مخاطب ۲۴- روزنامه هممیهن در ادامه برگردان نوشتاری از شان گرگوری در تایم نوشت: «ایران در سهماه گذشته درگیر اعتراضاتی گسترده بوده که تاثیرات زیادی نیز روی فوتبال این کشور و بازیکنان آن داشته است. در واقع از همان بازی نخست ایران با انگلستان شاهد موج عظیمی از اخبار سیاسی حول تیم ملی ایران و حتی مربی آن، کارلوس کیروش، بودهایم.
این دومین دیدار ایران و آمریکا در جام جهانی است. نخستین مسابقه در سال ۱۹۹۸ در جام جهانی فرانسه، در شرایط بسیار متفاوتی رخ داد. بحران گروگانگیری در سالهای ۱۹۸۰-۱۹۷۹ که در آن دانشجویان ایرانی بیش از ۵۰ دیپلمات و شهروند آمریکایی را برای ۴۴۴ روز گروگان گرفتند، هر چند به خاطره بدل شده بود، اما همچنان بر روابط دو کشور سایه انداخته بود. مخالفت شدید با ایالات متحده ریشههای تاریخی دارد مخصوصا کودتای ۱۹۵۳ و ساقطکردن محمد مصدق با حمایت سیا و در سالهای بعدی حمایت از حمله صدام حسین به ایران در سال ۱۹۸۰ - جنگی که هشت سال طول کشید و حداقل ۵۰۰ هزار کشته بر جای گذاشت.
در سال ۱۹۹۸ تیم آمریکا تمام تلاش خود را برای کماهمیت جلوهدادن رقابت سیاسی با ایران انجام داد و استراتژی تمرکز روی بازی را در پیش گرفت. سپس ایران در لیون ۲-۱ آمریکا را شکست داد و از دور مسابقات حذف شد. این باخت برای فوتبال آمریکا که پس از میزبانی موفقیتآمیز جام جهانی ۱۹۹۴ در حال رشد به نظر میرسید، بسیار تلخ بود. استیو سامپسون، سرمربی آمریکا در سال ۱۹۹۸، در حال حاضر کارشناس یک شبکه اسپانیایی زبان است. او میگوید، در طول ۲۴سال گذشته زمان زیادی را صرف تجزیه و تحلیل این بازی کرده است و میافزاید: «فیفا، فدراسیون فوتبال ایالات متحده و کمیته سازماندهی جام جهانی در فرانسه از ما خواسته بودند در مورد فوتبال صحبت کنیم، نه در مورد سیاست. من هم با آنها همراه شدم. خب! باورم این بود که وظیفه یک مربی این است که از هر ابزاری که در اختیار دارد برای آمادهکردن تیمش استفاده کند و کمتر به چیزهای دیگر توجه نشان دهد.»
سامپسون خاطرنشان میکند، در آن زمان مربی جوانی بوده است (۴۱سال)، اما گذشت زمان نشان داده عملا فوتبال و سیاست پیوندی ناگسستنی دارند. دیدار ایران و آمریکا - چه دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم - بستگی زیادی به مسائل بیرون از مستطیل سبز دارد. هیچ تیمی نمیتواند بدون تاریخ، سیاست، جامعه یا حتی سنتهای خود وارد زمین بازی شود. جدای از تمایزات استراتژیک، تنشها در روزهای قبل از بازی تشدید شده بود. یک هفته قبل از شروع بازی - در ۲۱ژوئن ۱۹۹۸ - تلویزیون فرانسه یک فیلم آمریکایی به نام «بدون دخترم هرگز» را پخش کرد که شرایط سخت زندگی در ایران را به تصویر میکشید. «بدون دخترم هرگز»، فیلمی بر اساس کتابی به همین نام، نوشته بتی محمودی (همسر بزرگ محمودی) و به کارگردانی برایان گیلبرت محصول ۱۹۹۱ (۱۳۷۰) آمریکاست. در این فیلم، فرهنگ و زندگی روزمره ایرانیها سخت مورد انتقاد قرار گرفته است. مثلا نوع زندگی و غذاهای ایرانیان در فضایی عقبافتاده تصویرسازی شده است؛ کلهپاچه به عنوان نماد عقبماندگی و خوی بدویت ایرانیها منعکس شده است. یا حتی از نحوه زندگی ایرانیان نیز انتقاد شده که چرا در دستشویی به جای دستمال توالت، از آب برای شستوشو استفاده میکنند!
هرچه به زمان برگزاری بازی نزدیک میشدیم، حساسیتها نیز بیشتر و بیشتر میشد؛ از نحوه دستدادن و عکسگرفتن تا پیراهن عوضکردن، محل پرسش و تردید بود. به گفته سامپسون، در زمان شروع بازی، امنیت «۱۰ برابر» افزایش یافت. یکی از مقامات فیفا گفت، ۱۵۰ افسر پلیس مسلح فقط در محوطه استادیوم حضور داشتند که این در تاریخ جامهای جهانی بیسابقه است. یکی از دلایل افزایش چشمگیر نیروهای پلیس، ترس از حضور و اخلال اعضای گروه مجاهدین خلق [منافقین]در استادیوم بود.
این فضا بازیکنان را نیز تحت تاثیر قرار داده بود. محمد خاکپور، کاپیتان و مدافع، گفت که بسیاری از خانوادههای قربانیان جنگ ایران و عراق در سالهای ۱۹۸۸-۱۹۸۰ با بازیکنان تماس گرفته و از آنها خواهش کردهاند تیم آمریکا را شکست دهند. خداداد عزیزی، مهاجم نیز گفت: «خیلی از خانوادههای شهدا از ما انتظار پیروزی داشتند...»
پس از به صدا درآمدن سوت پایان بازی و شکست تیم آمریکا، بازیکنان این تیم نتوانستند ناراحتی خود را پنهان کنند. سامپسون و چند بازیکن روی زمین نشستند و گریه کردند. نیویورک تایمز پس از پیروزی ایران گزارش داد: «در تهران هزاران نفر به خیابانها آمدند و رقص و شادمانی کردند.» مقامات بلندپایه ایران به طرزی آشکار خوشحالی خود را بروز دادند و پیامهای تبریک مفصلی برای تیم ملی فوتبال نوشتند. آیتالله خامنهای در پیام خود نوشتند: «همین مجاهدت کمنظیر بود که در دوران انقلاب، در سالهای دفاع مقدس و در همه درگیریهای ملت ایران با شیطان بزرگ، به ملت ما پیروزی و سرافرازی بخشید...» سامپسون میگوید، تیم کنونی آمریکا حرفهایتر و باتجربهتر است و بهمراتب از تیم آنسالها قویتر؛ بنابراین باید انتظار رقابتی دشوار، اما جذاب را داشت؛ چراکه کمتر مسابقهای با این میزان حساسیت برگزار میشود.»
منبع: ایسنا