به گزارش مخاطب 24: موضعگیریهای جنجالی علیرضا اسدی و حواشی پیرامون او در نهایت باعث شد تا مسئولان باشگاه استقلال بهجای او، مجتبی فریدونی، مدیرعامل سابق باشگاه ذوبآهن را به عنوان عضو جدید هیئت مدیره این باشگاه انتخاب کنند. استقلالیها امیدوارند تا شاید از طریق تخصص فریدونی در اقتصاد ورزش کمی از شرایط وخیم این باشگاه بکاهند.
به نظر میرسد فریدونی قرار است فقط در بخش مالی کمک استقلالیها باشد. گویا او با وجود چیدمان دیگر اعضای هیئت مدیره تمایل چندانی هم به دخالت در امور این باشگاه ندارد و ترجیح میدهد خود را مشغول مسائل مالی کرده و از اتفاقاتی که پیرامون سرمربی و جذب بازیکنان میگذرد دور بماند.
به همین دلیل با او گفتوگویی انجام دادیم و تلاش کردیم پاسخ برخی سؤالات را بگیریم اما همانطور که قابل پیشبینی بود فریدونی تمایلی نداشت تا در مورد عملکرد دیگر اعضای هیئت مدیره توضیحی دهد. گفتوگوی «فرهیختگان» با این عضو جدید هیئت مدیره استقلال را از نظر بگذرانید.
استوریهای شما در فضای مجازی به برخی افراد در باشگاه استقلال نسبت داده شده؛ آیا این استوری هدفمند منتشر شده و فرد خاصی را مدنظر دارید؟
باشگاه استقلال سخنگو و مدیرعامل دارد و در مورد استقلال به خوبی توضیحات لازم را میدهند. من در بخشهایی اقتصادی که قرار است کار خودم را پیش ببرم سعی میکنم بهترین کار را انجام بدم، پس نیازی به صحبت من نیست. استوریهایی که میگذارم همیشه هدفمند است چه حالا که عضویت هیئت مدیره باشگاه استقلال هستم و چه زمانی که سمتی نداشتم و یا حتی مدیر باشگاه ذوب آهن بودم. دوستانی که من را از قدیم دنبال میکنند میدانند که از این استوریها زیاد میگذارم اما حالا چون در استقلال هستم تفسیر دیگری میکنند. این دیگر به برداشت آدمها برمیگردد.
قبل از پیوستن به استقلال همکاری با فدراسیون فوتبال داشتید. در مورد این همکاری بگویید چرا به سرانجام نرسید؟
سال گذشته در تیر ماه بود که جلسهای برای تدوین مقررات نقل و انتقالات گذاشتند. بخشی از تدوین آییننامه حق پخش بود که در برنامه هفتم توسعه آمده بود. من و چند نفر دیگر در این خصوص آییننامهای نوشتیم که ظاهراً ارائه شد اما مورد پسند دوستان صداوسیما قرار نگرفت. در قانون برنامه آمده که باید فدراسیون با همکاری وزارت ورزش آییننامه را نوشته و به تصویب هیئت دولت برسانند. از این رو تا دهم مهر ماه باید این آییننامه تدوین میشد اما هنوز تأیید نشده است. در واقع صداوسیما میگوید که من پولی برای پرداخت به عنوان حق پخش ندارم؛ دولت بودجهاش را تأمین کند و من پرداخت کنم. امسال در جدول پخش ۵۰۰ میلیارد برای حق پخش تلویزیونی لحاظ کردند که برای کلیه رشتهها مبلغ بسیار کمی است و اگر تقسیم شود معلوم نیست چه مبلغی به فوتبال برسد. این روند مشکل را حل نمیکند. ما باید به سمتی برویم که به بودجه دولت وابستگی نداشته باشیم.
چطور نمیتوان صداوسیما را مجاب کرد تا از تبلیغاتی که در ازای پخش فوتبال و مشتقاتش در میآورد حق پخش را پرداخت کند؟
دو سال در قانون بودجه لحاظ شد تا به شکل ۷۰ به ۳۰ درآمدهای تبلیغاتی از فوتبال را تقسیم کنند اما سال اول هیچ مبلغی تخصیص داده نشد و سال دوم ۱۵۰ میلیارد در نظر گرفتند که صداوسیما کلاً ۷۵ میلیارد واریز کرد که از آن ۷۵ میلیارد باز هم ۷۰ درصد را به صداوسیما باید باز میگرداندند که سازمان برنامه و بودجه هم همان را هم پرداخت نکرد و فقط نصف آن ۷۰ میلیارد را پرداخت کرد و به وزارت ورزش نیز ۷ میلیارد پرداخت کرد که فقط ۵ میلیارد از این ۷ میلیارد به فوتبال رسید. در نتیجه این تاکتیک منسوخ شده است. در این بین صداوسیما خواسته برحقی دارد و آن اینکه مدعی است از تبلیغات محیطی در ورزشگاهها، این سازمان نیز سهم میبرد. این خواسته برحق است؛ چراکه اگر پخش تلویزیونی صورت نگیرد تبلیغات محیطی بی ارزش میشود. در آییننامه پیشنهادی ما همه این موارد لحاظ شده بود و حقوق همه حتی صداوسیما را در نظر گرفته بودیم اما با این موضوع که حق پخش از مسیر بودجه دولت بگذرد موافق نیستم، چراکه دولت به اندازه کافی مشکل دارد و نمیتواند در این مورد هم ورود کند. حتی ما این موضوع را در نظر گرفتیم که اگر هلدینگ هر باشگاهی از نهادهای عمومی شبهدولتی و دولتی پول میگیرد به همان میزان سهمش از حق پخش کم میشود تا کم کم باشگاهها به این سمت بروند که پول را از فوتبال دربیاورند.
برخی باشگاهها صداوسیما را تهدید کردند که با فروش حق پخش مسابقات خود به پلتفرمهای خانگی انحصار حق پخش را از صداوسیما خواهند گرفت. آیا امکان این کار وجود دارد؟
جلوگیری از ورود دوربینهای صداوسیما به ورزشگاه موردی است که قبلاً مورد آزمون قرار گرفته و جواب نداده است. ذکر این نکته اما ضروری است که امکان فروش به دیگر پلتفرمها وجود ندارد چراکه طبق قوانین، حق پخش هر صداوسیمایی در اختیار انحصاری صداوسیمای جمهوری اسلامی است از این رو سازمان صداوسیما بر اساس قانون اساسی چنین اجازهای نمیدهند.
در شرایط فعلی بازار نقل و انتقالات به شدت ملتهب شده و قیمتها صدای همه را درآورده است. خیلیها بر این باورند که مدیران و دلالان نقش پررنگی در بالا رفتن قیمت بازیکنان دارند. فکر میکنید راهکار مقابله با چنین شرایطی چیست؟
اصل مشکل به دلیل عدم توازن عرضه و تقاضاست. ما اگر ۱۶ دروازهبان طرازاول در حد بیرانوند داشتیم چه اتفاقی رخ میداد. اگر ۱۶ نیازمند داشتیم دیگر کسی برای این دروازهبان ۱۰۰ میلیارد هزینه نمیکرد، بلکه ۱۰ میلیارد هم حاضر نبودند برایش هزینه کنند. در نتیجه مشکل اصلی این است که عرضه بازیکن خوب کم است. ریشه آن را باید در آکادمیها و پشتوانه باشگاهها جستوجو کرد. اتفاقی که در سایر موارد مثل بازار خودرو هم وجود دارد. از طرفی مصوبه دولت مبنی بر اینکه از بودجه دولت نمیتوان برای ورزش استفاده کرد در این شرایط بیتأثیر نیست. برخی باشگاههایی که به شرکتهای دولتی و غیردولتی وابسته هستند دستشان در جیب مردم است و ریختوپاش میکنند. افزایش قیمتها به این مصوبه که دولت تصویب کرده بی ربط نیست.
شما را جانشین اسدی کردند تا برخی از مشکلات موجود در باشگاه را با توجه به زمینه فعالیتتان حل کنید. فکر میکنید در شرایط بحرانی مدیریتی در باشگاه استقلال تا چه حد میتوانید به آنها کمک کنید؟
قطعاً میتوانم کمک کنم که آمدم. کار من بحثهای اقتصادی است و فوتبال در دنیا یک صنعت است. خودش برای خودش درآمدزایی میکند. ما در ایران یک سری محدودیتها داریم مثل حق پخش! معتقدم استقلال با کمک بقیه باشگاهها مثل پرسپولیس، سپاهان و تراکتور باید این حق را مطالبه کند، چراکه قانون است و باید اجرا شود. در همان برنامه هفتم، نهاد ناظری تدارک دیده شده که اگر مفاد اجرا نشد میتوانیم آن را پیگیری کنیم. در نتیجه باشگاهها باید این حق خود را مطالبه کنند. باید باشگاهها مدعی شوند چرا در حالی که قرار بود سه ماه پس از ابلاغ برنامه یعنی در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳ این قانون توسط صداوسیما و وزارت ورزش، تهیه و به تأیید هیئت دولت برسد، انجام نشد و سؤال مهمتر اینکه چرا کسی این حق را از راه درست که قطعاً به نتیجه میرسد مطالبه نمیکند؟
صحبت از درآمدزایی فوتبال برای خودش میکنید در حالی که همین حالا در باشگاهی مثل استقلال هلدینگ هزینه تیم را پرداخت میکند و در واقع دلیلی برای درآمدزایی در این باشگاه یا باشگاههای مشابه وجود ندارد.
فوتبال در همه جای دنیا خودش خرج خودش را درمیآورد اما در ایران همه به دنبال سواری مجانی هستند. علاقهمندان به فوتبال این تفریح را به صورت مجانی طلب میکنند. البته این فقط مختص فوتبال نیست و در بسیاری موارد دیگر مردم به دنبال مطالبهگری از دولت هستند. درواقع دلیلش این است که از قدیم، دولت در همه بخشها فعال بوده و به نوعی همه باشگاهها در گذشته دولتی بودند، در نتیجه در مقطعی دولت به جای اینکه از مردم برای تماشای این ورزش مفرح هزینه دریافت کند، تماشای فوتبال را رایگان اعلام کرد اما حالا بازی عوض شده و باید به سمتی برویم که وقتی فردی میخواهد از تماشای فوتبال لذت ببرد باید هزینهاش را بپردازد، درست مثل تماشای یک فیلم در نمایش خانگی یا خرید یک پیتزا. علاقهمندان به فوتبال باید تماشای مسابقات مربوط به این رشته را در سبد خانواده خود بگنجانند؛ به نظر من هر که میخواهد فوتبال ببیند باید پولش را هم بدهد. تیمهای حاضر در لیگ برتر انگلیس بلیت ۱۹ بازی خانگی فصل را میفروشند و طبیعتاً برای باشگاهی که پول بازیهای خانگی خود را قبل از شروع فصل دریافت میکند شرایط بسیار متفاوتتر از این است که قبل از هر بازی چند بلیت بفروشد به این ترتیب تقریباً نیمی از بلیت بازیهای نیمفصل به صورت یک پکیج کامل از شروع مسابقات به فروش میرسد و باقی موارد برای توریستهای فوتبالی باقی میماند در حالی که علاقهمندان به فوتبال در ایران ساعاتی قبل از شروع مسابقه اقدام به خرید بلیت میکنند یا در نهایت به صورت رایگان وارد ورزشگاه میشوند. جالب است که علاقهمندان به فوتبال برای تماشای این مسابقات چه از داخل خانه و چه از ورزشگاه حاضر نیستند هزینه کنند اما در همان زمان برای تنقلات خود هزینه میکنند.
منبع: فرهیختگان