مخاطب۲۴- جنگنده-در نبرد بین هند و پاکستان تمام ذهنها به سمت قدرت چینیها در مقابل شاهکار اروپاییها رفت و این سوال برای تمام نظامی نویسان پیش آمد که آنهمه هیاهوی غربیها چرا در مقابل سکوت چینیها شکست خورد.
با فروکش کردن نسبی درگیریهای اخیر بین هند و پاکستان، دستکم در حال حاضر، مشخص شده که نیروی هوایی دو کشور نقش بسیار فعالی در این نبردها ایفا کردهاند. بسیاری از ناظران، اکنون به تأثیر بالقوه چشمگیر جنگندههای چندمنظوره جی-۱۰ سی ساخت چین متعلق به نیروی هوایی پاکستان اشاره میکنند، همچنین به موشکهای هوابههوای پیشرفته PL-۱۵ که بسیار مورد تحسین قرار گرفتند.
پیش از آنکه به بررسی دقیقتر جنگنده جی-۱۰ سی بپردازیم، باید گفت که گزارشها و ادعاهای منتشرشده از سوی منابع هندی و پاکستانی با یکدیگر متناقض هستند و شواهد قطعی در مورد چگونگی استفاده از این جنگندهها و عملکرد واقعی آنها هنوز در دست نیست. همچنین باید در نظر داشت که تصاویر منتشرشده در شبکههای اجتماعی درباره جنگ هوایی، همراه با ادعاهایی درباره سرنگونی هواپیماها، هنوز تأیید نشدهاند. عملیات گسترده تبلیغاتی و اطلاعاتی، بههمراه حجم زیادی از تبادل نظرات احساسی و خصمانه در فضای مجازی، همچنان ادامه دارد و بهنظر میرسد این وضعیت برای مدتی دیگر نیز ادامه داشته باشد.
در رابطه با درگیریهای اخیر، روشن است که جنگنده جی-۱۰ سی بهویژه بهعنوان یک جنگنده با عملکرد برجسته مورد ستایش قرار گرفته است؛ موضوعی که نه تنها در تقابل بین هند و پاکستان اهمیت دارد، بلکه در چارچوب ارتش آزادیبخش خلق چین (PLA) نیز که بزرگترین کاربر این نوع جنگنده است، قابل توجه است.
اگر ادعاهای مطرحشده درباره موفقیتهای جی-۱۰ سی درست باشد، باز هم باید گفت که این ارزیابی بر پایه نمونهای بسیار محدود و در شرایطی کاملاً خاص انجام شده است. در نتیجه، نمیتوان از آن نتیجهگیریهای کلی یا قطعی داشت. بهروزرسانیهای مداومی که در زمینه موشکها، حسگرها و فناوریهای شبکهای در پلتفرمهای جنگنده صورت میگیرد، میتواند بهراحتی موازنه را به هر سمتی تغییر دهد. از سوی دیگر، نبردهای هوایی مدرن دیگر صرفاً نبرد میان جنگندهها نیست، بلکه ترکیبی از ارتباطات شبکهای، آموزش، نحوه بهکارگیری تسلیحات، جنگ الکترونیک، تاکتیکها و هماهنگی میان شاخههای مختلف نظامی است.
ادعاهای مربوط به نبرد
پاکستان مدعی است که پنج جنگنده نیروی هوایی هند را سرنگون کرده، از جمله دستکم سه فروند جنگنده چندمنظوره رافال. گزارشهایی نیز منتشر شده که یکی از مقامات ارشد اطلاعاتی فرانسه، در گفتوگو با شبکه CNN، سرنگونی یک فروند رافال را تأیید کرده است. همچنین تصاویری که در شبکههای اجتماعی منتشر شده، ظاهراً لاشه یکی از جنگندههای ساخت فرانسه را نشان میدهد. منابع رسمی و غیررسمی، دستکم برخی از این سرنگونیهای ادعایی را به ترکیب جنگنده جی-۱۰ سی و موشک PL-۱۵ نسبت دادهاند.
جاستین برانک میگوید: «اینکه چند مقام آمریکایی گفتهاند به نظر میرسد جنگنده جی ۱۰ در سرنگونی رافال نقش داشته، نکته جالبی است. این موضوع احتمال وقوع یک سرنگونی واقعی را نسبتاً بالا میبرد، اما باید تأکید کرد که صرف پیدا شدن دستکم دو موشک PL-۱۵ در بخشهایی از هند جایی که میدانیم این موشکها شلیک شدهاند لزوماً به معنای آن نیست که رافال قطعاً ساقط شده است.
او ادامه میدهد: «اینکه موتور و دم هواپیما کمی با فاصله از هم پیدا شدهاند، فرضیه سقوط عادی را تضعیف میکند و نشان میدهد که برخوردی شدید رخ داده، اما مثلاً ممکن است خلبانها به دلیل تمام شدن سوخت آنهم پس از مدت زیادی پرواز در ارتفاع پایین و با پسسوز برای فرار از موشک ناچار به اجکت شده باشند. یا حتی احتمال آتش خودی وجود دارد، یا مثلاً ممکن است موشک دوربرد HQ-۹ باعث سقوط شده باشد هرچند این گزینه بهنظر من کمتر محتمل است.
تصاویر دیگری نیز احتمالاً نشاندهنده ساقط شدن یک فروند جنگنده MiG-۲۹ فالکروم نیروی هوایی هند، و احتمالاً یک فروند Su-۳۰
فلانکر هستند. با این حال، در حال حاضر نمیتوان با قطعیت گفت که این سرنگونیهای احتمالی بهطور مشخص توسط جی-۱۰ سی انجام شدهاند.
از سوی دیگر، پیدا شدن لاشه چند موشک PL-۱۵ در خاک هند نشان میدهد که درگیریهایی بهنوعی با حضور جی ۱۰ صورت گرفته است.
صرفنظر از نتیجه نهایی، بهکارگیری جنگی جی ۱۰ و موشک PL-۱۵ که تاکنون هرگز در نبرد واقعی استفاده نشده بودند برای چین فرصتی ارزشمند فراهم کرده تا دادههای واقعی و مهمی درباره عملکرد تجهیزات خودش، و همچنین تجهیزات غربی مورد استفاده هند، بهدست آورد.
اندرو اسمال، پژوهشگر ارشد در بنیاد مارشال آلمان، در گفتوگو با روزنامه گاردین گفته است:
این اتفاق فرصتی برای چین فراهم میکند تا عملکرد سیستمهایش را در شرایطی بسیار پیچیدهتر و چالشبرانگیزتر از معمول ارزیابی کند. در مورد پاکستان، موضوع فقط جنگندهها نیست؛ بحث بر سر موشکها، سیستمهای راداری و کل ستون فقرات فناورانه ارتش پاکستان است از توانمندیهای جنگ الکترونیک گرفته تا سیستمهای ماهوارهای.
ادعاهای مختلف مربوط به درگیریهای هوایی نیز در فضای مجازی چین بازتاب گستردهای داشته و باعث شده تا نگاه تازهای نسبت به توانمندیهای جنگنده جی ۱۰، بهویژه، شکل بگیرد.
توسعه شاهکار چینی
چین در اوایل دهه ۱۹۸۰ کار روی طرحی را آغاز کرد که بعدها به جنگنده جی ۱۰ تبدیل شد. هدف، طراحی یک جنگنده تکموتوره چندمنظوره بود که بتواند جایگزین جی ۷ نسخه چینی جنگنده MiG-۲۱ روسی) در نقش پدافند هوایی، و همچنین هواپیمای تهاجمی Q-۵ Fantan شود.
مانند بسیاری از پروژههای هوایی نظامی چین، این برنامه نیز عمدتاً به دلیل نبود موتور مناسب با تأخیر مواجه شد.
زمانی که جی ۱۰ سرانجام معرفی شد، طراحی آن شامل بالهای دلتا، سطوح کنترل جلویی (کانارد)، ورودی هوای زیر دماغه، و سیستم کنترل پرواز دیجیتالی (Fly-by-wire) بود. شباهتهای مفهومی بین جی ۱۰ و جنگنده «لاوی» اسرائیلی بارها مورد بحث قرار گرفته، اگرچه باید توجه داشت که جی ۱۰ از نظر ابعاد، بزرگتر و سنگینتر از لاوی است. با اینکه در مقطعی تماسهایی میان شرکت چنگدو و اسرائیل وجود داشته است.
در طول دهه ۱۹۸۰، توسعه جنگنده جی ۱۰ همچنان به دلیل نبود موتور مناسب و تغییرات مداوم در طراحی با تأخیر مواجه بود، اما تا سال ۱۹۹۱، یک ماکت تمامقد از آن تکمیل شده بود.
نخستین پرواز نمونه اولیه جی ۱۰ در مارس ۱۹۹۸ انجام شد؛ در این پرواز، از موتور توربوفن روسی AL-۳۱FN استفاده شده بود. تا پایان سال ۲۰۰۳، آزمایشهای پروازی به پایان رسید و جی ۱۰ وارد مرحله تولید انبوه شد. این جنگنده جدید در ژوئن ۲۰۰۴ آماده خدمت در نیروی هوایی ارتش آزادیبخش خلق چین (PLAAF) شد.
پس از تولید سه سری اولیه از J-۱۰، مدل J-۱۰A وارد خط تولید شد که بهبودهایی در سامانههای اویونیک از جمله رادار کنترل آتش پالسی داپلر پیشرفتهتر مدل Type ۱۴۷۳G و طراحی جدید کابین خلبان داشت. نمونههای اولیه جی ۱۰ نیز بعدها به همین استاندارد ارتقاء یافتند. در همین زمان، مدل جی ۱۰ نیز بهعنوان نسخهای مشتقشده از جی ۱۰ برای خدمت در پایگاههای زمینی نیروی دریایی چین تولید شد.
حتی در شکل پایه خود، جی ۱۰ یک جنگنده نسبتاً پیشرفته به شمار میرود. کابین خلبان آن مجهز به نمایشگر سربالا (HUD) با زاویه دید گسترده، دو نمایشگر چندکاره تکرنگ (MFD) و یک نمایشگر چندکاره رنگی است. خلبان همچنین از دیدگاه نصبشده روی کلاهخود و سیستم کنترل «دستها روی دسته گاز و فرمان (HOTAS) بهرهمند است.
وقتی این جنگنده معرفی شد، تسلیحات اصلی هوابههوای آن شامل موشکهای میانبرد هدایتشونده راداری نیمهفعال PL-۱۱ و موشکهای کوتاهبرد هدایتشونده مادونقرمز PL-۸ بود. به مرور زمان، جنگنده به سلاحها و حسگرهای جدیدتری مجهز شده است، از جمله موشکهای میانبرد PL-۱۲ که با رادار فعال هدایت میشوند. به تازگی، موشکهای PL-۸ و PL-۱۲ به ترتیب جای خود را به موشکهای بسیار توانمندتر PL-۱۰ و PL-۱۵ دادهاند.
برای افزایش ظرفیت حمل موشکها، یک پایلون پرتاب دوتایی جدید نیز برای موشکهای هوابههوای میانبرد معرفی شد.
بار تسلیحاتی معمول برای ماموریتهای هوا به زمین شامل دو بمب هدایتشونده دقیق LS-۵۰۰J به وزن هر کدام ۱۱۰۲ پوند است که همراه با سامانه هدفگیری فروسرخ/لیزری نصبشده در جلوی هواپیما و سامانه مقابله الکترونیکی (ECM) استفاده میشوند. از دیگر مهمات هوا به زمین، موشک ضد تشعشع YJ-۹۱ نیز به کار گرفته میشود.
پس از تولید حدود ۲۷۰ فروند جی ۱۰A/AS، تولید به نسخه ارتقا یافته جی ۱۰B تغییر یافت که در سال ۲۰۰۸ رونمایی شد. از نظر ظاهری، جی ۱۰B به دلیل استفاده از ورودی هوای مافوق صوت ثابت بدون دیورتر (DSI) متفاوت است؛ این ویژگی باعث کاهش وزن سازه و کاهش سطح مقطع راداری از جلو میشود.
کاور رادار (رادوم) بازطراحیشده آن، رادار آرایهای الکترونیکی اسکنشونده منفعل (PESA) باند ایکس را در خود جای داده که گفته میشود توانایی رهگیری ۱۰ هدف و درگیری همزمان با چهار هدف را دارد. دیگر ویژگیهای جدید شامل حسگر جستوجو و ردیابی فروسرخ در جلوی کابین خلبان، سه نمایشگر چندکاره رنگی در کابین و نمایشگر سربالای هولوگرافیک با زاویه دید گسترده است.
تولید جنگنده جی ۱۰B به حدود ۶۰ فروند محدود شد و سپس نسخه ۱۰C جایگزین آن شد که رادار آرایه اسکن الکترونیکی فعال (AESA) را معرفی کرد.
داشتن رادار AESA یک مزیت بسیار بزرگ است، چرا که این نوع رادارها معمولاً بردهای کشف و رهگیری طولانیتر، تفکیک و شناسایی بهتر اهداف، و توانایی ردیابی اهداف پروازی پایین با امواج راداری کماثر مانند موشکهای کروز و پهپادها را ارائه میدهند. برخلاف رادارهای مکانیکی که برای تغییر جهت نیاز به حرکت فیزیکی دارند، رادارهای AESA میتوانند به سرعت حجم وسیعی از فضای هوایی را اسکن کنند. علاوه بر این، فناوری AESA نسبت به اختلال و ایجاد مزاحمت الکترونیکی (جَمینگ) مقاومت بیشتری دارد و بسیار قابلاطمینانتر از رادارهای مکانیکی قدیمی است.
با این حال، همانطور که جاستین برونکو اشاره میکند، در مورد ویژگیهای دقیق رادار AESA در جی ۱۰ سی هنوز بسیاری از «ناشناختهها» وجود دارد.
بدیهی است که این جنگنده دارای رادار AESA عملیاتی است» برونکو میگوید. «طبق تمام گزارشها، این رادار نسبتاً توانمند به نظر میرسد. اما اگر کمی دقیقتر نگاه کنیم، انواع مختلفی از رادارهای AESA وجود دارد. برخی فقط قابلیت خودکار بسیار مؤثرتری برای اسکن حجم بزرگی از فضا نسبت به رادارهای مکانیکی ارائه میدهند، به طوری که دیگر خبری از محدودیتهای اسکن عمودی و افقی نیست و میتوان تقریباً همه فضا را به صورت نزدیکبههمزمان اسکن کرد. این موضوع فشار کاری خلبان را کاهش میدهد و توانایی رادار در مقابله با تداخلها و نویز بهتر میشود.
با این حال، درباره این که رادار AESA در جی-۱۰ سی تا چه حد میتواند انرژی خود را به صورت مؤثر در حالتهای مختلف مدیریت کند هنوز ابهامات زیادی وجود دارد. این موضوع به ویژه در کمکردن احتمال کشف رادار در حین اسکن فعال اهمیت دارد، که به آن قابلیتهای «احتمال پایین رهگیری» و «احتمال پایین کشف» (LPI/LPD) گفته میشود.
چگونگی عملکرد رادار AESA در جی-۱۰ سی از نظر قابلیتهای «احتمال پایین رهگیری» و «احتمال پایین کشف» بسیار دشوار است که بدانیم، بهویژه، چون این رادار به ندرت در حالت «جنگی» استفاده میشود، خصوصاً وقتی احتمال دارد که دشمن در حال جمعآوری سیگنالهای آن باشد. با این نکته در نظر گرفته شده، استفاده پاکستان از جی-۱۰ سی در برابر هند میتواند تأثیر قابلتوجهی در تحلیلهای بازنگریشده از این درگیریها و همچنین ارزیابی کلیتر از جنگنده جی ۱۰ داشته باشد.
یک نکته مهم دیگر، اشاره برونکو است که رادار بهکار رفته در مدل صادراتی جی-۱۰ سی برای پاکستان تقریباً قطعاً شامل همان حالتها و قابلیتهای رادار J-۱۰C نیروی هوایی چین نیست. «اگر چنین باشد کمی تعجبآور خواهد بود» برونکو میگوید. «در این زمینه (رادار) خیلی چیزها را نمیدانیم. همینطور درباره قابلیتهای مقابله الکترونیکی (ECM) یا حتی حملات الکترونیکی محدود آن. برخی از رادارهای AESA در این زمینه بسیار قدرتمند هستند.
از حدود سال ۲۰۱۹، جنگنده J-۱۰C مجهز به موتور WS-۱۰ ساخت داخل چین شده است. هرگونه تردید باقیمانده درباره قابلیت اطمینان این موتور و به طور کلی موتورهای هواپیمای چینی، با این واقعیت که موتور WS-۱۰ اکنون جنگنده جی-۱۰ سی تولیدی، جنگنده رادارگریز J-۲۰ و همچنین نسخههای توسعهیافته سری فلانکر تولید داخل، یعنی جنگندههای ناوپایه جی ۱۵ و جنگندههای زمینی جی ۱۶ را تأمین میکند، تا حد زیادی برطرف میشود.
نکته جالب این است که در سال ۲۰۲۲ یک زیرمدل از جی-۱۰ سی با یک برجستگی بزرگ و واضح روی پشت آن (دورسال اسپاین) ظاهر شد. برخی حدس میزدند این نسخه ممکن است برای ماموریتهای سرکوب پدافند طراحی شده باشد، اما در نهایت این مدل به تیم نمایش هوایی «یکم آگوست» اختصاص داده شد.
ارزیابی مقایسهای
در کل، برونکو نسخه J-۱۰C را «گونهای قطعی و بالغ» از جنگنده J-۱۰ میداند که از نظر اندازه تقریبی، ظرفیت حمل تسلیحات و چابکی، تقریباً با مدل مدرن شده F-۱۶C/D بلاک ۵۰ قابل مقایسه است. در زمینه عملکرد دینامیکی، نسبت رانش به وزن در این دو جنگنده احتمالاً «نسبتاً مشابه است، البته بسته به نوع موتور نصب شده در هرکدام. برای مثال، یک F-۱۶CM بلاک ۵۰ با موتور جنرال الکتریک احتمالاً نسبت رانش به وزن بهتری در شرایط بارگیری رزمی نسبت به جی ۱۰ دارد و یک F-۱۶ بلاک ۵۲ که کمی سنگینتر است و موتور پرتاند ویتنی دارد (مثلاً مدل 'big-spine' که کمی سنگینتر است)، ممکن است نسبت رانش به وزن ضعیفتری نسبت به جی-۱۰ سی داشته باشد، که البته به وزن رزمی بستگی دارد.»
همانطور که بسیاری از اف ۱۶ بلاک ۵۰ها در حال حاضر دارند، نسخه جی-۱۰ آ احتمالاً از نظر عملکرد رادار در مقایسه با جنگندههایی مثل فلانکر محدود بود، چه برسد به جنگندههای نسل پنجم، چون دماغه کوچک و قدرت خروجی نسبتاً محدودی برای رادار مکانیکی اسکنشونده داشت. البته ی-۱۰ سی این مشکل را تا حدی با داشتن رادار AESA رفع کرده است، همانطور که آپگرید Scalable Agile Beam Radar (SABR) هم برای F-۱۶ وجود دارد.
در جریان نبردهای هوایی اخیر با هند، برخی پیشنهادها مطرح شده که پاکستان به طور گسترده از جنگنده جی-۱۰ سی استفاده کرده، در حالی که ناوگان F-۱۶ خود را به دلایل سیاسی از درگیریها کنار گذاشته است. طی سالها، مخالفتهای سیاسی قابل توجهی در کنگره آمریکا با فروش F-۱۶ به پاکستان وجود داشته است. مهمتر از همه، اتهاماتی درباره همکاری یا حمایت دستگاههای امنیتی پاکستان از فعالیتهای تروریستی مطرح شده است. با این وضعیت، پاکستان ممکن است درباره استفاده از F-۱۶ها در برابر هند تجدیدنظر کند تا به تحریمها یا محدودیتهای آینده در زمینه کمکهای نظامی آمریکا دچار نشود — در گذشته تحویل F-۱۶ها نیز به دلایل سیاسی متوقف شده بود.
در عین حال، بر اساس نظر برونکو، در برخی ماموریتها، جنگنده چینی احتمال موفقیت بهتری دارد، بهخصوص در حملات هوایی با برد بلند.
برونکو میگوید: «از دیدگاه رادار و موشک، F-۱۶ها و موشکهای AMRAAM که استفاده میکنند، تقریباً قطعاً برد موثر کوتاهتر و منطقهای که هدف نمیتواند فرار کند (no-escape zone) کوچکتری نسبت به J-۱۰CE مجهز به موشک PL-۱۵ دارند.» او اضافه میکند: «این یک رادار AESA و موشکی با کینماتیک بهتر است، در مقابل رادار مکانیکی اسکنشونده و موشکی با قابلیتهای کینماتیکی کمتر. در این نوع درگیریهای احتمالی که در درگیری اخیر شاهد بودیم، جایی که دو طرف تا حد زیادی خطوط مرزی خود را حفظ میکنند و برخی شلیکهای برد بلند انجام میشود، جی-۱۰ سی احتمال موفقیت (شلیک کشنده) بالاتری نسبت به F-۱۶های پاکستان دارد.
طبق حداقل یک گزارش تأیید نشده در رسانههای پاکستانی که به منابع ناشناس اشاره دارد، طولانیترین شلیک موشک PL-۱۵ در جریان درگیریها حدود ۹۸ مایل دریایی یا تقریباً ۱۱۲ مایل زمینی بوده است. نسخه غیر صادراتی PL-۱۵ معمولاً دارای برد حداکثر حدود ۱۲۴ مایل ارزیابی میشود. همچنین گزارشهایی در رسانههای غربی منتشر شده که احتمال میدهد پاکستان نسخهای با برد بلندتر از موشک صادراتی PL-۱۵E دریافت کرده باشد، که این امر میتواند دلیل درگیریها در این فواصل طولانی را توضیح دهد.
همانطور که در پوششهای قبلی نیز توضیح دادهایم، دلایل مختلفی میتواند باعث دیده شدن بقایای موشکهای PL-۱۵ مصرفشده در خاک هند باشد:
از دست دادن موشکها، به ویژه در وضعیت نسبتاً سالم، میتواند نتیجه شرایط مختلفی باشد. این شامل شلیکهایی است که در حداکثر برد موشکهای فراتر از دید مستقیم (BVR) انجام شده و در آنها پشتیبانی هدایت طولانی مدت از سوی هواپیمای پرتابکننده وجود نداشته است. این پرتابها میتوانند به صورت دفاعی یا تهاجمی انجام شوند، به گونهای که موشک به سمت هدف شلیک شده و وارد حالت «شلیک و فراموش کن» میشود، بدون کمک هواپیمای پرتابکننده، مدتها قبل از فعال شدن کاوشگر موشک. این شلیکها بر اساس بهترین پیشبینی موشک از محل هدف در زمان پرتاب انجام میشوند و به محض اینکه هواپیمای پرتابکننده به روزرسانیهای مسیر پرواز را قطع کند، رادار داخلی موشک (که برد کوتاهی دارد) فعال شده و به دنبال هدف میگردد.
این نوع شلیک احتمال اصابت را به شدت کاهش میدهد، اما در عوض بقای جنگنده پرتابکننده را تا حد زیادی افزایش میدهد. با توجه به اینکه هیچ هواپیمای هندی یا پاکستانی در این درگیریهای گسترده هوایی از مرز عبور نکرده است، به احتمال زیاد شلیکهایی با برد بلند و هدایت محدود توسط هواپیمای پرتابکننده انجام شده، به طوری که بیشتر هواپیماها فاصله کافی از هم داشتند تا از حداکثر برد سلاحهای طرف مقابل جان سالم به در ببرند. بهروزرسانیهای میانراهی که توسط رادار هواپیمای پرتابکننده ارائه میشود نیز به دلیل نزدیکی به مرز و نیاز به چرخش به سمت مخالف مرز برای جلوگیری از عبور یا ورود به محدوده خطرناک جنگندهها و سامانههای پدافند زمینی، به صورت محدود انجام شدهاند. حتی روشن نگه داشتن رادار جنگنده برای مدت طولانی در چنین منطقه با تهدید بالا میتواند منجر به شناسایی سریع و سرنگونی شود.
شلیکهای برد بلند همچنین بدان معناست که موشکها احتمالاً در هنگام برخورد به زمین در حالت انرژی بسیار پایین قرار دارند.
باز هم، دلایل متعددی وجود دارد که چرا یک موشک ممکن است نسبتاً سالم باقی بماند، اما با توجه به آنچه درباره وضعیت تاکتیکی در طول مرز میدانیم، این یک احتمال بسیار محتمل به نظر میرسد.
اهمیت موشک پی ال ۱۵
یکی دیگر از عواملی که میتواند در موفقیت احتمالی جنگنده جی-۱۰ سی نقش داشته باشد، این است که هند احتمالاً درک به مراتب بهتری از عملکرد موشک AMRAAM دارد و بنابراین قادر است ضداقدامات بهتری را در برابر آن اتخاذ کند، نسبت به موشک PL-۱۵ و به ویژه مدل صادراتی PL-۱۵E.
برونک ادامه میدهد:
توانایی سیستم مقابله الکترونیکی (ECM) و دریافتکننده هشدار راداری (RWR) روی رافائل برای تشخیص احتمالی کاوشگر موشک ورودی و/یا واکنش برای بهبود اثربخشی مانورهای شکست موشک با استفاده از ECM، احتمالاً در برابر موشک PL-۱۵ کمتر از AMRAAM است، صرفاً به دلیل این که ممکن است اطلاعات کمتری درباره آن وجود داشته باشد.
موشک PL-۱۵ دستکم شرایط رقابت را برابر کرده و در برخی موارد مشکلاتی ایجاد کرده که باعث شده ایالات متحده در برد موشک AMRAAM با معضل روبهرو شود.
در واقع، ظهور PL-۱۵ باعث شده طرف آمریکایی به شدت به دنبال توسعه موشکهای هوابههوای برد بلندتر مانند AIM-۲۶۰ و AIM-۱۷۴ بی باشد.
همچنین باید مزایای کاوشگر AESA موشک PL-۱۵ را در نظر گرفت، برونک اشاره میکند:
«فقط بر اساس اصول فیزیکی کاوشگر AESA در مقابل کاوشگرهای مکانیکی یا نوع ثابت PESA، این کاوشگر باید وضوح بالاتری داشته باشد، در برابر مقابله الکترونیکی (ECM) مقاومتر باشد و در محیطهای مختلکننده عملکرد بهتری ارائه دهد.
علاوه بر این، احتمالاً توانایی بهتری در هدفگیری اهداف پنهانکار (استلث) دارد.
برونک ادامه میدهد:
«چینیها برای مدت طولانی اساساً پیرو بودند و یا مشتری سلاحهای روسی بودند یا تلاش میکردند تا کپیهایی از سیستمهای غربی تولید کنند، چه کپیهایی از موشکهای پایتون، سایدوایندر یا اسپارو باشد.»
«اما موشک PL-۱۵ متفاوت است و نمایانگر بلوغ قابل توجهی در پایه صنعتی و تحقیق و توسعه چین است.
در همین حال، PL-۱۵ تنها یکی از چندین برنامه موشک هوابههوای چین است که بهویژه روی عملکرد برد بسیار بلند تمرکز دارد. چین علاوه بر توسعه و بهبود موشکهای هوابههوای خود، توانایی تولید انبوه آنها را نیز دارد.
در میان مجهولات استفاده پاکستان از جنگنده جی ۱۰ در نبرد، برونک موضوع یکپارچهسازی این جنگندهها با سامانههای هشدار و کنترل هوابرد (AEW&C) را مطرح میکند؛ یا دقیقتر، میزان همکاری جنگندهها با این هواپیماهای راداری.
«آیا ارتباطات صوتی است؟ آیا صحبت از تعامل کامل دادهای (دیتالینک) است؟ آیا امکان هدفگیری توسط طرف سوم وجود دارد، و آیا این شامل پشتیبانی موشکی در حین پرواز از طرف سوم هم میشود؟
هیچ کس جز نیروی هوایی پاکستان یا شرکت چنگدو تصویر کامل این جنبه مهم از قابلیتهای جی-۱۰ سی را ندارد، اگرچه این موضوع اهمیت مرکزی دارد، به ویژه در زمینه درگیریهای هوابههوای برد بلند.
در مورد آینده جی ۱۰، برونک احتمال چندانی نمیدهد که نیروی هوایی ارتش آزادیبخش خلق چین (PLAAF) نسخهای دی از این جنگنده را پس از جی-۱۰ سی توسعه دهد و معتقد است تمرکز اکنون بیشتر روی جنگنده پنهانکار میانوزن جی ۳۵ و همچنین برنامههای نسل ششم است.
او میگوید: «آنها احتمالاً در آیندهای نزدیک به دنبال جایگزینی یا کمکم کنار گذاشتن جی ۱۰ هستند، هرچند بیتردید به ارتقا و حفظ قابلیتهای جی ۱۰هایی که در اختیار دارند ادامه خواهند داد.
این ممکن است شامل ارتقای جی ۱۰ بیها به استاندارد C با رادار AESA و موتور جدید نیز بشود. نمیدانم این کار چقدر پیچیده است، اما منطقی به نظر میرسد، به شرطی که هزینهبر نباشد.
بیشتر احتمال دارد که سرنوشت جی ۱۰ در بازار صادرات پررونق باشد.
برونک میگوید: «فکر میکنم شاهد فشار و تلاش برای افزایش صادرات خواهیم بود.»
او این روند را با مزایایی که صادرات گسترده برای نیروی هوایی آمریکا در مورد جنگندههای اف ۱۶ و F/A-۱۸ فراهم کرد مقایسه میکند؛ جنگندههایی که سالها پس از اینکه آمریکا خرید عمدهشان را متوقف کرده و به نسلهای جدیدتر مانند اف ۳۵ و اف ۲۲ رفته، همچنان در خدمت و بهرهبرداری هستند.
با توجه به اینکه چین میتواند جی ۱۰ را با هزینه واحدی حدود ۵۰ تا ۶۰ میلیون دلار برای صادرات عرضه کند، برونک معتقد است این گزینه برای برخی کشورها بسیار منطقی است، بهخصوص برای آنهایی که به دنبال جایگزینی جنگندههای روسی قدیمی و روزافزون دشوار برای نگهداری هستند.
چنین قیمتی باعث میشود جی ۱۰ به گزینهای بسیار رقابتی برای کشورهایی تبدیل شود که نه با آمریکا و نه اروپا همراستا هستند و میخواهند میگ-۲۹، سوخو-۲۷ و سوخو-۳۰های فرسوده خود را با جنگندهای ارزانتر از نظر خرید، عملیاتی، و نگهداری جایگزین کنند؛ جنگندهای که سازگاری خوبی با طیف وسیعی از تسلیحات هوابههوا و هوابهزمین دارد و از تأمینکنندهای است که تحت تحریمهای شدید نیست.»
از سوی دیگر، برخی کشورها ممکن است به دلیل مواضع مختلف دولت ترامپ که باعث نگرانیهایی شده، تمایل داشته باشند وابستگی خود به صادرات تسلیحات از ایالات متحده را کاهش دهند. اگرچه این موضوع بیشتر در خارج از ناتو و در میان متحدان نزدیک آمریکا صادق نیست، اما این مسئله میتواند یک فرصت جدید برای چین ایجاد کند.
با این حال، مشتریان احتمالی در این گروه ممکن است به جای جی ۱۰، جنگنده جی ۱۷ را به عنوان گزینهای ارزانتر و البته کمتوانتر انتخاب کنند. جنگنده جی اف ۱۷ تاکنون به کشورهای آذربایجان، میانمار و نیجریه فروخته شده و توسط پاکستان که آن را به صورت مشترک توسعه داده، استفاده میشود.