مخاطب ۲۴- به شهادت آرشیو همواره منتقد خریدهای بد خارجی در فوتبال ایران بودهایم. نمونههایی که متاسفانه کم هم نیستند و با فشار دلالها هر سال از پیکر نحیف این فوتبال با قراردادهای دلاری ارتزاق میکنند و هیچ چیز برای اضافه کردن به فوتبال ایران ندارند.
در گزارش خبرورزشی آمده است: حساب آن دسته خریدهای خوب خارجی که هم به نتیجهگیری در کوتاه مدت تیمها کمک میکنند و هم در دراز مدت در پیشرفت فوتبال ایران و استعدادهای جوان ما موثر هستند، کاملا جداست. هر چقدر از این دست بازیکن و مربی خارجی بیاوریم کم است...
اما دسته دوم بازیکنانی هستند که مشابه آنها در میان استعدادهای خودمان بسیار زیاد است و متاسفانه به خاطر پورسانت دلاری دلالها به فوتبال ایران قالب میشوند. ما همیشه با این عده مشکل داشتیم و تا روز آخر هم این انتقاد را خواهیم کرد.
اما متاسفانه حکایت بد و بدتر همین حکایت فوتبال ماست. جایی که، چون اتفاق بدتری هم میافتد مجبور میشویم آن اتفاق بد را فعلاً رها کنیم، اتفاق بد بازیکنان خنثی و معمولی هستند که با هزینه دلاری میآیند و اتفاق بدتر آنها که حتی در حد بازیکن معمولی هم نیستند فقط دلار میگیرند تا در ایران به تفریحات خود برسند!
ما در این فوتبال مربیانی داشتهایم که در کشور خود شکلات فروش بودند. به اسم بازیکن کسانی به این فوتبال آمدهاند که در کشور خود پرنده میفروختند! کسانی که در یک هتل کارمند نظافت بودند و با ارتباطات آنچنانی هم جای یک جوان ایرانی را گرفتند و هم از بیت المال دلار خارج کردند، همانها که با شکایت به فیفا آبروی فوتبال ایران و ایرانیها را هم بردند.
اما یکی دیگر از مشکلات ما در فوتبال این است که کاری به آمادگی و کیفیت بازیکن نداریم و تنها به گذشته و اسم و رسم او نگاه میکنیم. گادوین منشا مثال بارز این دسته از بازیکنان است.
بازیکنی که در بدو ورود به ایران یک نیم فصل در پیکان خوب بود، اما هرگز در حد و اندازه پرسپولیس نبود. در فصلی که برانکو دستش بسته بود و تنها ۱۳ بازیکن داشت، به اجبار از منشا استفاده کرد و او طی دو فصل و نیم تنها یک گل به الدحیل زد و تمام!
پس از آن منشا به استقلال، فولاد و مس رفت و در هیچ کدام از این تیمها دیگر هرگز موفق نبود. در فاصله بین دو تیم گاه یک نیم فصل بیرون میماند و از هیچ کجای این کره زمین پیشنهادی برای بازی نداشت! او آنقدر احت با این موضوع برخورد میکرد که شایسته هیچ ورزشکار حرفهای نیست.
منشا مطمئن بود که همیشه به لطف مدیران برنامه تیم پیدا میکند. در ابتدای هر فصل یا در هر نیم فصل منشا خودش را به پرسپولیس پیشنهاد میداد! در نقل و انتقالات زمستانی این فصل منشا که دیگر کسی آخرین گلش را به یاد نمیآورد، برای پرسپولیس پیغام فرستاد که با حداقل هزینه حاضر است برگردد. آن موقع به طنز نوشتیم که با این روند روزی خواهد رسید که منشا حاضر باشد مجانی هم برای پرسپولیس بازی کند!
اتفاقی که الان افتاده و این مهاجم که قراردادی بسیار سنگین با تیم قبلی خود دارد، اعلام کرده که حاضر است رایگان در بازیهای باقیمانده فصل برای پرسپولیس بازی کند! او نه در پرسپولیس و نه در هیچ کدام این سالها به کار تیمهایش نیامده پس به نظر شما چرا اینقدر دوست دارد دوباره به تیم بزرگ برود؟
وقتی در تیم کوچک هم نمیتوانید بازی کنید چطور در تیم بزرگ موفق خواهید بود؟ پیدا کردن مشتری برای سال بعد مهمترین دلیل است و شک نکنید اگر باز هم پرسپولیس در برابر خواسته او مقاومت کند، پیشنهاد بعدی منشا پرداخت پول برای عضویت در این تیم خواهد بود!
یعنی همان جمله معروف علی پروین در دهه ۶۰ که میگفت بازیکنان باید برای پوشیدن پیراهن پرسپولیس پول هم بدهند! اگر این جمله یک جا عین واقعیت باشد برای منشا خواهد بود و البته که وای به آن روز که تیمهای بزرگ و حرفهای ما بخواهند از این طریق بازیکن بگیرند!
کافیست بحال و روز سینما و دایره موسیقی پاپ حال حاضر کشورمان نگاه کنید، این مسیر روزی در بازیگری سینما و خواندن در موسیقی پاپ آغاز شده بود!