به گزارش سرویس سیاسی مخاطب ۲۴ به نقل از فرارو، هرچه مذاکرات بیشتر به طول انجامد محدودیتهای برنامه ایران بر اساس «بندهای غروب آفتاب» برجام زودتر منقضی میشود. «راب مالی» مذاکره کننده ارشد آمریکا اذعان کرده که زمان مورد نیاز برای ساخت سلاح هستهای کاهش یافته و بازگشت به شرایط قلبی دشوار و شاید ناممکن باشد. مذاکرات هستهای با ایران وارد مرحله پایانی میشود این زمانی رو به اتمام، برای جلوگیری از بروز یک بحران تازه در خاورمیانه است.
به نقل از اکونومیست، در دنیای رقابت ژئوپولیتیکی فزاینده بر سر اوکراین، تایوان و دیگر نقاط جهان، قدرتهای بزرگ دست کم توانسته اند در تلاشهای دیپلماتیک برای مهار برنامه هستهای ایران با یکدیگر همکاری کنند. پس از هشت دور مذاکره در وین آیا آنان میتوانند توافقی هستهای را که باراک اوباما در سال ۲۰۱۵ بر سر آن اجماع لازم را کسب کرده بود و سه سال بعد دونالد ترامپ آن را رها کرد، احیا کنند؟ دور بعدی مذاکرات که قرار است این هفته آغاز شود تعیین کننده به نظر میرسد. یک منبع آگاه میگوید که مذاکره کنندگان هرگز به پیشرفت تا این اندازه نزدیک نبوده اند، اما همزمان هرگز به شکست نیز تا این اندازه نزدیک نبوده اند. مقامهای آمریکایی به طور قابل توجهی در مورد چشم انداز توافق خرسند هستند. امریکا در ژستی تازه که نشانهای از حسن نیت قلمداد میشود هفته گذشته اعلام کرد که شرکتهای روسی، چینی و اروپایی میتوانند مجددا معافیتهایی از تحریمهای آمریکا را دریافت کنند تا در برخی فعالیتهای هستهای غیرنظامی در ایران شرکت کنند.
خطرات خرابکاری از سوی برخی از گروهها نیز آشکار است. تندروهای جنگ طلب امریکایی صدای مخالفت خود را بلندتر کرده اند. انصارالله در یمن حملات موشکی و پهپادی علیه امارات متحده عربی را تشدید کرده اند. این موضوع باعث استقرار یک ناو جنگی آمریکایی و جنگندههای پیشرفته نه تنها برای کمک به محافظت از آن کشور بلکه برای ارسال یک هشدار ضمنی به ایران شده است. اسرائیل در حال تمرین حملات نظامی به تاسیسات هستهای ایران بوده است. همکاری امنیتی آن کشور با کشورهای خلیج فارس در حال افزایش است.
برجام برنامه هستهای ایران را به شدت محدود کرد و در ازای لغو بسیاری از تحریمها بازرسیهای بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی را تقویت کرد. با این وجود، اسرائیل و حتی برخی دموکراتها آن را محکوم کردند. برجام به ایران اجازه میداد پس از ۱۵ سال غنی سازی اورانیوم در مقیاس بزرگ را از سر بگیرد. هم چنین، برجام ایران را ملزم به پایان دادن به برنامه موشکی یا فعالیتهای منطقهای اش نکرده بود.
ترامپ که برجام را «بدترین توافق تاریخ» خوانده بود تحریمهای زیادی را تحت کارزار «فشار حداکثری» اعمال کرد. در پاسخ به این رویکرد، ایران به تدریج به غنی سازی اورانیوم خود سرعت بخشید. ایران مقادیری از اورانیوم را تا ۶۰ درصد غنی سازی کرده است.
هم چنین، ایران گاز هگزا فلوراید اورانیوم غنی شده را به فلز اورانیوم که محتملترین استفاده از آن در ساخت بمب اتمی است تبدیل کرده و بازرسیهای آژانس بین المللی انرژی اتمی سازمان ملل را با مشکل مواجه ساخته است. «رافائل گروسی» مدیر کل آژانس خاطر نشان ساخته که ایران تنها کشوری است که سلاح هستهای ندارد و اورانیوم را تا این حد بالا غنی میکند. او افزوده است: «آن چه شما اینجا دارید ایرانی است که در تمام ابعاد در برنامه هستهای خود رشد کرده است».
واقعیت آن است که زمان مورد نیاز ایران برای ساخت یک بمب اتمی با توجه به مقادیر مواد شکافت پذیر مورد نیازی که در اختیار دارد به کمتر از یک ماه کاهش یافته است یعنی بسیار کوتاهتر از زمانی که در زمان انعقاد برجام تصور میشد. البته زمان مورد نیاز برای قرار دادن کلاهک هستهای روی یک موشک از سوی ایران شاید یک تا دو سال دیگر به طول انجامد.
از این رو، امریکا اصرار دارد که مذاکرات در حال ورود به «پایان بازی» است: اگر توافقی به زودی منعقد نشود توافق پیشین ارزش خود را از دست خواهد داد. هرچه مذاکرات بیشتر به طول انجامد محدودیتهای برنامه ایران بر اساس «بندهای غروب آفتاب» برجام زودتر منقضی میشود. «راب مالی» مذاکره کننده ارشد آمریکا اذعان کرده که زمان مورد نیاز برای ساخت سلاح هستهای کاهش یافته و بازگشت به شرایط قلبی دشوار و شاید ناممکن باشد.
برای طرف ایرانی نیز برجام ارزش خود را از دست میدهد. با توجه به این که جو بایدن ممکن است در سال ۲۰۲۵ میلادی بار دیگر به عنوان رئیس جمهور امریکا انتخاب نشود این احتمال وجود دارد که هرگونه لغو تحریم از سوی آمریکا موقتی باشد. ممکن است ترامپ بار دیگر به کاخ سفید بازگردد.
در هر صورت، هر رئیس جمهور جمهوری خواه دیگری نیز برای کنار گذاشتن توافق تحت فشار شدید قرار خواهد گرفت. مذاکره کنندگان آمریکایی درخواستهای ایران برای ارائه تضمین مبنی بر عدم اعمال مجدد تحریمها را رد کرده اند. آنان میگویند که بایدن نمیتواند جانشین خود را مقید به اجرای توافق هستهای احتمالی کند. بهترین کاری که او میتواند انجام دهد قول پایبندی به برجام در صورت پایبندی ایران به برجام است.
آیا این اطمینان بخشی موثر خواهد بود؟ افراد خوش بین احتمال حصول توافق تازه را ۷۵ درصد قلمداد میکنند. این امر دستاورد بزرگی برای اقتصاد ایران در دوره آغازین ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی خواهد بود. افراد بدبین، اما احتمال بالایی از شکست را متصور هستند و معتقدند که ایران بدان خاطر مزیتهای خود را مطرح میکند که متقاعد شده آمریکا خواستار استفاده از گزینه نظامی و آغاز جنگ علیه ایران نیست. در این میان، احتمال بروز سوء تفاهم بالا است با توجه به اینکه ایران به طور مستقیم با آمریکا مذاکره نمیکند (در عوض، ایران به طور غیر مستقیم از طریق دیپلماتهای اروپایی، چینی و روسیه مذاکره میکند).
بایدن میگوید به ایران اجازه نخواهد داد به سلاح هستهای دست یابد این در حالی است که اسرائیل در این باره اطمینان ندارد. بایدن میگوید ایران نباید توانایی به دست آوردن یک بمب اتمی را داشته باشد. در نتیجه، او وعده داده که به توافقی «طولانیتر و قویتر» از برجام با ایران دست یابد. این در حالی است که دولت بایدن در بهترین حالت آن چه میتواند به دست آورد توافقی کوتاه مدتتر و ضعیفتر از برجام خواهد بود.
البته مقامات غربی نیز برای گزینههای جایگزین در صورت شکست مذاکرات آماده میشوند. آنان بی سر و صدا در مورد مراحل بعدی افزایش فشار اقتصادی و سیاسی بر ایران با یکدیگر بحث و رایزنی میکنند. یکی از گزینهها برای کشورهای اروپایی (و احتمالا بریتانیا) مکانیسم ماشه است که از طریق آن میتوان تحریمهای سازمان ملل متحد را علیه ایران اعمال کرد و در برجام به عنوان یک گزینه مطرح شده است. این موارد تاثیرات محدودی دارند و باعث تشدید تضاد میان غرب با روسیه و چین میشوند. این در حالی است که غرب برای افزایش تاثیر تحریمهای اقتصادی بر ایران به مصالحه و همکاری چین و روسیه نیاز دارد.
روسیه و چین تاکنون به ایران کمک کرده اند تا به سوی پذیرش یک توافق هستهای تازه حرکت کند. به عنوان مثال، در ماه دسامبر، آن دو کشور ایران را تحت فشار قرار دادند تا به همکاری محدود خود با آژانس بین المللی انرژی اتمی بازگردد تا مانع از طرح موضوع در شورای امنیت سازمان ملل متحد شوند. روابط چین و روسیه با ایران پیچیده است. روسیه برای ایران تسلیحات و فناوری هستهای فراهم میکند.
چین بزرگترین خریدار نفت از ایران است. به نظر میرسد روسیه و چین هر دو علاقهمند به استفاده از ایران به عنوان یک اهرم و وزنه علیه نفوذ آمریکا هستند. با این وجود، روسیه و چین هیچ یک نمیخواهند ایران به سوی ساخت سلاح هستهای حرکت کند. به نظر نمیرسد که آن دو کشور مایل باشند یک بحران جدید در خلیج فارس ایجاد شود که به بی ثباتی ژئوپولیتیک بیافزاید. طوفان ایجاد شده بر سر اوکراین ممکن است چنین محاسباتی را تحت تاثیر قرار دهد. برخی از دیپلماتها امیدوارند که بحران اوکراین در واقع یک توافق را تسریع کند، زیرا قدرتهای بزرگ به دنبال رقابتهای خود در دیگر نقاط جهان هستند. هفته گذشته، روسیه و چین با انتشار بیانیهای مشترک اعلام کردند که آمریکا و متحدان اش را به دلیل ایجاد و تشدید تضاد در سراسر جهان محکوم میکنند. ایران میتواند به یکی دیگر از عناصر رقابت میان غرب با روسیه و چین تبدیل شود. اگر چنین اتفاقی رخ دهد یک بحران جدید در خاورمیانه به بحرانهای موجود بین روسیه و چین با غرب در اروپا و آسیا افزوده خواهد شد.