ژامهوو چیست؟ پدیدهای معکوس دژاوو
به گزارش مخاطب ۲۴، اکیرا اُکانر و کریستوفر مولین، ساینس آلرت— تکرار رابطۀ عجیبی با ذهن دارد. نمونهاش «دژاوو» است: زمانی که بهاشتباه تصور میکنیم موقعیتی تازه را قبلاً تجربه کردهایم. اما تکرار میتواند پدیدهای حتی عجیبتر را ایجاد کند. «ژامهوو»، معکوس دژاوو، حالتی است که در آن چیزی که میدانیم آشناست بهناگاه ناآشنا به نظر میرسد. این حالت ممکن است هنگام نگاهکردن به چهرهای آشنا، یا اجرای قطعهای موسیقی، یا هنگام رفتن به جایی که بارها دیدهایم رخ دهد. آکیرا هنگام رانندگی دچار این تجربه شد و مجبور شد بزند کنار تا حس ناآشنایی با فرمان و پدالها برطرف شود. البته این تجربه در شرایط طبیعی نادر است.
حدس زدیم که القای ژامهوو در آزمایشگاه آسان باشد. اگر از کسی بخواهید چیزی را بارها تکرار کند، معمولاً آن چیز بیمعنا میشود. در نخستین آزمایش، ۹۴ دانشجو دوازده کلمۀ مختلف، ازجمله واژههایی مانند «door» و «sward»، را بارها نوشتند. آنها میتوانستند به دلایلی مثل داشتن حسی عجیب یا خستگی کار را متوقف کنند. حدود ۷۰ درصد از آنها دستکم یک بار به دلیل چیزی که ما بهعنوان ژامهوو تعریف کرده بودیم توقف کردند. این موضوع معمولاً پس از حدود ۳۳ بار تکرار واژههای آشنا رخ داد. در آزمایش دوم، فقط از کلمهٔ «the» استفاده کردیم. ۵۵ درصد از شرکتکنندگان به دلایلی سازگار با تعریف ژامهوو متوقف شدند، معمولاً پس از ۲۷ تکرار. برخی گفته بودند «معنا ندارد»، «کنترل دستم را از دست دادم»، یا «انگار این کلمه واقعی نیست و کسی من را گول زده تا فکر کنم هست».
ما این ایده را در سال ۲۰۰۳ مطرح کردیم. کریس به خاطر میآورد که، در دوران مدرسه، نوشتن تنبیهی جملهها باعث میشد حس کند آنها واقعی نیستند. انتشار یافتههایمان سالها طول کشید، چون بعداً متوجه شدیم که پدیدهای مشابه در سال ۱۹۰۷ توسط مارگارت فلوی واشبرن ثبت شده بود. او نشان داده بود که خیرهشدن به واژهها باعث ازبینرفتن قدرت تداعی آنها میشود. ما فقط همان را دوباره کشف کرده بودیم.
ما نشان دادیم این ازدسترفتن معنا همراه با احساسی خاص است: ژامهوو. این احساس به ما هشدار میدهد که چیزی بیشازحد خودکار یا تکراری شده است و کمک میکند از آن وضعیت ذهنی خارج شویم. حس ناآشنایی درواقع نوعی بررسی مجدد واقعیت است. سیستمهای شناختی ما باید انعطافپذیر باشند تا بتوانیم توجهمان را مدیریت کنیم و در کارهای تکراری غرق نشویم.
تبیین علمی اصلی برای این پدیده «اثر اشباع» است، حالتی که در آن یک بازنمایی ذهنی آنقدر بارگذاری میشود که بیمعنا میشود. ایدههای دیگری هم وجود دارد، ازجمله «اثر دگرگونی واژگانی» که در آن تکرار یک واژه باعث میشود واژههای مشابهِ دیگر شنیده شوند. ژامهوو همچنین به پژوهشهایی دربارۀ اختلال وسواس فکری-عملی مرتبط است که به اثر خیرهشدن مداوم به اجسام پرداختهاند. مانند نوشتن تکراری، این تجربهها باعث لغزش در درک واقعیت میشوند.
ما از دریافت جایزۀ ایگنوبل در ادبیات خوشحالیم. برندگان این جوایز کسانی هستند که پژوهشهایی انجام میدهند که «ابتدا میخندانند و سپس به فکر وامیدارند».
منبع: ترجمان
