مخاطب۲۴، امروز نخستین سالگرد شهادت «یحیی ابراهیم السنوار» رهبر برجسته فلسطینی و رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی «حماس» است که در جریان جنگ نسلکشی در غزه، در درگیری مسلحانه با نیروهای اشغالگر اسرائیلی در منطقه تلّ السلطان در رفح، در جنوب نوار غزه، به شهادت رسید.
شهادت یحیی السنوار در ۱۶ اکتبر ۲۰۲۴، نه تنها یک ضایعه انسانی برای جنبش حماس، بلکه یک واقعه با اهمیت ژئوپلیتیک و تاریخی برای مسئله فلسطین بود. السنوار که در سال ۱۹۶۲ در اردوگاه آوارگان خان یونس متولد شد، خود نمادی از رنج و مقاومت نسلهای فلسطینی بود که مجبور به ترک خانههایشان در جریان نکبت (۱۹۴۸) شدند. زندگی او پیوند عمیقی با تأسیس و تکامل جنبش مقاومت اسلامی حماس در اواخر دهه ۱۹۸۰ داشت. او از مؤسسین سازمان امنیتی و اطلاعاتی حماس، یعنی "مجد" بود که مأموریت آن حفاظت از جنبش در برابر نفوذ و جاسوسی اسرائیل و همکاریکنندگان فلسطینی بود. این دوره، یعنی سالهای آغازین انتفاضه اول (۱۹۸۷)، نقطه عطف شکلگیری یک نیروی سیاسی - نظامی مستقل بود که به طور مستقیم چالشگر ساختار سیاسی موجود و توافقات صلح اسلو (۱۹۹۳) بود.
سوابق طولانی السنوار در زندانهای اسرائیل (از ۱۹۸۸ تا ۲۰۱۱)، جایی که او ۲۳ سال از عمرش را گذراند، به یکی از مهمترین مکاتب فکری و سیاسی او تبدیل شد. در زندان، او نه تنها به زبان عبری تسلط یافت و با فرهنگ و ذهنیت اسرائیلیها از نزدیک آشنا شد، بلکه به یکی از رهبران اصلی زندانیان حماس تبدیل گشت. همین تجربه زندان، درک عمیق او از ضرورت مقاومت مسلحانه و در عین حال، لزوم استراتژیهای پیچیدهتر برای آزادی اسرا را تقویت کرد و در نهایت به اوج خود در تبادل اسرا معروف به "وفاداری به آزادگان" (شالیت) رسید که او خود یکی از ۱۰۰۰ آزادشده بود.
اسرائیل او را «مغز متفکر عملیات طوفان الاقصی» نامید و در صدر فهرست اهداف ترور قرار داده بود. با این حال، بر اساس گزارش رسانههای عبری، شهادت او در رفح نتیجه یک درگیری غیرمنتظره بود، نه عملیات برنامهریزیشده.
نقش یحیی السنوار پس از آزادی و به ویژه پس از انتخاب به عنوان رئیس دفتر سیاسی حماس در غزه در سال ۲۰۱۷، نقشی حیاتی و محوری در بازآرایی استراتژی مقاومت داشت. از نظر تاریخی-سیاسی، دوران رهبری او مصادف بود با تشدید محاصره غزه، به بنبست رسیدن مذاکرات صلح، و افزایش تنشها در قدس و کرانه باختری. او اعتقاد داشت که تنها با یک شوک استراتژیک میتوان معادلات منطقهای را تغییر داد و مسئله فلسطین را بار دیگر در کانون توجه جهانی قرار داد. عملیات «طوفان الاقصی» در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، اوج این استراتژی بود که به طور قطع یک نقطه عطف تاریخی-سیاسی را در درگیری فلسطین و اسرائیل رقم زد.
نامیدن السنوار به عنوان «مغز متفکر» این عملیات توسط اسرائیل، نه تنها تأکیدی بر نقش استراتژیک او، بلکه توجیهی برای هدف قرار دادن او در صدر فهرست ترور بود. در طول تاریخ، اسرائیل همواره کوشیده است تا با ترور رهبران کاریزماتیک و استراتژیست، ساختار رهبری و اراده مقاومت را از درون متلاشی کند. ترور رهبرانی، چون شیخ احمد یاسین و عبدالعزیز الرنتیسی نمونههای پیشین این سیاست بودند. با این حال، شهادت السنوار در یک درگیری «غیرمنتظره»، بر خلاف عملیاتهای ترور هدفمند قبلی، نه تنها نشاندهنده شکست اطلاعاتی اسرائیل در شناسایی مخفیگاههای او بود، بلکه مؤید این نکته بود که رهبران مقاومت تا واپسین لحظه در کنار مبارزان میدانی خود باقی میمانند.
در ۱۶ اکتبر ۲۰۲۴، در جریان تبادل آتش میان مبارزان مقاومت و یگان ۸۲۸ ارتش رژیم صهیونیستی در محله تلّ السلطان، ساختمان محل حضور السنوار هدف گلولهباران تانکها قرار گرفت. او که بههمراه محافظش محمود حمدان پس از درگیری رو در رو با نیروهای اشغالگر و مجروح شدن، در آن ساختمان پناه گرفته بود، تا واپسین لحظات با شجاعت جنگید.
جزئیات شهادت السنوار خود به یک روایت اسطورهای در ادبیات مقاومت تبدیل شد. برخلاف تصورات، او در تونلهای زیرزمینی یا در پناهگاههای لوکس کشته نشد، بلکه در یک درگیری مسلحانه زمینی و رو در رو با نیروهای اشغالگر در یک ساختمان مخروبه به شهادت رسید. این شیوه شهادت از منظر سیاسی، نماد بارز «مقاومت فعال» و «ایستادگی تا پای جان» است که جوهره ایدئولوژیک حماس و دیگر گروههای مقاومت را تشکیل میدهد.
طبق گزارشها، وی با لباس نظامی، کلاشنیکف در دست و با چهرهای زخمی در حال مقابله با پهپاد شناسایی دیده شد و سرانجام بر اثر فروریختن بخشی از ساختمان به شهادت رسید.
تصویری که از السنوار در آخرین لحظات زندگیاش ترسیم شد (لباس نظامی، کلاشنیکف در دست و مقابله با پهپادهای شناسایی) نه تنها یک رهبر سیاسی، بلکه یک مبارز و مجاهد تمامعیار را به نمایش گذاشت. این تصویر، به طور استراتژیک، پیامی قوی به مردم فلسطین و جهان ارسال کرد:
رهبران مقاومت از میدان عقبنشینی نمیکنند. از منظر تاریخی، این شیوه شهادت در تقابل کامل با رهبران سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) در گذشته قرار میگیرد که اغلب در تبعید یا در پشت میز مذاکره فعالیت میکردند. السنوار، با شهادت در میدان نبرد، "مقاومت مسلحانه" را به عنوان تنها راه محوری آزادی فلسطین بازتعریف کرد و خود را در زمره قهرمانان ملی و تاریخی نظیر عزالدین القسام و دیگران قرار داد. سقوط ساختمان بر اثر گلولهباران تانکها، نماد تخریب سیستماتیک زیرساختهای غزه توسط اسرائیل در جریان جنگ نسلکشی بود.
شهید یحیی السنوار بهعنوان یکی از چهرههای برجسته مقاومت فلسطین، به وحدت ملی و آشتی میان گروههای فلسطینی باور داشت و همواره بر لزوم هماهنگی میان نیروهای سیاسی و نظامی برای تحقق آزادی تأکید میکرد.
یکی از جنبههای کلیدی در کارنامه سیاسی السنوار، تأکید او بر وحدت ملی و آشتی میان حماس و فتح بود. از لحاظ تاریخی، شکاف میان این دو گروه پس از انتخابات ۲۰۰۶ و درگیریهای داخلی ۲۰۰۷، یکی از بزرگترین موانع در برابر تشکیل یک دولت مستقل و متحد فلسطینی بود. السنوار، برخلاف برخی دیگر از رهبران حماس، باور داشت که مقاومت موفق باید بر اساس یک جبهه داخلی متحد استوار باشد. او نقش مهمی در چندین تلاش برای آشتی ملی ایفا کرد. این رویکرد، در واقع یک تاکتیک استراتژیک نیز محسوب میشد: وحدت جبهه فلسطینی، اهرم فشار بیشتری بر اسرائیل و جامعه بینالملل وارد میکرد و مشروعیت سیاسی حماس را در سطح منطقهای و بینالمللی ارتقا میداد.
او معتقد بود که «هماهنگی میان نیروهای سیاسی و نظامی» برای آزادی حیاتی است. این دیدگاه، تمایز میان بال سیاسی و نظامی حماس (گردانهای عزالدین قسام) را که گاهی موجب سوءتفاهمها و فشارهای خارجی میشد، کمرنگتر میکرد و یک فرماندهی واحد و منسجم را برای مقابله با چالشهای پیچیده غزه تضمین میکرد. پس از عملیات "طوفان الاقصی"، وحدت عمل گروههای مقاومت، از جمله جهاد اسلامی و دیگر گروههای کوچکتر، عملاً به تحقق این آرمان او کمک کرد.
شهادت او بازتابی گسترده در میان مردم فلسطین و جهان عرب داشت و بسیاری آن را نقطه عطفی در مسیر مقاومت و تحولات آینده حماس دانستند.
شهادت السنوار در اوج جنگ، یک بحران رهبری فوری برای حماس ایجاد نکرد، زیرا این جنبش دارای ساختارهای سازمانی عمودی و افقی مستحکم برای جانشینی است. با این حال، تأثیر معنوی و سیاسی او غیرقابل انکار بود. بازتاب گسترده شهادت او در جهان عرب، نشاندهنده نقش او در تبدیل مسئله فلسطین از یک نزاع محلی به یک جنبش منطقهای و جهانی بود که با نفی کامل عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی با اسرائیل پیوند داشت. از منظر تاریخی، هر شهادت مهمی در مسیر مقاومت، نه تنها منجر به ضعف نمیشود، بلکه عامل تقویت عزم و اراده مبارزه، و ظهور رهبران جدید از بطن بحران میگردد. میراث السنوار، فراتر از فرد، در قلب استراتژی "طوفان الاقصی" و تأکید بر عدم تسلیم در برابر اشغالگری، حتی به قیمت از دست دادن جان باقی خواهد ماند.
یک سال پس از شهادتش، یاد و نام او در غزه و سراسر جهان اسلام زنده است؛ قهرمانی که از اسارت تا رهبری و از میدان مقاومت تا شهادت، نماد پایداری ملتی در برابر اشغال باقی ماند.
یحیی السنوار در طول حیات سیاسیاش، با تلفیق تجربههای زندان و درک عمیق از دشمن، و با اتخاذ رویکردی مصمم و ایدئولوژیک، به نماد پایداری و عدم سازش تبدیل شد. زندگی او، خلاصهای از تاریخ درگیریهای معاصر فلسطین است: آوارگی، مبارزه، زندان، مذاکره (برای آزادی اسرا) و در نهایت، شهادت در میدان نبرد. از منظر تاریخی، رهبران کاریزماتیک و شهید در جنبشهای آزادیبخش، نقش کاتالیزور را برای نسلهای بعدی ایفا میکنند. السنوار با شهادت خود، مهر تأییدی بر این باور زد که نبرد برای آزادی فلسطین، بهای سنگینی دارد، اما به هیچ وجه قابل معامله نیست. او میراثی از مقاومت استراتژیک، خودباوری در برابر قدرت نظامی برتر اسرائیل و باور به وحدت عمل در نبرد را به جا گذاشت که نه تنها آینده حماس، بلکه مسیر کلی مقاومت فلسطین را در دوران پس از جنگ غزه، تحت تأثیر قرار خواهد داد.