مخاطب24:عجولانه قضاوت کردن برای بسیاری از مردم موضوعی رایج است. بسیاری از آنها بهسرعت نتیجهگیری میکنند یا بر اساس اطلاعات محدود، فرضیات غیرقابل توجیهی میسازند. این نوع طرز فکر باعث میشود که افراد بهسرعت تصمیماتی اغلب اشتباه بگیرند. در این مقاله، درباره دلایل قضاوت عجولانه توضیح میدهیم. در نهایت هم راهکارهایی برای مقابله با سوگیری پریدن به نتیجه معرفی میکنیم. پس تا پایان با ما همراه باشید.
سوگیری پریدن به نتیجه (Jumping to Conclusions) یا همان قضاوت عجولانه طرز فکری منفی است که به عنوان یک خطای شناختی در نظر گرفته میشود. منظور از خطای شناختی نیز عادات و تفکرات اشتباهی هستند که برای همه اتفاق میافتند اما افرادی که دچار مشکلاتی نظیر اضطراب یا افسردگی هستند، بیشتر به آن مبتلا میشوند.
بر اساس نظریههای شناخت درمانی (Cognitive Therapy)، ما همان چیزی هستیم که فکر میکنیم هستیم. کسی که عجولانه قضاوت میکند، بر اساس شواهد اندک یا هیچ سند و مدرکی برای اثبات فرضیههای خود، به نتایج منفی میرسد.
نتیجهگیری سریع معمولا به دو صورت رخ میدهد:
هر دو شکل از سوگیری پریدن به نتیجه، شامل فرضیههایی میشوند. اولی حدس و گمانهایی دربارهی آنچه دیگران فکر میکنند است و دومی به رویدادهای آینده مربوط میشود.
شخصی که در حال ذهنخوانی (Mind-Reading) است، تصور میکند که دیگران او را منفی ارزیابی میکنند یا نسبت به او نیت بدی دارند. بر این اساس، یک فرد میتواند بدون داشتن هیچ مدرکی برای اثبات حدس و گمانهای منفی خود، بگوید که دیگران چه فکری میکنند. افرادی که درگیر ذهنخوانی هستند تصور میکنند که میدانند دیگران دربارهی آنها چه احساسی دارند.
وقتی کسی پیشگویی (Fortune-Telling) میکند، در واقع آینده را منفی میبیند یا تشخیص میدهد که موقعیتها پیش از اینکه اتفاق بیفتند به بدترین حالت تبدیل شوند. این طرز فکر ممکن است که بر رفتار انسان تأثیر منفی بگذارد.
از آنجایی که مردم تصور میکنند آینده از قبل پیشبینی شده است، احساس میکنند که تلاش برای آن هیچ فایدهای نخواهد داشت. در نتیجه، انگیزه و عملکرد آنها ضعیف میشود.
سوگیری پریدن به نتیجه ممکن است تأثیرات منفی متعددی داشته باشد و عواقب آن برای همیشه باقی بماند. در این میان، ۲ پیامد منفی این طرز فکر از بقیه مهمتر و مخربتر است.
اولین تأثیر سوگیری قضاوت عجولانه در روابط خود را نشان میدهد. این طرز فکر باعث میشود که همیشه با اطرافیان خود بهویژه اعضای خانواده مشاجره یا مشکلاتی از این قبیل داشته باشید. در نتیجه، روابط شما به جای اینکه آرامشبخش باشند، به منشأ استرس تبدیل میشوند.
دومین پیامد منفی سوگیری پریدن به نتیجه یا نتیجهگیری سریع به طرز فکر شما درباره خودتان مربوط میشود. این سوگیری سبب میشود که همیشه نسبت به خود اطمینان کافی نداشته باشید. در نتیجه، اغلب دچار اضطراب میشود.
کسانی که درگیر اضطراب یا افسردگی هستند نیز بر اثر این سوگیری، به نتایجی میرسند که مشکل آنها را حادتر میکند. به طور مثال، یک فرد مضطرب اگر تصور کند که دیگران نسبت به او قضاوت نادرستی دارند، احساس اضطراب بیشتری خواهد داشت. فرد مبتلا به افسردگی نیز با وجود این خطای شناختی تصور میکند که اوضاع هیچگاه بهتر نخواهد شد. بنابراین، بیش از پیش در گرداب غم و ناامیدی فرو میرود.
برای اینکه بهتر با پیامدهای نتیجهگیری سریع آشنا شوید، باید نمونههایی از آن را بشناسید:
در هر یک از این نمونهها، افراد سریع نتیجهگیری میکنند. آنها تصور میکنند که میتوانند از فکر و نیت اصلی دیگران باخبر شوند یا نتیجه رویدادها را پیشبینی کنند.
بازنگری در طرز فکر خود در موقعیتهای مختلف یکی از راههایی است که میتواند پیامدهای منفی نتیجهگیری سریع را به حداقل برساند. خودتان تصور کنید که افرادی که در موقعیتهای مختلف مثال زدیم، چگونه میتوانند با اصلاح طرز فکر خود و رسیدن به قضاوتهای دقیقتر زندگی بهتری داشته باشند. برای اصلاح نتیجهگیری عجولانه خود میتوانید از ۲ راهکار ساده اما مهم کمک بگیرید.
به موقعیت دینا در نمونههای ذکر شده فکر کنید. افکار منفی او بر اساس حقایق واقعی نیست. او میتواند باور کند که همکارانش به او احترام میگذارند. دینا برای اثبات اینکه همکاران او را تحقیر میکنند یا پروژه شکست خواهد خورد، چه مدرکی دارد؟ او میتواند به خود بگوید که تمام تلاش خود را برای انجام این پروژه به کار میگیرد و اگر اشتباهی مرتکب شود از آن درس خواهد گرفت.
آیدا یاد گرفته که با حملههای عصبی کنار بیاید. با این حال، او درباره آنچه دیگران فکر میکنند و چیزی که هنوز اتفاق نیفتاده نتیجهگیری میکند. در این نمونه، افکار آیدا بر پایهی واقعیت نیستند.
او تلاش میکند تا ذهن همکاران را بخواند و درباره نتیجهی کار پیشگویی کند. بیشتر مردم به زندگی خود فکر میکنند. همکاران آیدا هم احتمالا بیشتر نگران خود هستند و به اضطراب او چندان اهمیتی نمیدهند. آیا احتمال دارد که برخی از همکاران آیدا با او به خاطر استرسی که داشته، احساس همدردی کنند؟ آیا این احتمال وجود دارد که دیگران مسائل آیدا را به هراس و اضطراب او ربط بدهند؟
با اینکه سوگیری قضاوت عجولانه یک خطای شناختی بسیار رایج است اما نباید ناامید شوید. با استفاده از ۵ راهکار ساده و مؤثر میتوانید خود را از این خطای شناختی مصون نگه دارید.
بررسی واقعیتهای موجود به شما کمک میکند تا درباره هر چیزی بهتر قضاوت و تصمیمگیری کنید. بنابراین، پیش از هر کاری دربارهی مسئلهای که با آن روبهرو شدهاید، تحقیق کنید. سعی کنید که مستندات و شواهد کافی به دست بیاورید.
هر کسی ممکن است دچار قضاوت عجولانه شود. بنابراین، اگر احساس میکنید که در حال فرضیهسازی و حدس و گمان هستید، کمی بیشتر فکر کنید. سعی کنید که نتایج مورد تصور خود را به چالش بکشید. آیا برای اتفاق پیشآمده دلایل یا توضیحات منطقی دیگری هم وجود دارد؟
قبل از اینکه درباره تفکرات دیگری حدسی بزنید، فقط سؤال بپرسید. هیچکس نمیتواند ذهن دیگران را بخواند و از نیتهای واقعی آنها باخبر شود. برقراری ارتباط با دیگران جهت رفع نگرانیها و دغدغهها به شما کمک میکند تا از سردرگمی رها شوید و به پاسخ بسیاری از سؤالات بیجواب خود برسید.
همیشه در موقعیتهایی که به قضاوت عجولانه ختم میشوند، سعی کنید از نقطه نظر شخص ثالثی نیز به ماجرا نگاه کنید. به این فکر کنید که اگر شما شاهد چنین موقعیتی از دور بودید، شرایط را چگونه تفسیر میکردید؟ به نظر شما، دیگران برای رسیدن به نتیجهای دقیق به چه اطلاعاتی نیاز دارند؟ سعی کنید تا همان اطلاعات را به دست بیاورید.
مسئله اصلی در قضاوت عجولانه این است که میخواهیم سریع به نتیجه برسیم، در حالی که این کار درست نیست. به جای اینکه با هر حدس و گمانی سریع نتیجهگیری کنید، کمی بیشتر فکر کنید. پیش از اینکه به نتیجه اشتباه برسید، زمانی را به بررسی اوضاع و شرایط اختصاص بدهید. گاهی اوقات زمان به شما کمک میکند تا حقایق بیشتری را دریابید.
سوگیری پریدن به نتیجه یا همان قضاوت عجولانه خود را به شکل ذهنخوانی یا پیشگویی نشان میدهد. بنابراین، اگر متوجه شدید که در حال انجام دادن یکی از این کارها هستید، به خود یادآوری کنید که احتمالا دچار قضاوت عجولانه شدهاید.
همچنین، زمانی که پیشبینی میکنید بدترین اتفاق رخ خواهد داد، کمی بیشتر فکر کنید. با فکر کردن به اینکه بهترین نتیجه در هر موقعیتی چه خواهد بود، میتوانید طرز فکر خود را متعادل کنید. به احتمال زیاد، نتیجه واقعی چیزی میان احتمالات افراطی شما خواهد بود. هر کسی ممکن است دچار قضاوت عجولانه شود. این قضاوت اغلب بر عادات و رفتارهای ما تأثیر منفی میگذارد.
فرقی هم نمیکند که یک فرد تحصیلکرده باشیم یا دانش و تخصص خاصی نداشته باشیم. بههرحال، پیامدهای منفی قضاوت بر اساس حدس و گمانهای نادرست ممکن است تا سالهای طولانی گریبانگیر ما شوند. آیا شما تا به حال دچار این خطای شناختی شدهاید؟ به نظر شما در چنین شرایطی بهترین راهکار چیست؟