مخاطب ۲۴-یکی از مهمترین مسائل اقتصادی-معیشتی روز مردم، مربوط میشود به مسئله همسانسازی و متناسبسازی حقوق بازنشستگان که هر از گاهی خبرهای ضد و نقیضی در مورد آن منتشر میشود. خبرهایی که گاهی باعث امیدواری و گاه موجب ناامیدی بازنشستکان میشود.
مخاطب ۲۴، در نشستی صمیانه با محمدحسن آصفری نماینده اراک در دو دوره نهم و یازدهم مجلس و نایب رئیس کمیسیون امورداخلی کشور و شوراها، به بررسی این مسئله و پرسشهایی از این دست، پرداخته است. همراه مخاطب ۲۴ باشید در این گپوگفت صمیمانه.
سوال: بازنشستگان نسبت به عدم همسانسازی حقوق خود با شاغلان معترض هستند. به نظر شما آیا دولت و صندوقهای بارنشستگی منابع مالی کافی برای اجرای همسانسازی در اختیار دارند؟ آینده صندوقهای بازنشستگی را رو به بهبود میبینید یا حرکت به سمت بحران؟
آصفری: موضوع بازنشستگان مسئله مهمی است به گونهایکه در سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری هم در حوزه تامین اجتماعی و هم در حوزه نظام اداری کشور به صراحت تاکید بر متناسبسازی و پرداخت حقوق مستمری بگیران براساس تورم کشور، تاکید شده است. به طوریکه به هر میزان تورم کشور افزایش پیدا کند باید حقوق بازنشستگان هم باید به همان میزان افزایش پیدا کند.
این موضوع از ابتدای مجلس در دستور کار بود و تمام نمایندگان دغدغه این موضوع را داشتند، زیرا امروز شرایط زندگی بخش زیادی از بازنشستگان سخت است. با این شرایط قیمتی کالاهای اساسی و هزینههای مسکن و هزینههای آموزش و... دریافتی برخی از بازنشستگان ما واقعا ناچیز است. به طور مثال نزدیک به ۸۰۰ هزار نفر بازنشسته داریم که زیر ۵ میلیون تومان حقوق دریافت میکنند.
اگر فرد بازنشسته خانه نداشته باشد چگونه میتواند با این ۵ میلیون تومان معیشت خود را تامین کند؛ و یا تفاوتی که در برخی از پرداختها در حوزه صندوقهای بازنشستگی داریم؛ چه صندوقهای بازنشستگی نیروهای مسلح و چه بازنشستگان تامین اجتماعی و چه بازنشستگان کشوری و صندوقهای فولاد و نفت و... لذا مجلس به دنبال اجرایی شدن متناسبسازی بود و میخواست این طرح را عملیاتی کند.
در ابتدای دوره به دنبال تهیه طرحی بودیم با عنوان متناسبسازی حقوق بازنشستگان، اما، چون منابع مالی این طرح دیده نشده بود اجرایی و عملیاتی نشد؛ لذا در برنامه هفتم توسعه پیشنهادات متعددی برای متناسب سازی آمد. در برنامه ششم چنان حکمی برای بازنشستگان دیده نشده بود. مثلا در ماده ۳۱ برنامه توسعه آمده بود که دولت موظف است و یا میتواند برای تامین معیشت بازنشستگان اقدام کند. یعنی در این خصوص تکلیفی روی دوش دولت مشخص نشده بود که چه کاری باید انجام بدهد و لذا اتفاقی نیفتاد.
مجلس در برنامه هفتم حکم دقیقی آورد که دولت مکلف است در سال اول برنامه توسعه یعنی در سال ۱۴۰۳ نسبت به ۴۰ درصد افزایش و در سال دوم ۳۰ درصد و سال سوم ۳۰ درصد اقدام کند. یعنی برنامهای با عنوان ۴۰، ۳۰، ۳۰ اجرایی و عملیاتی شود تا به ۹۰ درصد حقوق شاغلین برسیم.
ما از سال اول به دنبال اجرایی کردن و عملیاتی شدن این طرح بودیم. یعنی از سال ۱۴۰۳ که اولین سال اجرایی برنامه هفتم است. این امر انجام نشد، چون دولت مخالفت کرد. البته دولت با همین برنامه ۴۰، ۳۰، ۳۰ هم چندان موافق نبود، ولی به هر حال حکمی است که مجلس بر دوش دولت گذاشته و دولت موظف به اجرای آن است.
چند روز پیش جلسه تلفیق بودجه ۱۴۰۳ بود که الحمدلله کمیسیون تلفیق ۱۷۰ هزار میلیارد تومان را به دوش تامین اجتماعی گذاشته برای اجرایی شدن این متناسب سازی و تقریبا ۵۰ تا ۷۰ هزار میلیارد تومان نیز برای بازنشستگان کشوری و بقیه بازنشستگان در نظر گرفته شده است که باید این ۴۰ درصد را در سال اول برنامه هفتم شاهد باشیم و در سال ۱۴۰۵ به ۹۰ درصد متناسب سازی برسیم.
سوال: البته این را هم در نظر داشته باشیم که مشکلات صندوقهای بازنشستگی به ریسکهای این صندوقها و بدهی دولت هم برمیگردد.
آصفری: بدهی دولت به صندوقها باید پرداخت شود. این تکلیف در حوزه پرداخت بدهی دولت به صندوقها وجود دارد و باید هر چه زودتر اجرا شود به همین دلیل در بودجه ۱۴۰۳ مبلغ خوبی دیده شده است. مجلس دولت را موظف کرده است که در برنامه هفتم نسبت به پرداخت بدهی خود به صندوقهای تامین اجتماعی و صندوقهای بازنشستگی اقدام کند. به نظر من دیگر راه فراری وجود ندارد. این موضوع در برنامه هفتم و در بودجه سنواتی سال ۱۴۰۳ آمده و منابعاش مشخص شده است. البته به دنبال این بودند که با اافزایش ۱ درصد ارزش افزوده این اتفاق بیفتد که ما این را قبول نداریم چرا که قرار نیست از جیب بازنشسته ۲۰۰ هزار تومان برداشته شود که بعد حقوقش ۵۰ هزار تومان افزایش پیدا کند!
یا وقتی مردم برای خرید به جایی مراجعه میکنند گفته شود این ۱ درصد به این منظور است که حقوق فلان قشر افزایش پیدا کرده است؛ لذا مجلس با این موضوع مخالفت کرد و منابع را مشخص کرد.
سوال: از سویی دولت به جوانان و جوانی جمعیت توجه نشان میدهد و از سویی سن بازنشستگی را بالا میبرد، نظر شما در باره این تناقض چیست؛ چون با افزایش سن بازنشستگی، اشتغال جوانان دچار مشکل میشود.
آصفری: کارگری که مدتها پیش قراردادی بسته و به او گفته شده بعد از ۳۰ سال بازنشسته میشود؛ امروز با این قانون شامل افزایش سن بازنشستگی میشود و باید چند سال دیگر هم کار کند. من اعتقاد دارم این حقالناس است و به این دلیل با این قانون مخالف بودم. از سویی ما اعتقاد داریم اگر به دنبال اشتغال هستیم نباید سن بازنشستگی را چندان افزایش بدهیم. باید میدان را برای کسانی که در نوبت کار هستند باز کنیم.
کسانی که بر تصویب این قانون اصرار داشتند میگفتند صندوقهای بازنشستگی در ورطه ورشکستگی هستند. من اعتقاد دارم این راهکار نیست و باید جلوی ریختوپاشها دراین صندوقها گرفته شود.
من در مورد ۴ صندوق خبر دارم که بیش از ۷ یا ۸ هزار نفر فقط عضو هیات مدیره دارند یعنی کسانی که فقط یک خودکار در دست میگیرند و بعضا حتی در جلسات هم شرکت نمیکنند. گردشی میآیند و برای صورت جلسه از آنها امضا گرفته میشود و در جاهای دیگری مشغول به کار هستند. باید جلوی پرداختهای نجومی و تصمیمهای خلقالساعه صندوقها گرفته شود..
مثلا در صندوق ذخیره فرهنگیان مشکل منابع مالی وجود دارد، ولی شرکتی ورشکسته و زیانده را برای صندوق خریداری میکنند! صندوق تامین اجتماعی یا سایر صندوقها هم به همین صورت! در حالیکه افراد در راس هیات مدیره صندوقها امانتدار ۱۱ میلیون نفر بازنشسته هستند. اگر میخواهند تصمیمگیری کنند باید نتیجه تصمیم افزایش ارزش افزوده و منابع باشد.
صندوقها باید درست مدیریت شوند نه اینکه وقتی جریان چپ بر سر کار است آدمهای خودش را وارد صندوق کند و وقتی جریان راست بر سر کار میآید نیروها را بردارد و تیم خودش جایگزین شوند. در صندوقها باید نگاه تخصصی وجود داشته باشد؛ صندوقها از این جهت زمین میخورند.
افزایش سن بازنشستگی حداقل تا سی سال دیگر هم اتفاقی برای صندوقها ایجاد نخواهد کرد. ما امروز مشکل داریم. در مدیریت و اداره این صندوقها و شرکتها باید حقالناس و مدیریت متخصص و شایسته را در نظر گرفت.
من یکی از کسانی هستم که شفاف تمام آرای خودم را منتشر میکنم. از جمله تعداد محدودی که به این مسئله رای منفی دادند نفر من بودم. ولی وقتی تبدیل به قانون شده همه مکلف به اجرا هستیم.
سوال: برای تامین منایع صندوق به مولدسازی هم فکر شده، اما برخی کارشناسان اقتصادی مخالق مولدسازی هستند، نظر شما در این مورد چیست؟
آصفری: ما اعتقاد داریم که هر موضوعی قبل از اجرایی و عملیاتی شدن باید در مجلس تصویب و به قانون تبدیل شود. ما اعتقاد نداریم که سران قوا بنشینند و برای خود تعیین تکلیف کنند و در همه حوزهها ورود کنند. سران قوا حق ندارند در حوزه قانونگذاری ورود کنند. قانونگذاری تنها متعلق به مجلس است. اگر قرار است مولد سازی اجرایی و عملیاتی شود باید از کانال خودش پیش برود و در مجلس تصویب شود.
ما این موضوع را در برنامه هفتم مصوب کردیم. ما به سیاستی که سران قوا مشخص کردهاند اعتقادی نداریم. اینکه ۷ نفر بنشینند و تصمیم گیری کنند و کاربری فلان ملک کشاورزی را تجاری، خدماتی یا صنعتی کنند، این مورد قبول ما نیست. مولد سازی یعنی این و این کار باید از مسیر خودش دنبال شود.
بعضا شایعات و مواردی در مورد حق تصمیمگیری یا حق جلسه برای این افراد مطرح میشد که مجلس اعتقادی به این مسائل ندارد. مولد سازی باید در چهارچوب قانون و از طریق مجلس باشد. باید نظارت وجود داشته باشد. دستگاه نظارتی باید اجازه ورود داشته باشد. مجلس باید اجازه سوال داشته باشد. این املاک بیتالمال است و نمیتوان اختیار را صرفا برای دو سه نفر دید.
مولد سازی باید صورت بگیرد ما مخالف مولد سازی نیستیم، ولی باید در چهارچوب قانون باشد. امروز دستگاهها، وزارتخانهها و نهادها املاک بلااستفاده زیادی دارند. در تهران بیش از ۸ تا ۱۵ هزار واحد مسکونی خالی متعلق به بانکها داریم که هیچ استفادهای از آنها نمیشود. این املاک را فریز کردهاند نه حاضر به فروش آنها هستند و نه اینها را در اختیار مجموعههای دیگر میگذارند! کار بانک که بنگاهداری نیست. وزارت جهاد در شهرستانی ۲۰ هکتار زمین دارد که بلا استفاده مانده است. چاه آب و منابع دارد، ولی زمین بایر مانده است! نمیشود کشور را صرفا با جیب مردم اداره کرد باید از این منابعی که در کشور وجود دارد در جهت تولید و اشتغال و سرمایه گذاری استفاده کنیم.
سوال: پیشبینی شما از انتخابات آتی مجلس چیست؟ آیا نرخ مشارکت نسبت به سال ۹۸ بالاتر خواهد بود یا شاهد انتخابات کمرونقی خواهیم بود؟ نقش قانون جدید انتخابات مجلس شورای اسلامی در پیش بینی شما چه جایگاهی دارد؟
آصفری: ما قبول داریم که مردم گلهمند هستند. گرانی، معیشت، حقوق و دستمزد و مسکن از جمله حوزههایی هستند که مردم به حق در رابطه با آنها گلهمند هستند.
گلایهمندی را نمیتوان با عدم مشارکت حل کرد. کشور دچار چالشها و مشکلاتی است که البته همه اینها هم مربوط به تحریمها نیست. یک بخشی مربوط به تصمیمات نادرستی است که در کشور گرفته شده است.
باید این امور و این مسائل را اصلاح کرد. موکلین من توقع دارند من در حوزه انتخابیهام قوانینی مربوط به حل مشکلات آنها تصویب کنم. من هم علاقه دارم چنین قوانینی تصویب شود، ولی ممکن است قانونی خوب با یک رای کم در مجلس تصویب نشود یا قانونی بد با یک رای اضافه تصویب شود!
لذا با عدم مشارکت نمیتوان دغدغههای عموم مردم را دنبال کرد. کشور بدون مجلس نمیماند، ولی وقتی مجلس با مشارکت ۷۰ درصد مردم شکل بگیرد موفقتر خواهد بود. مجلس بالاخره شکل میگیرد. هر چه مشارکت ما بیشتر باشد مجلسی شکل میگیرد که با اراده بیشتری از جانب مردم و جامعه کار میکند. چنین مجلسی قدرت کشور را در عرصههای بینالمللی بالا میبرد.
دیدگاهی در کشور وجود دارد که چندان به افزایش مشارکت مردم علاقه ندارد. زیرا با مشارکت حداقلی، آنها کرسیهای خود را خواهند داشت. اعتقاد من بر این است که هر جا مردم ورود کردند، تغییرات مد نظر خودشان را اجرایی و عملیاتی کردند.
کدام شبکه خارجی در زمانی که بار تحریمها روی دوش مردم و جامعه داخل است، هشتک زدند و اعلامیه صادر کردند و علیه آمریکا و برای رفع تحریم کاری کردند؟! اگر اینها دلسوز هستند چرا در این زمانها کاری نمیکنند؟ چرا وقتی زمان انتخابات میشود دست به کار میشوند؟! با شرکت نکردن مردم در انتخابات، مجلس منحل نمیشود، مجلس شکل میگیرد ولو با مشارکت کمتر مردم، زیرا کشور به پارلمان نیاز دارد.
برای افزایش مشارکت باید قوانینی تصویب شود که دغدغهها و مطالبات مردم را پیگیری کند. من در مجلس نهم بودم و در مجلس یازدهم هم هستم.
این مجالس اقدامات خوبی انجام دادند. مثل تعالی جمعیت و خانواده، متاسفانه جمعیت کشور به سمت پیری میرود. در دوران دفاع مقدس جمعیت عراق ۲۷ی ۲۸ میلیون بود و امروز به رقمی بالای ۵۰ یا ۶۰ میلیون رسیده است، ولی نرخ رشد جمعیت ما بسیار پایین است. قانون تعالی جمعیت اگر چه دیر تصویب شد، ولی میتواند تا اندازهای در حوزه فرزندآوری تاثیر گذار باشد.
قوانین کشور باید مشکلات معیشتی، مشکلات اشتغال، سرمایهگذاری و توسعه را حل کند. اگر در قانونگذاری تصمیمات درستی بگیریم مطمئنا هم میتواند سطح رضایتمندی جامعه را بالا ببرد و هم در جلب مشارکت مردم تاثیر داشته باشد.
سوال: عملکرد مجلس در دوره یازدهم را نسیت به دوره نهم که خودتان نماینده بوید چگونه ارزیابی میکنید؟ امروز مسئلهای به نام خالصسازی هم مطرح است، موضع شما در این مورد چیست؟
آصفری: مجلس نباید تک صدایی باشد. اینکه مجلس در اختیار یک جریان خاص باشد چندان به نفع کشور نیست. من در همه حوزهها با خالصسازی مخالف هستم، اما در حوزه صلاحیتها باید افرادی تایید شوند که بر خلاف قوانین نباشد. آنچه من متوجه شدهام این است که نگاه شورای نگهبان در رد صلاحیتها حزبی نبوده است. شورای نگهبان در تایید صلاحیتها افکار مختلفی را وارد عرصه انتخابات کرده است.
اما من با خالصسازی مخالف هستیم اینکه دولت و مجلس در دست دیدگاهی خاص باشد به نفع مجلس و کشور نیست. مجلس میشود میرزا بنویس دولت، مجلس به جای اینکه وکیلالمله باشد به وکیلالدوله تبدیل میشود. باید اختلاف نظر وجود داشته باشد اختلاف نظر حدومرزی دارد که آن مردم هستند؛ کشور است، انقلاب و نظام است، خط قرمز ما منافع ملی کشور است.
اینکه دولت هر لایحهای را بیاورد مجلس با چشم بسته تصویب کند و ساکت باشد درست نیست. چنین مجلسی خاصیتی ندارد. من اعتقاد دارم حتما باید افکار مختلفی که دغدغه نظام و کشور را دارند در حوزههای تصمیم گیر حضور داشته باشند.
سوال: به نظر شما خالصسازی موجب عدم حضور اصلاح طلبها در مجلس نمیشود؟
آصفری: در این دوره بسیاری از اصولگراها هم رد صلاحیت شدند. باید منتظر بمانیم و وقتی روز اول اسفند بنرها و پوسترها چاپ شد مشخص میشود. فعلا برخی گروهها چانه زنی را بالاتر میبرند تا سهم بیشتری بگیرند.
احتمال دارد اعتراضات کسانی که رد صلاحیت شدهاند پذیرفته شود. شورای نگهبان در این مرحله ورود میکند و اعتراضات را بررسی میکند اگر افراد مسئله خاصی نداشته باشند نظرات اصلاح میشود.
سوال: در نهایت دریاچه ارومیه خشک شد و داغی شد بر دل ما، نظر شما دلیل در این مورد و نیز مشکلات آلودگی هوا و مازوتسوزی چیست؟
آصفری: در سال ۱۳۹۶ مجلس قانون هوای پاک را تصویب کرد در این قانون تمام حوزهها دیده شده است. من اعتقاد دارم اگر این قانون به درستی اجرایی و عملیاتی شود مطمئنا بسیاری از مسائل حل خواهد شد، ولی قوانین مرتبط با قانون هوای پاک به درستی اجرایی و عملیاتی نشده است.
در دولتهای پیشین برای سد سازی، کشاورزی و حفر چاه و... اجازههایی داده شد که اگر بالا دست دریاچه ارومیه را مشاهده کنید این مسائل در وضعیت امروز این دریاچه تاثیر داشته است. پیش از انقلاب کمتر از ۵۰ هزار حلقه چاه در کشور داشتیم. امروز آنچه که مشخص و شناسایی شده است نشان میدهد بیش از ۴۰۰ هزار حلقه چاه است. آیا منابع آبی کشور افزایش پیدا کرده که اینهمه اجازه حفر چاه داده شد؟ در اطراف شهرها هر کسی خانه باغی درست کرده و یک حلقه چاه حفر کرده است. اینها سفرههای آبی را از بین میبرد یک بخش مربوط به همین است.
مشکلات امروز دریاچه ارومیه فقط به خاطر کاهش بارش نیست اتفاقات، اقدامات و تصمیمات نادرست گذشته در بالا دست دریاچه منجر به این شده که دریاچه امروز با مشکل منابع آبی روبهرو باشد.
در مورد مازوتسوزی من در مجلس تذکر میدهم، سوال میکنم، اخطار میدهم و تحقیق و تفحص میکنم و میپرسم چرا وزارت نفت مازوت در اختیار نیروگاهها میگذارد؟ چرا گازشان را قطع میکند؟ باید این طرف قضیه را دنبال کنیم. هر سال ۱۴.۵ درصد از بودجه کشور را دو دستی در اختیار وزارت نفت میگذاریم و میگوییم ۱۴.۵ درصد از فروش نفت متعلق به شما است. چرا؟ برای توسعه میادین گازی! توسعه میادین مشترک! وزارت نفت این موارد را مشخص کند. چه کسی میداند این بودجه کجا هزینه میشود؟! چرا در میادین مشترک اتفاقی انجام نمیگیرد؟! چرا هر سال ۱۰ درصد با مشکل کمبود منابع گازی مواجه هستیم؟!
یکبار گاز صنایع را قطع میکنیم و یکبار خواهشوتمنا میکنیم تا مردم حرارت بخاریهای گازی خود را کم کنند! مگر ایران کشور اول دنیا در میادین گازی نیست؟! عدم مدیریت و عدم برنامهریزی سبب این اتفاقات میشود. من اینها را در مجلس فریاد میزنم و طرف مقابل یک برگه ازشورای عالی امنیت ملی کشور میگیرد و میگوید که این نهاد به من اجازه داده است و دهان من را میبندند!
وزارت نفت بیاید و در حوزه استاندارد کردن مازوت کشور پاسخ بدهد. وقتی من نماینده میخواهم تحقیق و تفحصی از وزارت نفت بنویسم یا از وزیر
سوال کنم و استیضاح وزیر را پیگیری کنم تعداد امضاهای من به حد نصاب میرسد، ولی وزارت خانه با دیگر نمایندگان صحبت میکند و مشکلی از حوزه انتخابیه آنها حل میشود و کمکی میکند و به این ترتیب، سوال و استیضاح از دستور کار خارج میشود.
بهعنوان نماینده مجلس هیچ اختیاری ندارم که رییس سازمان محیط زیست را به مجلس بیاورم و پاسخگو کنم، چون جایگاه او معاون ریاست جمهوری است و نمیتوان او را پاسخگو کرد. من و چندین نفر از همکاران در مجلس نهم و یازدهم به دنبال تبدیل این سازمان به وزارتخانه بودیم تا متولیاش پاسخگوی مجلس باشد و بگوید در مورد قانون هوای پاک چه اقدامی کرده است؟! چرا در این حوزه ساکت است.
سوال: برسیم به طوفان الاقصی که یکی از خونینترین نزاعها در خاورمیانه است بین رژیم صهیونیستی و جنبش حماس، در این حمله بیش از ۲۵۰ هزار فلسطینی شهید شدند و طرف رژیم صهیونیستی هم تلفات زیادی داده، تنشها بین حزبالله لبنان و انصارالله یمن با رژیم صهیونیستی در حال افزایش است، آینده این تنشها و نقش کشورمان را چگونه ارزیابی میکنید؟
آصفری: باید عرض کنم که تکلیف فلسطین و رژیم صهیونیستی توسط مردم مشخص خواهد شد. هر کس در این مناطق است در انتخابات شرکت کند و خودشان معلوم کنند. در حوزه اتفاق و اقدامی که با عنوان طوفان الاقصی انجام گرفت اولا این کار نشان داد که رژیم صهیونیستی مانورهای تبلیغاتی پوچی دارد از جمله گنبد آهنین و دیگر موارد. همانطور که سید حسن نصرالله گفت: سست همچون لانه عنکبوت.
اما شاید صهیونیستها بتوانند غزه را با خاک یکسان کنند و از بین ببرند. البته این هم شدنی نیست، ولی تفکر از بین نخواهد رفت. امروز هر کودکی که در غزه یتیم میشود در بزرگسالی انزجار و تنفری از رژیم صهیونیستی خواهد داشت و در مقابل این رژیم میایستد. تفکر حماس و حزب الله و انصارالله از بین رفتنی نیست.
اسرائیل چارهای جز آتشبس ندارد و نمیتواند بیش از این خود را با مشکل مواجه کند. صهیونیستها در داخل کشور با مشکلات زیادی مواجه هستند. مردم اسرائیل به نتانیاهو و دولتش اعتراض دارند و علاقهای به ادامه پیدا کردن جنگ ندارند. نتانیاهو میداند که اگر امروز جنگ به اتمام برسد فردا آشوبهای دیگری در داخل اسرائیل به وجود میآید لذا علاقه دارد جنگ را طولانی کند.
اقدام آمریکاییها در یمن به دنبال تلاشی بود که برای ایجاد ائتلاف بین کشورهای جهان در همراهی با خود داشتند، ولی کمتر از ۱۰ کشور با آنها همراهی کردند.
ایران حامی مظلومان و جنبشهای آزادی بخش است این ارزش در قانون اساسی ما آمده است، ولی ما به حماس نمیگوییم طوفانالاقصی را انجام بدهد! ما به یمنیها نمیگوییم بابالمندب را ببندند! آنها خود ایده و برنامه دارند. ما اعتقاد داریم مجامع بینالمللی باید سکوت خود را کنار بگذارند و به جای ایستادن در مقابل حماس و یمنیها در مقابل جنایتکاران بایستند.