مخاطب24: موجودی ذخایر شناور نفت ایران بعد از بارگیری اکثر این ذخایر به مقصد چین به صفر رسید که این مسئله پیامدهای سیاسی و اقتصادی دارد. این ذخایر به رغم تحریمهای ایالات متحده آمریکا فروخته شد و جالبتر این که مقصد بخشی از صادرات نفت ایران با هماهنگی دولت آمریکا، کشورهای اروپایی بودند.
ایران در سالهای گذشته بزرگترین ذخایر شناور نفت جهان را در اختیار داشت و گزارشها نشان میدهد بخش اعظم این ذخایر را میعانات گازی تشکیل میداد. میعانات ذخیره شده در نفتکشهای عظیم در برخی مواقع از ۸۰ میلیون بشکه فراتر رفت. در واقع زمانی که ایران به علت افزایش تقاضای داخلی و افزایش تقاضا در کشورهای همسایه به خصوص در فصل زمستان، تولید گاز را افزایش میدهد، مقدار زیادی میعانات گازی تولید میکند که بازاری برای آن نیست به همین علت آن را در نفتکشهای غول پیکر قدیمی ذخیره میکند.
گزارشها نشان میدهد که رابطهای معکوس بین ذخایر شناور و قیمت نفت وجود دارد. زمانی که قیمت نفت کاهش پیدا میکند، بر موجودی مخازن شناور افزوده میشود که نشان میدهد ایرانیها تمایلی به فروش نفت خود به قیمت پایین ندارند و زمانی که قیمتها افزایش مییابد، ذخایر نفت را میفروشند تا از قیمت بالای نفت سود ببرند. البته به این مسئله میتوان از زاویه دیگری هم نگاه کرد به این صورت که: کاهش قیمتها به معنای کاهش تقاضاست بنابراین بازاری برای این مقدار نفت وجود ندارد به همین علت ذخیره میشود و افزایش قیمتها به معنای افزایش تقاضا برای نفت است و موجودی مخازن فروخته میشود.
گزارشها نشان دهنده وجود رابطه بین افزایش ذخایر شناور نفت و تشدید تحریمها علیه ایران است و در زمانی که اجرای تحریمها به طور رسمی یا غیررسمی سست میشود، ذخایر نفت ایران هم کاهش پیدا میکند. به این موضوع هم از زاویهای دیگر میتوان نگاه کرد به این شکل که آمریکا تمایلی به بالا بودن قیمت نفت ندارد بنابراین زمانی که قیمت نفت بالا میرود، نقض تحریمها را نادیده میگیرد.
ایران تلاش میکند نفت خود را به کسی بفروشد که در مقابل آن پول نقد یا کالا تحویل دهد نه به کشوری که در راستای اجرای تحریم ها، پول نفت ایران را در بانک هایش نگه میدارد و دولت ایران به آن دسترسی ندارد. ایران صرفا بعد از لغو تحریمها میتواند به این داراییها دست پیدا کند. به همین علت است که معامله با چین را به معامله با هند ترجیح میدهد.
دولت بایدن نقض تحریم فروش نفت ایران را نادیده گرفت تا اولا، دولت ایران را پشت میز مذاکره درباره برنامه هستهای این کشور نگه دارد و ثانیا، به اروپا برای تامین نفت مورد نیاز خود بعد از تحریم نفتی روسیه و مخالفت کشورهای خلیج فارس با افزایش تولید نفت خود، کمک کند و ثالثا، بر سر پنج آمریکایی زندانی در ایران مذاکره کند.
با افزایش قیمت نفت بعد از حمله روسیه به اوکراین، ایران فروش ذخایر شناور نفت خود را افزایش داد و چراغ سبز دولت بایدن، کار ایران را تسهیل کرد از جمله این که ایران توانست محمولههایی را به چند کشور اروپایی صادر کند و با افزایش قیمت نفت در چند هفته اخیر، بر سرعت فروش ذخایر نفت ایران نیز افزوده شد.
درباره پیامدهای سیاسی و اقتصادی به صفر رسیدن ذخایر شناور نفت ایران باید گفت، مهمترین پیامد این است که تاثیر هر گونه افزایش صادرات نفت ایران بر بازار نفت به کلی از بین رفته است بنابراین هرگونه توافق آمریکا با ایران بر سر برنامه هستهای ایران کشور، تاثیری بر بازار نفت نخواهد داشت و جو بایدن از امضای توافق هستهای با ایران هیچ بهره «نفتی» نخواهد برد. با این حال بایدن از طریق توافق غیرمستقیم بر سر دیگر مسائل، به آنچه میخواست رسید مثل افزایش صادرات نفت ایران همزمان با برداشت از ذخایر راهبردی نفت آمریکا برای جبران کاهش صادرات نفت روسیه و جلوگیری از افزایش قیمت نفت در زمان انتخابات آمریکا که تلاشی برای کاهش تورم در آمریکا محسوب میشود.