت گرفته اند که حتی یک دور این قانون را نخوانده اند!
من نمیگویم چرا به اتحادیه اروپا و به سنگاپور و به ژاپن نگاه نمیکنید؟! من نمیگویم که چرا از چنین کشورهایی الگو نمیگیرید؟! نمیگویم چرا از خودرو محوری به بوم محوری نمیروید؟! میگویم چرا به همین قوانینی که خودتان تصویب کرده اید احترام نمیگذارید؟!
شما شهروند عادی این سرزمین هستید. طبق قانون اساسی وظیفه عمومی حفظ محیط زیست برای شما وجود دارد یعنی اینکه میتوانید بخوانید و مطالبه کنید، اما کسی که بابت اجرای این قانون حقوق میگیرد باید نسبت به این قانون اشراف داشته باشد در غیر این صورت یک خائن بزرگ است. مسئولی که بابت اجرای قانون هوای پاک پول میگیرد، ولی درباره آن اشراف ندارد خائن است.
طبق قانون باید مشکل مدیریت پسماند را حل میکردیم و ماده ۲۰ قانون هوای پاک وجود دارد. نقشه ایران، منطقه خاورمیانه و اسیای جنوب غربی را ببینید. بخشهای بزرگی از ایران به جز لکههایی از کویر لوت قرمز رنگ است. زیرا گازهای سمی از مشتقات متان و مشتقات گوگرد و دیگر آلایندهها دقیقا در جاهایی که لنفیها وجود دارند که بزرگترین محل تولید متان است دیده میشود و این لکهها در آن مناطق پر رنگتر هستند.
در هیچ کدام از پایتختهای کشورهای اطراف چنین لکههای قرمز رنگی را نمیبینید. این یک فاجعه بزرگ در کشور ما است. ابر بزرگ قرمز رنگی که در منطقه کهریزک تهران بر آسمان است، شگفت انگیز است. درست است که دوستان همیشه این موارد را انکار میکنند، ولی ناسا مستندات خود را منتشر کرد و اعلام شد که چنین اتفاقاتی در حال رخ دادن است.
آیا ما برای مدیریت پسماند قانون نداریم؟! ما حتی ادمیهایی را داریم که امده اند و چنین کارهایی را در کشور انجام میدهند. خانم دکتر هایده شیرزادی در کرمانشاه این کار را با جان و دل انجام میدهد. پای درد دلهای این زن بنشینید و ببینید چه بلاهایی بر سر او آورده اند! میخواستند کار او به سر انجام نرسد وشکست بخورد. این زن فردی عادی نبود و ۲۵ سال مقاومت کرد در غیر این صورت او هم حتما فرار کرده و رفته بود. ولی امروز هم همچنان در حال مقاومت کردن است.
این وضعیت قانون هوای پاک ما است که مطلقا اجرا نشد. سازمان محیط زیست قرار بود حدود آلایندهها را مشخص کند که از چه حدی به بعد سوخت غیر استاندارد است، ولی همین را نتوانسته اند تعیین کنند! این وضعیت بسیار غم انگیز و تاسف آور است. همه این موارد امروز ما را به این نقطه رسانده است. نزدیک به ۱۵۰ روز از ۳۶۵ روز سال شاخص آلودگی هوا به بالای ۱۰۰ رسیده و این فاجعهای بزرگ در کشور ما سات.
وقتی از بهبود وضعیت هوا صحبت میکنیم مثال نمیزنیم که جایی در اروپا بوده که ترافیک اش پیچیده و عجیب و غریب و کور بود تا جاییکه سیاستمداران اروپایی ضرب المثلی داشتند و وقتی کاری حل نمیشد میگفتند این موضوع مثل ترافیک آمستردام است! امروز آمستردام هلند یکی از پاکترین شهرهای جهان است. تعداد دوچرخه سوارانش بیشتر از خودروسواران است. یکی از مقاصد گردشگری است و یکی از مناطقی است که هالیوود بخش بزرگی از فیلم هایش را آنجا میسازد و درامد کسب میکند.
من کاری با امستردام ندارد. کاری با کپنهاک دانمارک نداریم که وقتی یک عکس از محوطه پارلمانش بگیرید تماما دوچرخه میبینید و فقط یک خودرو آنجاست که همان هم متعلق به نگهبان پارکینگ است. اگر از بهارستان یک عکس بگیرید شرمنده خواهید شد، چون درحالیکه شعار اصلی تمامی نمایندگان مجلس یازدهم اقتصاد مقاومتی و ساده زیستی بود، اما پارکینگ پر از خودروهای شاسی بلند است! در کشورهایی که ادعای اقتصاد مقاومتی و ساده زیستی وجود ندارد رفت و آمد مسئولین با دوچرخه است.
بوگوتا پایتخت کلمبیا یک دهم ترنوول مالی شهرداری تهران را هم ندارد، یک پانزدهم را هم ندارد، ولی توانسته این مشکل را حل کند. حل این مشکل بیش از اینکه به پول و اعتبار نیاز داشته باشد به عشق و تخصص نیاز دارد. به آدمی نیاز دارد که چشم در چشم شهروندانش نگوید: "این مسخره بازیها چیست؟ شما میخواهید مشکل آلودگی هوا را با دوچرخه حل کنید؟ این فانتزی بازیها چیست؟ " و دستور جمع آوری مسیرهای ایمن دوچرخه سواری را میدهد و اعضای شورای شهرش هم به همین صورت عمل میکنند.
یعنی ما به جایی رسیده ایم که دوباره باید ثابت کنیم چرا روز روشن و شب تاریک است! این وضعیت بسیار غم انگیز است. اگر من میگویم که نیاز نیست ما از ابتدا چرخ را اختراع کنیم به خاطر تجربه مفیدی است که در کشورهای جهان اتفاق افتاده به ویژه در کشورهایی که وضعیت اقتصادی شان به مراتب فلاکت بارتر از ما است. رهبران و سیاستمدارانی در آن کشورها مسئولیت دارند که نسبت به سرزمینشان متخصصتر و عاشقتر هستند. کشور را از خودشان میدانند و احساس نمیکنند که مستاجرند.
به مکزیکوسیتی نگاه کنید. یک معجزه رقم زده است. کشور دوست و برادر چین که با آنها قرارداد ۲۵ ساله بسته ایم را مورد توجه قرار بدهید. چین از سال ۲۰۰۴ تا به امروز کیفیت هوا را در کلانشهر هایش به یک پنجاهم رسانده است یعنی کیفیت هوا یک پنجاهم بهبود پیدا کرده است. این به معنی وقوع معجزهای بزرگ است.
وزیر محیط زیست چین بعد از نخست وزیر قدرتمندترین فرد کابینه است. ۱۰۰ نیروگاه حرارتی و زغال سنگ طی یک دهه در چین تعطیل شده است. بیش از ۱۲۰ میلیارد دلار هزینه شده تا چنین تغییری ایجاد شود. امروز چین ۶۰ درصد تولید خودروهای برقی جهان را به خود اختصاص داده است. این کشور به سمت ارزانتر کردن استفاده از انرژی خورشیدی در جهان رفته است.
ما مدیون چین هستیم این کشور باعث شد حرف کارتلها و مافیای بزرگ سوخت فسیلی بی اعتبار شود. مافیای سوخت فسیلی به جهان القا میکرد که تولید برق از خورشید نابخردانه و غیر اقتصادی است. چین ثابت کرد که تولید برق از انرژی خورشیدی به مراتب ارزانتر از همین تولید با بهره گرفتن از منابع حرارتی، برق آبی و حتی اتمی است. این کاری است که چین انجام داده و اتفاقات ایران با چین قرارداد ۲۵ ساله دارد. روابط ایران و چین مشمول تحریمها نیست. چرا به جای وارد کردن محصولات بنجل چینی ارز حاصل از فروش نفت به این کشور را با قراردادهای احداث نیروگاههای خورشیدی حل و فصل نکردید؟!