مخاطب۲۴، در چهار دههی اخیر، چین توانسته است خود را از کشوری وابسته به فناوریهای نظامی خارجی به یکی از قدرتهای مستقل و نوآور در عرصهی صنایع دفاعی تبدیل کند. این تحول، نتیجهی ترکیبی از سیاستگذاری دقیق، سرمایهگذاری سنگین در آموزش و پژوهش، و انتقال هوشمندانهی فناوری از شرق و غرب بوده است. یکی از بارزترین نمادهای این جهش فناورانه، جنگندهی جی۱۰ (Chengdu J-۱۰) است؛ جنگندهای که امروزه به ستون فقرات نیروی هوایی ارتش آزادی بخش خلق چین تبدیل شده و نشان دهندهی بلوغ طراحی و مهندسی هوافضای این کشور است.
در سالهای اخیر و به ویژه پس از درگیری نظامی میان ایران و اسرائیل، تحلیلگران نظامی منطقه بار دیگر احتمال خرید این جنگنده از سوی ایران را مطرح کردهاند. در این یادداشت، تلاش میشود تا ضمن بررسی پیشینه، ویژگیهای فنی، ابعاد سیاسی و مقایسهی جی۱۰ با نمونههای غربی، چشمانداز واقعی چنین خریدی از منظر نظامی و ژئوپلیتیکی ارزیابی شود.
پس از تجربهی تلخ وابستگی چین به جنگندههای ساخت شوروی در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، مقامات پکن در دههی ۱۹۸۰ دریافتند که بدون توسعهی یک جنگندهی کاملا بومی، نمیتوانند نیازهای دفاعی در حال گسترش کشوررا پاسخ دهند. جنگندههای موجود مانند جی۷ (نسخهی چینی میگ۲۱) و جی۸ دیگر پاسخگوی الزامات نبردهای مدرن نبودند.
در همین راستا، سه موسسهی اصلی طراحی هواپیما در چین، پروژهی ساخت یک جنگندهی چندمنظورهی نسل جدید را آغاز کردند. در نهایت، طرح شرکت چنگدو (Chengdu Aircraft Corporation) بهعنوان طرح برگزیده انتخاب شد. اما در آن زمان، ضعف زیرساخت صنعتی و نبود تجربه در طراحی موتور و سامانههای اویونیک، پیشرفت پروژه را با تاخیرهای طولانی مواجه کرد.
گفته میشود در میانهی دههی ۱۹۸۰ و هم زمان با نزدیکی سیاسی چین و اسرائیل، برخی همکاریهای غیرمستقیم میان دو کشور در حوزهی هوافضا شکل گرفت. پروژهی لاوی (Lavi) اسرائیل که به دلیل فشار آمریکا متوقف شده بود، از نظر فنی شباهت زیادی به جی۱۰ دارد. بسیاری از ناظران معتقدند چین از دادههای این طرح، مستقیما یا غیرمستقیم بهرهمند شده است. هرچند پکن و تلآویو هر دو این ادعا را رد میکنند، اما قرائن فنی مانند کانارد، محل ورودی هوا و ساختار بدنه شباهتهای قابلتوجهی میان دو طرح نشان میدهد.
اولین پرواز آزمایشی جی۱۰ در مارس ۱۹۹۸ انجام شد و پس از چند سال آزمایشهای پروازی و اصلاحات متعدد، در سال ۲۰۰۴ رسما وارد خدمت نیروی هوایی چین گردید. نسخهی اولیه با نام J-۱۰A معرفی شد، اما به مرور و با بهبود فناوریهای موتور، رادار، و اویونیک، مدلهای J-۱۰B و سپس J-۱۰C تولید شدند.
نسخهی C، که از سال ۲۰۱۸ به تولید انبوه رسیده، نماد بلوغ کامل این پروژه است. این مدل از رادار آرایه فازی فعال (AESA)، موتور بومی WS-۱۰B Taihang، سامانههای جنگ الکترونیک پیشرفته، و مواد جاذب رادار در بدنه بهره میبرد. تخمین زده میشود تاکنون بیش از ۶۰۰ فروند از انواع مختلف این جنگنده تولید شده که بخش عمدهی آنها در خدمت نیروی هوایی چین و ناوگان هوایی نیروی دریایی است.
جالب آنکه چین تا مدتها از فروش این جنگنده به کشورهای دیگر خودداری میکرد، اما در سال ۲۰۲۱ اعلام شد که نسخهی صادراتی آن با نام J-۱۰CE به پاکستان تحویل داده خواهد شد. این قرارداد نقطهی عطفی در سیاست صادرات تسلیحاتی چین بهشمار میرود و پاکستان نخستین کشور خارجی است که توانسته به این جنگنده دست یابد.
جی۱۰ از نظر طراحی، ترکیبی از ایدههای شرقی و غربی است. استفاده از بالهای دلتا (مثلثی) در کنار بالچههای جلویی کانارد موجب افزایش مانورپذیری، کاهش طول باند نشست و برخاست، و بهبود کنترل در زوایای حملهی بالا شده است. این طراحی، که در جنگندههای اروپایی نظیر یوروفایتر تایفون و داسو رافال نیز دیده میشود، برای نبردهای نزدیک و پرمانور بسیار مناسب است.
بدنهی هواپیما با استفاده از آلیاژهای سبک آلومینیوم و تیتانیوم در کنار مواد کامپوزیتی ساخته شده تا وزن را کاهش دهد و مقاومت در برابر حرارت و فشار افزایش یابد. طول جی–۱۰ حدود ۱۷ متر، دهانهی بالها ۹.۸ متر و ارتفاع آن ۴.۷ متر است. سقف پرواز مؤثر حدود ۱۸ کیلومتر و حداکثر سرعت آن ۱.۸ ماخ (معادل ۲۲۰۰ کیلومتر بر ساعت) است.
یکی از نقاط قوت طراحی، نسبت بالای رانش به وزن و چابکی فوقالعاده در مانورهای سنگین است. جی۱۰ قادر است فشار مثبت ۹ G و منفی ۳ G را تحمل کند، که برای یک جنگندهی تک موتوره عددی قابلتوجه محسوب میشود. نسخههای جدید همچنین دارای طراحی بهینه شدهی ورودی هوا بدون جداکنندهی مرکزی هستند که باعث کاهش سطح مقطع راداری و افزایش پنهانکاری نسبی میشود.
در مدلهای اولیه، چین از موتور روسی AL-۳۱FN (محصول شرکت ساتورن) استفاده کرد که پیشتر روی جنگندههای سوخو-۲۷ نصب میشد. اما به مرور و با توسعهی فناوری بومی موتور، چین موفق شد نسخهی داخلی خود یعنی WS-۱۰ Taihang را جایگزین کند. این موتور با رانش ۱۴۴ کیلو نیوتن در حالت پسسوز، کارایی مشابه موتورهای غربی نظیر F۱۱۰ جنرال الکتریک را ارائه میدهد.
برد رزمی جی۱۰ در ماموریتهای ترکیبی حدود ۱۲۰۰ تا ۱۳۰۰ کیلومتر است و در صورت استفاده از مخازن سوخت خارجی، تا بیش از ۴۵۰۰ کیلومتر قابل افزایش است. توانایی سوختگیری هوایی از نوع «میله و سبد» نیز امکان پروازهای طولانی و گشتهای رزمی ممتد را فراهم میکند.
گزارشهایی نیز وجود دارد مبنی بر آنکه در برخی نمونههای آزمایشی، سامانهی تغییر بردار رانش سهبعدی (۳D Thrust Vectoring) نصب شده است که میتواند قابلیت انجام مانورهای بسیار پیچیده مانند «کوبرا» و «چرخش تخت» را برای این جنگنده فراهم آورد؛ قابلیتی که در جهان تنها چند مدل مانند سوخو-۳۵ و اف–۲۲ رپتور از آن بهره میبرند.
کابین خلبان جی۱۰ مدرن، دیجیتالی و مبتنی بر مفهوم کاکپیت شیشهای است. سه نمایشگر چندمنظوره، نمایشگر سربالا (HUD) و سامانهی نمایش روی کلاه (HMD) وضعیت تاکتیکی، تسلیحات و اطلاعات پروازی را به شکل یکپارچه نمایش میدهند. سیستم پرواز با سیم (Fly-by-Wire) کنترل دقیق هواپیما را در شرایط ناپایدار آیرودینامیکی تضمین میکند.
نسخهی J-۱۰C مجهز به رادار آرایه فازی فعال (AESA) است که توانایی کشف و رهگیری اهداف هوایی در فاصلهای تا ۲۰۰ کیلومتر را دارد و میتواند تا ده هدف را بهطور همزمان رهگیری و با چهار هدف درگیر شود. سامانههای جنگ الکترونیک و اخلالگرهای فعال و غیرفعال، قدرت بقاپذیری آن را در میدان نبرد چندین برابر کردهاند.
جی۱۰ دارای ۱۱ مقر آویز تسلیحات است و میتواند تا ۵.۵ تا ۶ تن انواع مهمات را حمل کند. سلاحهای اصلی آن عبارتاند از:
موشکهای هوا به هوای کوتاهبرد PL-۸ و PL-۱۰ (با جستوجوگر فروسرخ)، موشکهای میانبرد PL-۱۲ و PL-۱۵ (با هدایت فعال راداری)، موشکهای هوا به زمین و ضدکشتی، بمبهای هدایت لیزری و ماهوارهای، توپ داخلی دو لول ۲۳ میلیمتری GSh-۲۳
موشک PL-۱۵ که جدیدترین موشک هوا به هوای چین است، با استفاده از پیشران دومرحلهای سوخت جامد، بردی تا ۳۰۰ کیلومتر دارد و بهویژه برای درگیری با اهداف پشتیبانی مانند آواکسها طراحی شده است.
جی۱۰ اغلب بهعنوان رقیب مستقیم اف۱۶ فالکن شناخته میشود. هر دو تکموتوره، چندمنظوره و با وزن برخاست حدود ۱۸ تا ۱۹ تن هستند. اف–۱۶ از نظر طراحی بسیار موفق و آزمایششده است و در بیش از ۲۵ کشور خدمت میکند، درحالیکه جی–۱۰ هنوز تجربهی رزمی واقعی ندارد. در مقایسهی فنی، اف–۱۶ در کنترل پرواز، آیرودینامیک کلاسیک و سامانههای هدفگیری پیشرفتهتر اندکی برتری دارد، اما جی–۱۰ در نسخههای جدید خود از رادار AESA بومی، موشکهای دوربردتر و مقطع راداری کمتر برخوردار است. افزون بر این، هزینهی خرید جی–۱۰ پایینتر است و چین آمادهی سفارشیسازی گسترده برای خریداران احتمالی است.
بهطور کلی میتوان گفت که جی–۱۰ C از نظر فناوری در سطح جنگندههای نسل ۴.۵ قرار دارد؛ یعنی میان نسل چهارم کلاسیک مانند اف–۱۶ و نسل پنجم پنهانکارانی، چون اف–۳۵.
پس از عملیاتهای متقابل ایران و اسرائیل در سال۱۴۰۴ ، برخی رسانهها مدعی شدند که ایران در حال مذاکره برای خرید چند اسکادران J-۱۰C از چین است. این خبر بازتاب گستردهای یافت و برخی آن را نشانهی ورود ایران به مرحلهی نوسازی جدی نیروی هوایی دانستند. با این حال، بررسی دقیقتر نشان میدهد که تحقق چنین قراردادی با موانع متعدد روبهروست.
نخست آنکه سیاست رسمی چین در صادرات تسلیحات مبتنی بر اصل «بیطرفی در مناقشات فعال» است؛ به این معنا که پکن معمولاً در بحبوحهی درگیریها از فروش سلاحهای تهاجمی به کشورهایی که درگیر بحران نظامی هستند، پرهیز میکند تا جایگاه دیپلماتیک خود را حفظ کند. دوم، فروش چنین جنگندهای به ایران میتواند تحریمهای ثانویهی آمریکا علیه صنایع هوافضای چین را تشدید کند، امری که با منافع اقتصادی گستردهی پکن در تجارت با غرب در تضاد است.
از سوی دیگر، مشکلات مالی و فنی نیز کم نیستند. ایران در شرایط تحریمی قرار دارد و چین تمایل چندانی به دریافت پول نفت یا تهاتر ندارد. هزینهی واقعی هر فروند جی–۱۰ C با تجهیزات کامل بین ۶۵ تا ۷۵ میلیون دلار برآورد میشود، که برای خرید حتی یک اسکادران ۱۲ فروندی، بودجهای معادل بیش از یک میلیارد دلار نیاز است. افزون بر این، آموزش خلبانان، ایجاد زیرساخت نگهداری، و آموزش فنی پرسنل حداقل ۲ تا ۳ سال زمان میبرد. در مجموع، هرچند از نظر فنی ایران علاقهمند به این خرید است، اما از منظر سیاسی و مالی، در کوتاهمدت عملی شدن آن بعید به نظر میرسد.
در صورت تحقق چنین خریدی، جی–۱۰ میتواند نقطهی عطفی در تحول نیروی هوایی ایران باشد. این جنگنده، با توانایی حمل موشکهای مدرن و سامانههای ارتباطی پیشرفته، میتواند حلقهی ارتباطی میان پدافند هوایی زمینپایه و نیروی هوایی فعال ایجاد کند. اما باید توجه داشت که جنگنده بهتنهایی بازدارندگی ایجاد نمیکند. بازدارندگی واقعی زمانی حاصل میشود که جنگندهها بخشی از شبکهی یکپارچهی فرماندهی، هشدار زودهنگام، و پشتیبانی هوایی (AWACS) باشند. بدون چنین شبکهای، حتی پیشرفتهترین جنگندهها نیز در برابر دشمنانی، چون اسرائیل که از سامانههای الکترونیکی و اطلاعاتی بسیار پیشرفته برخوردارند، کارایی محدودی خواهند داشت. بنابراین، برای ایران، خرید احتمالی جی–۱۰ باید در چارچوب یک راهبرد جامع بازسازی نیروی هوایی و پدافند هوایی دیده شود، نه یک اقدام نمادین یا تبلیغاتی.
جنگندهی چنگدو جی۱۰ یکی از برجستهترین محصولات صنعت هوافضای چین است که از ترکیب فناوریهای روسی، اسرائیلی و بومی ساخته شده و اکنون به یکی از قابلاعتمادترین جنگندههای نسل ۴.۵ در جهان تبدیل شده است. این جنگنده با رادار آرایه فازی فعال، موتور بومی قدرتمند، و موشکهای دوربرد PL-۱۵، توانایی رقابت با نمونههای غربی نظیر اف–۱۶ و رافال را دارد.
برای ایران، در صورت تحقق خرید این جنگنده، گامی بزرگ در جهت نوسازی نیروی هوایی خواهد بود، اما تحقق چنین معاملهای نیازمند ثبات سیاسی، منابع مالی پایدار و حمایت دیپلماتیک از سوی پکن است. در غیر این صورت، این ایده بیش از آنکه جنبهی عملی داشته باشد، در سطح تحلیلهای رسانهای باقی خواهد ماند. به بیان دیگر، بازدارندگی مؤثر تنها از مسیر خرید سلاح حاصل نمیشود، بلکه نیازمند شبکهی منسجم از آموزش، فناوری، پشتیبانی و مدیریت استراتژیک است. چین در مسیر بومیسازی این مؤلفهها گام برداشته و ایران نیز اگر بخواهد در قرن بیستویکم نیروی هوایی مؤثر داشته باشد، باید همین مسیر را با صبر، برنامهریزی و سرمایهگذاری دنبال کند.