مخاطب۲۴، فائزه صدر: پس از آغاز عملیات طوفان الاقصی و درگیری ارتش اسرائیل با حماس در غزه، به سرعت احتمال بروز جنگ میان ایران و اسرائیل مطرح شد به طوری که تحلیلگران داخلی و خارجی انواع سناریوهایی ممکن را مورد بررسی قرار دادند، اما در نهایت آنچه ایران و اسرائیل را تا آستانه جنگ برد و آنچه که از گسترش جنگ جلوگیری کرد، غیر قابل پیش بینی بود. با امروز با وجود کاهش تنش، خوف از درگیری احتمالی همچنان در جامعه پابرجاست. تهدید بر کلام نظامیان جاری است و رفتار بازارها نشان دهنده وضعیتی لغزنده است. مخاطب ۲۴ در گفت و گویی با حشمت الله فلاحت پیشه، استاد دانشگاه و ریاست پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس به بررسی این وضعیت پرداخته که در ادامه میخوانید:
بعد از هفت اکتبر احتمال درگیر شدن محور مقاومت و ارتش اسرائیل به نگرانیها از ورود ایران به این جنگ دامن زد. آیا امروز پس از دو مرحله رویارویی میان ایران و اسرائیل میتوان احتمال وقوع جنگ مستقیم را منتفی دانست یا همچنان پیش بینی گسترش جنگ قوت دارد؟
ایران و اسرائیل تا آستانه جنگ رفتند، ولی امروز میتوان گفت که در کوتاه مدت، خطر جنگ وجود ندارد. عواملی عمدتا بیرونی مانع از شکل گیری جنگی تمام عیار میان ایران و اسرائیل شد.
نخستین تقابل جدی ایران و اسرائیل این واقعیت را نشان داد که جنگ به این دو کشور محدود نخواهد بود و سرزمین ها، آسمانها و آبراههای بین المللی را نیز درگیر خواهد کرد؛ لذا پای دیگر کشورها و قدرتهای دیگر نیز به این جنگ کشیده خواهد شد. چون سیاست این قدرتها و به ویژه آمریکا بر گسترش جنگ و بحران در منطقه نیست این جنگ کنترل شد.
در کوتاه مدت امکان جنگ تمام عیار بین ایران و اسرائیل از بین رفت، ولی در بلند مدت کماکان شرایط جنگ غیر مسلح یا نوعی آتش بس مسلح بین ایران و اسرائیل وجود دارد.
طرفین برخی از خطوط قرمز یکدیگر را رد کردند و نشان داده شد که هر دو طرف بر سر خطوط قرمز خود کوتاه نمیآیند. عواملی فراتر از محاسبات ایران و اسرائیل بر شرایط حاکم شد و مانع از شکل گیری جنگی تمام عیار شده است.
مثلا اولویت اصلی اسرائیل امروز پاکسازی امنیتی مرزهای و کهش دغدغههای امنیتی در جنوب و شمال است. ایران نیز سعی میکند بحران کنترل شود و قدرتهایی منطقهای که بر اسرائیل تاثیر دارند به ویژه آمریکا در شرایط کنونی به دنبال جنگ نیستند.
اسرائیلیها با چالش امنیتی جدی روبرو هستند از این رو به شرایطی شکل میدهند که امکان شعله ور شدن جنگ با ایران کماکن حفظ شود. حتی اگر در موضوع رفح عملیات چه با جنگ و چه بی جنگ پایان بپذیرد، اسرائیل جنگ با حزب الله لبنان را ادامه خواهند داد تا از این طریق بسیاری از چالشها و نقاط ضعف امنیتی خود را در داخل پوشش داده یا از بین ببرند. همین موضوع موجب گسترش بحران میشود و امکان بروز تنش با ایران از این ناحیه شکل میگیرد.
مگر اینکه ساز و کارهای دیپلمتیک فعال شود. به عنوان نمونه امروز وزیر خارجه فرانسه به لبنان میرود و آمریکاییها سعی میکنند به گونهای آخرین قطعنامه موجود را احیا کنند و عملا اسرائیل و حزب الله را از هم دور کنند.
بعد از طوفان الاقصی برخی از تحلیلگران از نقش پر رنگ روسیه در درگیری اسرائیل و حماس صحبت کردند، ولی سایه حضور روسها در این تنش به سرعت پاک شد، زیرا اسنادی از دخالت روسها منتشر نشد. پس از حمله اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران در سوریه، با توجه به نقش پر رنگ روشها در تامین امنیت هوایی این کشور تئوری دست داشتن روسیه در تنش خاورمیانه قوت گرفت. نظر شما درباره نقش احتمالی پوتین در بحران امروز منطقه چیست؟
به عقیده من تا زمانی که روسها درگیر جنگ اوکراین هستند از هر نوع جنگی در جهان استقبال خواهند کرد. حتی اگر امروز درگیری در آمریکای لاتین شکل بگیرد به شرطی که بخشی از غرب را متوجه خود سازد مورد حمایت روسیه خواهد بود.
تداوم جنگ در منطقه خاورمیانه برای روسها اهمیت دارد، زیرا ارزش اسرائیل برای غرب بیشتر از ارزش اوکراین است. چون در این جنگ آمریکا و اروپا سیاست نزدیکی به اسرائیل را دنبال میکنند، احساسات ملتهای مسلمان علیه کشورهای غربی برانگیخته میشود. قرار گرفتن قدرتهای غربی در چنین موقعیتی مطلوب روسیه است.
با تداوم جنگ در خاورمیانه عملا بخش عمدهای از کمکهای نظامی غرب به جای اینکه راهی اوکراین شود از سرائیل سر در میآورد. این وضعیت به پوتین کمک میکند در در جبهه اوکراین دست برتر را داشته بشد از این رو جنگ در خاورمیانه به طور مستقیم با جنگ اوکراین ارتباط پیدا میکند.
بحث ایران نیست، به طور کلی روسها از هر جنگ و تنشی که تجاوز روسیه به اوکراین را تحت الشعاع قرار دهد استقبال میکنند. در ۸ ماه گذشته برنده اصلی جنگ اسرائیل و حماس، روسیه بود.
چالش ایران و اسرائیل بخشی از واقعیات را نشان داد. نوع حساب و کتاب راهبردی برخی از مسئولان ایران بر روی روسیه و چین، کاملا بی نتیجه و پوچ بود. در اوج شرایط جنگی روسها کماکان تسلیحات و هواپیماهای مورد نیاز ایران را تحویل ندادند و به مواضع نماینده روسیه در شورای امنیت بسنده کردند.
اما در طرف مقابل دیدیم که سه متحد اروپایی اسرائیل عملا آسمان این کشور را در برابر موشکها و پهبادهای ایرانی مورد حفاظت قرار دادند. ادعای همکاری راهبردی ایران و روسیه در جنگ ایران و اسرائیل به طور جدی مورد محک قرار گرفت و نشان داد که براورد برخی از مسئولین ایرانی غلط است.
چین نیز در ۸ ماه گذشته که تمام توجه غرب به اسرائیل شیفت کرده تنها سعی کرده اند از آمریکا متیازات تجاری بیشتری بگیرند. در آخرین دیدار بلینکن با وزیر امور خارجه چین گفتگوها درباره مدیریت تنشها بود. اینها واقعیاتی است که وجود دارد.
تنش میان ایران و اسرائیل نشان داد که کشورمان در دنیای امروز چقدر تنها است و حتی کشورهایی که موضوع فلسطین را مساله قومی و عربی خود میدیدند در طرف اسرائیل ایستادند. عربستان، امارات و به ویژه اردن در این جنگ در کنار فلسطین نبودند و حتی در درگیریهای ایران و اسرائیل علیه کشورمان حضور مستقیم و غیر مستقیم داشتند.
سهم شخص نتانیاهو را در آغاز درگیریها چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا میتوان برای طوفان الاقصی سناریویی مثل شروع جنگ اوکراین تصویر کرد و از عنصر تحریک حماس به حمله صحبت کنیم یا خیر؟
من عقیده دارم شاخه نظامی حماس در هفتم اکتبر سر خود عمل کرد؛ لذا تمامی بازیگران منطقه از جمله ایران یا آمریکا و البته اسرائیل غافلگیر شدند.
بهتر این بود که در همان نقطه زمانی توازن میدان و دیپلماسی حفظ میشد متاسفانه این توازن حفظ نشد و شرایط به گونهای پیش رفت که نتانیاهو میخواست.
من در مصاحبههایی که در آن زمان انجام دادم گفتم و باز هم میگویم که هدف این جنگ ایران است. اسرائیل میخواهد از این طریق به چالش با ایران بپردازد و بالاخره آمریکا را وارد جنگ کند. متاسفانه به این هشدار توجه نشد و ایران تا آستانه جنگ پیش رفت.
جریان افراطی حریدی روز به روز در سرزمینهای اشغالی قدرت میگیرد این جریان صهیونیستی معتقد به حل آخر زمانی مشکلات امنیتی اسرائیل است. نتانیاهو نماینده این جریان است. از این نظر، هر نوع درگیری میان ایران و اسرائیل را نه یک جنگ، بلکه نوعی فتنه میدانم. در جنگ باید سینه سپر کرد و جنگید، ولی در مقابل فتنه باید با هشیاری عمل کرد. نباید وارد فتنهای شد که منافعی برای کشور نخواهد داشت.