مخاطب 24- قدیری ابیانه روز چهارشنبه اول آذر ماه در نشست بصیرت افزایی بسیجیان شهرداری کرمانشاه گفت:
میگویند ما این همه نفت داریم چرا اوضاع کشور این است و اگر سهم هر ایرانی را از فروش نفت بدهند و اختلاس نشود کلی پول گیر مردم ایران میآید. سوال من این است مگر ما چقدر نفت میفروشیم و چقدر از این محل درآمد داریم.
اگر فرض کنیم که تحریمی وجود ندارد و ما میتوانیم مانند شرایط غیرتحریم ۲/۳ میلیون بشکه نفتمان را کامل بفروشیم و پول آن را هم کامل بگیریم که تا حدودی در حال حاضر به این میزان فروش هم نزدیک شدهایم، سرجمع میشود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان و اگر این پول را بین مردم تقسیم کنیم، سهم هر ایرانی ۱/۱ میلیون تومان میشود.
برخی هم کره جنوبی را مثال میزنند که جمعیت مشابهی داریم و ذخایر آنچنانی ندارند و با هم خودروسازی و … را شروع کردیم، اما آنها کجا هستند و ما کجا هستیم و در پاسخ سوال من این است یک کرهای چقدر کار میکند و یک ایرانی چقدر؟ ساعت مفید کار در کره جنوبی ۹/۵ ساعت و در ایران ۲۲ دقیقه است و این یعنی یک کرهای معادل ۲۴ ایرانی کار میکند. علاوه بر این کار سخت، بسیار کم توقع هم هستند و بسیاری در آپارتمانهای ۱۵ متری و ۱۷ متری سکونت دارند.
برخی افراد تا بحث کار و تلاش و … میشود، بحث آقازادهها را به میان میکشند، قطعا ما هم از این موضوع ناراحت هستیم و باید برخورد شود، اما حقیقت این است این سوءاستفادهها آنطور که رسانههای غربی و فضای مجازی اغراق آمیز روی آن مانور میدهند، نیست.
اولا تورم دست دولتها نیست! وگرنه هر دولتی سریعا بخشنامه میکرد که تورم صفر شود.
وقتی مقام معظم رهبری روی خرید کالای ایرانی تاکید دارند حتما متوجه ضرورت آن هستند و افرادی که کالای خارجی و وارداتی را ترجیح میدهند در شکل گیری این ناطرازی ارزی و افزایش تورم دخیل اند، چون برای این کالاها ارز هزینه شده است.
در ایران کمتر کسی حاضر است این از خودگذشتگی را داشته و کالای با کیفیت پایین ایرانی را به کالای باکیفیت خارجی ترجیح دهد و همین میشود که وضعیت اقتصاد ما همین است و توقع داریم شرایطمان مانند ژاپن باشد.
با شرایط فعلی و میزان درآمد و … باید وضعیت زندگی خودمان را به کشورهایی مانند هند و بنگلادش و پاکستان مقایسه کنیم. اگر از کالای ایرانی حمایت کردیم و ساعات کار و تلاشمان را افزایش دادیم آن وقت باید سطح زندگی خودمان را با ژاپن و آلمان مقایسه کنیم.
برخی ایران را با آلمان مقایسه میکنند و این در حالیست که مردم آلمان بسیار بیشتر از ایرانیان کار و تلاش میکنند. بعد از جنگ جهانی دوم آلمان بسیار فقیر بود وفقط زنان آلمانی روزانه ۱۲ ساعت کار کرده که فقط ۱۰۰ گرم نخود به عنوان درآمد بگیرند و با این سختی کار پیشرفت کردند والان هم که پیشرفت کردهاند باز با همان سختی کار میکنند و این مقایسهها زمانی درست است که پا به پای آنها کار کنیم.
در احادیث داریم که بهترین تفریح کار است، اما در نظر ما ایرانیها بهترین کار تفریح است و این است که وضعیت ما به این شکل درآمده است.
اگر رفاه بیشتر میخواهیم باید تلاش بیشتری هم کنیم و باید فرهنگ کارمان را تقویت کنیم.
برخی به صورت اغراق آمیز عنوان میکنند که تمام اموال کشور اختلاس شده و اگر این مبالغ به هر ایرانی داده میشد ایران گلستان میشد و شعار میدهند ” اگه اختلاسها کم بشه، مشکل ما حل میشه” درحالیکه سهم هر ایرانی از اختلاس سه هزار میلیارد تومانی فقط ۳۷ هزار تومان میشود و اگر سهم هر ایرانی از تمام اختلاسهای صورت گرفته تا به امروز را حساب کنیم حدود ۱۰۰ هزار تومان به ازای هر نفر میشود. نباید در خصوص آنها اغراق هم صورت گیرد.
قدیری ابیانه البته پیشتر نیز اظهارات مشابهی را مطرح کرده بود. او بهمن ماه ۱۴۰۱ گفته بود ۷۰ درصد مشکلات اقتصادی تقصیر مردم است.
وی در اینباره گفته بود:
اصلاحات اقتصادی از ابتدا جزو سیاستهای دولت بود که وضعیت اقتصاد کشور بهبود پیداکند و دولت تمام تلاش خود را در این راه انجام میدهد. اما من معتقدم بخش اندکی از بهبود وضعیت اقتصاد به دولت و مدیریتها بستگی دارد و بخش بزرگی به خود مردم وابسته است، اگر مردم به وظایف خودشان عمل نکنند و سبک اقتصادی و فرهنگی خود را اصلاح نکنند دولت هم نمیتواند به اهداف خود در پیشبرد بیشتر اقتصادی دست پیدا کند. مثلا تا زمانی که ما جزو مفسدترین ملت هاو کم کارترین ملتها باشیم و تا زمانی که مردم خرید جنس خارجی را به خرید جنس داخلی ترجیح بدهند ما مشکل خواهیم داشت باید رسانهها این مساله را برای مردم توضیح دهند.
من معتقد هستم ۱۵% از مشکلات ما به تحریمها بر میگردد و ۱۵% در دست مدیریت است و بقیه در دست مردم است. تا زمانی که ساعت مفید کاری در کشور ما جزو پایینترینها است و تا زمانی که ما در زمینههای مختلف جزو اسراف میکنیم و مردم خرید جنس خارجی را به هر بهانهای ترجیح میدهند مشکل اقتصادی خواهیم داشت. لازم است همه مردم در رفتار خود در این زمینه تغییر ایجاد کنند. اینکه جنس خارجی نخریم، این وظیفه هر یک از ما است.
این نخستین باری نیست که در بحبوحهی بحران اقتصادی بی سابقهی کشور که کیفیت زندگی مردم را به پایینترین حد رسانده، مسئولان کشور از توقع بالای مردم ایران صحبت و آنها را به قناعت دعوت میکنند.
مصطفی میرسلیم، نمایندهی مجلس فروردین ماه امسال گفته بود:
باید با قناعت و تحمل شرایط، مانع از ایجاد مشکلات شویم. کشورهایی مثل کره و ژاپن، ۴۰ یا ۵۰ سال پیش شرایط سختی داشتند مردم انها با دولت بسیار همراهی کردند تا صنایع داخلی زمین نخورد و حتی با کیفیت پایین صنایع داخلی کنار آمدند تا مانع از واردات شوند که الان شاهد پیشرفت این کشورها هستیم؛ ما هم باید همینگونه عمل کنیم چراکه راه نجات است و نباید در آن شکی کرد.
اردیبهشت ماه امسال، صولت مرتضوی، وزیر کار در پاسخ به سؤال خبرنگار صدا و سیما دربارهی اینکه آیا با این میزان حقوق کارگری میتوان زندگی هم کرد، گفته بود:
زندگی با حقوق کارگری سخت است، اما با قناعت هم میتوان ساخت. در طول عمرم با حقوقم کار کردم، البته آدمها فرق میکنند و خانواده من کم توقع است.
تیر ماه امسال نیز حجت الاسلام غلامرضا مصباحی مقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، نمایندهی سابق مجلس و از چهرههای اصولگرا گفته بود:
یکی از مقصران اصلی تورم کشور انتظار تورمی مردم است. مردم چین قانع هستند و به یکی دو وعده غذا در شبانهروز اکتفا میکنند، اما مردم ما اینگونه نیستند.
صحبتهای قدیری ابیانه دربارهی پرتوقعی و کم کاری ایرانیها با واکنشهای زیادی رو به رو شده است.
حبیب رمضانخانی، فعال سیاسی در کانال تلگرامی خود در این رابطه نوشت:
محمدحسین قدیری ابیانه، سفیر سابق و از مسئولان و عاملان وضعیت و مشی فعلی، گفته اند: ساعت مفید کار در کره جنوبی ۹/۵ ساعت و در ایران ۲۲ دقیقه است و این یعنی یک کرهای معادل ۲۴ ایرانی کار میکند. علاوه بر این کار سخت، بسیار کم توقع هم هستند و بسیاری در آپارتمانهای ۱۵ متری و ۱۷ متری سکونت دارند.
در پاسخ به این اظهار نظر چند نکته را بایستی به ایشان و هم مسلکانشان، یادآور شد:
۱. جناب قدیری ابیانه و اصولگرایان، به وقت دولت روحانی، دولت و انتخاب نادرست مردم را عامل اصلی مشکلات دانسته و ادعا میکردند با آمدن خود، تمام مشکلات را حل میکنند و مثلا دلار را تا ۱۵ تومان پایین آورده و بورس را در سه روز به سامان میکنند! ولی بعد از تحقق حاکمیت یکدست، و گذشت سی ماه، فرصت از مردم تا ظهور منجی خواسته و مردم را مقصر وضعیت پیش رو میدانند و لابد به خاطر این خبط هست با تصویب انواع مالیاتها و عوارض سنگین و افزایش سالهای بازنشستگی، میخواهند آنها را مجازات کنند!
۲. نمیدانم چه حکمتی هست! که مسئولان کشورمان نوبت خودشان، آن اقتدار، مادام العمری و عدم پاسخگویی مسئولان کره شمالی را برای مقایسه و الگو معرفی، ولی نوبت مردم، آن تلاش و توسعه کره جنوبی را مطالبه و مردم آن کشور را الگو معرفی میکنند؟
۳. بیشتر مسئولان اصولا دین و مذهب را در جهت منافع خود تفسیر و بسترسازی میکنند. مثلا برای عتاب مردم غرب و اسراییل، حدیث معروف، الناس علی دین ملوکهم، مردم بر شیوه حاکمان خود زندگی میکنند را مثال میزنند، ولی به وقت خودشان و پاسخ گویی، مثل انتقاد اخیر، مردم واحدی کاملا جدا از حکومت و منش آن معرفی میشوند.
۴. در اینکه در ایران ساعت مفید و بهره وری پایین بوده و نیازمند تغییر وضعیت، شکی نیست. ولی بایستی به جناب قدیری گوشزد کرد، این پایین بودن بهره وری محصول چندین عامل است. یکی پایین بودن دستمزدها و نبود انگیزه، دیگری عدم وجود قوانین به روز، عدم نظارت صحیح و بوروکراسی ناکارآمد و مهمتر، اقتصاد دولتی که انگیزهای برای کار و تلاش نمیگذارد. همان اقتصادی که جناب قدیری و دوستانش، سرخوشانه در اوایل انقلاب با مصادره شرکتهای بزرگ و کارآفرین خصوصی، آنها را دولتی کرده و این مسیر را بسترسازی کردند.
۵. در تمام دنیا و علم اقتصاد عقلانی و مرسوم این است که شرکت و بنگاه زیان ده را ابتدا باید تغییر و اصلاح اساسی کرد، اگر نتیجه بخش نبود، تعطیل کرد. ولی جناب قدیری در جریان هستند که از شرکتهای خودرو ساز تا انواع بنگاههای تولیدی و مالی زیان ده دولتی که اتفاقا میانگین ساعت کار مفید را پایین آورده اند، از قضا سال هاست با تجویز پول از بیت المال سرپا نگه داشته و سعی بر امتداد آن انحصار و رانت دارند. مثلا همین صدواسیما! با نزدیک به ۵۰ هزار پرسنل، هر سال بودجه مضاعفی از بیت المال میگیرد، در حالی که مشابه خارجی آن، مثل بی بی سی، رویترز و … با یک پنجم این نیرو و بودجه، نه تنها دهها برابر کارایی، بلکه چندین برابر این بودجه سود دهی دارند.
۶. در آخر، حالا که بحث مقایسه داغ شده، بد نیست آقای قدیری گریزی به مسئولان کره جنوبی و دولتمردانش، جهت مقایسه با مسئولان ایرانی بزند! آنجا که در کره جنوبی وقتی مسئولی نتوانند به شعار و وعدههای خود عمل کرده و در حوزه خود مشکلی برای مردم ایجاد کند، از قدرت کناره گرفته، استعفا میدهد و گاهی از شدت شرم و غصه دق میکند و حتی دست به خودکشی میزند! مثل نخست وزیر سابق آن کشور، چانگ هونگ وون، که با غرق شدن یک کشتی تفریحی دانش آموزان، از سمت خود کناره گرفت! آنجا که گفته بود: «گریههای خانوادههای غرق شدگان، خواب شبانه را از من گرفته»
محمدحسن قدیری ابیانه کیست؟
محمدحسن قدیری ابیانه متولد سال ۱۳۳۲ در تهران است. او مدرک کارشناسی ارشد معماری با گرایش شهرسازی از دانشگاه فلورانس ایتالیا و دکترای علوم دفاعی استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک از دانشگاه عالی دفاع ملی دارد.
او مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام و عضو شورای بینالملل پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است.
او از کارشناسان عالی امور استراتژیک وزارت امورخارجه و سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در مکزیک، گواتمالا، بلیز و استرالیا بوده است.
منبع: روزیاتو