دکتر رضا کسروی، دکترای تخصصی مامایی و بیماری های تولیدمثل دام در گفتوگو با مخاطب۲۴ درباره شیوع تب برفکی، کوتاهی نهادهای مسئول در پیشگیری، و خسارتهای گسترده آن به صنعت دامپروری کشور سخن گفت.
مشروح این گفتوگو به شرح زیر است:
آقای دکتر این بیماری الان چند وقتی هست که تو کشور درگیر شده و دیروز هم رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس هم گفته بود که فائو این هشدار را داده بود که کشورها مراقب باشند، ولی کشور ما مثل اینکه وزارت جهاد کشاورزی و سازمان دامپزشکی این هشدار را جدی نگرفته بودند.
بله، این بیماری یک بیماری ویروسی است. بعضی از سویههای آن در داخل مملکت ما بومی است؛ یعنی در فصول خاص و شرایط خاص شروع میکند به ایجاد بیماری و به گردش درمیآید. اما بعضی از سویههای آن برای اولینبار از کشورهای همسایه و کشورهای دیگر، حتی از قارههای دیگر، وارد میشود. این سویههای مهاجمِ غیربومی گرفتاری زیادی ایجاد میکند؛ هم درد و رنج فراوان برای گاوها، هم تلفات برای گوسالهها و هم خسارتهای اقتصادی فراوان کوتاهمدت، میانمدت و عوارض درازمدت برای دامپروران و گاوداران؛ چه صنعتی، چه نیمهصنعتی و چه سنتی و بومی.
وقتی که یک سویه خارجی، یک سویه غریبه، میآید، در واکسنهای ما این سویه حضور ندارد. واکسنهای ما چندگانه است و آن باید در سویه لحاظ شود. در کشورهای همسایه این سویه جدیدِ مهاجم که بومی مملکت ما نیست گزارش شده و سازمانهای جهانی، همچنان که شما اشاره کردید، هشدار دادهاند که باید واکسن مخصوص آن سویه تهیه میشد، بهعنوان ذخیره استراتژیک یا راهبردی، و در مرزها تزریق میشد یا بلافاصله بعد از مشاهده اولین موارد در داخل کشور به کار گرفته میشد؛ و توسط، عرض کنم که، مؤسسه رازی که مؤسسهای صدساله است، در ابتدا ساخته میشد.
اما هیچکدام از این کارها آنگونه که باید و شاید انجام نشد. در واقع کتمان شد و مقداری مخفیکاری صورت گرفت؛ به خاطر اینکه خب مقامات ما، مقامات دولتی و مدیران ما نگرانی دارند از اینکه زیر سؤال بروند توسط مقامات بالادستیشان یا توسط مجلس محترم یا سازمان بازرسی و غیره. این باعث شد که بیماری در کشور تا حد زیادی، در بسیاری از استانهایی که از نظر صنعت گاوشیری مهماند، پخش شود و خسارتهای زیادی به دامپروران صنعتی و مدرن ما که ۵۰–۶۰ سال سابقه کار دارند، و همچنین دامپروران گروههای دیگر وارد شود.
آقای دکتر شما فکر میکنید این مسئله سهل انگاری بوده یا نه واقعا از بی اطلاعی بوده؟
والا اینکه من نمیتوانم نیتخوانی کنم که این چه بوده، ولی در نگاه حقوقی ــ در حدی که دانش من اجازه میدهد ــ به هر حال به نوعی ترک فعل محسوب میشده. حالا یا از ترس زیر سؤال رفتن توسط مدیران بالادستی بوده، یا از نگرانیهای دیگر بوده، حب به میز و جاه بوده، یا اینکه اینها چه بوده، من نمیتوانم قضاوت کنم. ولی به هر حال کوتاهی شده و ترک فعل است؛ حالا عمدی بوده، سهوی بوده یا بیتفاوتی بوده، چه بوده، من نمیتوانم قضاوت کنم.
آقای دکتر الان تو خود استان تهران گفتن که چیز بالغ بر ۱۷۰۰ رأس ما تلفات دام داشتیم و در کل کشور بالای ۵ هزار دام معدوم به نظرتون تاثیری در چرخه گوشت کشور خواهد داشت؟
بله، در رابطه با تلفات حالا من اعداد دقیق را نمیدانم، ولی آنچه فرمودید را بنده هم شنیدهام؛ مخصوصاً عدد ۱۷۰۰ را. بله، بهخاطر اینکه اولاً بیماری برای گوساله کوچک مرگبار است، چون ویروس باعث مرگ سلولهای قلبی میشود و به اصطلاح انگار قلب نیست؛ سکته اتفاق میافتد و تلفات در نوزادان و گوسالهها و برهها و بزغالهها دارد. اما دامهای جوان و بالغ معمولاً نمیمیرند، بلکه ضایعاتی در اندام تولیدکننده شیرشان، در سمهایشان و در دهانشان ایجاد میشود و بعد اینها خوب میشوند. منتها وقتی غذا نخورده، بهخاطر زخم دهان؛ وقتی لنگش مزمن داشته باشد؛ وقتی بعدها دچار عفونت دستگاه تولیدکننده شیر شود بهصورت ثانویه، عملاً این گاو شیری دیگر اقتصادی نیست. به همین دلیل دامپرور مجبور میشود به دلیل عوارض بیماری ــ نه خود بیماری ویروسی ــ گاو را حذف بکند. مقدار زیادی از این گاوها، تعداد زیادی در گلههای آلوده، به دلیل عوارض ثانویه این عفونت مثل عفونت اندام تولیدکننده شیر و عفونت اندام حرکتی، یعنی لنگش لاعلاج و شدید، حذف شدهاند.
چون بیماری تمام نشده، اینکه این چه تأثیری میگذارد روی عرضه گوشت، قطعاً تأثیر میگذارد. روی شیر، بهویژه تأثیر میگذارد و تأثیرش روی شیر به نظر میآید که سریعتر و کوتاهمدتتر اتفاق خواهد افتاد؛ یعنی زودتر اتفاق خواهد افتاد؛ و قطعاً یک خسارتی به صنعت گاوداری ما، که یکی از صنایع باافتخار ما هم هست و مقام دارد در جهان، وارد میکند.
آقای دکتر دامهایی که دچار این بیماری میشوند علاجی هم براش وجود داره یا نه باید مستقیم معدوم شوند؟
نه، خود بیماری یک دوره ویروسی دارد؛ مثل آنفولانزاهای معمولی. این دوره تمام میشود و درمان ویژهای هم ندارد؛ فقط درمانهای حمایتی، مثل وقتی که شما سرما میخورید و دارو میخورید تا تبتان پایین بیاید. خود ویروس که از بین نمیرود تا دورهاش تمام شود. این دوره ظرف دو هفته تمام میشود و پایان مییابد.
اما مسئله اینجاست که این انسان یا حیوان خانگی یا حیوان باغوحش نیست که خوب شود، بهبود پیدا کند و تمام شود و برود. این حیوان باید شیر تولید کند. وقتی که به دلیل بیاشتهایی، در آن مدتی که زخمی در دهانش داشته و نمیتوانسته غذا بخورد ــ تمام دهانش تاول زده و بعد ترکیده و زخم شده، سمش تاول زده، اندام تولیدکننده شیرش تاول زده و اینها ترکیده ــ باعث میشود که در جوشش اختلال ایجاد شود، دچار لنگش شود، و دچار عفونتهای بعدی با باکتریهای فرصتطلب گردد. دام، در واقع، گاو شیری غیر اقتصادی میشود. میتوانید نگهش دارید، زنده است، اما، چون غیر اقتصادی میشود دامپرور مجبور میشود متأسفانه این ذخایر ژنتیکی و این دامهای باارزش را حذف بکند. داستان این است.
یعنی علناً تو اون دورهای که حالا دام ما دچار این بیماری هست دیگه از لبنیاتش نمیشه استفاده کرد مثل شیر، درسته؟
نه، ببینید، اولاً جوشش خیلی سخت میشود، چون زخم دارد و دردناک است. اما خودِ مقدار شیری که از آن بهدست میآید، در خودِ بیماری، ویروس برای انسان ــ چه از طریق گوشت و چه از طریق شیر ــ بیماریزایی ندارد. این بیماری مخصوص حیوانات است و به انسان منتقل نمیشود. ولی به هر حال شیرش را، مثل هر حالت دیگری، پاستوریزه میکنند یا میجوشانند و قابل مصرف است. اما حجم شیر بسیار کاهش پیدا میکند، چون در آن مدت اشتها ندارد و غذا نمیخورد.
پس این بیماری واگیردار که به انسان نیست درسته؟
ابداً. هیچ خطر عمومی که مردم را نگران کند که مثلاً مدتی گوشت نخریم یا لبنیات نخوریم، ابداً وجود ندارد. بیماری فقط با درد و رنج بسیار برای این مخلوقات باارزش خدا همراه است و همچنین با خسارتهای اقتصادی فراوان برای دامپرور، صنعت و میهن خودمان و برای کشور.
آقای دکتر شنیدیم که دیروز گفته بودند که شرکت یا شخصی گفته که ما داروی اینو داریم با توجه به حرفهای شما علنا دارویی نداره درسته؟
بله، درست است. هیچ داروی اساسی وجود ندارد؛ فقط داروهای تسکیندهنده و ضدتب و اینها. دوره این بیماری که میگذرد، حیوان در آن مدت کمتر درد و رنج بکشد. عین آنفولانزا و سرماخوردگی که ما سوپ میخوریم، روی میخوریم، دمنوش میخوریم، فقط برای اینکه این دوره را سپری کنیم تا سرماخوردگی از بین برود.
آقای دکتر الان دامداران باید چیکار بکنن قبل از اینکه درگیر این بیماری بشن یعنی راههای پیشگیریش به نظرتون چی میتونه باشه؟
ببینید، دو روش خیلی مهم پیشگیری دارد. اولاً این بیماری، بیماریای است که مهارش مربوط به دولتهاست؛ یعنی خود دامپرور هرچقدر هم دقت کند ــ اگرچه شانس درگیریاش پایین میآید و باید هم دقت کند و قطعاً هم مؤثر است ــ، اما قضیه کلان این است که دولتها و در اینجا سازمان دامپزشکی باید بهموقع اقدام بکنند: واکسن خوب در ایران تولید شود، بذرش گرفته شود، در مؤسسه رازی واکسن ساخته شود و اینها انجام شود، و قرنطینه برقرار شود و محدودیت تردد دام ایجاد شود. یعنی وقتی بیماری اتفاق میافتد، دولت و سازمان دامپزشکی باید اعلام کنند «تردد دام ممنوع است»؛ دیگر کسی نمیتواند گاو بخرد یا بفروشد تا این بیماری هست، که کامیونها رد شوند و به گاوداریهای مختلف بروند - اینها باید همه متوقف شوند. خب، این کار نشده. واردات گوشت گرم از کشورهایی که آلودگی دارند نباید انجام شود که گویا انجام شده. همچنین تردد دام بهصورت قاچاق و رسمی و غیررسمی از مرزهای ما - از عراق، از پاکستان و از هرجا - نباید باشد؛ حداقل در شرایط اینچنینی باید موقتاً ممنوع شود. خوب، اینها هم نشده و این ترکفعلها اتفاق افتاده.
ولی حالا خود دامپرور ما باید چه کار کند؟ دامپرور باید جابجایی را قطع کند؛ پرورشگاه یعنی محل نگهداری گوسالهها را قرنطینه کند؛ رفتوآمد نباشد؛ هر کسی که میخواهد وارد شود لباسش را عوض کند و دوش بگیرد؛ افراد، کارگرها، هر پرسنل، دامپزشک، مدیر، در جای گله تردد نکنند. ضدعفونیهایی که روی ویروس اثر دارد را در فضا و محیط استفاده کند - آنهایی که ثابت شده ویروسکش هستند - و حوضچه ضدعفونی جلوی در قرار دهد و از تردد و بازدید جلوگیری کند و همه اینها را رعایت کند؛ و عرض کنم خدمت شما با اولین فرصت واکسیناسیون انجام شود. الان واکسن موجود است؛ اگرچه ممکن است واکسن ایدهآل نباشد ولی بههرحال کمابیش اثر دارد. الان واکسن این سویه غریبه موجود است و واکسیناسیون را هم انجام بدهند. اما از واکسن مهمتر یا به همان اندازه مهم، حفظ آن امنیت زیستی یا قرنطینهای است که حالا که دولت و سازمان آنطور که باید و شاید انجام نداده، خود دامپرور انجام دهد و گلهاش را در واقع تا حد ممکن بسته نگه دارد.
آقای حاجی پور سخنگوی کمیسیون کشاورزی مجلس گفته بود که تو نمایشگاه بین المللی اومدن دارویی رو رونمایی کردن و تایید کردن که تاثیر خیلی سریع هم داره حالا شما تایید میکنین همچین چیزی رو؟
ببینید، داروهای مختلفی از قدیم در بازار موجود بوده؛ بیشتر داروهای گیاهی تولید داخل. این داروها داروهایی بودهاند که مثل وقتی من و شما آفت دهان میزنیم یا روی لثه و زبان زخم میشود، از آنها استفاده میکنیم تا دوره عفونت ویروسی که باعث تاول یا آفت در دهان ما شده با درد کمتر و راحتی بیشتر سپری شود. این هم همان است؛ داروهایی که باعث میشود زخمهای دهان زودتر التیام پیدا کند و حیوان زودتر بتواند به غذا خوردن برگردد. چنین داروهایی وجود داشته و همچنان وجود دارد.
اما داروی اختصاصی ضد ویروس که شما بزنید و دیگر علائم ظاهر نشود یا جلوی بروز علائم را بگیرد، نه در ایران و نه در دنیا وجود ندارد. اما داروهای التیامبخش که باعث میشوند زخمهای دهان زودتر خوب شود یا در طی مدت درگیری گاو بتواند مقداری غذا بخورد، هم قدیم بوده و هم الان هست. ممکن است از بعضی از این فرآوردهها اخیراً رونمایی کرده باشند، اما همه در همین گروه و دسته قرار میگیرند.
آقای دکتر کشور ما در زمینه بحث تولید همین واکسنهایی که گفتیم چه جوری هست وضعیتش، میتونیم تولید کنیم یا هنوز توان تولید را نداریم؟
بله، سؤال خیلی خوبی شما کردید. خودتان در جریان هستید که معمولاً به اسم خصوصیسازی، که یک چیز خیلی مبارک هم هست و اصل ۴۴ قانون اساسی ما نیز هست، منتها، چون گاهی با اشکالاتی اجرا میشود که همه در جریان هستیم، باعث میشود که…، چون بیماری، بیماریای ملی است و گرفتاری در سطح کشور ایجاد میکند، بخش دولتی - یعنی مؤسسه واکسن و سرمسازی رازی که امسال صدمین سالگردش هم جشن گرفته شد و ۱۰۰ سال سابقه دارد — همیشه واکسن تولید کرده است. منتها این مؤسسه را تا حدی به محاق بردند و در سالهای اخیر به آن کملطفی شد و آنچنان که باید نتوانست وظیفه خودش را انجام بدهد. میتواند انجام بدهد اگر امکانات و بودجه در اختیارش قرار بدهند؛ ۱۰۰ سال است که این کار را با افتخار انجام میدهد، ولی ضعیف شده، و واکسنسازی که صد سال سابقه دارد، سرمسازی که صد سال سابقه دارد، را رها کردهایم و چشممان به دهان ترکیه است تا شرکتهای خصوصیِ نماینده، از ترکیه برای ما واکسن بیاورند.
بله، اینکه باید شرکتهای داخلی خصوصی تولید بکنند با کمک مؤسسه رازی، با همکاری آن، و واردات هم حالا ممنوع نباشد… بله اینها بحثهای اقتصاد است، شما میدانید و من هم میدانم. اما وقتی خودمان ۱۰۰ سال واکسنسازی و سرمسازی داریم و به مؤسسه ملی خودمان توجه کافی نمیکنیم، بعد چشم به دهان ترکیه باشیم که از آن واکسن بیاوریم - آن هم با تأخیر و هزار گرفتاری — این در واقع اشکال دارد و مورد انتقاد همه دلسوزان و فعالان بوده است. دقیقاً پاسخ سؤال شما این است که: بله، ما در داخل ایران همه این کارها را — تولید واکسن به نحو احسن — داریم و باید از آن استفاده کنند.
آقای دکتر توصیه تون برای کسایی که درگیر این بیماری هستند رو هم بفرمایید.
توصیه من این است که خوب، اولاً برایشان صبر میخواهم، چون خیلی آزار دیدهاند - هم روحی و هم اقتصادی. مسئله فقط مالی نبود؛ ارزش ژنتیکی و ذخایر ژنتیکیشان که متعلق به مملکت بود را خیلیها از دست دادند. ابراز همدردی با آنها میکنم؛ برایشان صبر میخواهم و امیدوارم که با روحیه مضاعف دوباره درصدد جبران و ادامه فعالیتشان برآیند. قرنطینه و در واقع بسته بودن حداکثری ممکنه گلههایشان را رعایت کنند، پروتکل واکس را رعایت کنند و با همکاری با همدیگر در قالب اتحادیهها و انجمنهای دامپروری خصوصی کاری بکنند که بتوانند فشار اجتماعی لازم را ایجاد کنند، تا همه - چه بخش خصوصی و چه بخش دولتی — در واقع مجبور باشند برای اینکه زیر سؤال نروند، وظایفشان را بیش از پیش و بهتر از قبل انجام دهند.