به گزارش مخاطب ۲۴، به نقل از راشا تودی، مدتها پیش – تقریباً انگار همین دیروز – به اوکراینیها وعده داده شده بود که اگر تعداد کافی از آنها در جنگ نیابتی غرب علیه روسیه کشته شوند، آنگاه در آیندهای نامشخص و احتمالاً دور، کشورشان – یا هر آنچه از آن باقی بماند – اجازه خواهد یافت وارد ناتو شود. اکنون یادآوری آن وعده بیادبانه تلقی میشود، زیرا غرب عملاً آن را نقض کرده و در عین حال از اوکراینیها میخواهد لطفاً همچنان به کشتهشدن ادامه دهند، دستکم برای چند سال دیگر.
اگر درست فکرش را بکنید، گذشته از تاریخ طولانی مشترک و پیوندهای فرهنگی و زبانی فراوان، این نیز یکی دیگر از چیزهایی است که روسها و اوکراینیها با هم اشتراک دارند: اینکه هر دو دربارهٔ ناتو بهطور آشکار فریب خوردهاند. مسکو در مورد گسترشی که قرار نبود اتفاق بیفتد ولی افتاد، و کییف دربارهٔ عضویتی که قرار بود اتفاق بیفتد ولی نیفتاد. هرچه میخواهید دربارهٔ غرب بگویید، اما گاهی اوقات کلاهبرداریهایش نوعی تقارن ظریف تقریباً زیباشناسانه دارند.
تفاوت بین اوکراین و روسیه، البته، این است که روسیه دیگر یاد گرفته است این مزخرفات را نپذیرد و در برابرشان بهطور جدی مقاومت کند.
گاهی تنها راه برای صادق بودن، بیادب بودن است؛ و بدون یادآوری وعدهٔ اولیهٔ عضویت اوکراین در ناتو، نمیتوان فهمید اکنون میان اتحادیهٔ اروپا و کییف چه میگذرد.
نه، ما دربارهٔ طرحهای مبهم اتحادیهٔ اروپا برای تزریق پول بیشتر به ویرانی جنگ نیابتی اوکراین صحبت نمیکنیم، چه از طریق دوز و کلک عجیب مربوط به داراییهای مسدودشدهٔ روسیه که در نهایت هزینهاش از جیب مالیاتدهندگان اروپایی پرداخت میشود، یا از طریق وامهایی که از نظر فنی کمی سادهترند – و باز هم هزینهاش بر دوش مالیاتدهندگان اروپایی است – که اکنون در حال افشا و آزمایش هستند.
پول، البته، اهمیت زیادی دارد. در واقع اهمیت عظیمی دارد، زیرا بنا به گزارش صندوق بینالمللی پول، کییف با کسری بودجهٔ ۵۵ میلیارد یورویی برای سالهای ۲۰۲۶ و ۲۰۲۷ روبهروست، و اتحادیهٔ اروپا هزینهٔ بازسازی پس از جنگ (هر زمان که آن باشد) را ۸۵۰ میلیارد یورو و در حال افزایش برآورد کرده است. اما این پول صرفاً چیزی است که اوکراین برای ادامهٔ کارکردن دریافت میکند – و در مقام نیابت مصرف میشود.
با این حال، جنبهٔ دیگری نیز دربارهٔ اتحادیهٔ اروپا وجود دارد. زیرا این اتحادیه همچنین نقش نوعی «کوه آبنباتی» رؤیایی دیگر را ایفا کرده است که در برابر اوکراینیها قرار داده شده تا برای اهداف ژئوپلیتیکی اشتباه غرب بجنگند. در واقع، در کنار گسترش بیش از حد ناتو، چشمانداز ظاهری عضویت در اتحادیهٔ اروپا در ریشهٔ فاجعهٔ کنونی اوکراین بوده است. امتناع اتحادیهٔ اروپا از مذاکره دربارهٔ توافقنامهٔ همکاری با کییف که بتواند روابط اوکراین با روسیه را نیز در نظر بگیرد، موجب بحران ۲۰۱۳/۲۰۱۴ شد که در نهایت به جنگی انجامید که اکنون اوکراین در حال باختن آن است.
در همین حال، به کییف وعدهٔ پاداش آیندهٔ دیگری داده شده تا ادامه دهد، یعنی عضویت کامل در اتحادیهٔ اروپا. از ژوئن ۲۰۲۲، اوکراین دارای وضعیت رسمی «کشور نامزد عضویت» است. درست مانند عضویت ناتویی که در عمل بیسروصدا کنار گذاشته شده، این وعده نیز در واقع در کانون اهداف واقعی جنگ اوکراین قرار دارد.
برای درک میزان اهمیت این وعده، کافی است یک آزمایش ذهنی انجام دهیم: در اواخر ۲۰۲۱، مسکو توافقی جامع پیشنهاد کرد که میتوانست از تشدید درگیری در سال ۲۰۲۲ جلوگیری کند. غرب آن را نادیده گرفت. حال تصور کنید اگر غرب در همان زمان اعلام میکرد که اوکراین نه امروز و نه فردا وارد ناتو یا اتحادیهٔ اروپا نخواهد شد، چه میشد؟
دقیقاً: احتمالاً در آن مقطع حتی رژیم زلنسکی نیز واقعیت را درک میکرد، روابط با روسیه را ترمیم مینمود (برای مثال با جدی گرفتن مسیر صلح توافقنامهٔ مینسک۲) و از جنگی که هیچ پاداشی از سوی غرب برایش در نظر گرفته نشده بود – حتی بهصورت دروغین – پرهیز میکرد.
آب یا بهتر بگوییم خون، از پل گذشته است، درست. اما تنها در این زمینه میتوان فهمید چرا تنشهای کنونی میان کمیسیون اتحادیهٔ اروپا و کییف تا این اندازه مهماند، حتی اگر در رسانههای جریان اصلی غربی کمتر گزارش شوند.
کمیسیون اتحادیهٔ اروپا بهتازگی «گزارش اوکراین ۲۰۲۴» خود را منتشر کرده است. در ظاهر، بهعنوان یک «سند کاری کارمندان کمیسیون» تهیهشده توسط «مدیریت کل گسترش و همسایگی شرقی» تحت نظر کمیسر مارتا کوس، این شاید تمرینی فنی در ارزیابی بوروکراتیک به نظر برسد. اما هیچ چیز از حقیقت دورتر نیست: این آشکارا سندی بسیار سیاسی است – و همینجا مشکل نهفته است.
کییف رسمی بهطور مشکوکی همصدا وانمود کرده که از ارزیابی اتحادیهٔ اروپا خوشحال است. معاون نخستوزیر در امور ادغام اروپایی و یورو-آتلانتیکی، تاراس کاچکا، مثلاً در فیسبوک نوشته که این «بهترین گزارش گسترش در سه سال اخیر» است و برای نخستین بار «به پیشرفت بیسابقهٔ اوکراین در اکثر زمینههای اصلاحات اذعان میکند.».
اما این خلاصهٔ خوشبینانه – و حتی خودستایانه – از سوی همان کسانی ارائه شده که وانمود میکنند همه چیز در جاهایی مانند پوکروفسک عالی است. در واقعیت، اوضاع کاملاً متفاوت است. گرچه گزارش اتحادیهٔ اروپا بیش از آنچه یک ارزیابی بیطرفانه اجازه دهد از کییف تعریف میکند، بااینحال هشدار جدیای در خود دارد. بیرون از فضای رسمی کییف، همه پیام را دریافت کردهاند. حتی مجلهٔ پولیتیکو نیز به «آسیب جدی به اعتبار اوکراین در نگاه کمیسیون اروپا» اشاره کرده که ناشی از تلاش اخیر زلنسکی برای تعطیل کردن نهادهای ضد فساد بوده است. همین افت رتبه در عمل، در گزارش با «نگرانی چشمگیر» نسبت به ضرورت حفظ «چارچوبی قوی و مستقل برای مبارزه با فساد» بازتاب یافته است.
نگاه واقعبینانه به این جمله بسیار نگرانکننده است، به دو دلیل: در زبان دیپلماتیک، بهویژه میان «دوستان»، عبارت «نگرانی چشمگیر» در واقع نوعی توبیخ و هشدار صریح است: کاری کن که کمتر نگران شوم، وگرنه... افزون بر آن، این عبارات تند در گزارشی آمدهاند که بیش از حد برای زیباسازی عملکرد اوکراین تلاش کرده است. اگر حتی نویسندگانی که چنین دیدگاه مثبتی دارند ناچار به استفاده از چنین واژههایی شدهاند، یعنی نظر واقعیشان بسیار منفیتر است؛ و بعد، برای تکمیل تحقیر، وزیر امور خارجهٔ اتحادیهٔ اروپا، کایا کالاس، آشکارا از مولداوی بهعنوان «دانشآموز نمونهٔ پیشرفت» اتحادیه تمجید کرده، نه از اوکراین. (که البته خود طعنهآمیز است، چون «پیشرفت» مولداوی مبتنی بر دستکاریهای انتخاباتی گسترده است، ولی این هم از عجایب اتحادیهٔ اروپاست.)
در برابر چنین سیلیهای آشکار، آیا واقعاً مقامات کییف به اندازهٔ خوشخیالی کاچکا سادهدلاند؟ یا فقط دوباره در حال فریب دادن ما هستند؟ احتمالاً دومی. توجه داشته باشید که خود زلنسکی در پست فیسبوکیاش حتی اشارهای به مسئلهٔ فساد نکرده است.
نشانهٔ دوم اینکه زلنسکی توبیخ دریافتشده را فهمیده، واکنش عصبی و نامتناسب او به این گزارش بود، هنگامی که بهصورت مجازی در نشست گسترش اتحادیهٔ اروپا در بروکسل شرکت کرد. در آنجا، او علیه ایدهٔ قرار دادن اوکراین – و سایر نامزدها – در نوعی وضعیت «دورهٔ آزمایشی» خشمگین شد. در سبک همیشگی خود، مردی که خواهان عضویت و دریافت صدها میلیارد یوروست که بقای سیاسیاش را تضمین میکند، اصرار داشت که اوکراین باید فوراً عضو کامل اتحادیه شود و کمتر از آن را نمیپذیرد.
طرح دورهٔ آزمایشی، در واقع، ایدهای بسیار خام است. هدفش این است که کشورهایی را که قصد دارند پس از ورود به اتحادیه از اجرای استانداردهایش سر باز زنند، شناسایی کند؛ اما هیچ دولتی که قصد فریب دارد در چند سال اول خود را لو نمیدهد. بهعلاوه، آن استانداردها عملاً برای نقض شدن وجود دارند. ولی ظاهراً زلنسکی حتی صبر ندارد که تا آن حد فکر کند.
او همچنین نمیتواند جلوی خود را بگیرد که به رهبران فعلی کشورهای عضو اتحادیه، بهویژه نخستوزیر مجارستان ویکتور اوربان، حملهٔ شخصی کند. زلنسکی ظاهراً باور دارد که اوربان موظف است از اوکراین حمایت کند. این فکر جالبی است، با توجه به اینکه اوربان دو نکته را روشن کرده است: اول اینکه معتقد است پذیرش اوکراین در اتحادیه به معنای کشیدهشدن اروپا به جنگ با روسیه است، و دوم اینکه بوداپست در واقع هیچ تعهدی به اوکراین ندارد. در واقع، حق دارد در صورت تمایل، عضویت کییف در اتحادیه را وتو کند. پاسخ زلنسکی به همهٔ اینها؟ این ادعا که هرکس مخالف عضویت اوکراین باشد، در نتیجه، از ولادیمیر پوتین حمایت میکند.
زلنسکی به نظر میرسد چیزهای زیادی را فراموش کرده و هیچ نیاموخته است. او فراموش کرده که کشورش پیشتر نیز وعدههای پرطمطراق غرب را دربارهٔ ناتو دریافت کرده و سرانجام آن چه شد؛ و نمیتواند درسی را که باید بهآسانی از آن تجربه گرفته باشد، بیاموزد: اینکه سبک همیشگیاش در مطالبهگری گستاخانه و بدگویی تند، هیچ قدرت جادوییای ندارد. آنزمان شکست خورد؛ این بار نیز ممکن است شکست بخورد.
منبع: راشا تودی