این روزها که دستگاه دیپلماسی کشور و وزارت امور خارجه دولت ابراهیم رئیسی، تمام وقت و توان خود را در مذاکرات برجام و چالشهای تحریمهای بین المللی علیه ایران متمرکزکرده است، رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه، نیز صبح روز شنبه و پس از دو سال تاخیر، سد «ایلسو» را بر روی رودخانه دجله افتتاح کرد.
آشفتگی در ساختار اقتصادی و افزایش مهار نشدنی قیمتها و روزهای سخت تحریم موجب شکل گیری فهرستی از اقدامات تعجیلی، تعللهای زیان بار و موضع گیریهای مغفول درکارنامه دولتمردان و مسولان کشور شده و چه بسا متولیان کشتی سیاست خارجی به کل فراموش کرده اند که چه بحرانهای بزرگ و خسارتهای سنگینی پشت جدلها و جدالهای آبی همسایگان ایران، پنهان است و نباید از آن غافل شد. خسارات و لطمات به ظاهر پنهان که از این غفلتها و تغافلات ناشی میشود آن چنان است که بی تردید میتوان گفت جبران آنها سخت و صعب خواهد بود. یکی از مصادیق این حقیقت تلخ پنهان، احداث سد «ایلیسو» است.
بی توجهی دستگاه دیپلماسی به جنگ پنهان آبی
در همه سالهای اخیر که دستگاه دیپلماسی کشور چه در دوره ریاست جمهوری روحانی و چه اکنون به شدت سرگرم مهار تحریم هاست، گویا چشمان خود را بر شرایط آبی در منطقه بسته اند و صدای نفیر خوفناک جنگ پنهان آبی ایران با همسایگان به گوش هایشان نمیرسد. در همین اوضاع نیز رئیسجمهور ترکیه در فرصت به دست آمده از غفلت ایران و در اقدامی منفعت طلبانه سد بحثبرانگیز «ایلیسو» را بر روی رود دجله افتتاح و آب گیری کرد.
این واقعیت که دستگاه دیپلماسی ایران در همه این سال ها، واکنش مشخص و موضع گیری روشنی در مقابل پروژههای آبی و ضد محیط زیستی ترکیه، نشان نداده، اعتراض بسیاری از فعالان و کارشناسان و حتی بعضی مسولان ایرانی را همواره در پی داشته است. بهگفته برخی کارشناسان، شاید مهمترین دلیل انفعال و بیتفاوتی وزارت امورخارجه ایران به پروژههای مخرب زیست محیطی ترکیه، عدم مطالبه از سوی وزارت نیرو و سازمان محیط زیست کشوراست. سکوت و غفلت ممتد وزارت نیرو طی این چند سال، گمانههای تلخی را دل خویش دارد و شاید که وزیر و مدیران ارشد این وزارتخانه هنوز باور نکرده اند که سدسازی مهمترین عامل بحران کم آبی و تخریب محیطزیست است.
شاید یکی دیگر از دلایل این بی توجهی را نیز بتوان این چنین حدس زد که در اذهان مدیران این وزارتخانه اگر وزارت نیرو ایران قبول کند که سدسازی مخرب و عامل بیابانزایی است، بسیاری از پروژههای سدسازی داخل کشور نیز تحتالشعاع این پذیرش قرار میگیرند و به ناچار باید به بازی سدسازی در ایران پایان دهند.
این نکته نیز قابل توجه است که حتی وقتی در مجلس پیشین کمیته «امنیت آب» در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی تشکیل شد نیز هم چنان توجه لازم از سوی وزارت خارجه ایران را به خود جلب نکرد و در مجلس فعلی و کمیسیون امنیت ملی آن که به نظر میرسد هیچ توجهی به این بحران جدی نشده است.
سد ایلیسو چرا برای عراق و ایران خطرناک است؟
سد «ایلیسو» که ۴۳ میلیارد متر مکعب گنجایش دارد پس از سد آتاتُرک، دومین سد بزرگ کشور ترکیه محسوب میشود. از سوی دیگر این سد یکی از ۲۲ سد و مخزنی است که ترکیه قصد دارد تا در قالب پروژه «گاپ» بر پهنه رودخانههای دجله و فرات احداث کند.
سدسازیهای اخیر ترکیه بر روی رودخانههای دجله و فرات که به نوعی دو شریان اصلی تداوم حیات، توسعه وبقای اکو سیستمهای طبیعی کشورهای عراق، سوریه و جنوب غرب ایران هستند، بی تردید باعث به وجود آمدن اثرات مخرب زیست محیطی و موجب خسارات جبران ناپذیری مانند خشکسالی و بروز ریزگردها خواهد شد. لطماتی هم اکنون نیز بخشی از آثار آن هویدا شده است.
نخستین بار درسال ۱۹۹۲ که دولت ترکیه با افتتاح سد بزرگ آتاتورک بر روی رود فرات را احداث کرد همسایگان آثار زیان بار آن را مشاهده کردند. سد بزرگ آتاتورک که ظرفیت آن معادل ۶۵۰ سد ایران است عامل اصلی آغازشکلگیری ریزگردها در غرب ایران وتشدید بیابانزایی در عراق محسوب میشود.
اما علیرغم گسترش و بروز عوارض ویرانگر این پروژه، بار دیگر در سال ۲۰۰۵ خبرها از تصمیم و عزم ترکیه برای احداث مابقی سدها حکایت میکردند. همان سال اعلام شد که دولت ترکیه مصمم است سد ایلیسو را بر پهنه رود دجله احداث و با این کار از ورود ۶۰ درصد منابع آب دجله به خاک عراق جلوگیری کند. احداث این سد که ظرفیتی حدودا سه برابر، بزرگترین سد ایرانی یعنی کرخه دارد، میتواند از ورود تمام ۵۶ درصد آبی که از خاک ترکیه به دجله سرازیر میشود، جلوگیری کند و فرآیندهایی نظیر بیابانزایی وخشکسالی درعراق را شدت بخشد و به همان میزان نفوذ گرد و غبار به منطق غربی ایران را نیز شدت بخشد.
«سد ایلیسو» یکی از سدهای بزرگ در کشور ترکیه است که ساخت آن از سال ۲۰۰۶ شروع شد در ابتدا گفته شد که در سال ۲۰۱۹ احداث آن خاتمه خواهد یافت. با توجه به مرزی بودن این سد درجنوب شرق ترکیه واحداث آن بر روی رود دجله که به خاک عراق سرازیر میشودومحیط زیست کشورایران را نیز به خود وابسته کرده است، این سد نیازمند مجوزهای قانونی بین المللی و جلب رضایت کشورهای ایران و عراق بود و دولت ترکیه بدون اخذ مجوزهای قانونی از مجامع بین المللی آن را ساخت.
اروپاییها اخطار میدهند، عراق بی تفاوت است
پروژه تکمیل این سد در حالی رخ میدهد که بسیاری ازکشورهای اروپایی به دلیل خسارتهای سنگین این طرح برروی محیط زیست، کشاورزی وحیات انسانی درشهر و روستاهای عراق با احداث آن مخالف هستند. اما عجیب آن که خود کشور عراق به جای نگرانی از احداث این سد نگران سدهای کشور ایران بوده است و هیچگاه مخالفتی جدی با ساخت این سدها نکرد.
البته توجه به این نکته لازم است که یک بار پیش از این با ممارست ایران و پس از درخواست کشور عراق، ترکیه آب گیری سد را به تعویق انداخت.
سفیر ترکیه در عراق در خرداد سال ۱۳۹۷ اعلام کرده بود که این کشور به دستور رئیس جمهوری دریچههای سد «ایلیسو» را به سمت عراق باز میکند. او هم چنین گفته بود که زمانی که پرکردن این سد دوباره آغاز شود، آب هنوز هم مطابق توافق دو کشور به داخل عراق جریان خواهد داشت و به طور کلی قطع نخواهد شد. وزیر منابع آبی عراق نیز با تایید صحبتهای سفیر ترکیه درباره امضای توافق برای تامین جریان آب به این کشور، گفت: «با ترکیه روی مکانیزمی توافق کردیم که مانع خشک شدن رود دجله و همچنین پر شدن سد ایلیسو از تاریخ ۱ ژوئن تا ۱ نوامبر شود، اما ترکیه آن را تا ابتدای ماه ژوئیه به تعویق انداخته است.».
نکته، اما این است که هم چنان این سد که ساخت آن حدود ٢٠ سال به طول انجامید، آثار زیستمحیطی تخریبی بر روی عراق خواهد داشت و شاید در مرحله اول و یک دهه نخستین پس از آب گیری هزاران روستایی این کشور را وادار به کوچ میکند. اما در عمل نه تنها دولت عراق واکنش چندان جدی به این مساله از خود نشان نداد که حتی در یک اقدام عجیب به جای شکایت از ترکیه از ایران برای سد سازی شکایت کرد.
پروژه «گاپ» چیست؟
اما مساله در این مورد تنها به سد «ایلیسو» محدود نمیشود ودر نهایت برنامه ساخت بیش از ۲۰ سد است که در پروژهای به نام «گاپ» تعریف شده است. مجموعه سدهای جنوب شرقی آناتولی که در ترکیه به پروژه «گاپ» و به عربی «الجاب» موسوم هستند، مهمترین برنامه توسعه و انرژی ترکیه است که با ساخت ۲۲ سد و ۱۹ نیروگاه آبی بر روی رودخانههای دجله و فرات، کشاورزی و صنعت را در شرق ترکیه متحول میکند.
پروژه آبی گاپ در درون مرزهای ترکیه است، اما اثرات زیان باری بر محیط زیست و معیشت میلیونها نفر از همسایگان ترکیه دارد. پروژه گاپ در دهه ۱۹۷۰ آغاز شد و نزاعها بر سر دسترسی و تقاضای آب بین سه کشور ترکیه، سوریه و عراق به تناوب و شدت و ضعف تا کنون ادامه داشته است.
در دو دهه گذشته ۲۳میلیارد دلار هزینه پروژه گاپ شده که هدف آن تامین ۲۵ درصد از منابع آب و ۲۰ درصد از مجموعه برق مورد نیاز ترکیه است؛ طرحی که بیش از ۶۰ هزار میلیارد مترمکعب آب از حقابه رودخانههای دجله و فرات را بهوسیله سدسازی ربوده است و تیشه به ریشه محیطزیست ایران میزند. معروفترین سد این پروژه «آتاتورک» است. این طرح موجب شد منطقه میانرودان یا بینالنهرین از ۹۰ رودخانه بهابعاد زایندهرود محروم شود. پیامد اجرای طرح گاپ تاکنون بحران خشکسالی در سوریه و عراق، بایر شدن چند میلیون هکتار از اراضی کشاورزی این کشورها و قطع حقابه رودخانه هورالعظیم ایران از دجله و فرات بوده است.
«ایلیسو» زخمی دیگر بر پیکر مجروح محیط زیست ایران.
اما سد «ایلیسو» تنها برای محیط زیست عراق نیست که خطرات جدی را با خود به همراه دارد. اگر اکنون یکی از بزرگترین مشکلات محیط زیست ایران پس از بحران آب، مقابله با ریزگردها میدانیم باید توجه داشت که «سد ایلیسو» نیز به زودی تبدیل به آسیبی جدی در این زمینه خواهد شد. مساله ریزگردها، حال تبدیل به بحرانی تمام عیار برای ایران شده است. بحرانی که شاید در یک دهه اخیر مطرح شد اماریشه آن را باید در دو دهه پیش از امروز و خطاهای بزرگ و کوچک در مدیریت کشور جستجو کرد. حال، اما به نظر میرسد بحران، به زودی وارد مرحله تازهای خواهد شد. مرحلهای که میتواند به خطرات بسیاری برای کشور منجر شود.
نابودی زمینهای کشاورزی در عراق میتواند به بحران جدی در حوزه محیط زیست ایران تبدیل شود. باید توجه کرد که در سال ۱۹۹۲ و زمانی که سد آتاتورک بر روی رود فرات احداث شد، حتی در عراق، درگیریهای قومی و قبیلهای بر سر آب شکل بگیرد و پس از مدتی نیز فرایند بیابانزایی افزایش یابد و ۶۷۰ هزار هکتار مزارع کشاورزی، قابلیت کشت خود را از دست بدهند و این عملا آغاز شکلگیری ریزگردها در غرب ایران و تشدید بیابانزایی در عراق را سبب شد.
نتایج مطالعاتی که مرکز حفاظت خاک و آبخیزداری کشور در سال ۸۸ منتشر کرده بود، تایید میکند که شمارِ چشمههای تولید گرد و خاک در یک دوره ۲۰ ساله منتهی به ۲۰۰۹، بیش از ۳۵ برابر در میانرودان یا بین النهرین افزایش یافته؛ رخدادی که سبب تشدید پدیده گرد و غبار در ۲۵ استان کشور شده که البته بیش از همه مردم خوزستان، ایلام و کرمانشاه را متاثر کرده است.
کمآب شدن اروندرود و اتکایش به کارونِ بیرمق، سبب شده آب شور خلیج فارس در مواقع مد، سوار بر نخلستانها شده و بیش از یکمیلیون نفر نخل نابود شود؛ روند کاهندهای که همچنان ادامه دارد. نتیجه این رخداد انسانی، شکلگیری کانونهای ریزگرد بود که به سمت ایران منتقل شدند و سال به سال نیز به حجم آنها افزوده شد. اکنون نیز جنوب غرب آسیا و به ویژه غرب ایران در شرایطی است که با احداث و نهایی شدن سد ایلیسو بر روی رود دجله، باید در آینده نزدیک بر اثر حوادثی نظیر شیوع ریزگردها شاهد افزایش هرچه بیشتر ناآرامیهای زیستمحیطی باشد.
نگران کنندهتر آن که با ممانعت دولت ترکیه از ورود آب فرات به عراق و در نهایت تالاب هورالعظیم، یک فاجعه جدی محیط زیستی در جنوب غرب ایران شکل گرفته است و تالابی که روزگاری نشانه حیات و زندگی یک منطقه جغرافیایی بود رفته رفته کارکردهای انسانی خود را از دست داد. حالا و با آب گیری سد «ایلیسو» بر روی رود دجله، به نظر میرسد دیگر منبع آبی تالاب هورالعظیم، نیز دیگر از کار خواهد افاد و شاید با این روند مرگ تمام و کامل هورالعظیم زنگ خطر یکی از بزرگترین فجایع زیست محیطی را به صدا در خواهد آورد.