مخاطب 24- فائزه صدر: ادامه داشتن جنگ غزه همچنین باعث خواهد شد تسلیحات غرب به جای آن که به اوکراین ارسال شود، به مناطق اشغالی منتقل گردد. این موارد یادآورد نقش احتمالی روسها در آغاز این درگیری است. اگرچه پوتین اعلام کرده روسیه در شروع این عملیات نقشی نداشته، اما رفتار کرملین نشان دهنده رضایت روسیه از جنگ غزه است. پوتین بر خلاف روال معمول در مناسبات روسیه و اسرائیل، کشته شدن شهروندان اسرائیلی در آغاز تنشها را به تل آویو تسلیت نگفت و قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد در محکومیت اقدامات حماس را وتو کرد. امروز رئیس جمهور روسیه، از جنگ غزه برای تحقیر آمریکا استفاده میکند او آمریکا را مسئول تشدید تنش کنونی در مناقشه فلسطین و اسرائیل دانسته و تأسیس دولت فلسطینی را تنها راه حل پایان یافتن این مناقشه میداند. مخاطب ۲۴ در گفتوگویی با نعمت ایزدی، دیپلمات پیشین و سفیر ایران در روسیه به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه میخوانید:
شروع درگیریها میان حماس و اسرائیل تا اینجا به نفع روسیه تمام شده است. آیا تامین منافع روسیه در سایه این تنش، میتواند دلیلی قانع کننده برای اتهام زنی به روسها و شخص پوتین و بهانهای برای صحبت از نقش روسیه در آغاز این جنگ باشد؟
به لحاظ تحلیلی از ابتدای جنگ غزه میشد نقشی برای روسیه در نظر گرفت، امروز هم میشود به این نقش اشاره کرد، ولی ما فکتی برای اثبات دخالت مستقیم روسیه در این جنگ و یا اثبات ارتباط اش با گروه حماس نداریم.
گذشت زمان نشان داد که روسیه از این جنگ بهره زیادی برد. بعد از جنگ غزه تحرکات روسها در جنگ اوکراین زیاد شد و توجهات از اوکراین به سمت غزه رفت. این وضعیت نشان میدهد بهره برداری از روسها از درگیری در غزه بسیار بود، اما صرفا با اتکا به این مسائل نمیتوانیم اثبات کنیم که روسها در آغاز تنش دست داشتند.
نکته مهم دیگری نیز وجود دارد، روسیه از دیر باز گرایشهایی به سمت نیروهای ضد اسرائیلی منطقه داشت به تدریج بعد از فروپاشی که روابط اسرائیل و روسیه بیشتر شد این گرایشها کم رنگتر شد، اما هنوز هم میتوان گفت با توجه به رقابتهای روسیه و آمریکا در منطقه، گرایش روسیه نسبت به نیروهای ضد اسرائیلی وجود دارد. از این رو در این جنگ به خصوص میتوان گفت روسیه به حماس گرایش دارد و احتمالا از طریق کشورهای نزدیک به روسیه با این گروه ارتباط دارد. البته این بیان تحلیل است و نمیتوان به صورت قطعی اظهار نظر کرد.
الگوی بازی روسها در چنین مناقشاتی چگونه است؟ آیا روسیه امروز هم نقش سنتی خود را ایفا میکند یا خیر؟
تا قبل از فروپاشی شوروی این مجموعه اصرار داشت که به طور مستند بگوید که من این کارها را انجام میدهم و پشت قضایا میایستاد. دوران جنگ سرد بود و علی رغم اینکه عملا لشگر کشی صورت نمیگرفت، اما در سطح دنیا یار گیری و یار کشی در جریان بود. از این رو شوروی تمایل داشت که بگوید من چنین کاری میکنم و مسئولیت بر عهده میگرفت.
مهمترین عنصری که در این رابطه از آن بهره گرفته میشد سازمان اطلاعی شوروی یا ک گ ب بود. اما پس از آن روسیه تلاش کرد خود را در کمپ غرب جا بیاندازد و در مقطعی گروه هفت با ورود روسیه به گروه هشت تبدیل شد. روسها از آن پس اگرچه همچنان مسیر سیاسی قبل از فروپاشی را دنبال میکردند، اما سعی کردند دیگر مسئولیت نپذیرند.
روسیه در دوره اخیر و با سلطه پوتین بر فضای سیاسی اش از نمایش احیای شوروی سابق در چهارچوب شرایط جدید جهان، ابایی ندارد. از این رو میتوان این ارتباط روسها با گروههای مقاومت فلسطینی را به صورت تحلیلی در مورد جنگ غزه مطرح کرد. ولی برای اینکه روسیه مسئولیت مستقیم اقدامات اش را بپذیرد، باید ارزش و دستاورد سیاسی بزرگی در کار باشد.
چشمانداز جنگ غزه را چگونه میبینید؟ آیا قبول آتش بس از طرف نتانیاهو را میتوان به معنی نزدیک شدن به صلح ارزیابی کرد یا خیر؟
پایان جنگ غزه دو گروه مخالف دارد. اولین گروه درگیر جنگ هستند. مهمترین مخالف نتانیاهو است که شیشه عمر اش به این جنگ بستگی دارد. احتمال فروپاشی دولت نتانیاهو بعد از پایان جنگ بالا است. اختلافات داخلی زیاد است و فشار آمریکا و غرب بر تندروهای اسرائیلی بالا است. حمله حماس اگر چه در ظاهر به حذف این گروه انجامید، اما مساله فراموش شده فلسطین را در جهان زنده کرد و امروز معادله دو دولت با همراهی جهانی بیشتری مطرح شده است.
حماس هم با توجه به اینکه شروع کننده حمله بود، اما تا اینجا دستآورد ملموسی نداشت. از این رو حماس هم نشانههایی از تمایل به پایان جنگ را نشان نمیدهد. معادله جنگ غزه بدون ایجاد تغییر در تفکر این دو عنصر اصلی به هم نخواهد خورد.
گروه دوم در منطقه حضور ندارند با توجه به این که شروع درگیری بین اسرائیل و حماس در نوار غزه به نفع روسیه است، میتوان گفت روسها هم جدا از آنچه ظواهر امر نشان میدهد تمایل دارند این تنش همچنان ادامه داشته باشد تا بتوانند به دور از دخالت غرب و افکار عمومی جهان، در بحران اوکراین به دستاوردی برسند و جنگ را در ژست یک برنده خاتمه دهند.
نسبت ایران با در تنش اخیر خاورمیانه چیست؟ در روزهای ابتدایی جنگ غزه احتمال ورود ایران به درگیریها بالا بود، اما با گذشت نزدیک به دو ماه این احتمال به صفر رسیده است. آیا احتمال ورود ایران به جنگ قابل بررسی است؟
اگرچه رفتار ایران در مورد جنگ غزه تا اینجا هوشمندانه بود، اما به نظر نگارنده؛ انتخابی جز این برای ایران وجود ندارد. عقلانیت حکم میکند این روند ادامه پیدا کند و برای آینده این جنگ نیز تا هر جایی که ادامه پیدا کند، موضع ایران همین خواهد بود.
شرایط ایران به لحاظ داخلی، و به طور اخص وضعیت اجتماعی و اقتصادی ایران و همچنین موقعیت کشور در جهان بین الملل، تحریم ها، پرونده هستهای و... نشان میدهد که شرایط ایران برای ورود مستقیم به این درگیری مساعد نیست.
از این رو نگارنده عقیده دارد تلاشهای دیپلماتیک ایران در فضای منطقه و بین الملل در حد حمایت معنوی و بشر دوستانه از مردم فلسطین و ساکنین غزه باقی میماند و از درگیر شدن در این تنش پرهیز خواهد کرد. ضمن اینکه در مورد ورود برخی از گروهها به این تنش نیز، نگاهها به سمت ایران است.
نقطه مقابل ایران طرفهای این درگیری هستند. اگر ایران بخواهد ورودی نظامی داشته باشد، اسرائیل به طور مستقیم با ایران درگیر خواهد شد و دیگر متحدین منطقهای و فرا منطقهای رژیم صهیونیستی از جمله قدرتمندترین ارتش جهان یعنی آمریکا نیز به درگیری ایران و اسرائیل ورود میکند.
چنین جنگی به نفع هیچ کس نیست. رییس جمهور آمریکا سال آینده در انتخابات شرکت میکند. بایدن میداند که اگر با دولت جنگ وارد انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا شود، بازنده قطعی خواهد بود. از این رو دیدارهای دیپلماتیک، دیدار با واسطهها و رد و بدل کردن پیغامها در راستای مهار درگیریها و پیشگیری از توسعه پیدا کردن جنگ غزه است.
امروز میتوان با قاطعیت گفت که جز شخص نتانیاهو که حیات سیاسی اش در گرو ادامه داشتن این جنگ است، هیچ کسی مایل به ادامه جنگ غزه نیست. نتانیاهو امروز همراهی جهانی را با تصمیمات خود دارد، ولی مشخص نیست در صورت ادامه داشتن و گسترش جنگ افکار عمومی جهان با دولتمردان خود همراهی کنند یا نه؟!
نتانیاهو بدون پشتوانه آمریکا نمیتواند تصمیمات خود را اجرا کند و امروز آن طور که شواهد و قرائن بر میآید، آمریکا مایل به ادامه و گسترش جنگ نیست. در ایران نیز عقلانیتی نسبت به موضع گیری در این جنگ حاکم است و به دفعات عدم ورود کشور به جنگ اعلام شده است. از این رو هر گفتگو و مذاکرهای میتواند در راستای حل بحران، رسیدن به راه حلها و پایان دادن به جنگ غزه باشد.
مجموعه شرایط نشان میدهد ایران وارد چنین جنگی نخواهد شد و عقلانیت ایجاب میکند ایران از تنش غزه فاصله بگیرد و وارد جنگ نشود.