مخاطب 24- بریتنی اسپیرز در کتاب خاطراتش به نام «زن درون من» (The Woman in Me) که در هفته های گذشته منتشر شد درباره ای اینکه چگونه از سوی خانواده اش کنترل می شد به صراحت صحبت می کند و از لحظاتی می گوید که عشق به موسیقی به او کمک کرد تا بتواند تاریک ترین لحظات زندگی خود را پشت سر بگذارد.
او ابایی هم از گفتن نکات مثبت، منفی و زشت دو تا از مشهورترین روابط عاشقانه اش، یعنی جاستین تیمبرلیک و کوین فدرلاین ندارد.
۱- در زمان رابطه با جاستین تیمبرلیک، یک سقط جنین «طاقت فرسا» داشت
بریتنی اسپیرز جزئیاتی از رابطه عاشقانه اش با جاستین تیمبرلیک را فاش کرده، رابطه ای که در سال ۱۹۹۹ آغاز شد و در سال ۲۰۰۲ به پایان رسید.
اسپیرز نوشته که با آنکه اعلام کرده بود باکره است، اما در زمان رابطه اش با تیمبرلیک باردار شد و یک سقط جنین داشت.
او درباره ی بارداری خود نوشته: «غافلگیرکننده بود ولی برای من یک مصیبب نبود. من خیلی جاستین را دوست داشتم. همیشه انتظار داشتم یک روز باهم تشکیل خانواده دهیم. ولی جاستین به طور حتم از این بارداری خوشحال نبود. او گفت که آمادگی بچه دار شدن را نداریم، ما خیلی جوان بودیم.»
اسپیرز نوشته قبول کرد که بچه را سقط کنند چون تمیبرلیک آن زمان «دلش نمی خواست پدر شود». و اگر تصمیم با خودش بود، بچه را سقط نمی کرد.
اسپیرز در خانه در حضور تمیبرلیک و دستیار آن زمان او، فلیشا کلوتا، قرص سقط جنین خورد. او نوشته که ترسیده بود و همزمان درد شدیدی را احساس می کرد، گریه کنان و فریاد کشان روی زمین حمام خانه دراز کشیده بود و به این فکر می کرد که نکند بمیرد.
اسپیرز همچنین نوشته تیمبرلیک هم با او روی زمین دراز کشید و شروع به گیتار زدن کرد، چون فکر می کرد، موسیقی آرامش خواهد کرد. او نوشته که می خواست به بیمارستان برود اما برای آنکه همه چیز مخفی بماند، هیچ کس او را به بیمارستان نبرد.
۲- خانواده اش به لاس وگاس آمدند تا او را مجبور کنند ازدواج اولش را سریعاً لغو کند
در سال ۲۰۰۴، اسپیرز با دوست دوران کودکی اش، جیسون الکساندر ازدواج کرد اما ازدواج آن ها تنها ۵۵ ساعت دوام آورد.
او در خاطراتش توضیح داده تصمیم آنی اش برای ازدواج با الکساندر را در زمان مستی گرفته بود.
او نوشته که در جریان سفری به لاس وگاس، رابطه ی کوتاهی با الکساندر داشت. البته اسپیرز در کتاب نامی از الکساندر نبرده است.
به گفته ی اسپیرز، در سومین شب رابطه شان، آن ها در حالی که به شدت مست بودند به کلیسای معروفی رفتند که سلبریتی های زیادی در آنجا ازدواج کرده اند.
اسپیرز تأکید کرده که او و الکساندر به یکدیگر علاقه ای نداشتند.
او نوشته: «من فقط خیلی مست بودم و احتمالاً به طور کلی آن دوره از زندگی ام هم حوصله ام هم سر رفته بود.»
به کفته ی اسپیرز، روز بعد پدر و مادرش به لاس وگاس آمدند و بر سر ماجرای او «جنگ جهانی سوم» را آغاز کردند.
او نوشته: «آمدند و با چشم هایی پر از خشم به من خیره شدند. پرسیدم: “دیشب چی شد؟ کسی را کشتم؟” گفتند: “ازدواج کردی.” انگار که از آدم کشتن بدتر بود. گفتم: “فقط داشتیم خوش می گذراندیم.” ولی پدر و مادرم خیلی جدی اش گرفتند. گفتند: “باید این ازدواج را لغو کنیم.”»
اسپیرز نوشته که پدر و مادرش به سرعت ترتیب لغو ازدواج را دادند و او و الکساندر را مجبور به امضای سند لغو ازدواج گردند.
۳- پیش از اجرای بدش در مراسم اهدای جوایز ویدئو موسیقی اِمتیوی دچار حمله ی عصبی شد و بعد از آن گریه کرد
اسپیرز بارها در مراسم اهدای جوایز ویدئو موسیقی اِمتیوی اما اجرای او در مراسم سال ۲۰۰۷ تنها باری بود که او را با انتقاد گسترده مواجه ساخت.
اسپیرز در کتاب خاطراتش در آن شب صحبت کرده و گفته که خود او هم اجرایش را دوست نداشت. به گفته ی اسپیرز، او از سوی تیم رسانه ای خود برای اجرا در این مراسم تحت فشار قرار داشت تا «به دنیا نشان دهد که حالش خوب است.»
اما به گفته ی او «تنها مشکل این نقشه این بود که حال او واقعاً خوب نبود.»
اسپیرز فاش کرده که پیش از اجرا مشکلات زیادی در پشت صحنه رخ داد. یک مشکل مربوط به لباس و اکستنشن موهایش بود، او از فرط بی خوابی سرگیجه داشت و احساس می کرد به اندازه ی کافی تمرین نکرده بود. اسپیرز همچنین گفته مردم او را به خاطر نداشتن شکم تخت مورد قضاوت قرار دارند، در حالی که او اندکی قبل در همان سال صاحب فرزند دومش شده بود.
او نوشته: «باورم با آن حالی که داشتم باید روی صحنه بروم. حمله عصبی به من دست داد. از وضعیت ظاهرم بیزار بودم. می دانستم بد می شود.»
اسپیرز نوشته بعد از این ا جرا، در پشت صحنه به شکل هیستریکی گریه کرد.
۴- تنها برای این از همسر سابقش کوین فدرلاین درخواست طلاق داد که جلوی تحقیر شدنش را بگیرد
اسپیرز در کتاب خود به صراحت درباره ی زندگی مشترکش با همسر سابق خود، کوین فدرلاین، رقصنده ی سابق صحبت کرده است.
اسپیرز نوشته بعد از تولد پسران شان، شان پرستون و جیدن جیمز فدرلاین، همسرش به ندرت در کنارش بود و او به افسردگی پس از زایمان دچار شده بود.
به گفته ی اسپیرز او یک بار برای دیدن فدرلاین به نیویورک که در آنجا مشغول کار بود رفت . اما فدرلاین و مدیرش از صحبت با او خودداری کردند. اسپیرز همچنین گفته در اواخر زندگی مشترک شان، زمانی که پسر دوم شان را باردار بود، به لاس وگاس رفت تا آنجا او را سر صحنه ی یک موزیک ویدئو ببیند اما یک مأمور حراست به او اجازه ی حضور سر صحنه را نداد.
به گفته ی اسپیرز، در نهایت وکیلش به او توصیه کرد برای درخواست طلاق اقدام کند چون فدرلاین مصمم بود به ازدواج شان پایان دهد اما عذاب وجدان مانع از آن می شد که درخواست طلاق دهد. در نوامبر ۲۰۰۶، اسپیرز برای طلاق پیش قدم شد.
او نوشته: «مرا مجاب شدم که بهتر است خودم اول این کار را انجام دهم تا تحقیر نشوم.» از آنجایی که اسپیرز درخواست طلاق داده بود، فدرلاین که اسپیرز را «شیفته ی شهرت و قدرت» توصیف کرده، توانست اسپیرز را مجبور کند هزینه های او مربوط به فرآیند قانونی طلاق شان را نیز خود بپردازد. به گفته ی اسپیرز، او بود که از سوی رسانه ها به از هم پاشاندن خانواده اش متهم شد و سیبل حملات آن ها شد.
۵- یک بار با شریک عاطفی سابقش، عدنان غلیب چیزی نمانده از یک پرتگاه سقوط کنند
اسپیرز در سال ۲۰۰۸ با عکاسی به نام عدنان غلیب وارد رابطه عاشقانه شد و آن ها دائماً از سوی پاپاراتزی تعقیب می شدند.
اسپیرز و غلیب یک روز سوار بر ماشین تحت تعیب پاپارتزی ها قرار گرفتند. آن ها نزدیک یک پرتگاه بودند وقتی اسپیرز که پشت فرمان بود، ناخودآگاه یک دور ۳۶۰ درجه زد.
او نوشته: «راستش اصلاً نمی دانستم که می توانم یک دور ۳۶۰ درجه بزنم. کاملاً برایم بیگانه بود. برای همین فکر می کنم کار خدا بود.»
به گفته ی اسپیرز، او به غلیب گفت که ممکن بود بمیرند، اما این تجربه برای آن ها روحیه بخش هم بود.
او نوشته: «خیلی احساس زنده بودن می کردم.»
۶- در دورانی که تحت قیمومیت بود، فکر می کرد خانواده اش می خواهند او را بکشند
اسپیرز پس از وقوع چند اتفاق در ملأعام که از حال بد روحی اسپیرز حکایت داشت،، او در سال ۲۰۰۸ تحت قیمومیت قانونی قرار گرفت. این قیمومیت به پدرش، جیمی اسپیرز اجازه ی کنترل زندگی شخصی و تصمیمات حرفهای اش را می داد و کنترل ثروت اسپیرز را نیز برعهده ی یک وکیل می گذاشت.
اسپیرز در کتاب خاطراتش نوشته بعد از آنکه برخلاف میلش تحت قیمومیت قرار گرفت، رفته رفته از اوایل سال ۲۰۰۸ نسبت به خانواده اش دچار ترس شد و خودش را با پسر نوزادش، جیدن جیمز، در دستشویی حبس می کرد. از آن زمان او این ترس را پیدا کرد که دیگر نتواند دوباره فرزندانش را ببیند.
به گفته ی اسپیرز، او در دورانی که تحت قیمومیت قرار داشت، یک بار مجبور شد مخفیانه به سراغ تلفن همراه شخصی اش برود که پدرش آن را از او گرفته بود. اما اسپیرز نوشته که جرأت نداشت بیشتر از آن سرپیچی کند.
او نوشته: «من خسته و ترسیده بودم. بعد از آنکه مرا تحت قیمومیت گذاشتند، می دانستم که هر وقت دل شان بخواهد می توانند مرا حبس کنند. فکر می کردم ممکن است سعی کنند مرا بکشند. رفته رفته واقعاً به این فکر می کردم که نکند بخواهند مرا بکشند.»
به ادعای اسپیرز خانواده اش او را بارها مجبور کردند به یک مرکز بازپروری برود و وقتی سعی کرد از خواهرش جیمی لین کمک بگیرد، به او گفتند که «از مقاومت در برابر تصمیماتی که برایش گرفته شده دست بردارد.»
اسپیرز گفته وقتی بعد از یکی از مواقع بستری شدنش در مرکز بازپروری، خانواده اش تصمیم گرفتند به دیدنش بروند، دچار شک و تردید شده بود.
او نوشته: «با خودم فکر کردم که آن ها فقط برای تمام کردن چیزی که چند ماه قبل شروع کرده بودند به دیدنم می آمدند، کشتن من.» او در ادامه نوشته که با خانواده اش مهربان بود تا تا سعی نکنند او را بکشند.
۷- به دلیل خوردن مکمل، پدرش مجبورش کرد در جلسات معتادان گمنام شرکت کند
اسپیرز در کتاب خاطراتش نوشته در زمان اقامتش در لاس وگاس از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷، تحت یک رژیم غذایی و روتین دشوار قرار داشت.
به گفته ی او، وقتی مصرف مکمل های بدون نسخه را برای داشتن انرژی بیشتر روی صحنه آغاز کرد، پدرش از دستش عصبانی شد.
او نوشته: «به من گفت که دیگر نخورم و مرا فرستاد مرکز بازپروری. و رفتن به آنجا به این معنی بود که یک ماه تمام نمی توانستم بچه هایم را ببینم.»
اسپیرز نوشته که در سال ۲۰۱۶ پدرش مجبورش کرد که به مدت ۴ هفته در جلسات الکلی های گمنام شرکت کند، چون فکر می کرد دخترش مشکل اعتیاد هم دارد.
او نوشته: «از آن زمان کم کم احساس کردم که در یک فرقه هستم و پدرم رهبر فرقه است. آن ها طوری با من رفتار می کردند که انگار مدیون او بودم.»
۸- یک بار به خاطر برداشتن ماسکش در دوران کرونا سرزنش شد
اسپیرز نوشته در سال ۲۰۲۰ در دوران کرونا که در خانه اش حبس در لس آنجلس حبس شده بود، بسیار احساس انزوا می کرد.
او گفته: «روزها و هفته در اتاقم می نشستم و به کتاب های صوتی رشد فردی گوش می دادم، به دیوار خیره می شدم یا زیورآلات درست می کردم و به شدت حوصله ام سر می رفت.»
اسپیرز آن زمان هنوز تحت قیمومیت بود. مدت زمانی که می توانست در بیرون خانه سپری کند از سوی تیم حراستی که توسط پدرش استخدام شده بودند، محدود شده بود.
او نوشته: «یک روز رفته بودم ساحل و ماسکم را درآوردم. نیروهای حراست دوان دوان آمدند پیشم و دعوایم کردند. چندین هفته برای این موضوع سرزنش شدم و نصیحت شنیدم.»
منبع: روزیاتو