اهل خانه هر روز با دلهره و دلواپسی بدرقهشان میکنند، صدای آژیر ماشین آتشنشانی را که در خیابانها و کوچهها میشنوند، حالشان بد میشود؛ شاید امروز که از خانه بیرون میروند، آخرین دیدارشان با پدر، مادر، همسر یا جگر گوشهشان باشد؛ مثل همان 16 ققنوسی که به ساختمان مرگ (پلاسکو) رفتند و دیگر برنگشتند؛ یادمان هست که تمام ایستگاههای آتشنشانی تهران سیاهپوش شد؛ حجلهها، ایستگاهها را به یاد یاران، غرق نور کرد، مردم برای همدردی به ایستگاههای آتشنشانی میرفتند، بازماندهها، همکارانشان را به آغوش میکشیدند و تسلیت میگفتند؛ یک هفته در بیخبری و عذاب گذشت تا پیکرهای بیجان که نه، خاکستری بجا مانده از جدالشان با آتش، یک به یک از زیر تلی از خاک بیرون آمد. عشق است دیگر، اگر زنده هم میماندند، همچنان مصممتر از پیش، از سر عشق به جانفشانی و شغلشان ادامه میدادند.
آقای قالیباف از وضعیت آتشنشانهای ۹۶ درصدی خبر دارید؟
شاید کمتر شغلی را در جهان بتوان نام برد که تا این حد به واسطه فداکاری پرسنل خود در بین مردم معروف باشد؛ اما این قشر هم مانند بسیاری اقشار دیگر در جامعه ما، دچار بیتوجهی و مشکلات عدیدهای هستند. آتش نشانی؛ یکی از سازمانهای تابعه شهرداری است، کارکنان این سازمان از گذشته تاکنون با مشکلاتی مواجه بوده و هستند؛ از وضعیت نابسامان حقوق در مقابل سختی کارشان گرفته تا اعتراض به تبعیض در پرداختها بین کارمندان و کارگران و بعضاً وضعیت بیمه و مشکلات درمانی! به گفته خودشان، به دلیل وضعیتی که دارند، مجبورند به شغل دوم و یا حتی سوم روی آورند! حال آقای قالیباف که ادعای دولت ۴ درصدی و جمعیت ۹۶ درصدی دارد، از این وضع آگاه است؟ از نارضایتی کارکنان زیر مجموعه خود که بنا به تعبیرشان جزو همان ۹۶ درصد هستند، اطلاعی دارد؟ آیا خبر دارد که کارکنان آتشنشانی از تبعیض مینالند؟
آتشنشانی با ۱۲ سال سابقه: از تبعیض فاحش حقوق گلهمندیم
بابت اضافه کار، اضافه حقوق نمیگیریم
یک آتش نشان با ۱۲ سال سابقه کار که هماکنون در یکی از ایستگاه های جنوب تهران، مشغول به فعالیت است، در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، از وضعیت حقوقش گله میکند و میگوید: «بعد از ۱۲ سال سابقه، در حال حاضر ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان دریافتی من است که این حقوق نسبت به کاری که میکنیم و سختی کاری که داریم، رقم پایینی است. ما در ماه ۳۰ روزِ کاری، کار میکنیم؛ در واقع در یکماه ۱۰ شیفت داریم که هر شیفتمان سه روز است، یعنی ۲۴۰ ساعت کار می کنیم.»
او در ادامه با اشاره به اینکه جمعهها و پنجشنبهها هم سرکار هستند، میگوید: «بابت این روزها اضافه کاری نمیگیریم. همچنین در ۶ ماه اول سال که ۳۱ روز است، دو شیفت (۶ روز کاری)، بیشتر کار میکنیم، اما هیچ حقوقی بابت آن دریافت نمیکنیم. از طرف دیگر تفاوت فاحش حقوق در شهرداری از جمله آتشنشانان با کارمندان و مدیران شهرداری آزارمان میدهد که از انصاف و عدالت به دور است.»
حق اعتراض به مدیران بالادستی را نداریم
مجبوریم کار نظافت، گچکاری و بنایی هم انجام دهیم
این آتش نشان میگوید: «اگر بخواهیم به مدیر خودمان اعتراض کنیم، نمیتوانیم و اصلا اجازه نمیدهند. ما گاهی کار نظافتچی، خدماتچی، گچکاری و بنایی هم میکنیم، یعنی هر کاری که بگویید؛ اینجا از ما میخواهند. میگویند باید انجام دهید و اگر انجام ندهیم، یک گزارش علیهمان رد میشود؛ کسی هم نیست به این وضعیت رسیدگی کند. پارسال یک آتشنشان بر اثر درست کردن کولر، دچار برق گرفتگی شد و فوت کرد؛ اینجا هم به ما میگویند، باید کولر درست کنی و اگر بگویی وظیفه من نیست، گزارش رد میشود، از حقوق و اضافه کار کم میکنند و اجازه ارتقای شغلی نمیدهند. اگر هم بخواهیم به مدیرعامل اعتراض کنیم، او هم که از همه بدتر، از داخل اداره (سازمان آتش نشانی) نیست و اصلا سر در نمیآورد. برخی مدیران و فرماندهان به درجه رییسی که میرسند، از ما جدا میشوند و حقوقها و پاداشهای بیشتر باعث میشود که هیچ وقت طرف ما را نگیرند.»
آتشنشانان معترضی که پیش از موعد بازنشسته شدند
منتقدان به شهرداری، به سرنوشت بدی دچار میشوند
در تایید اظهارات این آتشنشان و برخوردهای چکشی شهرداری و مدیران سازمانهای تابعه آن میتوان به اظهارات غلامرضا انصاری، عضو شورای شهر تهران اشاره کرد. او پیش از این در گفتوگویی که با خبرنگار ایلنا داشت، تایید کرد که تعدادی از آتشنشانان معترض در حادثه پلاسکو، پیش از موعد بازنشسته شدند و پستهای تعدادی از آنها نیز گرفته شده و با افرادی که کوچکترین انتقادی داشتهاند، برخوردهای شدیدی صورت گرفته است. از سوی دیگر نیز بنا به گفه او برخی معترضان در ایستگاههای آتشنشانی شهر تهران و نه فقط ایستگاههای اعزامی به محل حادثه به این سرنوشت دچار شدهاند.
وی در این باره گفته است که متاسفانه برخوردهای این چنینی در شهرداری تهران مسبوق به سابقه است. نه تنها آتشنشانان بلکه هر منتقدی که به عملکرد شهرداری انتقاد کند به سرنوشت بدی گرفتار میشود و برخوردهای بدی در محیط کاری با او میشود.
آتشنشانی با ۲۰ سال سابقه: به تفاوت حقوق کارگران و کارمندان معترضیم
پاداشهای پایان خدمت هم متفاوت است
مرادی دیگر آتشنشانی است که با 20 سال سابقه، همچنان با عشق در این شغل پرخطر فعالیت میکند. او از تفاوت و تبعیض فاحش در میان آتشنشانان میگوید: « از آنجا که برخی نیروهای آتشنشانی بصورت کارگری و برخی دیگر به شکل کارمندی استخدام شدهاند، شاهد تفاوتهای فاحش هم در حقوق و مزایا و هم در پاداشهای پایان خدمت هستیم.»
این آتش نشان میگوید: «حقوق و دستمزد کارمندان با کارگران تفاوت ِفاحشی دارد. من نماینده کارگران شورای اسلامی کار و عضو کانون هماهنگی استان تهران هستم و مدتهاست، پیگیر برطرف ساختن این تبعیض و تفاوت هستم. همکارانِ کارمندی ما با اینکه دریافتیهای به مراتب بهتری دارند، در شغل دوم کار میکنند و از وضعیتشان ابراز نارضایتی میکنند؛ حال در نظر بگیرید، اوضاع ما کارگریها چیست؟!»
وی ادامه میدهد: «پاداشهای آخر خدمت ما که با قشر کارمندیمان اصلاً قابل قیاس نیست. به طور مثال اگر منِ استخدام کارگری ۶۰ هزار تومان بعنوان پاداش قرار است، بگیرم، همکار کنار دستی ِ من که وضعیت استخدامش به صورت کارمندی است، ۱۸۰ هزار تومان میگیرد. این تفاوت واقعا تبعیضآمیز و آزاردهنده است؛ البته تلاشها و صحبتهایی کردهایم، ولی هنوز هیچ مرجعی پاسخگو نیست.»
کارمندان زیر چتر بیمه شهرداری، کارگران تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی!
نحوه استخدامها غیرمنصفانه و غیرکارشناسی است
او از تفاوت بیمهها هم گلهمند است: «جدا از حقوق و پاداش این دو نوع بودن جذب نیروها حتی در بیمه و خدمات درمانی نیز نمود پیدا کرده؛ کارمندیها زیر چتر بیمه خدمات درمانی شهرداری تهران هستند و کارگریها تحت بیمه تامین اجتماعی؛ البته کارگران بیمه تکمیلی دارند، ولی با این وجود عملاً باز هم در حوزه درمان با مشکلات عدیدهای مواجه هستند.»
وی میگوید: «ماهیت شغلی ما یکسان است؛ رانندگان ماشینهای سنگین و نجاتگران در همه حوادث دوش به دوش هم در عملیات اطفاء و نجات حاضر میشوند و اینکه صرفا بدلیل نحوه استخدامشان این همه تفاوت در حقوق و مزایاشان دیده شود، غیرمنصفانه و غیر کارشناسی است.»
این آتشنشان به پروسه پیچ درپیچ، کاغذ بازی و محدویتهای زمانیِ اعلام گزارش حادثه در ماموریتها اشاره و عنوان میکند: «حادثه که خبر نمیکند، پرسنل تا بخواهند بروند و سیکل درمانی را آن هم ظرف ۳ روز طی و حل و فصل کنند مطمئنا با مشکلات عدیده دیگر نیز روبرو می شود و همین روند درمانی آنها را تا حدی مختل میکند.»
آتشنشانی با ۱۰ سال سابقه: درآمدِمان جوابگوی زندگی و معیشت نیست
باید شغل دوم و سوم داشته باشیم
آتشنشان دیگر با ۱۰ سال سابقه کار، و البته گرفتار در مشکلات عدیده معیشتی، درباره وضع شغل خود و همکارانش میگوید: «در یک جمله، مختصر و کوتاه میتوانم بگویم که ما آتشنشانان غالباً شغل دوم و سوم داریم. او از هزینههای سنگین زندگی و درآمد ناچیزِ آتشنشانی در برابرِ آنها مینالد و میگوید: «کار ما شیفتی است و بر اساس استانداردِ شغلی باید برای حفظ آمادگی، روزهایی که در محل کار نیستیم، به استراحت و ورزش بپردازیم، اما متاسفانه به دلیل اینکه درآمدِ ناشی از آتشنشانی اصلاً جوابگوی زندگی و معیشت ما نیست، مجبوریم به جای استراحت، در مشاغل دوم و سوم کمبودها را جبران کنیم.»
این آتشنشان هم از شغلش راضی است و هم نیست، او در این باره میگوید: «اینکه راضی هستیم یا نه... به ۲ موضوع ربط دارد، راضی بودنِ ما از این شغل بخاطرِ عشق و علاقهای است که به آن داریم و راضی نبودنِ ما، به دلیلِ کمتوجهی مسئولان و پاسخگو نبودنِ حقوق و دریافتیمان برای گذران زندگی از این شغل است.»
یک ونیم میلیون تومان کفاف هزینههای زندگیام را نمیدهد
تجهیزات آتشنشانی باید به روز شود
او میگوید: «حقوقِ دریافتی ما با احتساب شب کاری، اضافه کاری و سایر موارد و آیتمهای مرتبط با شغل آتشنشانی، مبلغی بین یک و نیم میلیون تومان تا ۲ میلیون تومان است و همه میدانیم این حقوق کفاف هزینههای زندگی در شهری مثل تهران را نمیدهد، همین حالا که با شما صحبت میکنم، در محل شغل دومِ خود مشغول کار هستم!»
این آتشنشان ارتقاء تجهیزات آتشنشانی را یک نیاز اساسی میداند و بر این باور است که شاید تجهیزات ما خیلی خوب نباشد، اما بد هم نیست، با این وجود با توجه به توسعه و گسترش شهر تهران، لازم است که این تجهیزات ارتقا پیدا کرده و بروز شوند.»
وی درباره امنیت شغلی آتشنشانان به وضعیت نسبتاً خوب عمده ماموران، اشاره و میگوید: «معمولاً همکاران مشکلی ندارند، چرا که در تهران تا آنجا که من اطلاع دارم آتشنشانها رسمی میشوند، ولی از وضعیت نیروها در شهرستانها آگاهی ندارم. با این حال اما نابسامانی وجود دارد، چرا که هستند هنوز عدهای که وضعیت بیمهشان مشخص نیست و متاسفانه تعدادی از همکاران عزیز ما نیز که در حادثه پلاسکو شهید شدند، از این جمله بودند؛ معلوم نیست در قبالِ جانی که برای نجات جان دیگران از کف دادند، چه چیز عاید خانواده و بازماندگانشان خواهد شد.»