مخاطب 24- لایروبی اسکله بهمن در جزیره قشم باعث نابودی بزرگترین زیستگاه مرجانی این جزیره شده است. یکی از بزرگترین زیستگاههای مرجانی ایران در پارک زیتون جزیره قشم در استان هرمزگان واقع شده؛ اما به نظر میرسد سازمان منطقه آزاد و سازمان بنادر به دلیل لایروبی غلط اسکله بهمن، این ذخیرهگاه مهم دریایی را به مرگ و نابودی کشاندهاند. بنا بر اظهار فعالان محیط زیست و پیگیریهای روزنامه «شرق»، در اسفند سال ۱۴۰۱ و اردیبهشت ۱۴۰۲ لایروبی اسکله بهمن قشم و تخلیه آن در محدوده نزدیک به مرجانها باعث مرگومیر این جانداران ارزشمند خلیج فارس شده است. معمولا هرساله لایروبی اسکله بهمن به منظور افزایش عمق بستر انجام میشود تا شناورها بتوانند در اسکله پهلو بگیرند؛ اما شیوه انجام این پروژهها و محل تخلیه مواد حاصل از لایروبی نکات پراهمیتی است که معمولا مورد بیتوجهی دستگاههای دولتی و پیمانکاران قرار میگیرد. در سایه نبود نظارت سازمان محیط زیست و بیتوجهی مدیران دولتی به اهمیت محیط زیست دریایی، پیمانکاران صرفا با هدف کاهش هزینههای خود، لای برداشتشده را در نزدیکترین نقطه به محل اسکله تخلیه میکنند. این اقدام باعث ازبینرفتن بخشی از آبسنگهای مرجانی قشم شده است. بیتوجهی به ملاحظات محیطزیستی و نبود مطالعات ارزیابی در روند لایروبی اسکلهها معضلی کلی است؛ اما بر اساس آخرین اخبار و گزارش فعالان محلی، این بار دامن مرجانهای قشم را گرفته است.
مدیران قشم به هشدارها توجه نکردند
علی بیات، غواص و کنشگر محیط زیست قشم، با اشاره به اینکه محل تخلیه گلولای ناشی از لایروبی، تنها ۱۰۰ تا ۲۰۰ متر با اسکله بهمن فاصله دارد، میگوید: «لایهای برداشتشده از کف اسکله را روی دماغه قشم میریزند و در زمان وقوع جزر و مد، جریان آب اینها را به سمت بزرگترین ریف مرجانی جزیره میکشاند. متأسفانه درحالحاضر کار از کار گذشته و این لایروبی، مرجانها را تا حدودی تحتالشعاع قرار داده و آنها را تخریب کرده است. قبل از اجرای لایروبی، آنهم در این وسعت، درباره تخریب مرجانها نگران بودیم و به مسئولان محلی هشدار هم داده بودیم که احتمال وقوع چنین فاجعهای وجود دارد، اما نتیجهای نداشت».
گلولای به مرجانها میچسبند و آنها را خفه میکنند
این غواص که به خاطر شغلش امکان مشاهده مستقیم مرجانها و تغییرات آنها را به طور مداوم دارد، درباره تأثیر گلولای در مرگ مرجانها اینطور توضیح میدهد: «این گلولای از چسبندهترین و ریزدانهترین نوع گلولای هستند و چگالی بالایی دارند، برای همین زمانی که در یک بستر قرار میگیرند، جابهجاییشان بسیار سخت است. بعضی آلودگیها در محیط، تحت شرایط جوی مثل جزر و مد و جریان آب میتوانند جابهجا شوند و به قسمتهای عمیقتر دریا حرکت کنند؛ اما متأسفانه این گلولای به دلیل سنگینی و چسبندگی، امکان چندانی برای جابهجایی در جریانهای آبی را ندارد. اگر هم جابهجا شوند، با یک فاصله خیلی کم و لابهلای مرجانها و روی مرجانها نشست میکنند».
بیات با اشاره به افزایش کدورت آب بر اثر لایروبی اسکله بهمن میگوید: «گلولای برداشتشده آب را گلآلود و کدر میکند و مانع رسیدن نور به مرجانها میشود. در نتیجه کدورت آب و نبود نور به مرور زمان مرگ مرجانها اتفاق میافتد. من به چشم خودم مرگ مرجانها را میبینم. میبینم که مرجانها سال به سال در حال از بین رفتن هستند. حجم تخریب بالاست. لابهلای مرجانها شبیه باتلاق شده؛ یعنی گلولایها در آنجا مانده و اگر دستتان را روی آن بگذارید، دقیقا مثل یک خامه یا باتلاق در آب فرو میرود».
گلولای حاصل از لایروبی اسکله بهمن کجا تخلیه شده؟
نکته حائز اهمیت این است که تعداد زیادی از غواصان و تورلیدرهای فعال در قشم در جریان تخریب مرجانها هستند؛ اما به دلیل ارتباط کاری و قراردادی با سازمانهای دولتی ازجمله سازمان منطقه آزاد، از ابراز نارضایتی و اعتراض به این وضعیت اجتناب میکنند. باوجوداین، یکی از غواصان در اسفند ۱۴۰۱ در گزارشی مکتوب، معاونت پیشگیری از وقوع جرم و حقوق عامه قوه قضائیه را در جریان تخریب ناشی از لایروبی اسکله بهمن گذاشته است. همچنین تعدادی از غواصان و فعالان گردشگری به اداره محیط زیست منطقه آزاد قشم مراجعه و گزارش تخریب ناشی از لایروبی را ارائه دادهاند؛ اما بنا بر گفته علی بیات «مسئولان محیط زیست منطقه آزاد قشم به آنها گفتهاند خودمان هم میدانیم که این لایروبی موجب تخریب است؛ اما هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم. پروتکلها را به پیمانکار دادیم، ولی متأسفانه طبق ضوابط لایروبی نمیکنند. رعایت پروتکلها باعث افزایش هزینه لایروبی میشود و پیمانکاران معمولا زیر بار آن نمیروند. آنها گلولای را از یک قسمت دریا برداشته و در قسمت دیگری بهراحتی با لولهگذاری تخلیه کردهاند، بدون اینکه توجه داشته باشند که اینجا بزرگترین ریف مرجانی جزیره قشم است».
به هر ترتیب بر اساس گزارشها در روزهای پایانی اسفند سال گذشته لایروبی برای مدتی کوتاه متوقف و دستگاه لایروبی از اسکله خارج میشود؛ اما دو ماه بعد یعنی در اردیبهشت ۱۴۰۲، مجددا با برگرداندن تجهیزات، لایروبی اسکله بهمن را از سر میگیرند و پسماند حاصل از آن را در مجاورت اسکله در نزدیکی مرجانها تخلیه میکنند.
نظر منطقه آزاد قشم درباره مرگ مرجانها
اما مدیر محیط زیست منطقه آزاد قشم مرگ مرجانها بر اثر لایروبی را رد میکند و گرمایش جهانی را عامل مرگومیر مرجانهای قشم میداند. محمدهاشم داخته با اشاره به اینکه با توجه به گرمایش جهانی و افزایش دمای کره زمین، از چندین سال قبل، شاهد مرگومیر مرجانها در فصول گرم هستیم، به «شرق» میگوید: «معمولا در اوج گرمای تابستان مرجانها دچار مرگومیر گسترده میشوند. این وضعیت منحصر به جزیره قشم یا حتی خلیج فارس نیست، بلکه کل آبهای دنیا متأثر از این وضعاند. امسال هم متأسفانه مثل سالهای قبل بعد از گرمای شدیدی که در تابستان اتفاق افتاد، شاهد مرگومیر شدید مرجانها بودیم».
گرما باعث مرگ مرجانهای قشم شده
این مقام دولتی با اشاره به حساسیت بالای مرجانها نسبت به افزایش دمای آب و با تأکید بر اینکه مرجانهای جزیره قشم بر اثر لایروبی دچار مرگومیر نشدهاند، ادلهاش را اینطور توضیح میدهد: «در پاییز امسال حدودا در ماه مهر شاهد مرگ مرجانها بودیم و اگر قرار بود مرگومیر مرجانها بر اثر لایروبی باشد، باید خیلی زودتر این اتفاق میافتاد؛ چون لایروبی در اردیبهشت انجام شده و اگر صدمهای به مرجانها وارد کرده بود، همان موقع متوجه مرگ آنها میشدیم. در حقیقت افزایش دما در مرداد و شهریور امسال است که باعث مرگ مرجانها در حجم وسیع شده است».
داخته، مدیر محیط زیست قشم، با اشاره به اینکه گلولای حاصل از لایروبی دقیقا همجوار با اسکله بهمن تخلیه شده است، در پاسخ به این پرسش که فاصله محل تخلیه مواد با ریف مرجانی چقدر است؟ میگوید: «فاصله مواد تخلیهشده تا اولین لکههای مرجانی بیشتر از یک کیلومتر است و با توجه به اینکه جزیره قشم در ورودی تنگه هرمز و خلیج فارس واقع شده، شدت جریان آب بالاست اما یکدست نیست؛ چون جریان جزر و مد دو بار در طول شبانهروز آنهم در جهتهای مخالف هم روی میدهد، آب یکسره به طور مستقیم به سمت مرجانها حرکت نمیکند؛ بنابراین همه لایهای نشستکرده به سمت مرجانها نمیرود».
مسئله اصلی این است؛ آیا کدورت آب درجا مرجانها را میکشد؟
او اینطور ادامه میدهد: «مرجانها بهشدت حساس هستند؛ یعنی کدورت حاصل از گلولای طی یک یا دو ماه بیشتر امان نمیدهد و خیلی زود آنها را میکشد؛ یعنی به این صورت نیست که ما احساس کنیم کدورتی در آب اتفاق افتاده، کدورت از بین برود و بعد از دو یا سه ماه ببینیم مرگومیر شروع شده، بلکه در همان زمانی که گلولای میآید و کدورت رخ میدهد، ما شاهد مرگومیر خواهیم بود. اما اینکه لایروبی اردیبهشت تمام شده و کدورت حاصل از آن هم در سه یا چهار روز تمام شده، در خرداد، تیر، مرداد و حتی شهریور هیچ تغییری در مرجانها رخ نداده است، ولی از شهریور به بعد با افزایش ناگهانی دما، شاهد مرگومیر مرجانها هستیم که این موضوع نشان میدهد این اتفاق حاصل گرمای هوا در مرداد و شهریور است، نه لایروبی». البته این اظهارنظر مدیر محیط زیست قشم محل تردید است؛ چون آنطور که از بیانات یکی از استادان دانشگاه هرمزگان برمیآید، ممکن است کدورت آب ناشی از لایروبی درجا باعث مرگ مرجانها نشود. از سوی دیگر با اینکه سازمان منطقه آزاد قشم گرمایش جهانی و افزایش دمای کره زمین را مقصر مرگ مرجانها میداند، محمدشریف رنجبر عضو گروه زیست دریایی دانشگاه هرمزگان نکته شایان تأملی را در این مورد مطرح میکند. او با اشاره به اینکه گرما بیشترین آسیب را به مرجانها میزند، در گفتوگو با «شرق» میگوید: «بزرگترین تخریب مرجانها در سال ۲۰۱۷ در اثر افزایش ناگهانی دمای آب اتفاق افتاد و بیش از ۹۰ درصد مرجانهای خلیج فارس سمت ایران را به کام مرگ کشاند. در تابستان هر سال بهویژه در دو ماه مرداد و شهریور، همزمان با افزایش دما، بخشی از مرجانها تخریب میشوند و از بین میروند. این وضع تحت تأثیر گرمایش جهانی است، اما فراموش نکنیم که عوامل منطقهای هم در مرگومیر مرجانها مؤثرند مثل لایروبی، صیادی، غواصی و گردشگری غلط». این استاد دانشگاه هرمزگان تأکید میکند: «تخلیه مواد حاصل از لایروبی اسکله بهمن در دریا، نهتنها به مرجانها بلکه به بسیاری از دیگر جانداران دریا آسیب میزند. اما دقت کنیم که مرجانها اینطور نیستند که وقتی کدورت آب از یک حدی بالاتر برود، همان هفته بمیرند. هر نوع آلایندهای که وارد محیط شود، اولین اثری که میگذارد، ضعیفشدن مرجانهاست. وقتی مرجان ضعیف شود با رخداد منفی بعدی یا با استرس دوم میمیرد».
آلودگی نفتی و خروجی رآکتورها و آبشیرینکنها دیگر عوامل نابودی مرجانها
رنجبر با بیان اینکه هر دو عامل افزایش دمای آب و کدورت آب ناشی از لایروبی روی مرگ مرجانهای قشم اثر داشته است، اینطور توضیح میدهد: «در ابتدا گلولای مانع تغذیه مرجانها و ضعف آنها شده و بعد آنها با گرمشدن ناگهانی آب دچار مرگ شدهاند. متأسفانه دستگاههای دولتی این اتفاقات ناگوار را توجیه یا انکار میکنند، درحالیکه واقعیت دارد. آلودگی نفتی، فاضلاب شهری، خروجی رآکتورها و نیروگاهها و آبشیرینکن همگی روی حیات مرجانها تأثیر میگذارند؛ اما ممکن است بلافاصله مرگ مرجانها را به چشم نبینید، بلکه رویدادن یک تنش جدید باعث مرگومیر گسترده آنها میشود».
مطالعه ارزیابی برای لایروبی وجود ندارد
این کارشناس زیست دریایی با انتقاد از نحوه لایروبی اسکلهها تأکید میکند: «اساسا این شیوه از لایروبی که گلولای حاصل از آن را در دریا میریزند، آنهم در نزدیکی مرجانها، هیچ توجیهی ندارد. این رفتار کاملا ضد محیطزیستی و غیرقابل قبول است. البته دقت کنید گلولای برداشتشده را در هر جایی که بریزند اثر منفی دارد، اما مدیر اندیشمند و مسئولیتپذیر ابتدا باید مطالعات ارزیابی و مکانیابی را به درستی انجام دهد و بعد از آن تصمیم بگیرد که تخلیه لای در کدام نقطه خسارت کمتری به بار خواهد آورد. متأسفانه دستگاههای دولتی مطالعه نمیکنند، بلکه در نزدیکترین و دردسترسترین مکان ممکن، پسماندهایشان را خالی میکنند».
محیط زیست را قربانی سود پیمانکار نکنیم
بنا بر گفته رنجبر، سازمان بنادر باید با توجه به پراکندگی اسکلههای ایران که تعدادشان هم زیاد است، درباره نحوه لایروبی و محل تخلیه لای، مطالعه و تحقیق کند و کمهزینهترین و کمخطرترین پیشنهاد و راهکار را پیدا کرده و بعد پیمانکار را به تخلیه گلولای در نقطه مطالعهشده ملزم کند؛ چه دور باشد، چه نزدیک و چه گران باشد چه ارزان. نباید صرفا برای کاهش هزینههای پیمانکار، در نقاط اشتباه و خطرآفرین لای تخلیه شود.
این عضو هیاتعلمی دانشگاه هرمزگان با اشاره به اینکه سازمان بنادر تاکنون مطالعه بررسی اثرات محیطزیستی برای لایروبی اسکلههای قشم انجام نداده است، میگوید: «بدون شک انجام چنین مطالعهای تنها از عهده شرکتهای معتبر برمیآید که با ادله قوی، محل دقیقی را برای تخلیه لای تعیین کنند. این مطالعه باید با نظارت جدی و مستقیم سازمان محیط زیست انجام شود و این سازمان باید نقاط تعیینشده برای تخلیه گلولای حاصل از لایروبی هر اسکله را تأیید کند».
به سود پیمانکار به ضرر مرجانهای قشم
رنجبر ضمن ابراز نارضایتی از عملکرد دستگاههای دولتی طی دهههای گذشته در حفاظت از محیط زیست دریا و بیتوجهی به حیات دریا در دولت کنونی و دولتهای مستقر گذشته میگوید: «متأسفانه کاهش هزینه پیمانکار در اولویت دستگاههای دولتی قرار دارد، درحالیکه هزینه آن از جیب محیط زیست ایران پرداخت میشود. ممکن است هزینهای که بر محیط زیست تحمیل شده چندین برابر هزینه صورتگرفته توسط پیمانکار باشد، اما چون خسارت طبیعت تبدیل به ریال و دلار نمیشود، مورد بیاهمیتی قرار میگیرد. مثلا کسی هزینه تخریب یک مترمربع مرجان را محاسبه نمیکند، درحالیکه باید قبل از اجرای هر پروژه یا هر رفتاری در طبیعت، سود و زیان آن را مشخص کنیم. این معادلات همیشه نادیده گرفته میشود، برای همین هم اسکله بهمن لایروبی میشود و گِل آن در زیستگاه مرجانها جلوی شهر قشم ریخته میشود».
او درباره پراکندگی ریف بزرگ مرجانی قشم میگوید: «تقریبا عرض این محدوده مرجانی حدود صد متر و طول آن هم تقریبا حدود چهار کیلومتر است. دقت کنیم، وقتی ما میگوییم مرجانها مُردند، به این معناست که مرگ قطعی اتفاق افتاده و امکان بازگشت آن وجود ندارد؛ چون روی آن را جلبک میگیرد و یک توده مرجانی تبدیل به یک صخرهای که روی آن جلبک نشسته، میشود».
عمق فاجعه در جزیره قشم تا کجاست؟
گفتنی است مرگ مرجانها بر اثر لایروبی، گرمایش یا آلودگیهای محیطی اتفاق ناگواری است؛ چون از بین رفتن هر یک از زیستمندان دریا، حیات دیگر جانداران را هم در معرض تهدید قرار میدهد. شاید اگر بفهمیم مرجان چه جایگاهی در اکوسیستم دریا دارد بیشتر به عمق فاجعهای که در جزیره قشم رخ داده، پی ببریم. بنا بر گفته محمدشریف رنجبر، کارشناس زیست دریایی، مرجان چند اهمیت اساسی دارد؛ اولین اهمیت مرجانها این است که آنها دور خودشان اکوسیستمی را میسازند که تنوع زیستی در آن اکوسیستم بهشدت بالا میرود. به عبارت سادهتر تنوع زیستی و تنوع گونهای در اکوسیستم آبسنگ مرجانی بسیار بالاست. گونههای متنوع میتوانند محصولات متنوع و کارکرد متنوع عرضه کنند.
مرجان چرا ارزشمند است؟
این استاد دانشگاه هرمزگان با اشاره به اینکه آبسنگ مرجانی، توان تولید غذا را دارد، توضیح میدهد: «آبسنگ مرجانی جانور است، ولی در آن سلول گیاهی وجود دارد و در سطح درخور توجهی فتوسنتز انجام میدهد. در طبیعت هر جا که فتوسنتز بالا باشد، غذا در حال تولید است. این غذا وارد زنجیره و شبکه غذایی میشود و جایی که غذا باشد تنوع گونهها بالا میرود. در ضمن چون این غذا از طریق فتوسنتز تولید میشود، اتفاق ثانویه دیگری هم به دنبال دارد؛ جذب دیاکسید کربن. مرجان توان جذب دیاکسید کربن را دارد که آن را تبدیل به قند، چربی و پروتئین میکند. از طرف دیگر اسکلت مرجان از کربنات کلسیم است؛ یعنی کلسیم و دیاکسید کربن را با هم ترکیب میکند و اسکلتش را میسازد. به عبارت دقیقتر دیاکسید کربنی را که برای محیط مضر بوده تبدیل به سنگ آهک میکند. پس این موجود بسیار ارزشمند است. ما نمیدانیم که داریم چه موجودی را از دست میدهیم والا گلولای حاصل از لایروبی را روی مرجان نمیریختیم».
مطالعات پیش از اجرای پروژه و تهیه گزارش ارزیابی محیطزیستی برای پروژههای مختلف امری ضروری و اجتنابناپذیر است. این مجموعه مطالعات میتواند در کاهش خسارت به اموال ایران و کمترکردن تخریب محیط زیست و منابع طبیعی اثرگذار باشد. متأسفانه با وجود بحرانهای مختلف محیطزیستی در خشکی و دریا، تدوین این گزارشها مورد بیتوجهی دستگاههای دولتی قرار میگیرد. تأسفبارتر اینکه حتی پروژههایی که تصویب و اجرای آنها در گرو تهیه گزارش ارزیابی است، معمولا دارای گزارشهایی کمکیفیت، جانبدارانه و برخلاف منافع همه ذینفعان است. دقت کنیم که انجام مطالعه ارزیابی اثرات درباره لایروبی اسکله بهمن میتوانست از مخاطرات احتمالی جلوگیری کند و مرجانهای قشم را به کام مرگ نکشاند.
منبع: شرق