به گزارش سلام نو – سرویس سیاسی: صحنه انتخابات در ایران هر چند مثل سالهای قبل داغ و رقابتی نیست، اما بیتردید جالب توجه و حتی کمی عجیب است. هر چقدر که بحث انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر در میان جامعه مورد بیتوجهی قرار گرفته و مردم چندان علاقهای به پیگیری آن ندارند، به نظر میرسد بازار رقابت، حذف و کنار زدن رقبا در بین گروههای مختلف سیاسی به شدت در جریان است.
از یک طرف اصولگرایان به لطف در دست داشتن مجلس، نامزدهای انتخابات شورای شهر را به شکلی گسترده رد صلاحیت کرده و امکان لیست بستن در بسیاری از مناطق را از رقیب گرفتند و از سوی دیگر مهمترین نامزدهای اصلاحطلب معتدل یا از انتخابات کنار میروند یا حذف میشوند.
برای درک بهتر شرایط کافی است بدانید که رد صلاحیت نامزدهای شورای شهر چنان گسترده است که به گفته علی ربیعی، سخنگوی دولت، ۲۱ شهر به دلیل رد صلاحیت گسترده داوطلبان، حدنصاب لازم را برای برگزاری انتخابات و تشکیل شورا از دست دادهاند و در استانی مثل تهران نیز بیش از ۸۱ درصد داوطلبانی که از اعضای شورای شهر بودهاند رد صلاحیت شدهاند.
انتخابات ریاست جمهوری هم با وجود اینکه به مرحله بررسی صلاحیتها نرسیده چندان وضعیت بهتری ندارد. در حوزه انتخابات ریاست جمهوری هم مثل شورای شهر وزنه حذف و کنار رفتن نامزدها به ضرر اصلاحطلبان است و آنها هر روز که میگذرد یک نامزد پر پتانسیل را از دست میدهند.
اولین نامزد جدی اصلاحطلبان که از صحنه رقابت کنار کشید سید حسن خمینی بود. نوه بنیانگذار انقلاب یکی از جدیترین گزینههای اصلاحطلبان بود که به باور آنان نه تنها از اتحاد ملت تا کارگزاران را زیر چتر اجماع جمع میکرد بلکه بخشی از اصولگرایان را نیز به سمت خود میکشید.
فشار اصلاحطلبان برای حضور خمینی جوان هر روز بیشتر میشد و بحث صلاحیتها و تواناییها و پایگاه رای او نیز به طور جدی به بحث گذاشته شده بود. از آن طرف اخباری هم از موافقت نصفه و نیمه او با حضور در انتخابات به گوش میرسید و همه امید داشتند سید حسن زودتر وارد انتخابات شود تا موتور اصلاحطلبان روشن شود. با این همه ناگهان سید یاسر خمینی از توصیه رهبری مبنی بر عدم حضور خمینی جوان در انتخابات خبر داد.
بعد از کنار کشیدن سید حسن خمینی از حضور در انتخابات اصلاحطلبان به سرعت سراغ دومین گزینه جدی خود یعنی محمدجواد ظریف رفتند. دیپلماتی که کارگزاران، با رهبری محمد قوچانی، حضور او در انتخابات را تئوریزه کرده، اتحاد ملت برای حضورش در انتخابات فشار آورده و ندای ایرانیان او را نخستین گزینه خود برای انتخابات دانسته است.
آیا باید منتظر دوئل مسعود پزشکیان با ابراهیم رییسی بود؟
جنجال و دعوا بر سر حضور ظریف در انتخابات آغاز شد و اصولگرایان حملات به او را آغاز کردند، اما اصلاحطلبان با ارادهای محکم جلو رفتند و جلسات با ظریف را شدت بخشیدند، اما این بار هم اقبال با اصلاحطلبان یار نبود و انتشار مصاحبه ظریف با سعید لیلاز تمام رشتههای اصلاحات را پنبه کرد.
در پی انتشار آن مصاحبه چندین نفر ممنوعالخروج شدند، حسامالدین آشنا از حلقه اول مدیران حسن روحانی خارج شد و جای خود در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری را به ربیعی داد و در نهایت ظریف با یکی از جدیترین توبیخهای عمومی رهبری مواجه و از سخنانش با عنوان خطای بزرگ یاد شد.
هر چند برخی اصلاحطلبان مثل غلامعلی رجایی معتقدند که اصلاحطلبان به صرف اظهار تاسف مقام معظم رهبری نباید از ظریف دست بردارند چون او یک گزینه جدی برای انتخابات است و در نظرسنجیها نیز بهترین وضعیت را دارد، اما با توجه به تجارب قبلی و فضای سنگین ضد ظریف بعید است که خود او نیز دیگر میلی به حضور در انتخابات داشته باشد.
اما دردسرهای اصلاحطلبان تمامی ندارد. با مواضع اخیر شورای نگهبان و اعلام شرایط جدید ثبت نام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، برخی از نامزدهای ۱۴ گانه اصلاحطلبان حتی امکان ثبت نام در انتخابات را نیز از دست دادهاند.
بر اساس اعلام شورای نگهبان افراد برای نامزد انتخابات ریاست جمهوری شدن باید شرایطی از جمله؛ سن بین ۴۰ تا ۷۵ سال، سابقه حضور در مقامات ارشد نظام همچون ریاست قوا، سرلشکری یا وزارت، مدرک کارشناسی ارشد و گواهی عدم سوء پیشینه داشته باشند.
بر این اساس چهرهای مثل مصطفی تاجزاده دیگر حتی امکان ثبت نام در انتخابات را ندارد. بعد از تاجزاده نیز چهرههایی چون صادق خرازی، مصطفی کواکبیان، محمود صادقی و محمد صدر نیز عملا امکان ثبت نام در انتخابات را ندارند.
در چنین شرایطی به نظر میرسد اصلاحطلبان از منظر عملیاتی سه گزینه با ظرفیت قطعی تایید صلاحیت دارند که عبارتاند از محمدرضا عارف، اسحاق جهانگیری و مسعود پزشکیان.
منتظر دوئل پزشکیان و رییسی باشیم؟
از سه گزینه نهایی اصلاحطلبان محمدرضا عارف و اسحاق جهانگیری رای منفی قابل توجهی دارند و برای پیروزی در انتخابات به جز مبارزه با رقیب باید با رای منفی خود نیز مبارزه کنند.
رای منفی اصلی عارف به بدنه اصلی سیاسی اصلاحطلبان باز میگردد. از دبیران کل احزاب تا بدنه حزبی و ستادی جوان اصلاحطلبان از عارف دل خوشی ندارند. عارف برای آنان نماد بیعملی، سکوت و محافظهکاری مطلق است. بسیاری عارف را مقصر اول عملکرد ضعیف فراکسیون امید در مجلس میدانند و میگویند کسی که نتوانست یک فراکسیون را مدیریت کند، چگونه میخواهد کشور را اداره کند؟
آیا باید منتظر دوئل مسعود پزشکیان با ابراهیم رییسی بود؟
جهانگیری به روشنی چنین مشکلی ندارد. او قدرت مدیریت خود را در دوران وزارت و معاون اولی دولت روحانی ثابت کرده و یک اصلاحطلب شناخته شده است. بدنه ستادی و حزبی اصلاحات نیز نسبت به حضور او مشتاق است و او را یک اصلاحطلب تمام عیار و کارآمد میداند. مشکل اصلی جهانگیری اما به رای منفی او در میان مردم باز میگردد.
جهانگیری به هر دلیلی انتخاب کرد که چهار سال با دولت باشد و حالا عواقب این انتخاب گریبان او را گرفته است. دلار ۴۲۰۰ تومانی به نام دلار جهانگیری مشهور شده است و اظهاراتش پیام بیاختیاری و بیقدرتی او در دولت را به جامعه منتقل کرده است. از طرف دیگر جهانگیری هر چقدر هم حساب خود را از دولت جدا کند این بار در مناظرهها در لاک دفاعی قرار دارد و نمیتواند مثل سال ۹۶ به رقبا حمله کند.
در این میان وضعیت مسعود پزشکیان متفاوت است. او رای منفی ندارد، خوش صحبت است، به زبان مردم سخن میگوید، رای ترک زبانان را دارد، در مناظره توانمند است و رای منفی عارف و جهانگیری را ندارد.
ویژگی دیگر پزشکیان این است که او به عنوان چهرهای ثروتمند یا طرفدار ثروتمندان شناخته نمیشود و در تمام سالهای گذشته نیز بارها از ضرورت عدالت سخن گفته است، حرفی که به نظر میرسد محور اصلی انتخابات ۱۴۰۰ باشد.
آیا باید منتظر دوئل مسعود پزشکیان با ابراهیم رییسی بود؟
عدالت محوری پزشکیان و دوری از محور قدرت و ثروت او، وقتی اهمیت پیدا میکند که بدانیم ابراهیم رییسی جدیترین نامزد اصولگرایان است و به گفته غلامرضا مصباحی مقدم، عضو جامعه روحانیت مبارز، تنها منتظر اذن رهبری است و اگر از ناحیه رهبری مخالفتی نباشد مانعی برای حضور در انتخابات ۱۴۰۰ ندارد.
دال اصلی گفتمان رییسی از سال ۹۶ عدالت است. او در انتخابات گذشته سید محرومان خطاب شد و در دستگاه قضا نیز بارها از عدالت سخن گفت و به نظر میرسد با حضور دوباره خود در انتخابات بار دیگر پرچم عدالت را در دست بگیرد.
در این شرایط به نظر میرسد پزشکیان نه تنها میتواند مدافع آزادی، به عنوان ارزش سنتی اصلاحطلبان، باشد بلکه میتواند علم عدالت هم بردارد و شانس پیروزی بزرگی در برابر رییسی و هر نامزد اصولگرای دیگری داشته باشد.